• تماس  

تربيت الهي

تربيت الهي ،  تربيت همه جا نبه است ، مقا يسه تربيت الهي با روش هاي تربيتي عا دي چند حقيقت را آشكا ر مي سا زد، اول اين كه تربيت هاي معمولي فا قد جا معيت لازم اند. به سخن ديگر تربيت عا دي يا نظام هاي  تربيتي غير الهي غا لبا يك يا چند بعد از شخصيت انسان را در نظر مي گيرند، در صورتي كه در تربيت الهي تما م جنبه هاي شخصيت  آدمي مورد توجه است . ثا نيا تربيت الهي با طبيعت آدمي و نيا زهاي او ، و رشد و تكا مل او سا زگا ر است . تربيت الهي هم بعد اجتماعي حيا ت  انسا ني را در نظر مي گيرد و هم جنبه فردي در تربيت الهي هم ، شخصيت را مورد توجه قرار مي دهد، بُِعد  ما دي در حد ضرورت و نيا ز مورد توجه است و هم مسائل معنوي بر تما م شئون حيا ت انسا ن پرتو مي افكند. تعا ليم الهي هم نيا زهاي معنوي انسا ن  را تأ مين مي كند و هم به نيا زهاي اجتماعي و عقلاني  انسا ن توجه دارد هم احساسا ت و عواطف را تحريك مي كند و هم ميل به كنجكا وي و حقيقت جويي انسا ن را ارضا مي كند. نظا م هاي تربيتي عا دي ، هر چند از هدف هاي گسترده حما يت كنند، براي كما ل و ترقي انسا ن محدوديتي به وجود مي آورند ، اما تربيت الهي راه را براي رشد و تكا مل دائمي و نا محدود انسا ن هموار مي سا زد و از اين جهت انساني را ، كه فطرتا كما ل جو و ترقي طلب است راضي ميكند.

روز امور و تربيت و تربيت اسلامي گرامي با د.

اهمیت و جایگاه تحقیق و پژوهش درآیینه روایات

23 آذر 1394 توسط فروتن

شکي نيست که تحقيق و پژوهش علمي دراسلام اهميت بسيار فراواني دارد و پرواضح است که افکار، انديشه‌ها و آثار محققان و پژوهشگران هر جامعه زير ساخت‌هاي علمي آن جامعه را تشکيل داده، بناهاي علمي و نتايج عملي و تجربي فراواني به همراه دارد. از اين رو، اگر محققان و پژوهشگران ارزش‌هاي خوب و پسنديده اخلاقي را با مسائل پژوهشي خود همراه کنند؛ زير ساخت‌هاي علمي جامعه اثرات و نتايج مثبت و هميشگي خواهند داشت و اگر خداي ناکرده با امور غير ارزشي و غير اخلاقي همراه شوند؛ نتايج منفي و ناپسند به دنبال خواهند داشت؛ لذا در این جا به برخي از آموزه‌هاي اخلاقي اسلام درباره پژوهش اشاره مي‌شود.

1. انگيزه الهي

نخستين مساله‌اي که شايسته و بايسته است پژوهشگران به آن توجه کنند اين است که نيت و انگيزه خود را براي خدا خالص کنند و به خاطر جلب رضاي خدا و تقرب به درگاه او تحقيق و پژوهشي انجام دهند.
زيرا مي‌دانيم که بر اساس نظام اخلاقي اسلام، نيت و انگيزه، به اندازه عمل و بلکه بيشتر از آن اهميت دارد و به همين دليل پيامبر اکرم (ص) فرمود: نيت مومن بهتر از عمل اوست (بحارالانوار ج 70 ص 186) و در جاي ديگر فرمود: ارزش اعمال بستگي به نيت ها دارد و بهره هر کس از عملش مطابق نيت اوست، کسي که به خاطر خدا و پيامبر هجرت کند هجرت به سوي خدا و پيامبر کرده است و کسي که به خاطر رسيدن به مال دنيا يا به دست آوردن همسري هجرت کند بهره‌اش همان چيزي است که به سوي آن هجرت کرده است. (مستدرک الوسائل ج 1 ص 90)
ماهيت هر عملي با توجه به نيتي که فرد در انجام آن داشته مشخص مي‌شود، زيرا اعمال ما، تنها جنبه ظاهري و دنيوي ندارند بلکه متشکل از ظاهر و باطن هستند، به همين جهت، براي ارزش‌گذاري کاري، تنها ظاهرِ خوب کفايت نمي‌کند بلکه بايد باطن آن کار و شخص انجام دهنده آن نيز خوب و پسنديده باشد. به بيان روشن‌تر در ديدگاه اسلام تنها عملي ماندگار و ابدي خواهد شد که با انگيزه الهي و پيروي از او انجام شود لذا براي اينکه تحقيق و پژوهش ما حقيقتا ارزشمند گردد و ما را به سعادت و کمال حقيقي رهنمون سازد نيازمند همراهي با انگيزه الهي و اخلاص در عمل است.
همچنين اگر قصد و نيت الهي و اخروي همراه تحقيق و پژوهش باشد، اجر و پاداش آن، مضاعف خواهد شد.
امام علي عليه‌السلام فرمود: عطاياي الهي به اندازه نيت انسان است. (نهج‌البلاغه / نامه 31)
ذکر اين نکته ضروري است که اگر تحقيق و پژوهش به انگيزه ديگري مانند انگيزه‌هاي ثروت، قدرت و مانند آن صورت پذيرد هر چند ممکن است مدتي دنياي ما و ديگران را آباد کند اما چون در راستاي زندگي حقيقي ما نيست فاقد ارزش حقيقي همه جانبه خواهد بود و سود معنوي براي پژوهشگر نخواهد داشت.

2. توکل

از آموزه‌هاي اخلاقي اسلام، فضيلت توکل است که بر محققين و پژوهشگران شايسته و بايسته است در همه امور زندگي خود از جمله در تحقيقات و پژوهش‌هاي علمي، بر خدا توکل کنند.
توکّل از مادّه وکالت و به معناى سپردن کارها به خدا و اعتماد به لطف اوست و پرواضح است که به معناى دست کشيدن از تلاش و کوشش نيست بلکه انسان تا آنجا که در توان دارد بايد تلاش کند و منزلگاه‌ها را يکى بعد از ديگرى با تمام توان بپيمايد، امّا آنچه از توان او بيرون است به خدا واگذارد و از الطاف جليّه و خفيّه او مدد بطلبد.
امام علي (ع) فرمود: کسى که بر خدا توکّل کند مشکلات در برابر او خاضع، و اسباب براى او سهل و آسان مى‏گردد. (غررالحکم حديث 9028)
و نيز فرمود: کسى که توکّل بر خدا کند شبهات براى او روشن مى‏شود. (غرر الحکم حديث 8985)

3. احترام به پژوهشگران سابق

پژوهش‌هاي نو و جديد ـ در حقيقت ـ نتيجه و محصول زحمات و پژوهش‌هاي پيشينان و دانشمندان گذشته است. پژوهشگران و محققان در هر دوره‌اي با بهره‌گيري از يافته‌ها و پژوهش‌هاي محققان گذشته مي‌کوشند تا کاروان علم و دانش و انديشه را پيش ببرند و افق‌هاي جديدتري به روي خود و بشريت بگشايند. به همين جهت بر هر محقق و پژوهشگر شايسته و بايسته اخلاقي است که از دانشمندان و علماي گذشته به نيکي ياد کرده و زحمات و تلاش‌هاي آنها را فراموش نکند و به تعبير ديگر مراتب اساتيد را مراعات نمايد؛ زيرا دانشمندان و محققان اسبق، اساتيدِ پژوهشگران سابق بودند و پژوهشگران سابق نيز اساتيد و راهنمايانِ انديشوران امروز .
پيامبر اکرم (ص) فرمود: هرکس عالم و دانشمندي را گرامي بدارد مرا گرامي داشته و هر کس مرا گرامي بدارد خدا را گرامي داشته است… (جامع الاخبار ص 39)

4. شهامت و شجاعت در پژوهش

محقق و پژوهشگر بايد در انجام پژوهش و تحقيقات علمي با شهامت و شجاعت قدم برداشته و نبايد به دليل ترس از ناتواني يا ترس از مشکلات احتمالي يا امکانات کم و …. از انجام کارهاي بزرگ خودداري کند. اين مساله تا جايي مهم و اساسي است که از مشورت با شخص ترسو نهي شده است. امام علي (ع) فرمود: هرگز با انسان ترسو مشورت نکن چرا که تو را از کارهاى مهم باز مى‏دارد، و موضوعات کوچک را در نظر تو بزرگ جلوه مى‏دهد. (غرر الحکم حديث 10349)
از طرفي ديگر پژوهشگر بايد شجاعانه دنبال حق و حقيقت باشد و بعد از رسيدن به نتيجه ـ به خاطر اينکه ممکن است بسياري از افراد آن را نپذيرند ـ از مطرح کردن آن نهراسيده و با شجاعت و شهامت از نظريه خود دفاع کند.
امام علي (ع) فرمود: شجاعت زينت است و ترس عيب است. (شرح غرر الحکم ج 7 ص 171)

5. امانت‌داري

امانت‌داري در پژوهش و تأليف، رکن مهمي از حيات علمي و تحقيقي يک جامعه است. هر پژوهشگري اخلاقاً موظف است منبع و مدرک هر مطلبي را که نقل کرده ذکر کند.
همچنين امانت‌داري در تحقيق و پژوهش اقتضا مي‌کند که در نقل‌‌قول‌ها و يا در استنادها به سخن ديگران از قطعه کردن مطالب ـ که مخل مراد کامل آن نقل است ـ پرهيز شود.
امام صادق (ع) فرمود: خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نکرد، مگر اين که راست گويى و اداء امانت نسبت به نيکوکار و بدکار جزو تعليمات او بود. (کافي ج 2 ص 104)
همچنين فرمود: نگاه به رکوع و سجود طولانى افراد نکنيد (و تنها آن را نشانه ديانت آنها ندانيد) چرا که اين چيزى است که ممکن است به آن، عادت کرده باشد، و هرگاه آن را ترک کند، نگران مى‏شود ولى نگاه به راست‌گويى و امانت‌داري آنها کنيد. (کافي ج 2 ص 105)

6. روحيه حقيقت جويي در پژوهش

شايسته و بايسته است پژوهشگر همواره روحيه حقيقت جويي و حقيقت‌طلبي داشته باشد و همه تلاش و زحمت خود را در کشف حقيقت صرف کند. زيرا حق و حقيقت است که باقي خواهد ماند.

7. پرهيز از کتمان حق

يکي از مهم‌ترين مسائلي که پژوهشگران بايد به آن توجه کنند اين است که نبايد حقايق و مسائل واقعي را که نياز جامعه است کتمان کنند.
پيامبر اسلام (ص) فرمود: هر گاه از دانشمندى چيزى را که مى‏داند سؤال کنند و او کتمان نمايد روز قيامت افسارى از آتش بر دهان او مى‏زنند (بحارالانوار ج 57 ص 301)
در حديث ديگرى از امير مؤمنان على (ع) پرسيدند: بدترين خلق خدا بعد از ابليس و فرعون … کيست؟
امام در پاسخ فرمود: دانشمندان فاسدند که باطل را اظهار و حق را کتمان مى‏کنند و همان‌ها هستند که خداوند بزرگ درباره آنها فرموده: لعن خدا و لعن همه لعنت‏کنندگان بر آنها خواهد بود. (بحار الانوار ج 2 ص 88)

8. پژوهش گروهي و استفاده از مشاوران

از اخلاق پژوهش اين است که تحقيقات علمي تا جايي که امکان دارد به صورت گروهي انجام گردد. زيرا از هر جهت مفيدتر از کارهاي فردي و شخصي است، به عبارت ديگر پژوهشهاي فردي هر چند در جاي خود مفيد و ارزنده است اما اتقان پژوهشهاي گروهي قابل مقايسه با پژوهش‌هاي فردي نيست. اهميت مشورت تا حدي است که رسول گرامي اسلام (ص) - که صاحب علم لدني بود - با اصحاب خود مشورت مي‌کرد.
امير مؤمنان علي (ع) فرمود: بهترين آرا و انديشه‌ها از آن کسي است که از مشورت با ديگران خود را بي‌نياز نبيند. (غرر الحکم و دررالکلم، ج1 حديث 330)
امام حسن (ع) فرمود: هيچ جمعيّتى در کار خود با يکديگر مشورت نکردند مگر اين که به خير و صلاح خويش رهنمون شدند. (تحف العقول ص 164)
به قول مولانا:
اين خردها چون مصابيح انور است / بيست مصباح از يکي روشنتر است
پرواضح است که کار و پژوهش گروهي از مصاديق مشورت و کمک گيري از يکديگر است و همه فوائد مشورت کردن را به همراه خود دارد.

9. پرهيز از شهرت‌طلبي و دنيا خواهي و تمايلات نفساني

براي پژوهشگر و محقق شايسته و بايسته است که در تحقيقات علمي خود از شهرت‌زدگي و دنيا طلبي بپرهيزد. زيرا اين امور موجب دور شدن انسان از حقيقت و سعادت ابدي مي‌شود.
قرآن کريم نکته بسيار مهمي را گوشزد مي کند و مي فرمايد: “مَن کاَنَ يُرِيدُ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا وَ زِينَتهََا نُوَفّ‏ِ إِلَيهِْمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَ هُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُون أُوْلَئکَ الَّذِينَ لَيْسَ لهَُمْ فىِ الاَْخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَ حَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَ بَاطِلٌ مَّا کَانُواْ يَعْمَلُون ” (هود/15و16)
کسانى که زندگى دنيا و زينت آن را بخواهند، (نتيجه) اعمالشان را در همين دنيا بطور کامل به آنها مى‏دهيم و چيزى کم و کاست از آنها نخواهد شد. (ولى) آنها در آخرت، جز آتش، (سهمى) نخواهند داشت و آنچه را در دنيا (براى غير خدا) انجام دادند، بر باد مى‏رود و آنچه را عمل مى‏کردند، باطل و بى‏اثر مى‏شود.
ذکر اين نکته ضروري است که هر کاري اگر به خاطر و هدف هواي نفس و دنيا باشد مذموم است، حتي اگر نماز، روزه و احسان نيز به خاطر هواي نفس و دنيا باشد مذموم و باطل است اما اگر آن کار براي امور اخروي يا براي برپايي احکام دين و يا امور دنيوي که منافاتي با امور معنوي و اخروي ندارد، باشد نه تنها ناپسند نيست بلکه پسنديده و ممدوح نيز مي‌باشد و گاهي در برخي از موارد لازم و واجب نيز خواهد بود. لذا بايد به دنيا به ديده وسيله بنگريم و آن را مزرعه آخرت بدانيم و به هيچ عنوان، دنيا را براي دنيا و لذت هاي زودگذر آن نخواهيم چرا که آخرتي در پيش داريم و بايد آماده سفر گرديم.
چيست دنيا از خدا غافل شدن / ني طلا و نقره و فرزند و زن

10. پرهيز از شتاب زدگي

از آفات بزرگ پژوهش‌هاي علمي، شتاب‌زدگي و عجله بي‌مورد است. زيرا کمترين آفت عجله اين است که مانع درک صحيح موضوع يا مساله مي‌شود به همين جهت پژوهشگران از لحاظ اخلاقي شايسته است از شتاب و عجله دوري کنند.
پيامبر اعظم (ص) فرمود: از عجله بپرهيز؛ زيرا هرگاه عجله کنى نصيب و بهره خود را از دست خواهى داد. (مجموعه ورام ص 255)
اميرالمومنين (ع) فرمود: لغزش‏هاى انسان با عجله افزايش مى‏يابد. (غرر الحکم حديث 9940)

11. پرهيز از دخالت دادن خواسته‌هاي شخصي و گروهي

پژوهشگر نبايد خواسته‌هاي شخصي يا گروهي و … خود را به عنوان پيش فرض تحقيق و پژوهش خود قرار دهد، لذا نيکو و بايسته است که اصل بي طرفي را ـ تا حد امکان ـ در تحقيقات خود مورد توجه قرار دهد.
محقق و پژوهشگر راستين کسي است که خود را تابع نتيجه تحقيق خود بداند نه آنکه حاصل تحقيق خود را تابع اميال خود گرداند.
از همين جاست که تفسير به راي در مورد قرآن کريم به شدت نهي شده است. يکي از معاني تفسير به رأي اين است که شخصي بخواهد باورها و پيش‌فرض‌هاي قبلي خود را بر قرآن تحميل کند و از قرآن براي مطالب خود دليل بيابد به عبارت ديگر شخص در حقيقت نمي خواهد مراد خداوند و منظور قرآن را دريابد بلکه مي‌خواهد مراد و منظور خود را بوسيله قرآن به اثبات برساند.

12. پرهيز از سرقت علمي

يکي از نکات ناشايست اخلاقي در باب اخلاق پژوهش، بحث سرقت علمي است. محققِ با اخلاق هيچگاه مطالب ديگران را به اسم خود منتشر نمي‌کند و حقوق فکري و معنوي افراد ديگر را محترم مي‌شمارد.

13. رعايت اولويت‌ها

از ديگر امور اخلاقي براي پژوهشگران اين است که اولويت‌ها و نيازهاي خود و جامعه را در نظر گرفته و به مسائل مهمتر، اساسي‌تر بيشتر اهميت دهند. زيرا مسئوليت‌ها، وظايف ديني، اجتماعي، فرهنگي، سياسي، و … پژوهشگران به اندازه‌اي زياد است که ديگر امکان رسيدن به مسائل غير ضروري نيست و گزراندن عمر به مسائل غير ضروري و انجام ندادن کارهاي مهم و ضروري تر باعث خسران و ضررهاي غير قابل جبران فردي و اجتماعي است.
امام علي (ع) مي‌فرمايد: علم و دانش بيشتر از آن است که بتواني همه آن را بياموزي و بر آن احاطه پيدا کني؛ پس بايد از هر دانشي بهترين‌هاي آن را برگزيني. (غرر الحکم، حديث 2198)

14. تواضع و فروتني

از ديگر آموزه‌هاي مهم اخلاقي فضيلت تواضع است. پژوهشگران و محققان نيز شايسته است خود را با اين صفت، آراسته کرده و از تکبر و فخرفروشي به شدت بپرهيزند.
پيامبر اکرم (ص) فرمود: تواضع جز بزرگى بر انسان نمى‏افزايد پس تواضع کنيد تا خداوند شما را بلند مقام سازد. (کنزل العمال ح 5719)
اميرالمومنين (ع) فرمود: ثمره و نتيجه تواضع، محبّت است و ثمره و نتيجه تکبّر، دشنام و ناسزاگويى مردم است. (غرر الحکم حديث 4613)
حضرت مسيح (ع) فرمود: به وسيله تواضع، مزرعه علم و دانش آباد مى‏شود نه با تکبّر، همان‌گونه که زراعت در زمين نرم و هموار مى‏رويد نه بر روى کوه. (بحارالانوار ج 2 ص 62)

15. کنار نهادن حب‌ها و بغض‌ها

محقق و پژوهشگر بايد از حب‌ها و بغض‌هاي شخصي و گروهي، خود را برهاند تا در تحقيقات علمي، از رسيدن به حقيقت باز نماند. زيرا شرط اصلي درک حقيقت يک گفتار يا رفتار و يا مساله‌اي نداشتن حب و بغض است، به عبارتي ديگر دوستي‌ها و دشمني‌ها مي‌تواند نگاه‌ها را تغيير داده و انديشه ها را از مسير اصلي منحرف کند. از قديم گفته‌اند:
اگر بر ديده مجنون نشيني / به غير از خوبي ليلي نبيني
سعدي نيز گفته است:
کسي به ديده انکار اگر نگاه کند / نشان صورت يوسف دهد به ناخوبي
وگر به چشم ارادت نگه کني در ديو / فرشته ايت نمايد به چشم کروبي

16. فهم کامل سپس نقد انديشه

يکي از مهم‌ترين و حساسترين مسائل اخلاق پژوهش و نقد اين است که محقق و پژوهشگرِ ناقد که در پي درستي و نادرستي يک انديشه و نظريه است؛ نخستين و مهمترين شرط آن، اين است که آن سخن و مطلب را به درستي فهميده باشد. زيرا نقد بدون فهم دقيق مطلب، در حقيقت نقد ذهنيات خود ناقد است نه نقد آن مطلب يا مساله. (دقت شود)
بنابراين بر هيچ کس از لحاظ اخلاقي شايسته نيست پيش از فهم درست و دقيق يک نظريه و مدعا ـ به صرف تصوري مبهم ، ضعيف يا احتمالي ـ به نقد آن بپردازد.
به جرأت مي‌توان گفت اگر اين آموزه در ميان محققان و پژوهشگران جوامع بشري مراعات گردد بسياري از نقدها و انتقادها از بين مي رود.

17. روحيه انتقاد پذيري

شايسته و بايسته اخلاقي است که پژوهشگران روحيه انتقاد پذيري داشته باشند و اگر منتقدي حرف حق و مطلب صحيحي را تذکر داد آن را با کمال افتخار بپذيرند و از منتقد خود تشکر و قدرداني کنند.
چنانکه صادق آل محمد (ص) فرمود: محبوب‌ترين برادرانم کسي است که عيب‌هايم را برايم گوشزد کند. (بحار الانوار ج 71 ص 282)

 نظر دهید »

نکات لازم برای ارائه یک تحقیق اصولی

23 آذر 1394 توسط فروتن

فرآیند تحقیق :

فرآیندی که برای انجام تحقیق موضوع مشخصی صورت می گیرد، بایستی طبق برنامه ریزی و مرحله به مرحله انجام پذیرد . به نحوی که پژوهشگر پس از رسیدن به پاسخ پرسش های جزیی ، اقدام به یافتن پاسخ سوالات کلی تر کند . از همه مهم تر اینکه فرد محقق در تمام مراحل فرآیند بایستی روی هدف پژوهش تمرکز نموده و آن را مد نظر فعالیت ها قرار دهد . به این ترتیب در روند فرآیند، پرسش های فرعی دیگری نیز پدید آمده و پاسخ دادن به آن ها نیز افزایش یافته و مراحل پژوهش توسعه پیدا می نماید. محقق برای ورود به فرآیند تحقیق بعد از یافتن پرسش علمی یا تعیین موضوع تحقیق و هدف پژوهش ، بایستی برنامه ریزی ، طراحی ، جمع آوری اطلاعات و در نهایت تجزیه و تحلیل آن ها را بداند. در این صورت است که محقق می تواند به فعالیت های پژوهشی خود امیدوار باشد.

پژوهشگر باید برای رسیدن به هدف تحقیق در بین روش های مختلف کیفی و کمی ، بهترین رویکرد را انتخاب نماید .

نگاشتن یک مقاله ی علمی ، نوعی از تحقیقات و پژوهش های رایج می باشد. بنابراین یکی از روش های شناخت فرآیند صحیح یک تحقیق، مطالعه ی مقالات علمی ، در دسترس و قابل اعتماد است.

نگاشت مقاله :

چرا باید بنویسیم‌ و نحوه ی نوشتن علمی چگونه است؟ مسلماً هر کس‌ برای‌ پاسخ‌ به‌ این‌ سۆال‌، دلایلی‌ را ذکر خواهد کرد که‌ در مجموع‌ مهمترین ‌آن ها را می‌توان ‌این گونه‌ برشمرد:

توسط نوشتن می توان‌ مسائل‌ و مشکلات‌ موجود بیان را بیان کرد.

با نوشتن می توان دانش‌ ، تجربه و تخصص خود و یا افراد دیگر را ارائه نموده و آن ها را ثبت کرد.

با نگاشتن ، علم‌ و عمل به یکدیگر ‌ نزدیک تر می شوند.

با نوشتن مداوم ، ورزیدگی‌ در نگارش به وجود خواهد آمد.

نوشتن می تواند دانسته‌های‌ ذهنی را‌ صیقل‌ داده ‌و سبب رفع‌ نواقص‌ گردد.

نگارش صحیح مطالب علمی سبب رشد ایده‌های‌ نو و ایجاد انگیزه‌ پژوهش‌ بیشتر در آن‌ زمینه‌ خواهد گردید.

و در نهایت نگارش باعث رشد و گسترش‌ آگاهی‌های‌ انسان‌ می شود.

ملزومات نگارش:

نوشتن‌ نیز مانند هر کاری‌ نیاز به‌ فراهم‌ کردن‌ یک‌سری‌ مقدمات‌ دارد، و مستلزم‌ رعایت‌ برخی‌ نکات‌ و پیشنیازها است‌. اصولاً خلق‌ یک‌ اثر خوب‌ به‌خصوص‌ اگر قرار باشد در قالب‌ مقاله‌، کتاب‌، پایان‌نامه‌ و… باشد نیاز به‌ سرمایه‌گذاری‌ اولیه‌ و برنامه‌ریزی‌ دقیق‌ دارد تا محصولی‌ ارزشمند و قابل‌ رقابت‌ تولید شود. مهم ترین‌ سرمایه‌ برای‌ نوشتن‌، داشتن‌ مطالعه‌ کافی‌ و برخورداری‌ از دانش‌ لازم‌ در حوزه‌ موضوعی‌ مورد علاقه‌ است‌.

برای‌ نوشتن‌ مقاله‌ به‌ دو صورت‌ می‌توان‌ عمل‌ کرد.

روش‌ اول این‌ است‌ که‌ بخواهیم‌ ابتدا در یک‌ حوزه‌ در باره ی موضوعی‌ تحقیق‌ کنیم‌ و بر اساس‌ نتایج‌ و یافته‌های‌ تحقیق‌ ، مقاله‌ بنویسیم‌.

روش دوم این‌ که‌ مستقیماً موضوع‌ یا مقوله‌ای‌ را به‌ قصد تهیه‌ مقاله‌ انتخاب‌ کنیم‌ و در آن‌ زمینه‌ شروع‌ به‌ نوشتن‌ کنیم‌. برای‌ نوشتن‌ مقاله‌ به‌ این‌ روش‌ می‌توان‌ با مطالعه‌ منابع‌ دایره‌المعارفی‌ شروع‌ کرد. سپس‌ با جستجو در بانک‌های‌ اطلاعاتی‌، ‌ و استفاده‌ از کتاب های شناسایی شده ، می‌توان‌ کتاب‌های‌ تخصصی‌ و منابع‌ اطلاعاتی‌ دیگر از قبیل‌ مقاله‌، پایان‌نامه‌ و… را گردآوری‌ کرد. پس‌ از گردآوری‌ منابع‌ اطلاعاتی‌، ابتدا سرفصل‌ها و مندرجات‌ آن ها مرور شود. پس‌ از آن‌ بخش‌های‌ مهم‌ و مرتبط‌ به‌دقت‌ مورد مطالعه‌ قرار گرفته‌ و از نکات‌ مهم‌ یادداشت‌برداری‌ شود.

انواع‌ مقاله

مقالات‌ را از چند دیدگاه‌ می‌توان‌ دسته‌بندی‌ کرد. یکی‌ از این‌ دسته‌بندی‌ها می‌تواند بر اساس‌ محتوای‌ اطلاعات‌ مقاله‌ باشد که‌ از این‌ منظر مقالات‌ به‌ انواع‌ تحقیقی‌، تحلیلی‌، مروری‌ و گردآوری‌ تقسیم‌ می‌شوند:

– مقاله تحقیقی‌ (پژوهشی‌): برگرفته‌ از تحقیقی‌ است‌ که‌ به‌تازگی‌ پایان‌ یافته‌ است‌ و چون‌ متکی‌ بر یافته‌های‌ تحقیقاتی‌ است‌، گزارش‌ تحقیق‌ نیز به‌ آن‌ گفته‌ می‌شود.

– مقاله تحلیلی‌ یا‌ مقاله‌ نظری‌ ، مقاله‌ای‌ است‌ که‌ نگارنده‌ با استفاده‌ از منابع‌ پژوهشی‌ قبلی‌، نظریه خاصی‌ را در حوزه کار خود مطرح‌ می‌نماید. در این‌ نوع‌ مقاله‌ نویسنده‌ ممکن‌ است‌ نظریه‌های‌ قبلی‌ را گسترش‌ دهد، آن ها را با استفاده‌ از شواهد توسعه داده و به‌شکل‌ دیگری‌ بیان‌ کند یا آن ها را مورد تأمل‌ قرار دهد.

– مقاله مروری‌، این‌ مقاله‌ به‌ تحلیل‌ کلان‌ و ارزیابی‌ و تحلیل‌ نوشته‌هایی‌ می‌پردازد که‌ قبلاً منتشر شده‌ است‌. نگارنده ی‌ مقاله‌ مروری‌ از طریق‌ مقوله‌بندی‌، یکپارچه‌سازی‌، و ارزشیابی‌ متون‌ منتشر شده پیشین‌، سیر پیشرفت‌ پژوهش‌های‌ جاری‌ را در جهت‌ روشن‌ ساختن‌ مسئله‌ای‌ مشخص‌ دنبال میکند.

– مقاله‌ گردآوری ‌نیز‌ صرفاً به‌ گردآوری‌ و انعکاس‌ نقطه‌ نظرهای‌ مختلف‌ مندرج‌ در نوشته‌های‌ مرتبط‌ با موضوعی‌ خاص‌ می‌پردازد و در واقع‌ کار تازه‌ای‌ را عرضه‌ نمی‌کند. تفاوت‌ آن‌ با مقاله‌ تحلیلی‌ این‌ است‌ که‌ به‌ ارائه‌ نظریه‌ جدیدی‌ منتهی‌ نمی‌شود و نیز با مقاله‌ مروری‌ این‌ تفاوت‌ را دارد که‌ الزاماً به‌ سنجش‌ و ارزیابی‌ کلیه‌ آثار قبلی‌ نمی‌پردازد.

البته‌ علاوه‌ بر انواع مقاله های ذکر شده‌، ‌ گونه های دیگری‌ از نوشته‌ها نیز وجود دارند که بیشتر در مجلات عادی منتشر می گردند.

با توجه‌ به‌ این که‌ نوشته‌ حاضر بیشتر بر مقاله‌ تحقیقی‌ تأکید دارد ، لازم‌ است‌ ابتدا اجزاء مقاله‌ تحقیقی‌ و در ادامه‌ شیوه‌ نوشتن‌ این‌گونه‌ مقاله‌ها مورد بحث‌ و بررسی‌ قرار گیرد.

اجزاء مقاله:

۱ – عنوان:

عنوان‌ هر اثر جلوه‌ای‌ از هویت‌ آن‌ اثر است‌؛ خواه‌ اثر هنری‌ باشد یا علمی‌. عنوان‌ در واقع مطالب‌ متن‌ به صورت کاملا فشرده است‌. عنوان‌ باید مختصر، گویا و جذاب‌ باشد تا بتواند علاوه‌ بر ایجاد انگیزه‌ مطالعه‌ در خواننده‌، او را در انتخاب‌ مقاله‌ مورد نیازش‌ راهنمایی‌ کند.

۲- چکیده: ‌

چکیده‌ خلاصه‌ کوتاهی‌ از مقاله‌ همراه‌ با نکات‌ اصلی‌ متن‌ مقاله‌ است‌ و به‌گونه‌ای‌ تنظیم‌ می‌شود که‌ خواننده‌ را در تصمیم‌گیری‌ برای‌ مراجعه‌ یا عدم‌ مراجعه‌ به‌ اصل‌ مقاله‌ قادر می‌سازد. محتوای‌ چکیده‌ حاوی‌ مطالبی‌ است‌ که‌ نویسنده‌ مقاله‌ بر آن ها تأکید ورزیده‌ است‌. طول‌ چکیده‌ معمولاً تابع‌ نوع‌ مقاله‌ ‌ است‌.

۳- مقدمه: ‌

مقدمه‌ سرآغاز هر مطلب‌ یا مبحث‌ است‌ و با اشاره‌ به‌ مسائل‌ و مشکلات‌ موجود در آن‌ زمینه‌، یافته‌های‌ قبلی‌ در باره‌ موضوع‌ مورد بحث‌ را به‌ اختصار شرح‌ می‌دهد و در پایان‌ به‌ ارائه‌ راه‌حل‌ می‌پردازد. درواقع‌ پیوند میان‌ نویسنده‌ و خواننده‌ از طریق‌ مقدمه‌ صورت‌ می‌گیرد و ضروری‌ است‌ که‌ روان‌ و جذاب‌ باشد.

۴- متن‌ اصلی:

متن‌ یا بدنه‌ اصلی‌ مقاله‌ شامل‌ اهداف‌، روش‌ کار، پیشینه‌ پژوهش‌، محدودیت‌ها و نارسایی‌ها، یافته‌ها و نتیجه‌گیری‌ است‌. بنابر این‌ باید پیام‌ اصلی‌ نویسنده‌ را به‌طور مفصل‌ بیان‌ کند به‌ نحوی‌ که‌ خواننده‌ با مطالعه‌ آن‌ بتواند نتیجه‌ مورد انتظار را دریافت‌ نماید. معمولاً پس‌ از بدنه‌ اصلی‌ مقاله‌، یعنی‌ در پایان‌ مقاله‌ یا تحقیق‌ نتیجه ی اصلی تحقیق که در قسمت های مختلف مقاله از جمله در قسمت چکیده نیز بیان گردیده ، نوشته می شود. آخرین‌ بخش‌ مقاله‌ فهرست‌ مآخذ می‌باشد.

شیوه‌ نوشتن‌ مقاله‌ :

برای‌ نوشتن‌ مقاله‌، باید مراحل‌ و اقداماتی‌ را مرحله به مرحله طی‌ کنیم‌ که‌ در این جا به‌ بررسی‌ آن ها می‌پردازیم‌:

۱- مشخص‌ کردن‌ موضوع‌ کلی : داشتن‌ انگیزه‌ لازم‌ برای‌ یافتن‌ موضوع‌ مناسب‌ و توجه‌ به‌ نیازهای‌ جامعه‌ از مسائل‌ مهم‌ در این‌ مرحله‌ است‌.

۲- بررسی‌ و تحلیل‌ موضوع‌ به‌لحاظ‌ ارزشمندی‌ وامکان‌پذیری‌: برای‌ ارزشیابی‌ و امکان‌پذیر بودن‌ نگارش‌ مقاله‌ می‌توان‌ چند سۆال‌ طرح‌ کرد:موضوع‌ مقاله‌ تا چه‌ اندازه‌ ارزشمند و بدیع‌ است‌؟ از چه‌ جنبه‌ای‌ و برای‌ چه‌ کسانی‌ مفید خواهد بود؟ آیا تهیه‌ چنین‌ مقاله‌ای‌ امکان‌پذیر است‌ و موانع‌ ومشکلات‌ احتمالی‌ انجام‌ کار کدام‌ است‌؟ در صورتی‌ که‌ بتوانیم‌ برای‌ این‌ پرسش‌ها پاسخی‌ مناسب‌ بیابیم‌، طبیعتاً مراحل‌ نوشتن‌ آسانتر خواهد بود.

۳- طرح‌ریزی‌ مقدماتی‌ و تدوین‌ ساختار کلی، تهیه‌ فهرست‌ مقدماتی‌ مطالب‌، تهیه‌ عنوان‌ بخش‌های‌ اصلی‌ و فرعی‌، توجه‌ به‌ هدف‌ و طیف‌ مخاطبین‌، هماهنگی‌ بین‌ ساختار و نوع‌ مقاله‌ و مشورت‌ با افراد صاحب‌نظر از مواردی‌ است‌ که‌ در این‌ مرحله‌ باید در نظر گرفته‌ شود.

۴- تعیین‌ برنامه‌ زمانی‌ برای‌ انجام‌ کار (مدیریت‌ زمان‌) زمانبندی‌ مناسب‌ و انجام‌ مرحله‌ به‌ مرحله‌ ی کارها از مسائلی‌ است‌ که‌ تهیه‌ و تدوین‌ مقاله‌ را در مدت‌ زمان‌ از پیش‌ تعیین‌ شده‌ امکان‌پذیر می‌سازد.

۵- جستجو برای‌ یافتن‌ منابع‌ اطلاعاتی‌ : منابع‌ اطلاعاتی‌ ‌ پایه ، شامل‌ دایره‌المعارف‌های‌ موضوعی‌، خلاصه‌ مقالات‌ و… می باشند‌.

۶- جستجو برای‌ یافتن‌ اطلاعات‌ مرتبط‌ (تهیه‌ کتاب شناسی‌ مقدماتی‌): پس‌ از مطالعه‌ و بررسی‌ منابع‌ پایه‌، با استفاده‌ از برگه‌دان‌ کتابخانه‌ و یا از طریق‌ جستجو در شبکه‌های‌ اطلاعاتی‌ می‌توان‌ کتاب شناسی‌ اولیه‌ را تهیه‌ و منابع‌ اطلاعاتی‌ تخصصی‌ را شناسایی‌ و گردآوری‌ کرد.

۷- مطالعه‌ منابع‌ اطلاعاتی‌ مهم‌ و مرتبط‌ برای‌ محدود و مشخص‌ کردن‌ موضوع‌ و رویکرد مقاله‌.

با مطالعه‌ منابع‌ اطلاعاتی‌ اصلی‌ و کلیدی‌ می‌توان‌ دامنه‌ موضوعی‌ را مشخص‌ کرد. علاوه‌ بر این‌ اعتبار و غنای‌ مقاله‌ بستگی‌ به‌ منابعی‌ دارد که‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد.

۸- مطالعه‌ عمیق‌ منابع‌ گردآوری‌ شده‌ و یادداشت‌برداری‌ هدفمند.

۹- مرتب‌ کردن‌ یادداشت‌ها بر اساس‌ فهرست‌ مطالب‌ و بازنگری‌ و پالایش‌ آن ها.

۱۰- نوشتن‌ متن‌ مقاله‌ (نسخه‌ اولیه‌): بهتر است‌ نوشتن‌ مقاله‌ با مطالب‌ ساده‌تر شروع‌ و از حجیم کردن نوشته ها‌ خودداری‌ شود. توجه‌ به‌ هدف‌، ساختار و مخاطب‌ و رعایت‌ انسجام‌ و پیوند منطقی‌ میان‌ بخش‌ها و پاراگراف‌ها و رعایت‌ آیین‌ نگارش‌ صحیح‌ از نکات‌ مهمی‌ است‌ که‌ نویسنده‌ مقاله‌ باید به‌ آن‌ توجه‌ کند.

۱۱- مرور متن‌ اولیه‌ و اصلاح‌ آن‌ (تهیه‌ نسخه‌ دوم‌): پیشنهاد می شود که‌ پس‌ از آماده‌ شدن‌ نسخه‌ اولیه‌، یک‌ یا چند روز مقاله‌ را کنار بگذاریم‌ و پس‌ از آن‌ به‌ بررسی‌ و مرور مقاله‌ بپردازیم‌. هنگام‌ بررسی‌ مقاله‌ باید جملات‌ و پارگراف‌های‌ غیر ضروری‌ حذف‌ شوند و نکات‌ مهم‌ مقاله‌ در مقایسه‌ با مقالات‌ دیگر برجسته‌ شود. توالی‌ و ترتیب‌ مطالب‌ به‌ درستی‌ کنترل‌ شود.

۱۲- مشورت‌ با افراد متخصص‌ و صاحب‌نظر و اصلاح‌ نهایی‌ مقاله.

‌۱۳- تهیه‌ و تدوین‌ چکیده‌، کلیدواژه‌، مقدمه‌ و فهرست‌ مآخذ و در پایان‌ تهیه‌ نسخه‌ نهایی‌ مقاله : نکته‌ قابل‌ تأمل‌ در این‌ مورد این‌ است‌ که‌ تمام‌ موارد ذکر شده‌ در این‌ بند باید پس‌ از اتمام‌ نوشتن‌ متن‌ اصلی‌ صورت‌ گیرد، و در واقع‌ چکیده‌ برگرفته‌ از کل‌ متن‌ است‌، و مقدمه‌ بر اساس‌ متن‌ نوشته‌ شده‌ تهیه‌ ‌گردد، در حالی‌که‌ گاهی‌ اوقات‌ برخی‌ افراد در پاسخ‌ به‌ فراخوان‌ مقالات‌ سمینارها و کنفرانس‌ها ابتدا چکیده‌ یا خلاصه‌ مقاله‌ خود را تهیه‌ و ارسال‌ می‌کنند و اگر چکیده‌ مقاله‌ مورد قبول‌ برگزار کنندگان‌ واقع‌ شد اقدام‌ به‌ تهیه‌ متن‌ کامل‌ مقاله‌ می‌کنند که‌ این‌ کار مسلماً به ساختار و محتوای‌ مقاله‌ لطمه‌ خواهد زد. همچنین‌ در خصوص‌ فهرست‌ مآخذ باید توجه‌ داشت‌ که‌ یکی‌ از اصول‌ اخلاقی‌ و مهم‌ در نگارش‌، استناد به‌ منابع‌ و مآخذی‌ است‌ که‌ در حین‌ کار مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد. استناد و ذکر منابع‌ مورد استفاده‌ علاوه‌بر ارج‌ نهادن‌ به‌ آثار دیگران‌، باعث‌ افزایش‌ اعتبار و ارزش‌ اثر خواهد شد.

۱۴- انتخاب‌ مجله‌ مناسب‌ و ارسال‌ مقاله‌ برای‌ چاپ‌ و انتشار آن‌ : توجه‌ به‌ سابقه‌، درجه‌ اعتبار ( علمی‌- پژوهشی‌، ترویجی‌ و…) و خط‌مشی‌ مجله‌ (گرایش‌ موضوعی‌)، مدت‌ زمان‌ انتظار برای‌ چاپ‌ مقاله‌، از نکاتی‌ است‌ که‌ هنگام‌ انتخاب‌ مجله‌ باید مد نظر گرفته‌ شود.
معیارهای‌ کنترل‌ طرح‌ و ساختار اولیه‌ مقاله:

‌اگر بخواهیم‌ بر اساس‌ پژوهشی‌ که‌ در حوزه‌ موضوع‌ مورد علاقه‌ خود انجام‌ داده‌ایم‌، مقاله‌ بنویسیم‌، می‌توانیم‌ با طرح‌ چند سۆال‌ به‌ ارزیابی‌ طرح‌ و ساختار اولیه‌ مقاله‌ بپردازیم‌.
دلیل‌ انجام‌ تحقیق‌ چیست؟
چه‌ فرضیه‌هایی‌ مورد آزمایش‌ قرار گرفتند و چه‌ نتایجی‌ به‌دست‌ آمده است؟
چه‌ روش‌هایی‌ مورد استفاده‌ قرار گرفته‌ و اطلاعات‌ چگونه‌ جمع‌آوری‌ شده است؟
چه‌ پیشنهادهایی‌ برای‌ انجام‌ این‌گونه‌ پژوهش‌ها در آینده‌ وجود دارد؟
همان طور که‌ می‌دانیم‌ هر نویسنده‌ای‌ به‌ قصد چاپ‌ و نشر مقاله‌اش‌ در مجلات‌ معتبر دست‌ به‌ قلم‌ برده‌ و مطلبی‌ را می‌نویسد. از طرف‌ دیگر می‌دانیم‌ که‌ هر مجله‌ای‌ با توجه‌ به‌ خط‌مشی‌ خود، کیفیت‌ و محتوای‌ مقالات‌ دریافت‌ شده‌ را مورد بررسی‌ و ارزشیابی‌ قرار می‌دهد. بنابراین‌ بهتر است‌ پرسش‌هایی‌ که‌ از طرف‌ داوران‌ مجله‌ برای‌ ارزیابی‌ مقاله‌ مطرح‌ می‌شوند، پیشاپیش‌ از سوی‌ نویسنده‌ مطرح‌ و به‌ آن ها پاسخ‌ مناسب‌ داده‌ شود. این‌ روش‌ علاوه‌ بر صیقل‌ خوردن‌ مقاله‌ باعث‌ می‌شود تا نارسایی‌های‌ احتمالی‌ آن‌ برطرف‌ شده‌ و از استحکام‌ لازم‌ برخوردار گردد.

پیام های پژوهشی

– تربیت دانش‎آموزان و اهمیت این امر از دوران پیش دبستانی و دبستان بسیار ضروری به نظر می‎رسد . اگر این امر به صورت یک ضرورت در دوران ابتدای تحصیل در دانش آموزان بارور گردد ، انجام پژوهش و یافتن پاسخ پرسش برای دانش‎آموزان ملکه ذهن گردیده و به همین ترتیب رشد معرفتی خود را در طول زندگی ادامه می‎دهند. این امر به خصوص در مدارس و مراکز استعدادهای درخشان صورت گرفته و در برنامه های پژوهشی این سازمان به طور مدون و منظم و به روز در رأس امور تربیتی و آموزشی قرار دارد.

– برای تربیت دانش آموز پژوهشگر، مربی پژوهشگر و مسلط به روش های پژوهش نیاز اصلی آموزش و پرورش است. بنابر این اساسی ترین امور برای ساماندهی این هدف مهم ، داشتن و یا فراهم نمودن معلمان پژوهشگر است.

– ترویج تعریف دقیق و صحیح پژوهش از اصول انجام پژوهش صحیح است.

– آموزش و پرورش در راستای پژوهش محور نمودن فعالیت های خود بایستی راه کارهای کوتاه مدت و زود بازده و راه کارهای بلند مدت را تعریف و عملی نماید.

– راه کارهای کوتاه مدت برای عقب نماندن بیشتر ، از انجام فعالیت های کیفی است چرا که توسعه علمی دنیا به سرعت و براساس یافته های پژوهش در حال پیشرفت می‎باشد.

– برای بنیادی کردن فعالیت های پژوهشی در ساختار آموزش و پرورش (اعم از صف و ستاد) راه کارهای بلند مدت بایستی همزمان با اجرای فعالیت های کوتاه مدت ، به صورت علمی و بدون تعجیل در برنامه ها، آغاز گردد.

– با عنایت به این که وزارت آموزش و پرورش و کلیه زیر مجموعه های وابسته از جمله مدارس و دانش‎آموزان یک ارگان بسیار گسترده و در عین حال فرهنگ ساز و مۆثر در تمام فعالیت های کشور است، بنابراین تعریف شاخص های پژوهشی در نهاد آموزش و پرورش نیازمند کارشناسی و نیاز سنجی دقیق می باشد.

– یکی از مهم ترین راه کارها برای عملی شدن نتایج پژوهش های کیفی، نظر قاطع مسئولین تصمیم گیر در آموزش و پرورش از جمله وزیر محترم و زیرمجموعه ایشان در انجام پژوهش ها در آموزش و پرورش و مد نظر قراردادن یافته ها در برنامه ریزی های کلان و خرُد آموزش و پرورش می‎باشد. زیرا انجام این یافته ها قبل از نیاز به پشتوانه مالی نیاز به پشتوانه ی اداری و اجرایی دارد.

– انجام دوره های پژوهشی و ضمن خدمت برای معلمان و معاونان و مدیران مدارس یکی از برنامه های کوتاه مدت و زود بازده برای این ا مر می‎باشد. اما برای توسعه عمیق و پایدار بایستی موضوع پژوهش و پژوهش محوری آموزش و پرورش در دانشگاه ه های تربیت دبیر و مراکز تربیت معلم صورت گیرد ضمن اینکه اگر دانش‎آموزان حال حاضر، پژوهش محور تربیت گردند در نسل بعدی آموزش و پرورش قاعدتاً مشکل اساسی وجود نخواهد داشت. زیر آن ها آینده سازمان جامعه خواهند بود.

 نظر دهید »

فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص اهمیت تحقیق پژوهش و فناوری

23 آذر 1394 توسط فروتن

مقام معظم رهبری:
- علم و تحقیق کلید قطعی پیشرفت کشور است.

- تحقیق علمی فقط به معنای فراگیری و تقلید نیست، تحقیق ضد تقلید است.

- پیشرفت کشور نیازمند حرکت علمی بسیار قوی است.

- تولید علم و تحقیقات، حیات آینده کشور است.

- برای خدمت رسانی بهتر به مردم، کارهای دقیق پژوهشی لازم است.

عنصر تحقیق و پژوهش در همه جا به صورت یک اصل در مجموعه کارها باید مورد توجه قرار گیرد.

اگر ژرف یابی و پژوهش نباشد، نتیجه اش یک جا ایستادن، در جا زدن و با دنیای پیرامون خود به تدریج بیگانه تر شدن است.

 نظر دهید »

تشخیص اولویت درپژوهش.

23 آذر 1394 توسط فروتن

 نظر دهید »

تبین پژوهش.

23 آذر 1394 توسط فروتن

روز پژوهش، روز تبیین اهمیت پژوهش و دانش افزایی آمیخته با اخلاق و معنویت، بر پژوهش گران بلندهمت این سرزمین گرامی باد.

حضرت آیت خامنه ای در اهمیت تحقیق و پژوهش می فرمایند؟

«به تجربه ثابت شده است تا تحقيق و پژوهش انجام نگيرد كار تدريس به نتيجه و ثمر نخواهد رسيد.» و در جای دیگری درباره نفوذ فرهنگ ویرانگر غرب در امر تحقیقات هشدار می دهند و می فرمایند:

«… انسان گاهی در زمینه های تحقیقات در گوشه و کنار که بعضی ها دچار خطاهایی می شوند؛ من می بینم منشأ اغلب این خطاها این است که در یک مسئله به جای این که حجیّت کتاب و سنت و پیش فرض حقانیت نظام اسلامی را در نظر بگیرند و وارد میدان تحقیق بشوند، پیش فرض تفکرات رایج غرب را در نظر می گیرند.»

 نظر دهید »

تحقیق در نگاه رهبری..

23 آذر 1394 توسط فروتن

 نظر دهید »

آموزه هایی از مکتب اخلاقی رضوی

18 آذر 1394 توسط فروتن

1- دوستی اهل بیت(ع) در سایه عمل صالح

«محبت در حقیقت ایجاد علقه و پیوند باعمل است. انسان اگر بخواهد محبت خوش را به دیگری بیان کند می بایست خود را همانند محبوب سازد و صفات او را تخلق نماید و از هر چه که او بیزار است دوری ورزد و هر صفت و کار خوب از منظر محبوب را به جا آورد. از همین روست که تخلق به اخلاقی الهی محبوبیت و تقرب به خدا را موجب می شود. بنابراین، مدعی دروغین خواهد بود کسی که مدعی محبت محبوبی است و در عمل برخلاف رضا و خشنودی او رفتار می کند. اگر کسی واقعا مدعی محبت محبوبی است و در عمل برخلاف رضا و خشنودی او رفتار می کند. اگر کسی واقعا مدعی محبت اهل بیت(ع) است چگونه می تواند رفتار ضد اخلاقی خود را توجیه کند و آن چه را موجب ناخشنودی آنان است، به جا آورد؟ امام رضا(ع) در بیان حقیقت محبت به این نکته اشاره می کند و کسانی که مدعی محبت هستند ولی خلاف محبوب عمل می کنند، نادرست و غلط می داند و می فرماید: لاتدعوا العمل الصالح و الاجتهاد فی العباده اتکالا علی حب آل محمد علیهم السلام و لا تدعو حب آل محمد علیهم السلام لامرهم اتکالا علی العباده فانه لا یقبل احدهما دون الاخر؛ مبادا اعمال نیک را به اتکای دوستی آل محمد علیهم السلام رها کنید و مبادا دوستی آل محمد علیهم السلام را به اتکای اعمال صالح از دست بدهید؛ زیرا هیچ کدام از این دو، به تنهایی پذیرفته نمی شود.

2- خیرجویی از خوش خلقی

چنان که گفته شد اخلاق معیار سنجش در دنیا و آخرت است. اگر کسی اخلاق نداشته باشد، چیزی ندارد. از همین رو امام رضا(ع) می فرماید: پنج صفت است که در هر کس نباشد امید چیزی از دنیا و آخرت به او نداشته باشید: 1-کسی که در نهادش اعتماد نبینی 2-کسی که در سرشتش کرم نیابی 3-کسی که در آفرینشش استواری نبینی 4-کسی که در نفسش نجابت نیابی 5-کسی که از خدایش ترسناک نباشد.آن حضرت(ع) در جایی دیگر می فرماید که انسان نمی تواند از برخی افراد به سبب موقعیت و مناسبت ها یا خلق و خوی بدی که بدان تربیت شده، انتظار امر خیری داشته باشد. آن حضرت می فرماید: لیس لبخیل راحه- و لا لحسود لذه- ولا لملوک وفاء- ولا لکذوب مروه، بخیل را آسایشی نیست، و حسود را خوشی و لذتی نیست، و پادشاهان را وفایی نیست، و دروغگو را مروت و مردانگی نیست.پس از این دسته افراد نمی توان انتظار خیر و خوبی داشت و بدان ها امیدوار بود. این مساله گاه به سبب همان موقعیت شغلی چون پادشاهی ایجاد می شود، زیرا ملوک نمی توانند به وعده ای که می دهند وفادار باشند و در نهایت پیمان شکنی می کنند و برخلف وعده می کنند و وفایی از ایشان انتظار نمی رود و گاه دیگر به سبب همان عادت به خلق زشت است که چنان که از دروغگو نمی توان انتظار مروت و مردانگی داشت، زیرا هرگز قول و فعلش هماهنگ نیست و بر صدق و صداقتی را نمی توان از او انتظار داشت.

3- رفتار مناسب

امام رضا(ع) با توجه به موقعیت افراد و اشخاص و نیز جایگاه هر کسی خواهان رفتار مناسب با اوست. بنابراین، نباید در رفتارهای خودمان همیشه یک گونه عمل کنیم. در آموزه های قرآنی آمده است که نسبت به مومنان نرم و دشمنان سخت باشیم.بنابراین، بر اساس مناسبت حکم و موضوع باید عمل کرد و رفتار مناسبی را در شرایط متفاوت و نسبت به افراد مختلف باید در پیش گرفت. به عنوان نمونه تواضع در برابر متکبر موجب می شود تا او گستاخ شود، بلکه باید با او همانندش عمل کرد تا از تکبر دست بردارد. پس شناخت موقعیتها و درک آن ها برای اتخاذ مواضع مناسب و رفتار مفید و سازنده بسیار اساسی است. اصولا حکیم و خردمند کسی است که موقعیت زمانی و مکانی را بشناسد و بر اساس آن رفتار مناسبی را در پیش گیرد. از همین روست که گفته اند: هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. امام رضا(ع) می فرماید: اصحاب السلطان بالحذر و الصدیق بالتواضع و العدو بالتحرز و العامه بالبشر، با سلطان و زمامدار با احتیاط همراهی کن، و با دوست با تواضع و فروتنی، و با دشمن در پناه حرز، و با مردم با روی خوش رفتار کن.

4-آمد و شد عامل محبت

انسان موجودی اجتماعی است. این گرایش به اجتماع چه به قصد تسخیر باشد یا هر عامل دیگری، امری ذاتی انسان است. انسان بدون جفت و زوج نمی تواند زندگی کند و در نهایت انسانی ناتمام خواهد بود، زیرا این جفت است که انسان را به تمامیت می رساند و از نقص می رهاند. انسان ها از نظر روحی و روانی و نیزجنبه های دیگر مادی و جسمی نیازمند ارتباط با دیگری هستند، پس نمی تواند بدون اجتماع زندگی کند و به آسایش و آرامش و خوشبختی دست یابد. خلق انسانی نیک آن است که این ارتباط را در محدوده انسانی در چارچوب قوانین الهی و عقلانی سامان دهد و با دیگران اظهار دوستی نماید و محبت ایشان را گدایی کند؛ زیرا گدایی محبت برخلاف هر گدایی دیگر پسندیده است و انسان را به سوی کمال می برد. البته چنان که گفته شد ارتباط و آمد و شدها می بایست در چارچوب عقل و شرع باشد تا از مشکلات غیراخلاقی جلوگیری کند. امام رضا(ع) آدابی را برای ارتباط بیان می کند که برخی از آن ها در این سخن ایشان تجلی یافته است. ایشان می فرماید: تزاوروا تحابوا و تصافحوا و لاتحاشموا؛ به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید. از نظر امام رضا(ع) یکی از نشانه های خوشی در زندگی دنیایی این است که انسان دارای دوستان و محبان بسیاری باشد و این جز با رفت وآمد خوب و مناسب شدنی نیست: سئل الامام الرضا علیه السلام عن عیش الدنیا؟ فقال: سعه المنزل و کثره المحبین؛ درباره خوشی در دنیا سؤال شد، فرمود وسعت منزل و زیادی دوستان البته دید و بازدید از بستگان و خویشان در اولویت است؛ زیرا آنان بیش تر از دیگران نیاز و انتظار دارند که به دیدار آنان بروید. امام(ع) در این باره می فرماید: صل رحمک و لو بشربه من ماء و افضل ما توصل به الرحم کف الادی عنها؛ پیوند خویشاوندی را برقرار کنید گرچه با جرعه آبی باشد؛ و بهترین پیوند خویشاوندی، خودداری از آزار خویشاوندان است. آن حضرت(ع) در جایی دیگر بدترین مردم را کسی می داند که از ارتباطات با مردم خودداری می کند و حتی با دیگران غذا نمی خورد و به تنها خوری عادت دارد و اجازه نمی دهد تا خیری به دیگران برسد. چنین افرادی در حقیقت به سبب عدم ارتباطات اجتماعی از اخلاق انسانی به دور هستند؛ زیرا خلق و خوی انسانی بر اجتماع و ارتباطات بلکه کمک به دیگران در قالب مظهریت در خلافت ربوبیت الهی است. آن حضرت(ع) می فرماید: ان شرالناس من منع رفده و اکل وحده و جلد عبده؛ به راستی که بدترین مردم کسی است که یاری اش را (از مردم) باز دارد و تنها بخورد و افراد تحت امرش را بزند.

5. ادخال سرور

مؤمن باید اهل سرور و شادی باطنی باشد و هرگز تبسم و لبخند از لبانش محو نشود. این که شخص عبوس باشد و با گشاده رویی با مردم برخورد نکند، از رذایل اخلاقی است. مسلمان نه تنها باید شاد باشد بلکه این شادی و سرور خود را به دیگران نیز منتقل کند به طوری که هر کسی با او دیدار می کند از دیدارش مسرور و شادان شود و غم و اندوه از دلش برود. البته نباید در ایجاد سرور راه های باطلی رفت و نیازی هم نیست که با ابزارهای باطل بخواهیم کاری مفید انجام دهیم؛ زیرا وقتی ابزار آلوده باشد، سرور نیز دروغین و واهی خواهد بود. از همین روست که پس از سرورهایی که از ابزارهای باطل پدید می آید، غمی سنگین بر جان مستولی می شود و شخص را به افسردگی دو چندان می کشاند. باید از ابزارهای سرور مباح و جایز بهره برد و زمینه و بستر زیارت را به شادی مباح رنگین کرد. این گونه اعمال پس از عبادت محض چون نماز و روزه از مهم ترین اعمال عبادی بشر است. از این روست که امام رضا(ع) در تشویق مردم به این عمل می فرماید: لیس شیء من الاعمال عندالله عزوجل بعدالفرائض افضل من ادخال السرور علی المومن؛ بعد از انجام واجبات، کاری بهتر از ایجادخوشحالی برای مومن، نزد خداوند بزرگ نیست.چرا که با ایجاد سرور در محیط ارتباطی، خوش خویی خود را دو چندان به نمایش گذاشته است و افزون بر این که زیارت کنندگان از ایشان بهره معنوی و مادی می برند از نظر روحی و روانی نیز تقویت می شوند و آثار آن در ارتباطات دیگر ایشان نیز نمایان می شود.

6. رفع مشکلات مردم

انسان تا می تواند می بایست در کمک به خلق خدا بکوشد. کمک به انسان ها به طور اولویت باید در دستور قرار گیرد و اگر کسی این گونه عمل نکرد باید او را از دایره انسانیت به دور دانست؛ چه رسد که اورا انسانی اخلاقی دانست. خلق الهی انسان اقتضاء می کند که در مقام خلافت الهی در رفع مشکلات دیگران بکوشد. اگر انسان بتواند در حد مقدورش از دیگران مشکلی را حل کند به همان میزان ارزش و اعتبار خود را افزوده است. البته آثار این گونه اعمال تنها محصور به دنیا نیست بلکه همان گونه که در دنیا موجبات رضایت خاطر خود را فراهم می آورد و انسانیت خود را بروز می دهد، زمینه اندوه زدایی اخروی خود را نیز فراهم می آورد؛ یعنی زمانی که همه در قیامت از هول و هراس آن در اندوه هستند خداوند گشایشی در گره های قیامتی او می گشاید و دلش را شاد می گرداند. امام رضا(ع) می فرماید: من فرج عن مومن فرج الله عن قلبه یوم القیمه؛ هر کس اندوه و مشکلی را از مومنی برطرف نماید خداوند در روز قیامت اندوه را از قلبش برطرف سازد.

7. مدارا با مردم

مودت با مومنان و مدارا با مردم از خصلت های نیک اسلامی انسانی است. انسان ها در موقعیت های گوناگون شاید رفتارهای نادرستی داشته باشند و اشتباهاتی بکنند. از این رو می بایست با مردم کنار آمد و سخت گیری نکرد. این که بخواهیم نسبت به مردم سخت گیری کنیم ومته روی خشخاش بگذاریم و گیر بدهیم کاری ضد اخلاقی انجام داده ایم. سنت و سیره عملی پیامبر(ص) این گونه بود که حتی نسبت به منافقان و دشمنان و مخالفان خود کوتاه می آمد وبا آنان مدارا می کرد که گویی چیزی از آن نمی داند و حرف های نادرست ایشان را گوش می داد و گاه با آن که می دانست دروغ می گویند ولی به همان ظاهر کلام ایشان بسنده می کرد به طوری که ایشان را به تحقیر و استهزاء وتمسخر «اذن» می گفتند.انسان مومن باید این خصلت و سیره نبوی را اتخاذ کند و با مردم مدارا کند و سختی نورزد. امام رضا(ع) می فرماید: لایکون المومن مومنا حتی تکون فیه ثلاث خصال؛ سنه من ربه و سنته من نبیه و سنه من ولیه فاما السنه من ربه فکتمان سره؛ و اما السنه من نبیه فمداراه الناس؛ و اما السنه من ولیه فالصبر فی الباساء و الضراء؛ مومن، مؤمن واقعی نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد: سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش؛ اما سنت پروردگارش، پوشاندن راز خود است؛ واما سنت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتاری با مردم است؛ و اما سنت امامش، پس صبر کردن در زمان تنگدستی و پریشان حالی است.

 نظر دهید »

بررسی مفهوم رحمه` للعالمین در سیره پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله)

18 آذر 1394 توسط فروتن

معنا و مفهوم رحمت

«مشهور در میان گروهی از مفسرین این است که صفت رحمان اشاره به رحمت عامه دارد که شامل دوست و دشمن و مؤمن و کافر ، نیکوکار و بد کار می باشد . باران رحمت بی حسابش همه را فرا می گیرد، همه بندگان از مواهب گوناگون حیات بهره مندند، ولی رحیم اشاره به رحمت خاصه دارد که ویژه بندگان صالح و مؤمن است. لذا رحمان در همه جا مطلق اما رحیم بصورت مقید آمده است <و کان بالمؤمنین رحیما>

امام صادق نیز فرمود : <الرحمن بجمیع خلقه ، الرحیم بالمؤمنین خاصه . > رحمت الهی معنا و مفهوم وسیعی دارد . < رحمتی وسعت کلّ شَی > بلکه خداوند متعال رحمت را برخودش فرض و لا زم کرده است <کتب ربکم علی نفسه الرحمه >

رحمت گاهی جنبه معنوی وزمانی جنبه مادی دارد هم دنیا هم آخرت را در بر می گیرد و در آیات قرآن بر معنای زیادی اطلا ق شده است. گاهی بر مسئله هدایت و گاهی نجات از دشمن و گاهی باران پر برکت و گاه به نعمتهای دیگری همچون نور و ظلمت ، شب و روز و در موارد بسیار نیز به بهشت و مواهب خدا در قیامت اطلا ق می شود . بخشیدن از گناهان ، قبول توبه و عیب پوشی از آنان ، فرصت دادن برای جبران اشتباهات، همه از مظاهر رحمت و مهربانی اوست .

رحمت الهی گاهی جنبه تشریعی دارد که از طریق بعثت پیامبران و نزول کتب آسمانی و تشریع احکام و بشارتها و انذارهاست وگاهی جنبه تکوینی دارد و از طریق امدادهای معنوی و الهی است .

رسول اعظم؛ پیامبر رحمت

< وَ ما اَرسَلناکَ الا رحمه للعالمین.> خداوند رب العالمین، رسول اعظم را به عنوان رحمه للعالمین مبعوث کرد . همانطوری که رحمانیت خداوند صفت عامه اوست و همه انسانها اعم از مؤمن و کافر را شامل می شود، پیامبر اعظم هم برای همه انسانها درهمه اعصار و تمامی مکان ها تا پایان جهان رحمت است نه تنها برای پیروان و دوستان بلکه همه اهل عالم ، گویا خوب و بد و دوست و دشمن باید این مهربانی و رحمت را از پیامبر احساس کنند .

دنیای امروز که فساد و تباهی و ظلم و بیداد گری از در و دیوار آن می بارد و آتش جنگها از هر سو شعله ور است وچنگال زورمندان ، حلقوم مستضعفان را می فشارد، در دنیایی که جهل و فساد و جنایت و ظلم و استبداد و تبعیض وجود دارد، در این زمان مفهوم رحمه للعالمین از هر وقت دیگر آشکار تر است. چه رحمتی از این بالا تر که برنامه و آئینی آورده که همه این ظلمها و بدبختی ها و سیه روزی ها پایانی است و تداوم این رحمت ، سرانجامش حکومت صالحان است که سیاق آیات به آن اشاره دارد، چونکه ابتدا فرمود : < و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الا رض یرثها عبادی الصالحون .> ما بعد ازتورات در زبور داود نوشتیم که بندگان نیکوکار من وارثان زمین می شوند . سپس فرمود : < وَ ما اَرسَلناکَ الا رحمه للعالمین > ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم .

تعبیر به عالمین و استثناء در جمله منفی و نکره آمدن رحمت آنچنان مفهوم وسیعی دارد که تمام موجودات عالم در تمام اعصار و قرون و حتی تمام ملا ئکه الهی را شامل می شود . هنگامی که این آیه نازل شد پیامبر از جبرییل پرسید : < هل اصابک من هذه الرحمه شیئی . قال : نعم ، انّی کنت اخشی عاقبه الا مر فامنت بک .>

آیاچیزی از این رحمت عائد تو شد؟ جبرئیل گفت: بله من از پایان کار خویش بیمناک بودم، اما بخاطر شما که رحمت برای جهانیان هستی از وضع خود مطمئن شدم. خود پیامبر اعظم فرمود : <انّما بعثت رحمه >؛ همانا من رحمتی برانگیخته شده ام .

عموم مردم دنیا اعم از مومن و کافر ، همه مرهون این رحمت هستند . چرا که نشر آئین اسلا م موجب نجات همگان است . حال گروهی از آن استفاده کردند و گروهی نکردند این مربوط به خود افراد است و تأثیری بر عمومی بودن رحمت پیامبر اکرم نمی گذارد . این درست مثل آن است که بیمارستانی مجزا برای درمان همه دردها با پزشکان ماهر و انواع داروها تأسیس کنند و درهای آنرا به روی همه مردم بدون تفاوت بگشایند، اما بعضی از بیماران از این مکان استفاده کنند و بعضی نکنند. آیا این در عمومی بودن آن تأثیر منفی دارد؟ به تعبیر دیگر ، رحمت بودن وجود پیامبر برای همه جهانیان جنبه مقتضی و فاعلیت فاعل دارد.

رسول اعظم؛ مظهر رحمت و رأفت الهی

رحمت و رأفت پیامبر اعظم تجلی رحمت و رأفت بیکران الهی است هر آنچه که از رحمت نبوی در دنیا و آخرت نصیب افراد می شود پرتوی از رحمت الهی است همه احکام حتی جهاد و حدود و قصاص و سایر کیفر و قوانین جزائی اسلا م نیز برای جامعه بشری رحمت است و اگر رحمانیت خداوند اشاره به لطف عام خداوند دارد که هم دوست و دشمن ، مومن و کافر را شامل می شود، پیامبر اعظم هم که در قرآن بعنوان رحمت برای عالمین معرفی شده هم برای مومن وهم غیر مومن رحمت است. از آیات مختلف قرآن به خوبی استفاده می شود که نبوت ، رحمت و لطف خدا بر جهان بشریت است و براستی چنین است. اگر انبیا نبودند انسانها راه آخرت و دنیا را گم می کردند، لذا پیامبر اعظم هم مایه رحمت برای انسان هست . < وَ ما ارسلناکَ الا رحمه للعالمین > و هم موجب رأفت . لذا در اوصاف پیامبر اعظم فرمود : < و بالمؤمنین رئوف رحیم >رسولی آمده که به مؤمنان رئوف و مهربان است .

قابل توجه اینکه در قرآن کریم هم رحمت بر پیامبر اطلا ق شد و هم رحیم بودن یعنی پیامبر اعظم هم برای همه مردم اعم از کافر و مومن رحمت عامه است و هم برای مومنین رحمت خاصه و اگر رحمانیت خداوند اشاره به لطف عام خدا دارد که حتی کافر و دشمنان دین را شامل می شود یعنی شما چگونه به خدایی که همه افراد حتی دشمنان و کفار را مشمول لطف و رحمت قرار می دهد ایمان نمی آورید. این نهایت نادانی شماست . پیامبر اعظم هم که رحمت عامه برای جهانیان معرفی شده است معنایش این است. چگونه رسولی که برای همه جهانیان حتی دشمنان و کفار رحمت است به او ایمان نمی آورید. این نهایت بی خردی شماست.

در سیره پیامبر رحمت نقل شده تا آنجا که ممکن بود سائل را رد نمی کرد، حتی روزی زنی فرزند خود را نزد پیامبر فرستاد و گفت به حضرت بگو پیراهن خود را به ما لطف نماید. فرزندش خدمت حضرت رسید و تقاضای پیراهن نمود. پیامبر رحمت هم پیراهن خود را به او داد. آیه نازل شد< ولا تبسطها کل البسط > هر چه داری در راه خدا انفاق مکن .

در حق اسرا و بردگان فوق العاده سفارش می فرمود : حتی با زن اسیر ازدواج کرد همینکه شنید زنی را در جبهه اسیر کرده اند و بعد از اسارت او را از کنار جنازه همسرش عبور داده اند تا دل آن زن را بسوزانند به شدت ناراحت شد و به این عمل شدیداً اعتراض نمود . هنگامی که سوار بر مرکب بود اجازه نمی داد کسی همراه او راه برود بلکه او را سوار می کرد . در غم و شادی همراه مردم بود لذا به تشیع جنازه آنها می رفت و در دورترین نقطه شهر مدینه به عیادت مریض می رفت .

یشیع الجنائز و یعود المرضی فی اقصی المدینه علی (ع) فرمود : هر گاه کسی از برادران دینی را سه روز نمی دید سراغ او را می گرفت و اگر در سفر بود برایش دعا می کرد و اگر بیمار بود به عیادتش می رفت . همواره می فرمود هر که رحم نکند به او رحم نمی شود < من لا یرحم وَلا یرحَم >حضرت زهرا (س) دختر رحمه للعالمین هم در لحظه افطاری غذای مورد نیاز خود را به فقیر و مستمندان اعطا نمودند .

< وَ یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیماً و اسیرا > آنها بخاطر حب به خدا به فقیر و اسیر و یتیم طعام می دهند .

علی(ع) هم در بستر شهادت سفارش قاتل خود را به فرزند ش امام حسن مجتبی(ع) می کند و می فرماید: اطعموه و اسقوه و احسنوا اسارته . او را غذا و نوشیدنی بدهید و در حال اسارت با او خوش رفتاری کنید.

پیامبر رحمت؛ مانع عذاب الهی

< وَما کان الله لیعذبهم وَ أَنتَ فیهم >

هیچگاه خداوند آنها را عذاب نمی کند مادامی که تو در میان آنها هستی . وجود با برکت آن حضرت مانع از عذاب الهی بر گنهکاران و کفار است . در منابع شیعه و اهل تسنن از امیر المومنین (ع) روایت شده که آن حضرت فرمود : < کان فی الا رض امانان من عذاب اهله وَ قَد رَفَعَ اَحَدهما فَدونکم الا خره فتمسکوا به وَ قراء هذه الا یه . > در روی زمین دو وسیله امان از عذاب الهی است؛ یکی وجود با برکت رسول خدا که از دنیا رحلت کردند و دیگری استغفار است که به آن تمسک بجویید سپس این آیه شریفه را تلا وت فرمودند : < وَما کان الله لیعذبهم وَ أَنتَ فیهم > اینکه وجود نازنین آن حضرت مانع از عذاب الهی است از مشخصات پیامبر اعظم است چونکه با وجود دیگر انبیا ، امت آنها مورد عذاب الهی واقع شده اند . از دیگر ویژگی پیامبر رحمت این است که هیچگاه کسی را نفرین نکرد و در هیچ حال از درگاه خداوند عذاب کسی را درخواست نکرد اما حضرت نوح عرضه داشت : < ربّ لا تذرنی علی الا رض من الکافرین دیاراً پروردگارا کافران را هلا ک کن و از آنها کسی بر روی زمین باقی مگذار . و در جایی دیگر عرضه داشت < ولا تَز د الظّالمینَ ا لَّا تَبارَا.> ستمکاران جز بر هلا ک و عذابشان میفزای .

اما از پیامبر اعظم درخواست می کردند که در حق مشرکین نفرین کند می فرمود : من برای رحمت آمده ام نه لعنت بلکه در حق آنها و برای هدایت آنها دعا می کرد . همچنانکه پیامبر رحمت در فتح مکه وقتی وارد شهر شد با کفار و مشرکین که از هرگونه اهانت و جسارت و غارت و تجاوز بر پیامبر و یاران او کوتاهی نکردند و انتظار مجازات را داشتند اما همه را مو رد عفو و بخشش قرار داد فرمود : < الیوم یوم المرحمه > امروز روز رحمت و مهرورزی است . < اذهبوا انتم الطلقا > بروید امروز همه شما آزاد هستید .

پیامبر رحمت حتی در لحظه مرگ دلواپس عذاب امت گناهکار خود در قیامت بود هنگامی که ملک الموت برای قبض روح آمد پیامبر فرمود صبر کن برادرم جبرئیل بیاید بعد از مدتی که جبرئیل آمد فرمود چرا دیر آمدی؟ جبرئیل عرض کرد یا رسول الله مشغول تزئین بهشت بودیم فرمود : اینها دلم را خوش نمی کند بگو با امت من چه خواهد شد جبرئیل رفت و برگشت و عرضه داشت خداوند سلا م می رساند و می فرماید آنقدر از امت خود در روز قیامت شفاعت کن تا خودت راضی شوی .

علی(ع) نقل کردکه رسول خدا فرمود :در روز قیامت در موقف شفاعت می ایستم و آنقدر گنهکاران را شفاعت می کنم که خداوند می فرماید : ارضیت یا محمد آیا راضی شدی من عرض می کنم رضیت رضیت راضی شدم راضی شدم. در روز قیامت همه انبیا و مردم می گویند وَ انفسَاه اما پیامبر رحمت می فرماید امتی امتی .»

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 18
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 22
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 141
آیه قرآن
">

پنل اس ام اس
پنل اس ام اس رایگان
نجوم | آپلود
کبوتران زمینی | گالری عکس
بازی آنلاین | قیمت طلا
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس