• تماس  

تربيت الهي

تربيت الهي ،  تربيت همه جا نبه است ، مقا يسه تربيت الهي با روش هاي تربيتي عا دي چند حقيقت را آشكا ر مي سا زد، اول اين كه تربيت هاي معمولي فا قد جا معيت لازم اند. به سخن ديگر تربيت عا دي يا نظام هاي  تربيتي غير الهي غا لبا يك يا چند بعد از شخصيت انسان را در نظر مي گيرند، در صورتي كه در تربيت الهي تما م جنبه هاي شخصيت  آدمي مورد توجه است . ثا نيا تربيت الهي با طبيعت آدمي و نيا زهاي او ، و رشد و تكا مل او سا زگا ر است . تربيت الهي هم بعد اجتماعي حيا ت  انسا ني را در نظر مي گيرد و هم جنبه فردي در تربيت الهي هم ، شخصيت را مورد توجه قرار مي دهد، بُِعد  ما دي در حد ضرورت و نيا ز مورد توجه است و هم مسائل معنوي بر تما م شئون حيا ت انسا ن پرتو مي افكند. تعا ليم الهي هم نيا زهاي معنوي انسا ن  را تأ مين مي كند و هم به نيا زهاي اجتماعي و عقلاني  انسا ن توجه دارد هم احساسا ت و عواطف را تحريك مي كند و هم ميل به كنجكا وي و حقيقت جويي انسا ن را ارضا مي كند. نظا م هاي تربيتي عا دي ، هر چند از هدف هاي گسترده حما يت كنند، براي كما ل و ترقي انسا ن محدوديتي به وجود مي آورند ، اما تربيت الهي راه را براي رشد و تكا مل دائمي و نا محدود انسا ن هموار مي سا زد و از اين جهت انساني را ، كه فطرتا كما ل جو و ترقي طلب است راضي ميكند.

روز امور و تربيت و تربيت اسلامي گرامي با د.

اهمیت عرفه .

01 مهر 1394 توسط فروتن

«بشر و بشیر پسران غالب اسدی» نقل کرده اند: که در عصر روز عرفه در عرفات در محضر امام حسین (علیه السلام )بودیم. آن حضرت با گروهی از اهل بیت و فرزندان و شیعیان بیرون آمد و با نهایت خشوع و خضوع در جانب کوه (جبل الرحمه) رو به کعبه ایستاد و دعای این روز را خواند.

در بخشی از این دعا می خوانیم: «اِلهِی اَنَا الْفَقِیرُ فِی غِنایَ فَکَیْفَ لا اَکُونُ فَقِیرا فِی فَقْرِی اِلهِی اَنَا الْجاهِلُ فِی عِلْمِی فَکَیْفَ لا اَکُونُ جَهُولاً فِی جَهْلِی؛ خدایا من در حال توانگری نیازمندم [و فقر ذاتی دارم]؛ پس چگونه در حال نداری نیازمند [تو[ نباشم؟ معبودا! من در حال دانائیم نادانم؛ پس چگونه در حال جهلم نادان نباشم؟»

در بخش دیگری می خوانیم: «مَتی غِبْتَ حَتّی تَحْتاجَ اِلی دَلِیلٍ یَدُلُّ عَلَیْکَ وَمَتی بَعُدْتَ حَتّی تَکُونَ الاْآثارُ هِیَ الّتِی تُوصِلَ اِلَیْکَ عَمِیَتْ عَیْنٌ لا تَراکَ عَلَیْها رَقِیبا؛ کی نهان بوده ای تا محتاج برهانی باشی که بر تو دلالت کند؟ وکی دور گشته ای که آثار و علائم به تو رسانند؟ کور باد چشمی که تو را بر خود رقیب و مواظب نداند!»

کی بوده ای نهان که پیدا کنم تو رپنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را

با صد هزار جلوه برون آمدی که منبا صد هزار دیده تماشا کنم تو را

در قسمت دیگری از این دعا می خوانیم: «اِلهِی مَنْ کانَتْ مَحاسِنُهُ مَساوِی فَکَیْفَ لا تَکُونُ مَساوِیهِ مَساوِی وَمَنْ کانَتْ حَقائِقُهُ دَعاوِی فَکَیْفَ لا تَکُونُ دَعاوِیْهِ دَعاوِی؛ خدایا! کسی که خوبیهایش [هم] بدی است، چگونه بدیهای او بد نباشد؟ و کسی که حقیقت گوییش صرف ادعا است، پس چگونه دعاوی او صرف ادعا نباشد؟»

همچنین روایتی درباره فضیلت زیارت امام حسین« علیه السلام» نقل است که حضرت باقر «علیه السلام » فرمود: «مَنْ زارَ لَیْلَةَ عَرَفَةَ اَرْضَ کَرْبَلا… وَقاهُ اللّهُ شَرَّ سَنَتِهِ؛ کسی که در شب عرفه زمین کربلا را زیارت کند…، خداوند بلای آن سال را از او دور می کند.»

آن گاه به فضیلت روز عرفه پرداخته و نقل نموده که« روزه آن روز کفاره گناهان هفتاد ساله » می باشد و در آن روز توبه آدم پذیرفته شده است. آن گاه زیارت مخصوصه امام حسین «علیه السلام » در این روز را نقل نموده است.

وی برای روز عرفه دعایی نیز از پیامبر اکرم« صلی الله علیه و آله» و امام موسی کاظم «علیه السلام » نقل نموده و سپس دعای معروف امام حسین «علیه السلام» در روز عرفه را آورده است. و بعد از آن، دعای امام زین العابدین «علیه السلام »در صحیفه سجادیه را نقل نموده است.

آن گاه دعایی از امام صادق «علیه السلام »را با اسنادش نقل کرده که در بخشی از آن می خوانیم: «اَنْتَ الَّذِی لا تَنْسی مَنْ ذَکَرَکَ وَلا تَضِیعُ مَنْ تَوَکَّلَ عَلَیْکَ…؛ تو کسی هستی که فراموش نمی کنی کسی را که یادت کند و نابود نمی کنی کسی را که بر تو توکل نماید.»

سپس دعایی به نام مخزون را نقل کرده و بعد از آن دعای دیگری از امام صادق« علیه السلام» را آورده است.

در مصباح، شیخ دعایی را برای ایّام ذی حجّه از اوّل تا شام عرفه نقل نموده که در آغاز آن می خوانیم: «اَللّهُمَّ هذِهِ الاَْیّامُ الَّتِی فَضَّلْتَها عَلَی الاَْیّامِ وَشَرَّفْتَها قَدْ بَلَّغْتَنِیها بِمَنِّکَ وَرَحْمَتِکَ فَاَنْزِلْ عَلَیْنا مِنْ بَرَکاتِکَ وَاَوْسِعْ عَلَیْنا فِیها مِنْ نَعْمائِکَ؛ خدایا! این ایّامی که آن را بر روزهای دیگر برتری و شرافت دادی، با منّت و رحمت خود، مرا به آنها رساندی؛ پس برکات خویش را بر ما نازل کن و نعمتهای خود را در این روزها بر ما توسعه بده!»

 نظر دهید »

جایگاه دعا در قرآن .

01 مهر 1394 توسط فروتن

در قرآن کریم آیات متعددی در رابطه با دعا و به صورت متن دعا آمده که ما در اینجا فقط برخی آیات مربوطه را مطرح می کنیم:

1. تشویق به دعا

«وَقَالَ رَبُّکُمْ اُدْعُونِی اَسْتَجِبْ لَکُمْ اِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرینَ»؛ و پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا [دعای] شما را بپذیرم. همانا کسانی که از عبادت من تکبّر می ورزند، به زودی با ذلّت وارد دوزخ می شوند.»

2. دعا، محکم ترین ارتباط با خدا

«وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ »؛ و هنگامی که بندگان من از تو در باره من سؤال کنند [بگو:] من نزدیکم، دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا می خواند پاسخ می گویم؛ پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند، امید است راه یابند [و به مقصد برسند].»

3. دعا و اعتبار

«قُلْ مَا یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْلاَ دُعَآؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامَام »؛ بگو: پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمی کند، اگر دعای شما نباشد. شما [آیات خدا و پیامبران را] تکذیب کردید و [این عمل دامان شما را خواهد گرفت و] از شما جدا نخواهد شد.»

اگر در قرآن، آیه ای جز همین آیه در رابطه با دعا نبود، جا داشت که برای بالا رفتن مقام انسانی و معنوی خود، شب و روز دعا کنیم.

دعا در روایات

در روایات در باره دعا سخنان بسیاری گفته شده که جمع آوری همه آنها چندین کتاب قطور می شود. آنچه در این بخش به آن اشاره می گردد، نمونه ای از روایاتی است که اهمیت و ارزش دعا را نشان می دهد:

1. دعا، مغز عبادت

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «الدُّعاءُ مُخُّ الْعِبادَةِ وَلا یَهْلِکُ مَعَ الدُّعاءِ اَحَدٌ؛ دعا مغز عبادت است و کسی با دعا کردن و اینکه اهل دعا باشد هرگز هلاک نمی شود.»

به راستی تعبیری از این زیباتر و جامع تر نمی توان یافت؛ چرا که اهمیت مغز در انسان و حیوانات بر کسی پوشیده نیست. همه می دانند که مغز نقشی حیاتی در بدن دارد. دعا نیز در میان عبادات چنین نقشی دارد؛ یعنی حیات روحی و معنوی انسان و درست تنظیم شدن امور آن به دعا بستگی دارد.

2. دعا، اسلحه مؤمن

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «اَلدُّعاءُ سِلاحُ الْمُؤْمِنِ وَعَمُودُ الدِّینِ وَنُورُ السَّماواتِ وَالاَْرْضِ؛ دعا اسلحه مؤمن است و ستون دین و نور آسمانها و زمین است.»

از دیگر سخنان ائمّه علیهم السلام چنین به دست می آید که دعاء به عنوان سلاح انبیاء نیز معرفی شده است. حضرت امام رضا علیه السلام می فرمایند: «عَلَیْکُمْ بِسِلاحِ الاَْنْبِیاءِ فَقِیلَ وَما سِلاحُ الاَْنْبِیاء قالَ الدُّعاءُ؛ بر شما باد بر سلاح انبیا! گفته شد: اسلحه انبیا چیست؟ فرمود: دعا.»

روشن است که اگر انسان خلع سلاح شود و یا از اسلحه خویش غافل گردد، مورد حمله دشمنان قرار می گیرد؛ پس لازم است که دعا مستمر باشد.

خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَأَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُم مَّیْلَةً وَ حِدَةً »؛ «کافران دوست دارند [و آرزو می کنند[ که شما از اسلحه و اسباب خویش غافل شوید، پس ناگهان بر شما هجوم آورند.»

3. دعا، دوای هر درد

امام صادق علیه السلام فرمودند: «عَلَیْکَ بِالدُّعاءِ، فَاِنَّ فِیهِ شِفاءٌ مِنْ کُلِّ داءٍ؛ بر تو باد به دعا کردن، پس به راستی دعا شفای هر دردی است.»

4. دعا، تغییردهنده تقدیرات

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «لا یَرُدُّ الْقَضاءَ اِلاَّ الدُّعاءُ؛ قضا [وتقدیرات الهی] را جز دعا چیزی رد نمی کند.»

این روایات به خوبی نقش دعا را در زندگی انسان تبیین می کنند.

 1 نظر

دل های آسمانی .

01 مهر 1394 توسط فروتن

عبادات و دعا رشته اتصال انسان با مبدأ هستی و قدرت لایزال الهی هستند؛ از این رو لذا نمی توان گفت که دعا و عبادات، مخصوص ایّام خاص می باشند؛ اما زمانهایی وجود دارد که فرصت ویژه ای برای ارتباط با خداوند از طریق دعا و راز و نیاز است؛ چرا که رحمت خاص خداوند در آنها از مبدأ اعلی به سوی بندگان سرازیر می گردد و بنده باید تلاش کند خود را در معرض دریافت آن عنایات و رحمتهای ویژه الهی قرار دهد؛ چنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «اِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی اَیّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٌ اَلا فَتَعَرَّضُوا لَها؛ به راستی برای پروردگار شما در روزهای روزگارتان عطایا و بخششهایی است، هوشیار باشید و خود را در معرض آنها قرار دهید.» و قرآن کریم نیز می فرماید: «وَذَکِّرْهُمْ بِاَیّامِ اللّهِ»؛ و روزهای خدا را به آنان یاد آوری کن.»

یکی از این روزها، نهم ذیحجّه یعنی روز عرفه است که می توان آن را روز دعا و نیایش نام نهاد. مخصوصا برای کسانی که توفیق تشرّف به حج و حضور در صحرای عرفات را پیدا کرده اند.

جایگاه روز عرفه

مرحوم شیخ عباس قمی درباره شب عرفه می گوید: «از لیالی متبرّکه و شب مناجات با قاضی الحاجات است و توبه در آن مقبول و دعا در آن شب مستجاب است. و کسی که آن شب را به عبادت بسر آورد، اجر و پاداش هفتاد سال عبادت را دارد.»

وی در رابطه با روز عرفه نیز می گوید: «روز عرفه از اعیاد عظیمه [و بزرگ] است، هر چند به اسم عید نامیده نشده و روزی است که حق تعالی بندگانش را به عبادت و طاعت فراخوانده و سفره های جود و احسان خود را برای آنها گسترده و شیطان در این روز تحقیر و رانده شده و خشمناک است.»

امّا جایگاه والای روز عرفه، در روایات معصومین علیهم السلام بیشتر نمود پیدا می کند که در زیر به نمونه هایی اشاره می شود.

1. برابری با ماه رمضان

ماه مبارک رمضان، ماه رحمت و مغفرت الهی است؛ چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «… قَدْ اَقْبَلَ اِلَیْکُمْ شَهْرُ اللّهِ بِالْبَرَکَةِ وَالرَّحْمَةِ وَالْمَغْفِرَةِ؛ ماه خدا با برکت و رحمت و بخشش به سوی شما روی آورده است.» اگر کسی در ماه رمضان بخشیده نشد و یا این توفیق را پیدا نکرد که خود را در معرض مغفرت الهی قرار دهد، روز عرفه آن قدر عظمت دارد که بتواند جبران ماه رمضان بنماید. در آن روز اگر کسی به درگاه الهی روی آورد، مورد مغفرت خداوند قرار می گیرد.

امام صادق علیه السلام فرمودند: «مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلی قابِلٍ اِلاَّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ؛ کسی که در ماه رمضان بخشیده نشود، تا سال آینده بخشیده نمی شود، مگر اینکه [روز] عرفه را درک کند.»

2. دعا و برآورده شدن حاجت

امام صادق علیه السلام در جای دیگری می فرمایند: «تَخَیَّرْ لِنَفْسِکَ مِنَ الدُّعاءِ ما اَحْبَبْتَ وَاجْتَهِدْ فَاِنَّهُ (یَوْمَ عَرَفَةَ) یَوْمُ دُعاءٍ وَمَسْأَلَةٍ؛ هر دعایی که دوست داری برای خود بخوان و [در دعا کردن[ بکوش که آن روز (روز عرفه) روز دعا و درخواست است.» و یقینا درخواستها استجابت را در پی دارد.

3. روز بخشش

ابن فهد حلّی در عدّة الداعی روایتی به این شرح برای روز عرفه نقل نموده است:

«وَفِی الْخَبَرِ اَنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ وَتَعالی یَقُولُ لِلْمَلائِکَةِ فِی ذلِکَ الْیَوْمِ یا مَلائِکَتِی اَلا تَرَوْنَ اِلی عِبادِی وَاِمائِی جاؤُا مِنْ اَطْرافِ الْبِلادِ شُعْثاءً غَبْراءً اَتَدْرُونَ ما یَسْئَلُونَ فَیَقُولُونَ رَبَّنا اِنَّهُمْ یَسْئَلُونَکَ الْمَغْفِرَةَ فَیَقُولُ اشْهَدُوا اِنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَهُمْ؛ در روایت آمده که خدای سبحان به ملائکه در این روز می فرماید: ای فرشتگان من! آیا نمی بینید بندگان و کنیزان مرا که ژولیده و غبارآلود از اطراف شهرها آمده اند؟ و آیا می دانید آنها چه درخواستی دارند؟ ملائکه می گویند: پروردگار ما! آنها مغفرت می خواهند. پس خداوند می فرماید: شاهد باشید که من آنها را بخشیدم!»

4. تغییر شقاوت به سعادت

شیخ عباس قمی نقل نموده که امام زین العابدین علیه السلام در روز عرفه صدای سائلی را شنید که از مردم درخواست کمک می کرد. حضرت خطاب به او فرمودند: «وای بر تو! در این روز از غیر خدا سؤال و طلب کمک می کنی، حال آنکه در این روز برای بچّه هایی که در شکم مادر هستند نیز امید فضل خدا می رود که آنها سعید گردند!»

از روایات فوق، به خوبی اهمیت و جایگاه روز عرفه روشن می شود و این نکته استنباط می گردد که این روز، روز دعا و نیایش است. ما هم به اختصار در باره دعا، دعاهای روز عرفه و دعا در عرفات، مطالبی بیان می داریم.

 1 نظر

امام باقر(علیه السلام) از دیدگاه دانشمندان.

30 شهریور 1394 توسط فروتن

آوازه ی وسعت علوم پیشوای پنجم(علیه السلام) آنچنان اقطار کشور اسلامی را پر کرده بود که لقب «باقرالعلوم» که از جانب پیامبر(صلی الله علیه وآله) به وی داده شده بود تحقق عینی پیدا کرد؛ به گونه ای که دانشمندان بزرگ او را با همین ویژگی یاد می کردند.

«عبدالله بن عطا» یکی از شخصیتهای برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام(علیه السلام) می گوید: من هرگز دانشمندان اسلامی را در هیچ محفل و مجمعی کوچکتر و زبونتر از محفل محمد بن علی(علیه السلام) ندیدم. من «حکم بن عیینه» را با همه ی شخصیت و مقام علمی اش در محضر امام محمد باقر(علیه السلام) همچون کودکی دیدم که در برابر استادی عالی مقام، زانوی ادب بر زمین زده و شیفته و مجذوب کلام و شخصیت او گردیده است.

«جابربن یزید جعفی» هر گاه از امام باقر(علیه السلام) حدیثی نقل می کرد می گفت: خبر داد مرا وصی اوصیا و وارث علوم انبیاء، محمد بن علی الحسین(علیه السلام)…

«محمد بن مسلم »می گوید: هرگز مطلبی به ذهنم خطور نکرد مگر اینکه از امام باقر(علیه السلام) سؤال کردم و پاسخ سؤالات من از آن حضرت بالغ بر سی هزار حدیث شد.

«ابن حجر عسقلانی»: یکی از دانشمندان عامه، می نویسد: محمد باقر(علیه السلام) به اندازه ای رموز و اسرار علوم را آشکار ساخت و حقایق و احکام و حکمتها و لطایف را بیان نمود که جز کوردلان و یا منحرفان، کسی نمی تواند آن را انکار کند، از اینرو، به شکافنده و جمع آورنده علوم بر فرازنده ی پرچم دانش لقب یافته است.

 نظر دهید »

خصوصيات امام محمدباقر(علیه السلام)

30 شهریور 1394 توسط فروتن

امام باقر ( علیه السلام  ) داراى خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامى بود .

سيرت و صورتش ستوده بود .

پيوسته لباس تميز و نوميپوشيد .

در كمال وقار و شكوه حركت ميفرمود .

از آن حضرت ميپرسيدند : جدت لباس كهنه و كم ارزش ميپوشيد , تو چرا لباس فاخر بر تن ميكنى ؟ پاسخ ميداد : مقتضاى تقواى جدم و فرماندارى آن روز , كه محرومان و فقرا و تهيدستان زيادبودند , چنان بود .

من اگر آن لباس بپوشم در اين انقلاب افكار , نميتوانم تعظيم شعائر دين كنم .

ایشان بسيار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خويش برخورد بود .

با همه اصحاب مصافحه ميكرد و ديگران را نيز بدين كار تشويق ميفرمود .

در ضمن سخنانش ميفرمود : مصافحه كردن كدورتهاى درونى را از بين ميبرد و گناهان دوطرف – همچون برگ درختان در فصل خزان – ميريزد .

امام باقر ( علیه السلام ) در صدقات و بخشش و آداب اسلامى مانند دستگيرى از نيازمندان و تشييع جنازه مؤمنين وعيادت از بيماران و رعايت ادب و آداب و سنن دينى , كمال مواظبت را داشت .

ميخواست سنتهاى جدش رسول الله ( صلی الله علیه وآله ) را عملا در بين مردم زنده كند و مكارم اخلاقى را به مردم تعليم نمايد .

 نظر دهید »

وصیتی از شکافنده علوم!

30 شهریور 1394 توسط فروتن

كلينى به سند خود از امام صادق (ع) نقل كرده است كه فرمود:

پدرم هر آنچه از كتب و سلاح و آثار و امانات انبياء در نزد خود داشت، به من به وديعت ‏سپرد. پس چون لحظه وفاتش فرارسيد به من گفت: چهار شاهد فرابخوان. من چهار تن از قريش را دعوت كردم كه يكى از آنان نافع مولاى عبد الله بن عمر بود.

پس به من فرمود:
«بنويس اين چيزى است كه يعقوب فرزندانش را بدان وصيت كرد كه اى فرزندانم خداوند دين را براى شما برگزيد، پس نميريد مگر آنكه تسليم رضاى خداوند باشيد. »و وصيت كرد محمد بن على به جعفر بن محمد و به وى فرمان مى ‏دهد كه او را به جامه بردى كه هر جمعه در آن نماز مى‏ خواند كفن كند و عمامه‏ اش را بر سرش بندد و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمين بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهاى كفن او را باز كند.

سپس به شهود فرمود: بازگرديد خداوند شما را رحمت كند!امام صادق (علیه السلام) گفت: به پدرم گفتم: اى پدر!در اين وصيت چه بود كه بر آن شاهد طلب كردى؟فرمود: پسرم!خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخيزند به اين بهانه كه به تو وصيت نكرده ‏ام و مى ‏خواستم بدين وسيله حجت و دليلى براى تو قرار داده باشم. در حقيقت امام (علیه السلام) مى‏ خواست به اين وسيله همگان بدانند كه جعفر بن محمد (علیه السلام) ، وصى و جانشين و امام بعد از اوست.

 

 نظر دهید »

جهان گذرا.

25 شهریور 1394 توسط فروتن

پادشاهي روزي به وزير خود گفت : چه خوب است شاهي اگر جاودانه باشد،

وزير گفت : اگر جاودانه بود به تو نمي رسيد .

برخيز و مخور غم جهان ِ گذران

خوش باش و دمي عمر به شادي گذران

در طبع ِ جهان اگر وفايي بودي

نوبت به تو خود نيامدي از دگران

 نظر دهید »

چند درس مهم از نماز دهه اول ذی الحجه .

25 شهریور 1394 توسط فروتن

اول – خدا از باطن مردم خبر دارد و بر حسب آن پاداش می دهد.

در دهه اول ذی حجه حاجیان در سرزمین وحی به سر می برند. کسانی هم که به شرافت حج نائل نشده اند، می توانند اگر در نیتهای خود صادق باشند می توانند با ثواب آنها شریک باشند. سبب این امر آن است که خدا به نیتها آگاه است و فریب ظاهر مردم را نمی خورد.

کسانی که ایمان خود را از شک محفوظ نگه می دارند، تا آخر گوش به فرمان ولی الهی زمان خود می مانند و بقیه به بهانه های مختلف از راه حق خارج می شوند. مثلا عده ای می گویند لابد اتفاق بدی افتاده که موسی دیر کرده است و یا می گفتند ما که بدون خدا نمی توانیم باشیم، حالا که موسی تأخیر کرده بگذار فعلا گوساله پرستی کنیم تا او برگردد

دوم – حضور موسی علیه السلام در وعده گاه خدا

آیه ای که در نماز بالا خوانده می شود، آیه 142 سوره اعراف است:

«و با موسى سى شب وعده گذاشتیم و آن را با [افزودن‏] ده شب كامل كردیم، پس میعادگاه پروردگارش به چهل شب پایان گرفت، و موسى [هنگامى كه به میعادگاه مى‏رفت‏] به برادرش هارون گفت: در میان قومم جانشین من باش و به اصلاح برخیز و از راه و روش مفسدان پیروى مكن.»

خلاصه آنکه موسی علیه السلام برای عبادت ویژه و دریافت تورات به مدت سی روز با خدا وعده داشت و به کوه طور رفت و با خدا مناجات می کرد. در مدت غیاب خود، هارون را جانشین خود در میان آنها قرار داد. از انتهای این آیه معلوم می شود که عده ای مفسد هم در میان مردم قوم او وجود داشته اند که موسی علیه السلام درباره آنها به جانشین خود تذکر داده بود.

سوم – حدیث منزلت

در روایات مختلف می خوانیم که پیامبر زمانی که برای جنگ تبوک – در فاصله ای دور از مدینه – حرکت کردند، علی علیه السلام را جانشین خود ساختند. ایشان که همواره در راه خدا و پیامبر دلاوری نموده بود از این که در جنگ شرکت نمی کند ناراحت شد. پیامبر در جواب ایشان فرمودند: راضی نیستی که تو نسبت به من به منزله هارون به موسی باشی بجز آنکه بعد من پیغمبری نخواهد آمد؟این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله به حدیث منزلت معروف است که حاوی یکی از فضایل مهم امیرالمومنین است؛ یعنی داشتن همه مقامات هارون علیه السلام نسبت به موسی علیه السلام مانند برادری، وصایت و جانشینی و عصمت و اولی بودن نسبت به بقیه امت… تنها باید توجه داشته باشیم که علی علیه السلام جزو انبیاء نیست بلکه جزو اوصیاء انبیاء است.

چهارم – تکرار تاریخ قوم بنی اسرائیل در اسلام

پیامبر گرامی فرموده اند که هر آنچه در بنی اسرائیل اتفاق افتاد در این امت هم – مو به مو - اتفاق خواهد افتاد.

«یَكُونُ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ كُلُّ مَا كَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ حَذْوَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ (من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 203»(من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 203)

قرآن به ما می گوید امت موسی علیه السلام در زمانی که ایشان در جامعه حاضر نبود و هارون را به جانشینی نصب فرموده بود دچار تفرقه و بت پرستی شدند و اکثر آنها گمراه شدند.(سوره اعراف، آیات 143 به بعد) با توجه به اینکه علی علیه السلام همان نقش هارون را در امت پیامبر دارد و همه اتفاقات بنی اسرائیل در اسلام تکرار خواهد شد، می توانیم بفهمیم که بعد از پیامبر مردم درباره جانشینی علی علیه السلام دچار گمراهی شدند و اکثرشان راه درست را انتخاب نکردند.

پنجم – ایمان در مواقع شک و ترس و فقر و نقص آزموده می شود.

موسی علیه السلام در وعده گاه مشغول عبادت بود و آنقدر در عبادت خود غرق و متمرکز بود که توصیف آن در روایات سبب حیرت است. حکمت خدا اقتضا نمود که زمان بازگشت موسی علیه السلام از سی روز به چهل روز تبدیل شود. در این ده روز سامری فعالیتهای گمراه کننده خود را انجام داد و هرچند هارون علیه السلام توطئه های او را خنثی می نمود، باز عده زیادی از مردم در گمراهی فرو رفتند. اهمیت پیروی از امام حق در اینجا معلوم می شود.

رشدهای یکجانبه مثلا فقط در مسائل اخلاقی یا عبادی یا فکری یا سیاسی، رشد مورد پسند اهل بیت علیهم السلام نیست؛ بلکه رشد همه خوبیها– هر چند به اندازه ای کم– اما به صورت متعادل و همه جانبه برای ایشان اهمیت دارد

کسانی که ایمان خود را از شک محفوظ نگه می دارند، تا آخر گوش به فرمان ولی الهی زمان خود می مانند و بقیه به بهانه های مختلف از راه حق خارج می شوند. مثلا عده ای می گویند لابد اتفاق بدی افتاده که موسی دیر کرده است و یا می گفتند ما که بدون خدا نمی توانیم باشیم، حالا که موسی تأخیر کرده بگذار فعلا گوساله پرستی کنیم تا او برگردد.

ششم - ارتباط حج با اهل بیت

همه کارها و حرفهای اهل بیت علیهم السلام به یکدیگر مربوط است و هرگز پراکنده و بی ربط نیست؛ بنابراین می آموزیم که میان حج و میان مسأله خلافت و جانشینی پیامبر باید رابطه ای وجود داشته باشد. در این باره می توانید اینجا را مطالعه نمایید.

هفتم – رشد مطلوب دینی رشد همه جانبه است.

با مراجعه به بقیه اعمال این دهه متوجه می شویم که بجز مسأله پیروی از امام حق، حقایقی مثل توحید، یکتا دیدن خدا در دلبر بودن و تسبیح خدا و دعا کردن از او و توجه به او در همه چیز هم در مضمون دعاهای این ایام آمده است. علت، آن است که دین همه جانبه است. به عبارت دیگر هر قدر که از جهت محبت و پیروی پیشروی کنیم، توجه به خدا و انجام اعمال عبادی و توجه به اخلاق هم در ما رشد خواهد کرد. از اینجاست که می توانیم بفهمیم که رشدهای یکجانبه مثلا فقط در مسائل اخلاقی یا عبادی یا فکری یا سیاسی، رشد مورد پسند اهل بیت علیهم السلام نیست؛ بلکه رشد همه خوبیها – هر چند به اندازه ای کم – اما به صورت متعادل و همه جانبه برای ایشان اهمیت دارد.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • ...
  • 29
  • ...
  • 30
  • 31
  • 32
  • ...
  • 33
  • ...
  • 34
  • 35
  • 36
  • ...
  • 141
آیه قرآن
">

پنل اس ام اس
پنل اس ام اس رایگان
نجوم | آپلود
کبوتران زمینی | گالری عکس
بازی آنلاین | قیمت طلا
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس