• تماس  

تربيت الهي

تربيت الهي ،  تربيت همه جا نبه است ، مقا يسه تربيت الهي با روش هاي تربيتي عا دي چند حقيقت را آشكا ر مي سا زد، اول اين كه تربيت هاي معمولي فا قد جا معيت لازم اند. به سخن ديگر تربيت عا دي يا نظام هاي  تربيتي غير الهي غا لبا يك يا چند بعد از شخصيت انسان را در نظر مي گيرند، در صورتي كه در تربيت الهي تما م جنبه هاي شخصيت  آدمي مورد توجه است . ثا نيا تربيت الهي با طبيعت آدمي و نيا زهاي او ، و رشد و تكا مل او سا زگا ر است . تربيت الهي هم بعد اجتماعي حيا ت  انسا ني را در نظر مي گيرد و هم جنبه فردي در تربيت الهي هم ، شخصيت را مورد توجه قرار مي دهد، بُِعد  ما دي در حد ضرورت و نيا ز مورد توجه است و هم مسائل معنوي بر تما م شئون حيا ت انسا ن پرتو مي افكند. تعا ليم الهي هم نيا زهاي معنوي انسا ن  را تأ مين مي كند و هم به نيا زهاي اجتماعي و عقلاني  انسا ن توجه دارد هم احساسا ت و عواطف را تحريك مي كند و هم ميل به كنجكا وي و حقيقت جويي انسا ن را ارضا مي كند. نظا م هاي تربيتي عا دي ، هر چند از هدف هاي گسترده حما يت كنند، براي كما ل و ترقي انسا ن محدوديتي به وجود مي آورند ، اما تربيت الهي راه را براي رشد و تكا مل دائمي و نا محدود انسا ن هموار مي سا زد و از اين جهت انساني را ، كه فطرتا كما ل جو و ترقي طلب است راضي ميكند.

روز امور و تربيت و تربيت اسلامي گرامي با د.

گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد بعثت پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله)

15 اردیبهشت 1395 توسط فروتن

* یک درس فراموش‌نشدنی
یادآوری بعثت به معنای یادآوری یک حادثه‌ی تاریخی نیست -این آن نکته‌ای است که ما باید در مواجهه‌ی با این حادثه‌ی بزرگ و این خاطره‌ی ارجمند بشری و انسانی همیشه به یاد داشته باشیم- بلکه تکیه‌ی بر این خاطره‌ی پرشکوه در حقیقت تکرار و مرور یک درس فراموش‌نشدنی است در درجه‌ی اول برای خود امت اسلامی؛ چه آحاد امت، چه برجستگان و نخبگان امت -سیاستمداران، دانشمندان، روشنفکران- و در درجه‌ی بعد برای همه‌ی آحاد بشریت. این، تکرار یک درس است، تکرار یک سرمشق است، یادآوری یک حادثه‌ی درس‌آموز است.

* مبعث و راه دشوار آینده‌ی ما
ما مسلمان‌ها البته باید قدر بدانیم؛ باید در پدیده‌ی بعثت بیندیشیم؛ باید از آن درس بگیریم؛ باید این گذشته‌ی پرفروغ را چراغی کنیم برای راه آینده‌ی دشوار خودمان که در پیش داریم.

* هدف بعثت دعوت به توحید بود
بعثت نبی اکرم در درجه‌ی اول، دعوت به توحید بود. توحید صرفاً یک نظریه‌ی فلسفی و فکری نیست؛ بلکه یک روش زندگی برای انسان‌هاست؛ خدا را در زندگی خود حاکم کردن و دست قدرت‌های گوناگون را از زندگی بشر کوتاه نمودن. «لااله‌الاالله» که پیام اصلی پیغمبر ما و همه‌ی پیغمبران است، به معنای این است که در زندگی و در مسیر انسان و در انتخاب روش‌های زندگی، قدرت‌های طاغوتی و شیطان‌ها نباید دخالت کنند و زندگی انسان‌ها را دستخوش هوس‌ها و تمایلات خود قرار دهند.
اگر توحید با همان معنای واقعی که اسلام آن را تفسیر کرد و همه‌ی پیغمبران، حامل آن پیام بودند، در زندگی جامعه‌ی مسلمان و بشری تحقق پیدا کند، بشر به سعادت حقیقی و رستگاری دنیوی و اخروی خواهد رسید و دنیای بشر هم آباد خواهد شد؛ دنیایی در خدمت تکامل و تعالی حقیقی انسان. دنیا در دید اسلام، مقدمه و گذرگاه آخرت است. اسلام دنیا را نفی نمیکند؛ تمتعات دنیوی را منفور نمی‌شمارد؛ انسان را با همه‌ی استعدادها و غرایز در صحنه‌ی زندگی، فعال می‌طلبد؛ اما همه‌ی اینها باید در خدمت تعالی و رفعت روح و بهجت معنوی انسانی قرار گیرد تا زندگی در همین دنیا هم شیرین شود. در چنین دنیایی، ظلم و جهل و درنده‌خویی نیست و این کار دشواری است و به مجاهدت احتیاج دارد و پیغمبر این جهاد را از روز اول آغاز کرد.

* عربستان، قبل از هجرت
بعثت نبی اکرم برای بشر آغاز راه نویی بود. دنیای محیط بر آن پیام و محل پیدایش این پیام، دنیای بسیار بد و غیرقابل تحملی بود؛ دنیای گرایش و جذب مادیات شدن، دنیای خوی حیوانی، دنیای بی‌مهاری قدرتمندان و زورمندان و زورگویان، دنیای تبعیض و فساد و ظلم و شهوت‌رانی بی‌بندوبار. این وضعیت، مخصوص منطقه‌ی حجاز نبود؛ آن دو دولت بزرگی هم که منطقه‌ی عربستان را احاطه کرده بودند - یعنی ایران ساسانی و امپراتوری روم - دچار همین مشکلات بودند.

* مبعث، پرچم علم و معرفت را برافراشت
مبعث در حقیقت روز برافراشته شدن پرچم رسالتی است که خصوصیات آن برای بشریت، ممتاز و بی‌نظیر است. مبعث در حقیقت پرچم علم و معرفت را برافراشت. بعثت با «إقرء» شروع شد: «إقرء باسم ربک الذی خلق» و با «ادع إلی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة» ادامه یافت؛ یعنی دعوت همراه با حکمت. دعوت اسلامی در حقیقت گسترش و پراکندن حکمت در سراسر عالم و در طول تاریخ است؛ همچنان که بعثت، پرچمداری و برافراشته شدن پرچم عدل است؛ یعنی در میان مؤمنین، بندگان خدا و آحاد بشر، عدالت استقرار پیدا کند؛ همچنان که رسالت، برافراشتن پرچم اخلاق والای انسانی است؛ «بعثت لأتمم مکارم الاخلاق». خدای متعال خطاب به پیغمبر می‌فرماید: «و ما أرسلناک الا رحمة للعالمین»؛ یعنی همه‌ی چیزهایی که بشر - در همه‌ی زمان‌ها، در همه‌ی شرایط و در هر نقطه‌ی عالم - به آن نیاز دارد، در این بعثت گنجانده شده است؛ یعنی علم و معرفت، حکمت و رحمت، عدل و برادری و برابری؛ چیزهای اساسی‌ای که جریان زندگی سالم انسان به اینها وابسته است. حتی با این‌که در اسلام، جهاد مقرر شده است، و جهاد یعنی مبارزه با زورگویی و تجاوز -البته بعضی کسان به‌طور بدخواهانه، اسلام را به خاطر حکم جهاد، دین شمشیر معرفی کردند- اما همین اسلام می‌فرماید: «و إن جنحوا للسلم فاجنح لها و توکل علی الله»؛ یعنی باز آنجایی که شرایط اقتضا میکند، صلح را بر جنگ ترجیح میدهد.

* مبعث بزرگترین روز تاریخ بشر است
روز مبعث، بی‌شک بزرگترین روز تاریخ بشر است؛ زیرا هم آن‌کسی که طرف خطاب خداوند قرار گرفت و مأموریت بر دوش او گذاشته شد - یعنی وجود مکرم نبی بزرگوار اسلام صلی‌الله - بزرگترین انسان تاریخ و عظیم‌ترین پدیده‌ی عالم وجود و مظهر اسم اعظم ذات اقدس الهی است؛ یا به تعبیری خود اسم اعظم الهی وجود مبارک اوست و هم از این جهت که آن مأموریتی که بر دوش این انسان بزرگ گذاشته شد - یعنی هدایت مردم به سوی نور، برداشتن بارهای سنگین از روی دوش بشر و تمهید یک دنیای مناسب وجود انسان و بقیه‌ی وظایف لایتناهی بعثت انبیا - وظیفه‌ی بسیار بزرگی بود. یعنی هم مخاطب بزرگترین است؛ هم وظیفه بزرگترین است. پس، این روز بزرگترین و عزیزترین روز تاریخ است.
اگر کسی بخواهد محتوای بعثت را در چارچوب آنچه که با عقول ناقص خودمان برداشت میکنیم، محصور کند، یقینا به مبعث و حقیقت بعثت و حقیقت این رسالت ظلم شده است. نمیشود محتوای بعثت پیامبر را به حدود فهم و دید ناقص ما محدود کرد؛ ولی اگر بخواهیم در یک جمله، بعثت و محدوده‌ی بعثت را - اگرچه لایتناهی است - تعریف اجمالی بکنیم، باید عرض کنیم که بعثت متعلق به انسان و برای انسان است؛ انسان هم لایتناهی است و ابعاد عظیمی دارد و محدود در جسم و در ماده و در زندگی چند روزه‌ی دنیا نیست؛ فقط محدود در معنویات هم نیست؛ محدود در یک قطعه‌ی مشخصی از تاریخ هم نیست. انسان، همیشه و در همه حال انسان است و ابعاد وجودی او، ابعاد لایتناهی و ناشناخته‌ای است. هنوز هم انسان موجودی ناشناخته است. بعثت، برای این انسان و برای سرنوشت این انسان و برای هدایت این انسان است.

* بعثت پیغمبر خاتم در رأس همه‌ی حوادث تاریخ بشر قرار میگیرد
اگر ما در بین حوادث تاریخ بشر -حوادثی که برای انسان‌ها پیش می‌آید -بعثت انبیا را از همه‌ی این حوادث، در سرنوشت بشر مهمتر و مؤثرتر بدانیم- که همین هم هست، بعثت پیغمبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از لحاظ اهمیت، در رأس همه‌ی حوادث بزرگ و کوچک تاریخ بشر قرار میگیرد.
هیچ حادثه‌ای از قبیل انقلابهای بزرگ، مرگ‌ها و حیات‌های ملتها، پدید آمدن اشخاص بزرگ، از بین رفتن اشخاص بزرگ و ظهور مکتب‌های گوناگون، اهمیتش برای بشریت، به اندازه‌ی بعثت‌های انبیا نیست؛ همچنان که امروز شما می‌بینید، ماندگارترین شکل‌های فکر و ذهن آحاد بشر، همان شکل‌هایی است که ادیان به آنها داده‌اند و تا ابد هم همین‌طور خواهد بود. اگر چه امروز بسیاری از کسان در عالم هستند که مستقیماً خود را در پرتو اشعه‌ی بعثت نبی اکرم قرار نداده‌اند - یعنی غیرمسلمانان - اما همان‌ها هم از برکات این بعثت، تاکنون منتفع شده‌اند.
بی‌شک علم و تمدن بشر، خلقیات نیکو در میان انسان‌ها، عادات خوب و بسیاری از این مقوله چیزها، اگر ظاهراً هم به ادیان متصل نباشد، در ریشه‌ی اصلی، جوشیده‌ی از ادیان و معارف الهی است و در رأس آنها بعثت نبی مکرم اسلام است؛ لیکن درعین‌حال همه‌ی بشریت - در آینده هم بیشتر - از این برکات استفاده خواهند کرد. بنابراین بزرگترین، مهمترین و برجسته‌ترین حادثه در تاریخ بشر، این بعثت است.
خدای متعال به برکت اسلام، به برکت توجه به معنویت اسلام و توجه به پیام سیاسی اسلام، ما را از آن رنجها خلاص کرد؛ یعنی بعثت برای این نبود که یک عده مردم، عقیده‌ای را در ذهن خودشان حفظ کنند و اعمال شخصی را انجام دهند، اما نظام اجتماعی، تحت حاکمیت دشمنان خدا و اندادالله باشد! بعثت آمد تا زندگی مردم را شکل دهد. بحمدالله این کار در نظام اجتماعی اسلام انجام گرفت؛ ملت ما هم آثارش را مشاهده کرد و ثمرات شیرین آن را هم چشید.
بنده احساس میکنم که ما احتیاج داریم که در زمینه‌ی اخلاق و تزکیه و تهذیب، بر روی نفوس خودمان و نفوس دیگران کار کنیم. نوسازی معنوی نظام اسلامی و ملت مسلمان ایران، این مجاهدت بزرگ را لازم دارد و این هم یکی از پیامهای مهم بعثت است.

 نظر دهید »

مبعث پیامبر (صلی الله علیه وآله ) و اتحاد مسلمانان

15 اردیبهشت 1395 توسط فروتن

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به اتفاق همه مذاهب اسلامی، در سن چهل سالگی و طبق وعده‌ای که از انبیاء و صالحین گذشته رسیده بود، در غار حرا، هنگامی‌که به عبادت خداوند مشغول بودند، مورد عنایت خاص پروردگار قرار گرفت و با پیام جبرئیل أمین، مبنی بر خواندن آیاتی از کلام الله مجید: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ …[علق/1] بخوان به‌نام پروردگارت كه آفريد…» دارای نور نبوّت شدند و از همان لحظه، شروع به انجام رسالت خویش نمودند و با تبلیغ آن برای نزدیک‌ترین افراد خانواده‌اش، اولین گام را در این مسیر برداشتند. در دوران قبل از رسالت نیز به عنوان یک فرد مصلح و پاک‌سرشتی که به امانت‌داری شهرت خاص پیدا کرده بود، در میان مردم زندگی می‌کرد و هرگز سراغ بت‌پرستی نرفت.

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از آن‌که به رسالت مبعوث شدند، علاوه بر کمالات سابق، تکلیف هدایت جامعه را نیز به‌دوش کشیدند و جمیع خطرات آن را به جان خریدند. رسالت و ابلاغ کلام خداوندی در میان جامعه بت‌پرستان و کسانی‌که با زنده به‌گور کردن دختران خود، بویی از انسانیت نبرده بودند، کاری بس دشوار و طاقت‌فرسا بود، که تحمل سختی‌های آن جز از پیامبر خدا بر نمی‌آمد.
رسول اکرم در فرازی از سخنان خود به این مسئله اشاره نمودند و در مقایسه خود با دیگر پیامبران الهی، آزار و اذیت به خودشان را بسیار فراتر از مشقات سایر پیامبران الهی در مواجهه با مردم عصر خویش بیان می‌نمودند: «ما أوذي نبي مثل ما أوذيت.[1] هیچ پیامبری به اندازه من آزار و اذیت ندید.»
اما آن‌چه مهم است این‌که ایشان در مقابل آن همه هجمه‌های دشمنان، تسلیم نشدند و ثابت و استوار باقی ماندند و رسالت خویش را تا مرز «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا.[مائده/3] امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم، و اسلام را براى شما [به عنوان‌] آيينى برگزيدم.» پیش بردند.
امروز نیز تنها بسنده کردن به برپایی مراسمات جشن مبعث و تولد پیامبر، چندان راه به‌جایی نخواهد برد. مسلمانان باید با پرهیز از اختلافات درون مذهبی و به‌دست آوردن اتحاد منسجم و هم‌چنین تحمل رنج و مشقات فراوان در گسترش و نشر معارف اسلامی، آن را به تمام جهان صادر کنند و در این راه از همه چیز خود، مایه بگذارند.

[1]. علامه مجلسی، بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی بیروت، ج39، ص56

 نظر دهید »

منزلت معلم از دیدگاه مقام معظم رهبری

13 اردیبهشت 1395 توسط فروتن


معلم کسی است که انسان را آن چنان پرداخت می‌کند که گوهر وجود و نورانیت او،‌ تلالو کند و خود را نشان دهد. ببینید این شغل چقدر عظیم و با ارزش است!‌
- معلم یعنی کسی که در دل انسان یک چراغی …

- معلم کسی است که انسان را آن چنان پرداخت می‌کند که گوهر وجود و نورانیت او،‌ تلالو کند و خود را نشان دهد. ببینید این شغل چقدر عظیم و با ارزش است!‌

- معلم یعنی کسی که در دل انسان یک چراغی را روشن می‌کند و او را از جهالتی به دانایی و معرفتی رهنمون می‌شود.

- معلمان و کارگران، انسان‌هایی هستند که عمر خود را در کاری صرف می‌کنند که آن کار پیش خدای متعال گرامی و عزیز است.

- شما هستید که در داخل مدارس خودتان، این کودک را از هفت سالگی تحویل می‌گیرید و در هجده، نوزده سالگی تحویل دانشگاه می‌دهید. اساسی‌ترین و مهمترین دوران عمر این کودک، با شما معلمان است.

- مسئولان آموزش و پرورش، از وزیر تا سطح معلم و مدیر مدرسه، به معنای حقیقی کلمه برای بنده عزیزند.

- من با همه دل، احترام و تکریم خودم را به معلمان عزیز عرض می ‌کنم. معلمان و استادان در سر تاسر کشور بدانند که من یکی از قدرشناس‌ ترین مخلصان آنها هستم.

- علاوه بر مسائل مادی، ارتقای جایگاه و منزلت معلمان و مدیران مدارس باید مورد توجه جدی قرار گیرد.

- قشر دیگری که شما مدیران و مسئولان آموزش و پرورش با آنها سر و کار دارید، معلمانند،‌ که ادامه سلسله پیامبرانند. معلمی را نباید دستکم گرفت. شما با قشر وسیع و بزرگ معلمان که مستقیما با دل ها و مغزها و روح‌های جوانان ما مواجهند و این عناصر بسیار گرانبها در دستان آنها قرار دارند، سر و کار دارید.

- تکریم و بزرگداشت معلم به معنی واقعی کلمه آثار مثبتی را در فرهنگ جامعه بر جای می‌گذارد و تعلیم و تربیت را در کشور رایج می‌کند. در فرهنگ اسلامی خضوع و ارادت شاگرد در برابر معلم توصیه شده است، چرا که در چنین فضایی تعلیم و تربیت رواج پیدا خواهد کرد. امروز جامعه‌ ما در مورد تکریم مقام معلم در حال بازگشت به اصالت اسلامی خود است و معلمان نیز باید قدر و منزلت خود را بدانند، به معلم بودن اهمیت بدهند و آن را افتخار بزرگی برای خود بدانند.

- همه انسان‌های یک جامعه پیشرفته و یک جامعه اسلامی، ‌رهین معلمند.

- همه دست‌های قدرتمندی که تاریخ را به حرکت در آورده‌اند، به دست معلمان قدرت پیدا کرده‌اند‌؛ معلمان بوده‌اند که آنها را کارآمد کرده‌اند؛ والا اگر مراقبت و مهربانی و زحمت و تلاش معلم پشت سر بسیاری از استعدادها نباشد، در وجود انسان‌ها دفن خواهد شد و از بین خواهد رفت؛ بنابراین معلم را باید قدر دانست.

- معلم مقام بسیار بالا و والایی دارد.

- (معلمان) خیلی باید مورد تکریم قرار گیرند.

- باید مقام معلم در جامعه به گونه‌ای باشد که اگر از یک جوان بپرسند شما می‌خواهید در آینده چکاره شوید، بگوید معلم.

اگر جامعه معلمان در یک کشور، عزیز و گرامی داشته شوند، این فقط عزیز داشتن یک عده از مردم نیست‌؛ این عزیز داشتن علم و تعالی و پیشرفت است؛ عزیز داشتن انسان است. اینکه در کشور از معلمان تجلیل می‌شود. صرفا لفاظی و تعاریف نیست. معنای این حرف‌ها و این گفتن‌ها این است که فضای عمومی کشور قدر علم و تعلیم و آدم شدن و عالم شدن را بدانند. این - حرف‌ها برای این است که کلاس درس، معلم درس و پدید آورنده علم و درس، گرامی داشته شود. ملتی که قدر علم و آموزش و معلم و اهمیت فرهنگ را نداند، به هر کجا هم برسد، آسیب‌پذیر است. از لحاظ مادی هر رشدی هم بکند، قابل سرنگون شدن و شکست خوردن است.

- در درجه اول، مسئولان امر و در درجه دوم، همه آحاد مردم، قدر معلم را بدانند.

- هرچه برای معلمان تلاش شود، جا دارد. این تلاش هم فقط مسئله معیشت نیست - اگرچه مسئله معیشت هم رکن مهمی است که باید به آن توجه کرد - بلکه کرامت و حرمت هم مطرح است. حرمت معلمی در جامعه باید احیاء شود؛ آن چنان که اسلام برای معلم معین کرده است. گمان نمی‌کنم هیچ فرهنگ و مجرای فکری و دینی‌ای، به قدر اسلام برای معلم اهمیت و ارزش و کرامت قائل شده باشد. ما باید کاری کنیم که معلم در دل‌های خانواده‌ها و آحاد مردم و جوانان و دانش‌آموزان‌مان همان کرامت و ارزش را داشته باشد. البته این، تدابیری لازم دارد. باید کارهای فرهنگی در این زمینه انجام گیرد.

- جامعه معلمان، امروز یک جامعه‌ خوشنام در کشور ما است … معلمان ما بیدار و هوشیارند و قدر خدمت و خوشنامی خودشان را می‌دانند.

 نظر دهید »

مبعث یعنی چی ؟ هدف از بعثت چیه؟

13 اردیبهشت 1395 توسط فروتن


«مبعث» از ريشه‌ى «ب ع ث» است و چند معنا برای آن شده است يكى از معانى آن ارسال (فرستادن) است.
از دیگر معانى که برای مبعث شده است «احياء» (زنده كردن) و «اثاره» (برانگيختن مردگان)،می باشد.(1)

(1)لسان العرب ج‌2، صص‌116 و 117

لی خمسة اطفی بهم نار الجحیم الحاطمه ………. المصطفی و المرتضی وابناهما و الفاطمه

حکیم از این پست تشکر کرده است.

و هدف انبیاء الهی از بعثت چیست؟

درقران کریم دو هدف عمده از بعثت انبیا بیان شده است

1.(لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ)
«به راستى كه پيامبران را با پديده‏هاى روشن‏گر فرستاديم و همراه آنان كتاب و ميزان نازل كرديم، تا مردم به دادگرى برخيزند و آهن را كه در آن نيروى سخت و سودهاى فراوان براى مردم است، پديد آورديم».

2.(وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِى كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ)؛
«و به راستى در هر امتى، پيامبرى فرستاديم كه خداوند را بندگى كنيد و از پيروى طاغوت دورى جوييد».(2)

البته در قرآن اهداف دیگری هم بیان شده امام ما بیشتر از جنبه حدیثی به این موضوع می نگریم
در احادیث هم به برخی دیگر از اهداف انبیاء اشاره شده:
آقا امیر المومنین ع در نهج البلاغه می فرماید:

فَبَعَثَ فیهِمْ رُسُلَه، وَ وَاتَرَ اِلَیْهِمْ اَنْبِیَائَهُ، لِیَسْتَاْدُوهُمْ مِیثاقَ فِطْرَتِهِ، وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِىَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ، وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ»:

خداوند رسولانش را در میان انسان ها مبعوث ساخت، و پیامبرانش را پى در پى به سوى آنها فرستاد تا وفاى به پیمان فطرت را از آنها بخواهند و نعمت هاى فراموش شده او را یادآورى کنند، و با تبلیغ فرمان خدا، حجت را بر آنها تمام نمایند و گنجینه هاى عقول را آشکار سازند».(3)

(1)سوره حديد آيه 25.
(2)سوره نحل آيه 36.
(3)نهج البلاغه، خطبه 1.

 نظر دهید »

ارزش و مقام معلم در نگاه آیت الله مصباح یزدی

13 اردیبهشت 1395 توسط فروتن

«آیت الله مصباح یزدی (رییس مؤسسه ‌آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ) با بیان این که اگر شناختی برای انسان صورت می گیرد به برکت معلم است، گفت: معلم می تواند به شاگرد خود بفهماند که خوشی در دنیا خلاصه نمی شود بلکه خوشی های آخرتی نیز وجود دارد، معلمان می توانند مردم را متوجه زندگی پس از مرگ و سعادت ابدی کنند. وی افزود: علم به اندازه ای مطلوب است که اگر افرادی در این مسیر به انسان کمک کنند استحقاق احترام دارند، تلقی همه این است که مطلوبیت علم نیاز به دلیل ندارد اما می توان برهان منطقی قوی ارائه کرد که علم سبب کمال انسان است.

وی ادامه داد: هر انسانی که سالم بوده و از مسیر انسانی انحراف پیدا نکرده می تواند شکرگزاری را در خود بیابد، یکی از بزرگ ترین راه های تربیتی که قرآن از آن برای هدایت انسان ها استفاده می کند بیدارکردن حس شکرگزاری است.

آیت الله مصباح یزدی با بیان این که هرکس در ساختن وجود انسان و رسیدن به کمالات وجودی مؤثر باشد باید شکرگزار او باشیم، ابراز داشت: در این مسیر هرکس مؤثرتر باشد شکر او واجب تر است، از این رو شکر معلم یک شکر کاملا طبیعی به شمار می رود چون معلم عامل اعدای رسیدن انسان به خوبی ها و سعادت است.

وی عنوان کرد: قرآن از علم و معلمی به عنوان بهترین صفات انبیا یاد می کند، پس از انبیا کسانی که واسطه هستند محتوا و تفاسیر وحی به مردم را بیان کنند بالاترین حق را دارند، واسطه های فیض پدر و مادرهای معنوی انسان به شمار می روند. هر اندازه تأثیر علم در سعادت انسان و شکرگزاری واسطه فیض در جامعه ای مورد توجه قرار گیرد موفق تر خواهد بود، عموم مردم بیشتر به آثار مادی و دنیوی علم توجه دارند. کسانی هستند که دستگاه ارزشی آنها کودکانه و مادی است و حتی اگر به سنین بالا نیز برسند صرفا درآمد و احترام را مدنظر خود قرار می دهند که شاید اکثریت مردم روی زمین این چنین باشند؛ عده ای دیگر فقط به خوشی های دنیا فکر نمی کنند و به زندگی ابدی نیز توجه دارند؛ از این رو علومی را در نظر می گیرند که افزون بر دنیا، آخرت را نیز تأمین می کند اما عده ای دیگر ذوب در نیات الهی بوده و تنها رضایت خداوند را مدنظر قرار می دهند.اگر شناختی برای انسان صورت می گیرد به برکت معلم است، گفت: معلم می تواند به شاگرد خود بفهماند که خوشی در دنیا خلاصه نمی شود بلکه خوشی های آخرتی نیز وجود دارد، معلمان می توانند مردم را متوجه زندگی پس از مرگ و سعادت ابدی کنند.مراتبی برای انسانیت وجود دارد که دنیا و آخرت را در یک کفه بگذارند با نمودی از این نعمت قابل قیاس نیست، این گونه می شود که انسانی همانند امام حسین(ع) می تواند از بالاترین چیزها و فرزندان خود بگذرد، اگر این معرفت برای انسان به وجود بیاید مسائل برای او آسان می شود.

وی ادامه داد: حضرت امام نسبت به شهید مطهری می فرماید که او فرزند و حاصل عمر من است که نشنیدیم که درباره شخص دیگری گفته باشند، بهترین شخصی که می توانیم معرفی کنیم که نماد علم و معلمی است شهید مطهری به شمار می رود.»

 نظر دهید »

امیدواری به رحمت خداوند.

08 اردیبهشت 1395 توسط فروتن

عن ابى ذرالغفارى (رضى اللّه عنه) قال: قال النبى (صلى اللّه عليه و آله‏ و سلّم): قال اللّه تبارك و تعالى:

يابن آدم ما دعوتنى و رجوتنى اغفرلك على ما كان فيك و ان اتيتنى بقرار الارض خطيئة اتيتك بقرارها مغفرة ما لم تشرك بى و ان اخطات حتى بلغ خطاياك عنان السماء ثم استغفرتنى غفرت لك.

اى فرزند آدم هر زمان كه مرا بخوانى و به من اميد داشته باشى تمام آنچه كه بر گردن توست مى‏بخشم و اگر به وسعت زمين همراه با گناه به پيش من آئى، من به وسعت زمين همراه با مغفرت به نزد تو مى‏آيم، مادامى كه شرك نورزى. و اگر مرتكب گناه شوى بنحوى كه گناهت به مرز آسمان برسد سپس استغفار كنى، ترا خواهم بخشيد.

 نظر دهید »

بعثت در کلام حضرت فاطمه (سلام الله علیها )

08 اردیبهشت 1395 توسط فروتن

«پروردگار بزرگ، به پایان همه کارها دانا بود و بر دگرگونی های روزگاردر محیط بینا و به سرنوشت هر چیزی آشنا. محمد صلی الله علیه و آله را برانگیخت تا کار خود را به اتمام و آنچه را مقدر ساخته به انجام رساند. پیغمبر که درود خدا بر او باد، دید که هر فرقه ای دینی گزیده و هرگروه در روشنایی شعله ای خزیده و هر دسته به بتی نماز برده و همگان یاد خدایی را که می شناسند از خاطر سترده اند. پس خدای بزرگ تاریکی ها را به نور محمد روشن ساخت و دل ها را از تیرگی کفر بپرداخت و پرده هایی را که بر دیده ها افتاده بود، به یکسو انداخت.»

 نظر دهید »

​هدف از بعثت در کلام حضرت امیرمؤمنان علی (علیه السلام)

08 اردیبهشت 1395 توسط فروتن

خداوند، حضرت محمد (صلی الله علیه وآله ) را به حق برانگیخت تا بندگان خود را از پرستش دروغین بت ها رهایی بخشد و به پرستش خود راهنمایی کند و آنان را از پیروی شیطان نجات دهد و به اطاعت خود کشاند.

پس خداوند، رسولان خود را در میان مردم برانگیخت و پیامبرانش را پیاپی به سوی آنها فرستاد تا از مردم ادای عهد و پیمان فطرتی را که با پروردگارشان بسته بودند، بخواهند و نعمت فراموش شده او را به ایشان یادآوری کنند و با تبلیغ دلایل روشن، وظیفه رسالت را انجام دهند و نیروی عقل های مردم را که زیر غبار کفر و شرک و گمراهی پنهان شده بود، برانگیزانند و به کار اندازند و آیات بزرگ الهی را به ایشان بنمایانند.

خدای سبحان برای وفای به وعده خود و کامل گردانیدن دوران نبوت، حضرت محمد را مبعوث کرد؛ پیامبری که از همه پیامبران، پیمان پذیرش نبوت او را گرفته بود. نشانه های او شهرت داشت. و تولدش بر همه مبارک بود.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 141
آیه قرآن
">

پنل اس ام اس
پنل اس ام اس رایگان
نجوم | آپلود
کبوتران زمینی | گالری عکس
بازی آنلاین | قیمت طلا
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس