• تماس  

تربيت الهي

تربيت الهي ،  تربيت همه جا نبه است ، مقا يسه تربيت الهي با روش هاي تربيتي عا دي چند حقيقت را آشكا ر مي سا زد، اول اين كه تربيت هاي معمولي فا قد جا معيت لازم اند. به سخن ديگر تربيت عا دي يا نظام هاي  تربيتي غير الهي غا لبا يك يا چند بعد از شخصيت انسان را در نظر مي گيرند، در صورتي كه در تربيت الهي تما م جنبه هاي شخصيت  آدمي مورد توجه است . ثا نيا تربيت الهي با طبيعت آدمي و نيا زهاي او ، و رشد و تكا مل او سا زگا ر است . تربيت الهي هم بعد اجتماعي حيا ت  انسا ني را در نظر مي گيرد و هم جنبه فردي در تربيت الهي هم ، شخصيت را مورد توجه قرار مي دهد، بُِعد  ما دي در حد ضرورت و نيا ز مورد توجه است و هم مسائل معنوي بر تما م شئون حيا ت انسا ن پرتو مي افكند. تعا ليم الهي هم نيا زهاي معنوي انسا ن  را تأ مين مي كند و هم به نيا زهاي اجتماعي و عقلاني  انسا ن توجه دارد هم احساسا ت و عواطف را تحريك مي كند و هم ميل به كنجكا وي و حقيقت جويي انسا ن را ارضا مي كند. نظا م هاي تربيتي عا دي ، هر چند از هدف هاي گسترده حما يت كنند، براي كما ل و ترقي انسا ن محدوديتي به وجود مي آورند ، اما تربيت الهي راه را براي رشد و تكا مل دائمي و نا محدود انسا ن هموار مي سا زد و از اين جهت انساني را ، كه فطرتا كما ل جو و ترقي طلب است راضي ميكند.

روز امور و تربيت و تربيت اسلامي گرامي با د.

پاسخ به یک شبهه؟

11 آبان 1394 توسط فروتن

اگر امام حسین(ع) علم به شهادت خود داشتند، چرا به کربلا رفتند؟ و اگر علم نداشتند، پس روایاتی که دلالت بر علم ائمه(ع) دارد را چگونه باید توجیه کرد؟

پاسخ حضرت آیت الله جوادی آملی :

پاسخ: الف: گاهی شرایط به گونه ای است که آدمی، بناچار برای رسیدن به مقصد و مقصود خویش، هر کاری انجام می دهد؛ حتی اگر بداند به مرگ او می انجامد. رزمندگان اسلام که در دوران دفاع مقدس، برای عبور از میدان مین، بر هم سبقت می گرفتند، می دانستند سرانجام داوطلب شدن و سبقت گرفتن برای رفتن به میدان مین، شهادت آنان است، لیکن چون می دانستند برای دفاع از نظام اسلامی، چاره ای جز این نیست، پا در این میدان بی بازگشت می گذاشتند.

حرکت امام حسین(علیه السلام) به سوی کربلا نیز از این قبیل بود؛ زیرا انحراف در حکومت اسلامی به جایی رسیده بود که اگر قیام عارفانه آن حضرت و یاران باوفایش نبود، اسلام به پایان رسیده بود: «و علی الإسلام السّلام إذ قد بلیت الأمّة براع مثل یزید» و این انحراف، جز با شهادت امام حسین(علیه السلام) قابل اصلاح نبود.

* انواع علم ائمه اطهار(علیه السلام)

ب: پیغمبراکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) و ائمه اطهار(علیهم السلام) از دو علم برخوردارند: علومی که از راههای عادی به دست می آید و علومی که از راههای غیر عادی و غیر متعارف به دست می آید. با توجه به اینکه دنیا نشئه تکلیف است و آن پیشوایان نور نیز همانند سایر مردم، مکلّف به تکالیف الهی بودند، مکلّف به استفاده از علوم غیر عادی نبودند و تنها باید طبق علم عادی رفتار می کردند. البته در مواردی که خداوند به آنها اجازه می داد، از علوم غیر عادی برای اعجاز و اثبات حق بودن دعوت یا دعوا استفاده می کردند. پس استفاده از علوم غیر عادی به اذن خاص الهی بستگی داشت، نه به اراده خودشان. چون آن ذوات نورانی در تمام ابعاد علمی و عملی، معصوم و مصون بودند و اراده آنان تابع اراده الهی بود، هرگز در استفاده از علوم غیر عادی، از امر خداوند سرپیچی نمی کردند. حتی در قضا نیز مأمور بودند که به علم عادی عمل کنند. به همین سبب، پیغمبراکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود:

هرگز به قضای من مغرور نشوید و نگویید چون پیغمبر در این نزاع به نفع ما داوری کرد، پس حق با ماست؛ زیرا من نیز در بین شما با شهادت و قسم حکم می کنم؛ درحالی که برخی از شما در اقامه دلیلِ مَحکمه پسند، قوی تر و خوش بیان تر از طرف مقابل خود است. پس هر کسی که من به نفع او حکم کردم، ولی حق با طرف مقابل بود، بداند که قضای من چیزی را تغییر نمی دهد، بلکه او قطعه ای آتش را به خانه خود خواهد برد: «إنما أقضی بینکم بالبیّنات و الأیمان و بعضکم ألحن بحجته من بعض، فأیّما رجل قطعتُ له من مال أخیه شیئاً فإنما قطعتُ له به قطعة من النار».

بنابراین، آگاهی ائمه(علیهم السلام) از سرنوشت غیبی خودشان تکلیف آور نبود. از این جهت از آن علم استفاده نمی کردند؛ مگر در مواردی خاص که از سوی خداوند متعال مأمور استفاده از آن می شدند؛ وگرنه معیار تکلیف، علم عادی بود، نه علم غیر عادی. از این رو، اگر از راههای عادی، به نقشه دشمن پی می بردند و شرایطشان همانند شرایط امام حسین(علیه السلام) نمی بود، حتماً برای خنثی کردن آن، اقدام می کردند.

ج. ابو بصیر از امام(صلّی الله علیه وآله وسلّم)ادق(علیه السلام) نقل کرده است:

هر امامی که نداند به چه مصیبتی گرفتار خواهد شد و چه بر سر او خواهد آمد، چنین کسی، اساساً حجّت خدا بر خلق او نیست: «أیّ إمام لا یعلم ما یصیبه و إلی ما یصیر فلیس ذلک بحجة لله علی خلقه».

در برخی روایات آمده است:

امام معصوم(علیه السلام) به جزئیات آنچه بر سر او خواهد آمد، آگاهی دارد و این آگاهی را از صحیفه ای که در اختیار او قرار می گیرد، کسب می کند و آنگاه که مأموریت های ذکر شده در آن صحیفه به پایان می رسد، می فهمد که عمر او نیز به پایان رسیده است: «… إن لکلّ واحدٍ منّا صحیفة فیها ما یحتاج إلیه أن یعمل به فی مدّته فإذا انقضی مافیها ممّا أُمر به عرف أنّ أجله قد حضر… ».

ماموریت های خداوند به اهل بیت قبل از وفات پیامبر(صلی الله علیه وآله)

از امام صادق(علیه السلام) رسیده است:

قبل از وفات رسول اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) خدای عزّ و جلّ کتابی را که با مهرهایی از طلا مهر شده بود، بر آن حضرت نازل کرد و گفت: ای محمد! این وصیّت تو به نجبای از اهل بیت توست. پیغمبراکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) از جبرئیل پرسید: نجبای من چه کسانی هستند؟ جبرئیل گفت: علی بن بی طالب و فرزندان او(علیهم السلام). پیغمبراکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) آن کتاب را به امیرمؤمنان(علیه السلام) داد و به او فرمود یک مهر آن را باز کند و به آنچه در آن است، عمل کند. امیرمؤمنان(علیه السلام) چنین کرد و سپس آن را به فرزند خود، امام حسن(علیه السلام) داد. او نیز با گشودن مُهری به محتوای آنچه در آن بود، عمل کرد. آنگاه آن را به امام حسین(علیه السلام) داد. او نیز با گشودن مهر مربوط به خود، دید که در آن آمده است: همراه با گروه خود، برای شهید شدن خارج شو که بدون تو شهادت نصیب آنان نخواهد شد و جانت را به خدا بفروش. او نیز چنین کرد و آنگاه کتاب را به علی بن الحسین(علیهماالسلام) داد.

آن حضرت باگشودن مهر مربوط به خود، دید که در آن نوشته شده: سکوت اختیار کن، در منزل خود بنشین و به عبادت پروردگارت بپرداز تا مرگت فرا رسد. او نیز چنین کرد و آنگاه کتاب را به فرزند خود محمدبن علی(علیهماالسلام) سپرد. آن حضرت با گشودن مهر مربوط به خود، این گونه مأموریت پیدا کرد: به مردم حدیث بگو و فتوا بده و از کسی جز خدای عزّوجلّ نترس؛ زیرا کسی توان آسیب رساندن به تو را ندارد. او نیز چنین کرد و سرانجام کار خود را به فرزندش جعفر بن محمّد(علیهماالسلام) سپرد. او نیز با گشودن مهر مربوط به خود، این گونه مأمور شد: به مردم حدیث بگو، فتوا بده و علوم اهل بیت(علیهم السلام) را منتشر کن. پدران صالح خود را تصدیق کن و از کسی جز خدای عزّ و جلّ هراسان مباش؛ زیرا تو در پناه و امان هستی. او نیز چنین کرد و آن را به فرزند خود، موسی بن جعفر(علیهماالسلام) سپرد. در اینجا امام(علیه السلام) بدون اینکه به شرح وظایف امام کاظم و ائمه بعدی(علیهم السلام) که هنوز زمان امامتشان فرا نرسیده بود اشاره کند، فرمود: موسی بن جعفر(علیهماالسلام) آن را به امام بعد از خود می سپارد و او نیز… تا آنکه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند.

 نظر دهید »

زيارتهاي عاشورا، اربعين و وارث از کدام امام (علیه السلام )نقل شده است؟

11 آبان 1394 توسط فروتن



الف. زيارت عاشورا
اين زيارت از امام باقر( عليه‏ السلام) نقل شده است. وي در ايام کودکي در واقعه کربلا حضور داشت. امام (عليه ‏السلام) اين دعا را به شخصي به نام «علقمة بن محمد حضرمي» آموخت و او نيز به «صالح بن عقبه» و «سيف بن عميره» اين دعا را ياد داد. ابن قولويه قمي (پدر شيخ صدوق) نيز در کتاب «کامل الزيارات» نوشته است: «صالح بن عقبه» و «سيف بن عميره» نقل کرده ‏اند که «علقمة بن محمد حضرمي» به حضور امام باقر (عليه ‏السلام) رسيد و از وي خواست که به وي زيارتي بياموزد که دو کار بُرد داشته باشد؛ بدين معنا که هم بتواند آن را در روز عاشورا و هنگام تشرف به حرم امام حسين (عليه ‏السلام )بخواند و هم اگر توفيق زيارت قبر امام (عليه‏ السلام )را نداشت، بتواند به وسيله آن دعا، امام را از راه دور و يا از خانه خود، زيارت کند و آن گاه، امام (عليه ‏السلام )زيارت عاشورا را به وي آموخت.

ب. زيارت اربعين
اين زيارت از امام صادق (عليه‏ السلام )نقل شده است. امام (عليه ‏السلام) اين زيارت را به شخصي به نام «صفوان بن مهران» آموخته و شيخ طوسي نيز با واسطه، اين زيارت را در «تهذيب» و «مصباح المتهجد» آورده است.

ج. زيارت وارث
سيد بن طاووس اين زيارت را با چند واسطه از جابر جعفي و او از امام صادق  (عليه ‏السلام )نقل کرده است.

 نظر دهید »

پانزده روزمراسم عزاداری سید سالار شهیدان ، مدرسه فاطمیه درچه.

11 آبان 1394 توسط فروتن

پانزده روزمراسم عزاداری سید سالار شهیدان ، تحت عنوان در سایه ی علمدار،در مدرسه فاطمیه درچه  برگزار شد.

خانم موحد نژاد ( معاون فرهنگی مدرسه ) اذعان داشتند : با توجه به فضیلت بالای عزاداری اباعبدلله (علیه السلام )و یاران وفادارش مدرسه علمیه فاطمیه اقدام به برگزاری پانزده روز عزداری در سوگ سید سالار شهیدان نمود.

موحد نژاد برنامه های این پانزده روز را چنین اعلام نمودند:

1- پنج روز اول سخنرانی سرکار خانم طیبه سلیمی ( استاد اخلاق ) با موضوع  شرحی بر زیارت اربعین واهمیت آن .

2- پنج روز دوم سخنرانی سرکار خانم زهرا اسحاقیان ( استاد حوزه ) باموضوع  تطبیق نقش زنان در قیام عاشورا با زنان عصر ظهور

3- پنج روز سوم سخنرانی سرکارخانم طیبه بیگم قاسمی ( استاد حوزه و دانشگاه ) با موضوع شرحی بر زیارت عاشورا .

4- قرائت روزانه زیارت عاشورا با صدای گرم مداحان اهل بیت.

خانم موحد نژاد، هدف از برگزاری چنین جلساتی را،  شناخت بیشتراهل بیت (علیهم السلام )  خصوصا به وسیله قرائت و شرح زیارات آنان دانست که همین امر باعث معرفت و  شناخت می شود.

 نظر دهید »

آیا زیارت عاشورا معروفه جهت برآورده شدن حاجات مجرب تر است یا زیارت عاشورا غیر معروفه؟

06 آبان 1394 توسط فروتن

پرسش : آیا در صورت کمبود وقت و جهت برآورده شدن حاجات خواندن زیارت عاشورای معروفه با یک لعن و یک سلام بهتر و مجرب تر است یا خواندن زیارت عاشورای غیر معروفه؟

پاسخ اجمالی

از نظر اسلام هر فرد مستحبات را باید به اندازه ظرفیت و نشاط و حضور قلب خود انجام دهد تابتواند ارتباط بهتری را با خداوند و اولیاء گرامیش فراهم آورد. بنا بر این اگر برای کسی نشاط و حضور قلب مناسبی پیدا شد، زیارتی را که معروف تر و طولانی تر است به جا آورد و در غیر این صورت آن زیارت غیر معروفه و یا حتی زیارات و ادعیه مختصرتر از آن را انجام بدهد ، همواره به رحمت خداوند امیدوار باشد.البته در بسیاری از موارد استجابت دعا و برآورده شدن درخواست هایی که ما داریم به مصلحت ما نیست به همین دلیل خداوند حکیم آن را بر آورده نمی کند.

پاسخ تفصیلی

در ابتدا لازم است توجه داشته باشیم که:واجبات، اعمال و عباداتی هستند که خداوند آنها را بر بندگان لازم نموده، و همه پیروان یک مکتب موظف به انجام آنها می باشدکه اگر با حضور قلب انجام شوند ارزش بیشتری دارند اما اگر نتوانیم حضور قلب مطلوب را در آنها داشته باشیم باز بایدحتما به جا آورده شود و حتی در سخت ترین شرایط نیز نباید آنها را ترک کنند .

به عنوان نمونه، نماز واجب حتی در هنگام غرق شدن و یا در هنگام نبرد نیز ساقط نشده بلکه به شیوه ای خاص انجام می شود که به آن نماز غریق و نماز خوف می گویند.

اما در عبادات مستحب که انجام آنها،موجب ثواب و قرب انسان به خداوند و اولیای او می شود کیفیت مهم است. و هر قدر از نشاط و حضور قلب بیشتری برخوردار باشند ، نتیجه بهتری را در پی خواهند داشت .

در اینجا نکاتی چند لازم به تذکر است از جمله:

1 – خداوند متعال به عنوان وظیفه واجب، جز انجام دادن واجبات و ترک امور حرام، از انسان چیز دیگری را درخواست نکرده است و همین مقدار پایبندی به دین را در تحقق وظایف یک مسلمان کافی می داند و به دلیل این که همین مقدار نیز در مرحله عمل، بسیار دشوار بوده و نیاز به عزمی جدی دارد، در روایات ما آمده است: شخصی که تا این اندازه مراقب خویش باشد که به انجام تمام واجبات و ترک تمام امور حرام ملتزم شود از باتقوی ترین افراد به شمار می آید .

2 - انجام مستحبات، امری کاملا داوطلبانه بوده و این خود انسان است که آنها را برای جلب رضایت هر چه بیشتر خداوند انجام می دهد و در احادیث هم وارد شده که خداوند به دلیل همین خصلت داوطلبانه، نزد ملائکه افتخار می نماید. اما همین امر مطلوب باید به مقداری باشد که به واجبات ضرر نزند.

3 - نکته بسیار مهم در انجام مستحبات ، نشاط و حضور قلب انسان در هنگام بجا آوردن آنهاست به عبارت دیگر از نظر اسلام روح عبادات مهم است و عبادت بدون روح ارزشی ندارد و در نتیجه، انجام آن مستحب کوچکی که با حضور قلب و نشاط بیشتری است، بسیار مطلوب تر از انجام مستحبات زیاد و بدون نشاط و شادابی و حضور قلب است تا جایی که در روایت آمده است:” خداوند دعایی را که بدون حضور قلب انجام شود مورد استجابت قرار نمی دهد. و در کتابهای حدیث فصلی به نام “فصل استحباب میانه روی در عبادات هنگام خستگی” وجود دارد.که با بررسی روایات موجود در آن، در می یابیم، زمانی باید به انجام مستحبات بیشتر روی آوریم که نشاط و حضور قلب بیشتری داریم و هر گاه به هر دلیلی خسته بوده و توانایی کمتری داریم، توصیه شده به مقداری باشد که ارتباط قلبی انسان با معبود برقرار سازد و اگر موجب زدگی انسان از دعا و عبادت شود،قطعا نباید انجام بگیرد .

4 - مطلب دیگر، این است که خداوند در راستای آزمودن بندگان خود و این که تا چه حد به معبود خود وابسته بوده و به او اطمینان دارند، پافشاری در دعا و خواهش های مشروع را دوست داشته و از بندگانی که دارای این خصوصیت می باشند به خوبی یاد نموده است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: در دعای خود پافشاری نما، چه دعایت به اجابت برسد و چه نرسد ، زیرا بهر حال خداوند، دلسوز چنین بندگانی است (هر چند دعایشان به مرحله اجابت نرسد) .

و روایت زیبای دیگری در این زمینه وجود دارد مبنی بر این که خداوند به ملائکه می فرماید که: من دعای بنده خود را اجابت نمودم، ولی شما ( که مأمور انجام موضوع اجابت شده هستید ) کمی این کار را به تأخیر افکنید، زیرا من دوست دارم که باز هم خواهش و تمنای بنده خوب خود را بشنوم. بسیاری از اشعار عارفانه که ناظر به عطا و حرمان می باشند، از این روایات سرچشمه گرفته اند .

5 -خواندن دعا و زیارت عاشورا نباید محدود به مواقع گرفتاری و بروز مشکلات باشد، بلکه در تمام حالات باید از خداوند کمک خواست و یا از اولیای او کمک گرفته تا واسطه بین او و خداوند گردند. در روایت ما آمده است کسى که قبل از نزول بلا دعا کند (همیشه با خدای خود در ارتباط باشد)، دعایش هنگام نزول آن اجابت خواهد شد و گفته مى‏شود: صدایى است آشنا و از آسمان پوشیده نمى‏ماند و کسى که در دعا پیشى نگیرد (و فقط هنگام مشکلات به خدای روی آورد)، دعایش هنگام نزول بلا مستجاب نخواهد گردید و ملائکه مى‏گویند: این صدا را نمى‏شناسیم‏.

6 - هر چند توصیه شده که برای گشایش روزی و رفع مشکلات دنیایی نیز از خداوند کمک گیریم و جز او کسی نمی تواند مشکل گشا باشد، ولی سزاوار است که درخواست هایمان را منحصر در امور مادی ننموده و از او تقاضای کمال معنوی را نیز بنماییم تا مصداق آیه ای که معمولا در قنوت ها خوانده می شود گردیم به این مضمون که : خداوندا در در دنیا و آخرت به ما خوبی عطا بنما و ما را از عذاب جهنم برهان.

مطالب فوق، برخی از نکاتی بود که در مورد انجام مستحبات و استجابت دعا بیان گردید که پاسخ پرسش شما و سؤالات مشابه تا حدودی با مطالعة آن روشن خواهد شد .

اما در مورد خواندن هریک از دو زیارت عاشورا که بیان نمودید، مطمئنا اگر عمل بیشتری را با کیفیت بالاتری انجام دهید، نتیجه بهتری خواهید گرفت، ولی همانگونه که خود مؤلف گرانقدر مفاتیح الجنان در ابتدای زیارت عاشورای غیر معروفه بیان نموده است مبنی بر این که این دعا با این که مختصرتر از زیارت معروفه است (برای آنان که شغل مهمی دارند، فوزی است عظیم )، در صورت کمبود فرصت یا خستگی می توانید با حضور قلب بیشتری همان زیارت غیر معروفه که بسیاری از مضامین آن با زیارت معروف، مشابه است را قرائت نموده، یا این که همان زیارت معروف را با یک لعن و یک سلام انجام دهید و مطمئن باشید که خداوند، اعمال خالصانة شما را، هر چند مقدارش در ظاهر کم باشد، بی پاسخ نخواهد گذاشت .

برای اطمینان قلبی شما و نیز برای بیان اینکه زیارت امام حسین (ع) در مقدار بسیار مختصر نیز مفید است، روایتی را به عنوان حسن ختام نقل می نماییم :

حسین بن ثویر می گوید: من و یونس بن ظبیان ، نزد امام صادق (ع) بودیم، یونس خدمت امام عرضه داشت: من بسیاری از اوقات به یاد امام حسین (ع) می افتم ، در این حالت، چه دعایی بخوانم ؟ امام صادق (ع) فرمودند:” سه بار بگو درود خدا بر تو باد ای ابا عبد الله زیرا سلام به او می رسد از راه دور باشد یا نزدیک !.دقت بفرمایید که همین میزان ارتباط اگر با نشاط و شادابی و حضور قلب باشد در تکامل معنوی انسان، بسیار تأثیر گذارتر از دعای طولانی بدون نشاط و خالی از حضورقلب می باشد.

 

 نظر دهید »

سه تضمین برای خواننده زیارت عاشورا

06 آبان 1394 توسط فروتن

سفارش امام صادق(علیه السلام)به صفوان می‌فرمایند:

زیارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن ، به درستی که من چند چیز برای خواننده آن تضمین می‌کنم :

1 - زیارتش قبول شود.

2 - سعی و کوشش او مشکور باشد.

3 - حاجات او هر چه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و ناامید از درگاه خدا برنگردد .

بعد فرمود: ای صفوان ! هرگاه حاجتی برای تو به سوی خداوند متعال روی داد، پس به وسیله این زیارت به سوی آن حضرت توجه کن از هرجا و مکانی که هستی و این دعا را بخوان و حاجتت را از پروردگار خود بخواه که برآورده می‌شود و خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد.

 نظر دهید »

اسباب گشایش امور

06 آبان 1394 توسط فروتن


آیت الله قاضی در مستحبات عزاداری و زیارت سیدالشهداء مسامحه ننمائید و روضه هفتگی و لو دو سه نفره باشد، اسباب گشایش امور است… و اگر هفتگی ممکن نشد، دهه اول محرم ترک نشود.

 نظر دهید »

نکاتی که والدین باید در مجالس عزاداری رعایت کنند.

06 آبان 1394 توسط فروتن

«1- کودک را نباید به مدت طولانی در عزاداری نگه داشت به ویژه در تاریکی.
2- عزاداری نباید مانع بازی او شود حتی بهتر است در یک فضای مناسب بازی کند و صدای روضه غیر مستقیم به او برسد.
3- کودکانی که در سنین پایین هستند و فرق گریه بر امام حسین (ع) با انواع دیگر گریه را نمی دانند از گریه کردن مادران خود ناراحت می شوند و دچار اضطراب و ناامنی می گردند و چه بسا خاطره بد از این مجالس در یادشان باقی بماند. حتی المقدور در مجالسی که روضه ی باز خوانده می شود و یا برخی افراد با فریاد غیر متعارف به خودشان لطمه می زنند حضور نیابید و در مقابل کودک خردسال خود گریه و شیون نکنید و در این ساعات در فضای دیگر با فرزند خود بازی کنید و یا حواس او را پرت کرده و بیشتر در زمان سخنرانی و یا سینه زنی درمجلس حضور یابید.
4- وسایلی مانند پرچم،طبل کوچک،شال و کتابهای عکس دار امامان را در حد توان برای او تهیه کنید.
5- مجالسی را انتخاب کنیم که همخوانی بیشتری با کودکمان دارد و نظر او را دراین مورد ترجیح دهیم و خاطرات خوب، محفل اجتماعی و دوستی های ارزشمندی را برای او فراهم کنیم.
6- کودک باید در مراسم عزاداری هم کودکی کند؛ نباید طوری شود که از این مجالس دلزده شود. نباید انتظار داشت کودکان دراین مجالس مانند بزرگسالان بنشینند و عزاداری کنند.
7- برای کودکان زیر 4 سال حتما مقداری غذا،کاغذ و مداد یا وسایل اسباب بازی کوچک همراه داشته باشید تا حوصله کودک سر نرود.
8- نباید مجالس عزاداری مانع بازی کودکان شود و اگر چند کودک در کنار هم قرار گرفتند اجازه دهیم باهم بازی کنند.
9- باید طوری کودکان را مدیریت کرد که باعث مزاحمت دیگران نشوند . باصبوری و آرامش آنها را همراهی کنیم و از برخورد خشن و تحقیرآمیز خودداری کنیم.
10- از مسئولین هیات ها،بانیان برگزار کنندگان اینگونه مراسم ها (سخنرانان، مداحان و…) درخواست می شود در جلوی جمع به کودکان دایم تذکر ندهند و آنها را درک کنند.
11- قبل از مراسم باعجله و تحکّم فرزندان را آماده نکنیم تا او از حضور در این محافل دلزده و دلسرد شود.صبوری والدین بسیار موثر خواهد بود.
12- نیکی کردن به دیگران را می توان با نذری دادن و اطعام همسایه ها به کودکان یاد داد و انس و الفت با همسایگان را نیز بالا برد که در روایات بسیاری به حق همسایه اشاره شده است.
13- معلمین مدارس بهتر است بار تکلیفی دانش آموزان را در این ایام کمتر کنند تا دانش آموزان بیشتر به محافل عزاداری شرکت کنند.
14- معلمان می توانند رنگ و بوی تکالیف را عاشورایی کنند چه در نقاشی،املاء، انشا و…
15- اگر کودکان سوالاتی از مسایل عاشورا مثل کشته شدن، سر بریدن و از این قبیل موضوعات داشتند لازم نیست اصل واقعه را برای آنها بیان کرد بلکه با زبان کودکانه از مهربانی های امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) و مهر و محبت بین آنها و داستان هایی از دوران کودکی آنها مثل بازی کردن هایشان بهمراه امام حسن(ع) بارسول خدا (ص) و ازاین قبیل داستان ها تعریف کرد و مهر ومحبت آنهارا در دل کودکان بالا برد و ذهن کودک را از موضوع های ناراحت کننده واقعه عاشورا به موضوع دیگری معطوف نمود. در این زمینه کتاب های داستان زیادی در مورد زندگی اهل بیت علیهم السلام در بازار موجود است.»

 نظر دهید »

فواید و اثرات تربیتی ماه محرم و مجالس عزاداری.

06 آبان 1394 توسط فروتن


«1- در این ماه برخی آسیب های فردی و اجتماعی فرزندان را می شود اصلاح کرد و بسیاری از انحرافات آینده فرزندان با شرکت دراین محافل کاهش پیدا خواهد کرد.
2- ازقیام عاشورا و فرهنگ تربیتی آن ایثار و از خودگذشتگی، ظلم ستیزی، یاری کردن مظلوم، دعا و مناجات رامی توان به فرزندان آموخت.
3- از ماه محرم می توان در تشکیل هویت دینی در فرزندان کمک گرفت که این هویت می تواند یک جنبه پیشگیرانه داشته باشد و فرزندان را از ورود به برخی زمینه های آسیب زا آفرین حفظ کند. بخصوص برای نوجوانان که در دوران بحرانی وحساسی قرار دارند.
4- مشارکت کودکان و نوجوانان در عزاداری و سپردن برخی مسئولیت ها، پذیرایی، نصب پرچم و…خاطرات به یادماندنی برای نوجوانان داشته و سالیان سال با او همراه خواهد بود.
5- فضای خانه هم جزء فضای تربیتی ماست و می توان با مشارکت خود فرزندان و بانصب یک پرچم یا کتیبه به آنها نشان دهیم درفضا و ایام خاصی هستیم و با شرکت دادن فرزندان برای انتخاب محل نصب پرچم یا کتیبه هم به شخصیت فرزند احترام گذاشت و هم به این ماه بزرگ.»

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 25
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • ...
  • 29
  • ...
  • 30
  • 31
  • 32
  • ...
  • 141
آیه قرآن
">

پنل اس ام اس
پنل اس ام اس رایگان
نجوم | آپلود
کبوتران زمینی | گالری عکس
بازی آنلاین | قیمت طلا
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس