• تماس  

تربيت الهي

تربيت الهي ،  تربيت همه جا نبه است ، مقا يسه تربيت الهي با روش هاي تربيتي عا دي چند حقيقت را آشكا ر مي سا زد، اول اين كه تربيت هاي معمولي فا قد جا معيت لازم اند. به سخن ديگر تربيت عا دي يا نظام هاي  تربيتي غير الهي غا لبا يك يا چند بعد از شخصيت انسان را در نظر مي گيرند، در صورتي كه در تربيت الهي تما م جنبه هاي شخصيت  آدمي مورد توجه است . ثا نيا تربيت الهي با طبيعت آدمي و نيا زهاي او ، و رشد و تكا مل او سا زگا ر است . تربيت الهي هم بعد اجتماعي حيا ت  انسا ني را در نظر مي گيرد و هم جنبه فردي در تربيت الهي هم ، شخصيت را مورد توجه قرار مي دهد، بُِعد  ما دي در حد ضرورت و نيا ز مورد توجه است و هم مسائل معنوي بر تما م شئون حيا ت انسا ن پرتو مي افكند. تعا ليم الهي هم نيا زهاي معنوي انسا ن  را تأ مين مي كند و هم به نيا زهاي اجتماعي و عقلاني  انسا ن توجه دارد هم احساسا ت و عواطف را تحريك مي كند و هم ميل به كنجكا وي و حقيقت جويي انسا ن را ارضا مي كند. نظا م هاي تربيتي عا دي ، هر چند از هدف هاي گسترده حما يت كنند، براي كما ل و ترقي انسا ن محدوديتي به وجود مي آورند ، اما تربيت الهي راه را براي رشد و تكا مل دائمي و نا محدود انسا ن هموار مي سا زد و از اين جهت انساني را ، كه فطرتا كما ل جو و ترقي طلب است راضي ميكند.

روز امور و تربيت و تربيت اسلامي گرامي با د.

زیارت جامعه کبیره هدیه ای بسیار ناب و ارزشمند از امام هادی(علیه السلام)

23 فروردین 1395 توسط فروتن

معارف ناب اسلامی چیزی نیست كه بتوان آن‌ها را از دید یك انسان عادی تفسیر كرد و به كنه آن واقعیات رسید، بلكه باید به مفسران واقعی یعنی آنان كه به اصل و ریشه‌ی این معارف الهی رسیده‌اند مراجعه كرد و از دریای بی‌كران آن سیراب شد.

مسئله‌ی امام شناسی یكی از آن معارف ناب است كه هركس توان رسیدن به آن را بدون راهنمای امام شناس ندارد و از آنجایی كه شناخت امام یكی از مسلمات و ضروریات اسلام است، اگر مسلمانی، بدون شناخت امام از دنیا برود همانند مردان جاهلیت از دنیا رفته است. چنان كه پیامبر خدا(صل الله علیه و آله و سلم) فرمود:«من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیه»«هر كه از دنیا برود و امام زمان خویش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است».

براین اساس در قدم نخست باید امام را شناخت و سپس از او پیروی نمود. خداوند این مقام رفیع و بلند را به عده‌ای انگشت شمار كه تعداد آن‌ها از دوازده نفر فراتر نمی‌رود، اختصاص داده و پیامبر بزرگوار اسلام(صل الله علیه و آله و سلم) ضمن ده‌ها روایت به نام مقدسشان اشاره كرده و برخی از معصومان‌(علیه السلام) همانند امام رضا(علیه السلام) و امام هادی(علیه السلام) به گوشه‌ای از اوصاف آن‌ها پرداخته اند.

زیارت جامعه‌ی كبیره «آینه‌ی تمام نمای سیمای امام»

زیارت جامعه كه دارای مضامین بسیار عالی است و از زبان امام هادی(علیه السلام) و در پاسخ به خواسته‌ی یكی از ارادتمندان اهل بیت(علیه السلام) صادر شده، اگرچه به شیوه‌ی خطابی و گفتاری است؛ اما درحقیقت بیانگر مقام والای امامت است كه از طرف امام معصوم(علیه السلام) بیان گردیده است. این زیارت را شیخ طوسی در تهذیب و صدوق در فقه و عیون اخبارالرضا به سند خود ازشخصی به نام نخعی نقل كرده‌اند كه گفت: به علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفربن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب‌(علیه السلام) عرض كردم:‌ ای فرزند رسول خدا، مرا گفتاری بیاموز كه هر وقت خواستم هریك از شما را زیارت كنم همان سخن را درمحضرش بگویم.

امام هادی‌(علیه السلام) درپاسخ وی فرمود:«هر زمانی كه به آستان (امامی رسیدی) در آنجا بایست و شهادتین را درحال غسل و طهارت بر زبان جاری كن، وقتی نگاهت به قبر افتاد نخست سی مرتبه الله اكبر بگو و چند قدم راه برو، البته با كمال وقار و آرامش بسیار، گام‌های خود را كوتاه بردار و بار دیگر بایست و سی مرتبه تكبیر را بر زبان جاری كن، سپس نزدیك قبر شو و این بار چهل مرتبه تكبیر بگو تا یكصد مرتبه كامل شود آنگاه او را با جملات زیر زیارت كن…».

نكات قابل توجه در زیارت جامعه‌ی كبیره

این زیارت عارفانه كه انشاء و گفتار امام هادی(علیه السلام) نسبت به سایر امامان(علیه السلام) است از زیبایی‌های خاصی برخوردار می‌باشد. در این زیارت كه آن را به حق می‌توان ارادتنامه نامید، حضرت به بیش از دویست فضیلت و منقبت از اهل بیت(علیه السلام) اشاره می‌كند كه با در نظرگرفتن این فضیلت‌ها در كنار سایر معارف، اهمیت این عرفان‌نامه برهمگان آشكار می‌گردد:

- اولین ویژگی این زیارت آن است كه امام(علیه السلام) ما را با آداب سخن گفتن با امام آشنا می‌كند كه نخست با سلام و درود بر آن امام شروع می‌شود و پس از برشمردن برخی مناقب و اوصاف او، با جمله «و رحمت الله و بركاته» به پایان می‌رسد.

در این ارادتنامه، امام‌(علیه السلام) به رابطه‌ی امامان(علیه السلام) با خداوند اشاره كرده و به جایگاه خدا در نظر امامان معصوم(علیه السلام) پرداخته است.

- امام به عملكرد معصومین(علیه السلام) دربرابر دین خدا و اجرای تعهد و میثاقی كه داشته‌اند اشاره می‌كند.

- بیان دیگر امام هادی(علیه السلام) این است كه حق، همراه امامان است و هرگز از آنان جداشدنی نیست و هركه از آنان دور شود گمراه خواهدشد.

- امام با اشاره به جایگاه رفیع امامان(علیه السلام) دراسلام و مسلمانان، تصریح می‌كند كه آنان شاهراه و راه راست و گواهان در دین و آن امانتی هستند كه حفظش بر مردم واجب است.

- دراین زیارت امام(علیه السلام) با بیان شیرین به ما تعلیم می‌دهد كه درمحضر ائمه به فضل و رتبه و مقام رفیع و حق عظیمشان اعتراف كنیم.

- براساس مضمون این زیارت ما باید آمادگی خود را جهت دفاع از امامان نشان دهیم.

- امام دراین زیارت به نكته‌ی بسیار مهمی اشاره می‌كند و آن این كه تمام اعمال به پیروی از امامان مقبول می‌افتد و ده‌ها نكته دیگر كه هر خواننده را به حیرت وا می‌دارد.

امام كیست و جایگاه او چیست؟

باید اذعان كرد كه مقام رفیع امام را كسی جز امام معصوم نمی‌تواند تبیین كند. اما م هادی(علیه السلام) در این زیارتنامه، امامان معصوم(علیه السلام) را امامان هدایت، چراغ های تاریكی‌ها، نشانه‌های پرهیزكاری، صاحبان خرد، پناهگاه مردمان، نمونه های اعلای الهی و حجت‌های خدا بر اهل دنیا و آخرت، معرفی كرده است، همچنین آن‌ها را جایگاه‌های شناسائی خدا و مسكن های بركت خدا و معدن های حكمت خدا و نگهبانان سر پروردگار و حاملان كتاب خدا و اوصیای پیامبر خدا(صل الله علیه و آله و سلم) دانسته است. آنان دعوت كنندگان به سوی خدا و راهنمایان به راه‌های خوشنودی خدا و استقرار یافتگان در فرمان پروردگار و كاملان در محبت خدا و مخلصان در توحید و آشكاركنندگان امر و نهی خدا و بندگان گرامی او هستند كه هرگز بر خداوند در گفتار پیشی نگیرند.

در این زیارت گران‌سنگ امامان(علیه السلام) به عنوان نمایندگان خدا و برگزیدگان او و گنجینه‌ی دانش پروردگار و راه و نور و برهان روشن او، پیشوایان راهبر و راه یافته و معصوم و گرامی و مقرب و پرهیزكار و راستگو و زبده‌ای معرفی شده‌اند كه فرمانبرداران خدا و قیام كنندگان به فرمان او و انجام‌دهندگان خواسته‌اش می‌باشند.

خداوند امامان را پسندید تا جانشینانش در زمین و حجت‌های او بر بندگانش و یاورانی برای دینش و نگهبانان برای رازش و گنجینه داران برای دانشش و مفسران وحی‌اش و پایه‌های توحیدش و گواهان برخلقش و نشانه‌هایی برای بندگانش باشند.

در این زیارت می‌خوانیم كه خداوند امامان را به صورت نورهایی آفرید و گرداگرد عرش قرار داد و با آوردنشان در این جهان بر ما منت نهاد، و در خانه‌هایی قرارشان داد كه نام و یاد او در آن‌ها برده شود. امامان وجودهای گران‌بهایی هستند كه فرمانبرداری از آنان فرمانبرداری از پروردگار می‌باشد. آنچه را كه خداوند به امامان داده به هیچ یك از جهانیان نداده است، هر شخص شریفی در برابر مقام رفیعشان سر به زیر آورده، و هر متكبری به فرمانبرداری آنان گردن نهاده و هر گردنكشی فروتن گشته است و زمین به نور وجودشان روشن شده است.

در زیارت جامعه از امامان(علیه السلام) به عنوان كسانی یاد شده كه خداوند عالم وجود را به بركتشان آغاز كرد و به آنان نیز به پایان خواهد رساند. به خاطر وجود مقدس امامان(علیه السلام) است كه باران می‌بارد و به یمن وجود و بركتشان، خداوند آسمان را نگه می‌دارد و به وسیله آنان غم و اندوه زدوده شده و هر سختی و ناگواری برطرف می‌شود.

این امام است كه خداوند به وسیله‌ی او ما را از ذلت و بدبختی بیرون آورده و از سختی‌ها و گرفتاری‌ها نجات داده و گشایشی حاصل می‌كند.

خداوند متعال، به وسیله امام معصوم، ما را از پرتگاه هلاكت و نابودی و از آتش جهنم نجات می‌دهد و به وسیله‌ی دوستی و پیروی از آنان، دستورات دینمان را تعلیم می‌دهد.

وظیفه‌ی ما در برابر امامت و رهبری

با توجه به این دورنمای مختصر كه از شخصیت امام معصوم - با استفاده از زیارت جامعه- به دست آمد باید پرسید:

وظیفه‌ی ما در برابر این وجودهای مقدس چیست؟ امامانی كه به فرموده امام هادی(علیه السلام) علیه السلام:

«زیبا و شیرین است نامشان و بزرگوار است جانشان و بزرگ است مقامشان و برجسته است شان و منزلتشان و راست است وعده‌هایشان، و نور است سخن و گفتارشان، و رشد و رستگاری است دستورشان، و به پرهیزكاری است سفارششان، و احسان و نیكی است عادت روشنشان، و بزرگواری است شیوه شان، و حق و راستی‌است رفتارشان».

راستی چه وظیفه سنگینی در برابر این اربابان بزرگ داشته و داریم؟

آیا نباید در شناخت این بزرگواران كوشش بیشتری كرد، آیا سزاوار است كه با وجود این همه اوصاف زیبا و منقبت های بی‌شمار از این وجودهای مقدس غافل باشیم و حقشان را آنطور كه باید نشناسیم.

چه زیبا امام هادی(علیه السلام) بیان می‌كند و از ما نیز می‌خواهد كه چنین بگوئیم و بر همین عقیده باشیم:

«خدا را و همچنین شما را گواه می‌گیرم كه من به شما ایمان دارم و به آنچه شما به آن ایمان دارید. و كافرم نسبت به دشمن شما، بینایم به مقام شما، دوستدار شما و دوستدار دوستان شما هستم. بغض دشمنانتان را در دل دارم و دشمن آن‌هایم. در صلح هستم با هر كه در صلح با شما است و در حال جنگ هستم با هر كس كه با شما در جنگ است».

[1] . این روایت به تعبیرهای مختلفی در كتاب‌های شیعه و سنی آمده است. رجوع شود به مسند طیالسی ص1259 و تاریخ بخاری ج6، ص445 و مسند احمد ج3، ص466 و كافی ج،1 ص376 و… .

[2] . تحف العقول و عیون الاخبارالرضا ج،1ص167

 نظر دهید »

خلاصه زندگينامه امام دهم حضرت هادى (علیه السلام )

23 فروردین 1395 توسط فروتن

ويژگيهاى زندگى امام هادى (ع )

مقام امامت ، بعد از امام جواد (عليه السلام ) به پسرش ابوالحسن ، امام على بن محمّد (عليه السـلام ) رسـيـد؛ زيـرا هـمـه خـصـلتـهـاى امـامـت در او جـمـع بـود و وجـودش سـرشـار ازفـضـايـل و مـنـاقب بود و هيچ كس جز او نبود كه مقام پدرش به او ارث برسد، به علاوه پـدرش امـام جـواد (عـليه السلام ) با تصريح و با اشاره ، امامت و جانشينى آن حضرت را بعد از خودش بيان فرمود.

امـام هـادى (عليه السلام ) در روستايى به نام ((صريّا)) نزديك مدينه در نيمه ماه ذيحجّه سـال213 هـجـرى ، چـشـم بـه ايـن جـهـان گـشـود و در ((سـامرّا)) در ماه رجب (سوّم ماه ) در سال254هجرى در حالى كه 41 سال و چند ماه از عمرش مى گذشت ، به شهادت رسيد.

متوكّل (دهمين خليفه عبّاسى ) آن حضرت را به وسيله ((يحيى بن هرثمة بن اعين )) از مدينه به شهر((سامرا))احضاركردوآن حضرت در سامرا سكونت نمود تا به شهادت رسيد.مدّت امامت آن حضرت 33سال بود.مادرش اُمّ ولد بود و ((سَمانه )) نام داشت .

دو نمونه از فضايل و دلايل امامت امام هادى (ع )

1 ـ ((اسـمـاعـيـل بـن مـهـران )) مـى گـويـد: هـنـگـامـى كـه بـار اوّل ، امـام جـواد (عـليـه السـلام) از مـدينه به سوى بغداد مى رفت ، هنگام خروج ، به او عـرض كـردم : فـدايت گردم ! من در مورداين سفر تو ترسان و نگرانم ، امر امامت بعد از تو از آن كيست ؟

آن حـضـرت خـنـدان بـه مـن توجّه كرد و فرمود:((آنكه تو گمان كرده اى (شهادت ) در اين سال رخ نمى دهد)).هنگامى كه معتصم عباسى (هشتمين طاغوت عباسى ) آن حضرت را از مدينه به بغداد طلبيد،هـنگام خروج آن حضرت از مدينه به حضورش شتافتم و عرض كردم : فدايت گردم ! تو مـى روى ،

بـعـد از تـو به چه كسى مراجعه كنيم ؟ (امام بعد از تو كيست ؟) آن بزرگوار گريه كرد به طورى كه محاسنش از اشك چشمش تر شد، سپس به من رو كرد و فرمود: در ايـن سفر، نگرانى و خطروجود دارد ((اَلاَْمْرُ مِنْ بَعْدِى اِلى ابْنِى عَلِي ؛ مقام امامت بعد از من با پسرم على (امام هادى

(عليه السلام )) است )).

2 ـ ((خيرانى )) مى گويد پدرم مى گفت : من ملازم و خدمتكار خانه امام جواد (عليه السلام ) بودم كه آن حضرت مرا بر آن گماشته بود، احمد بن محمّد بن عيسى اشعرى (از شيعيان )هـرشـب هـنـگـام سحر نزد من مى آمد تا حال امام جواد (عليه السلام ) را كه بيمار و بسترى بود.

بپرسد و گاهى ((خادم مخصوص )) حضرت جواد (عليه السلام ) كه بين او و (پدر) خيرانى رابطه برقرار بود و پيام (خصوصى ) امام جواد (عليه السلام ) را براى او مى آوردو پيام او را نزد امام جواد(عليه السلام ) مى برد، نزد (پدر) خيرانى مى آمد، احمد بن مـحـمـّد بـن عـيـسـى اشعرى بلندمى شد و مى رفت و آن خادم مخصوص ، با (پدر) خيرانى خـلوت مـى كـرد (و بـيـن آنـان بـه طـورخـصـوصـى ، سـخـنـانـى ردّ و بدل مى شد).

(پدر) خيرانى مى گويد: يك شب آن ((خادم مخصوص )) از حضور امام جواد (عليه السلام ) بـيـرون آمد و احمد بن محمد بن عيسى (طبق معمول ) برخاست و چندقدم رفت و خادم مخصوص بـا مـن خـلوت كرد و با من همسخن شد، احمد كمى بازگشت و نزديك ما ايستاد به طورى كه سـخـن مـا

را مـى شـنـيـد، خـادم مـخصوص به من گفت آقايت (امام جواد) سلام مى رساند و مى فرمايد: ((اِنِّى مـاضٍ وَالاَْمـْرُ صـائِرٌ اِلَى ابـْنـِى عـَلِىٍّ …؛ من از دنيا مى روم و امر امامت به فرزندم على انتقال مى يابد و او بعد از من ، همان حق را بر شما دارد كه من بعد از پدرم ، آن حق را بر شما داشتم )).

سپس خادم مخصوص رفت و احمد بن محمّد اشعرى ، نزد من آمد و گفت : خادم مخصوص به توچه گفت گفتم : خير است .

گفت :((آنچه را به تو گفت ، من شنيدم )) و شنيده خود را براى من بازگو كرد.بـه احـمـد گـفـتم : خداوند اين كارى كه انجام دادى (سخن مخفى ما را شنيدى ) بر تو حرام كرده و فرموده است :((وَلا تَجَسَّسُوا …))؛ ((تجسّس نكنيد)).

اينك كه (مرتكب حرام شدى و) سخن (مخفى خادم مخصوص ) را شنيدى ، آن را براى گواهى دادن در خـاطـره ات نـگـهـدار، شـايـد مـا روزى احتياج به اين گواهى پيدا كرديم و حتما از فاش ساختن آن بپرهيز تا وقتش فرا رسد.

(پدر) خيرانى در ادامه سخن مى گويد: وقتى كه صبح شد، آنچه را خادم مخصوص به من گفته بود،(در مورد امامت حضرت هادى ) در ده نسخه نوشتم و آنها را مهر كردم و به ده نفر از بـزرگـان اصـحـاب و شـيـعـيـان دادم و بـه آنـان گـفـتـم :((اگـر قـبـل از آنكه اين نسخه ها را از شما بخواهم، مرگ به سراغم آمد، شما آنها را باز كنيد و بخوانيد و مطابق آن عمل نماييد)).

هنگامى كه امام جواد (عليه السلام ) از دنيا رفت ، از خانه ام بيرون نيامدم تا اينكه مطّلع شـدم كه بزرگان شيعه در منزل ((محمّد بن فرج )) به گرد هم آمده اند و درباره مساءله امـامـت گـفـتـگـومى كنند و محمّد بن فرج براى من نامه اى نوشت و در آن نامه مرا از اجتماع بـزرگـان شـيـعـه درنزدش آگاه كرده و يادآورى كرده بود كه اگر خطر فاش شدن در كـار نـبـود، بـا هم نزد تو مى آمديم ودوست دارم كه سوار بر مركب شوى و خود را به من برسانى .

(پـــدر) خـيـرانـى مـى گـويـد: سوار بر مركب شدم و خود را به خانه ((محمّد بن فرج )) رساندم ،ديدم بزرگان شيعه در نزد او اجتماع كرده اند، درباره امامت (امام هادى ) با آنان گـفتگو كردم ، ديدم اكثر آنان در اين باره در شك و ترديد هستند، به آن ده نفر كه نسخه ها را به آنان داده بودم و درمجلس حاضر بودند، گفتم : آن نسخه ها را بيرون بياوريد.نسخه ها را بيرون آوردند. گفتم : همين مطلبى را كه در اين نسخه ها نوشته شده ، من به آن ماءمور هستم (و گواهى مى دهم ).بعضى از حاضران گفتند: ما مايل بوديم گواه ديگرى با تو وجود داشت تا گواهى تو را تاءكيد ومحكمتر مى كرد.

بـه آنـان گـفـتـم : خداوند، خواسته شما را برآورده كرده ، اين ابوجعفر اشعرى (احمد بن محمّد بن عيسى اشعرى ) است كه در اينجا حاضر است گواهى مى دهد كه اين سخن مذكور در نسخه ها را (از خادم مخصوص ) شنيده است .حاضران ، متوجّه احمد اشعرى شدند، از او خواستند گواهى دهد، ولى از گواهى دادن امتناع نمود.

(پـدر) خـيرانى در ادامه سخن مى گويد: من احمد اشعرى را به ((مباهله )) دعوت كردم ، او ازشركت در مباهله ترسيد و گواهى داد كه آن سخن را شنيده است و گفت : من گـواهـى مـی دهـم ، ولى مى خواستم اين افتخار به يك فرد عرب برسد نه به من كه از عـجـم هـستم ، اماچون پاى مباهله به پيش آمد، ديگر راهى براى كتمان گواهى نمانده است ، آنـگـاه همه حاضران در آن مجلس به امامت حضرت هادى (عليه السلام ) اعتقاد پيدا كردند و رفتند.

* * *

نمونه اى از معجزات امام هادى (علیه السلام )

((خيران اسباطى )) مى گويد: در مدينه به حضور امام هادى (عليه السلام ) رفتم ، به من فرمود:از واثق (نهمين خليفه عبّاسى ) چه خبر؟

گـفـتـم : او بـه سـلامـت اسـت و مـن نزديكترين شخصى هستم كه با او ديدار كرده و ده روزبيشتر نيست از او جدا شده ام .

امام هادى (عليه السلام ) فرمود:((مردم مدينه مى گويند او مرده است )).عرض كردم : ديدار من با واثق از همه نزديكتر بوده است .

فرمود:((مردم مدينه مى گويند او مرده است )).وقتى كه ديدم امام هادى (عليه السلام ) باز از مردم مدينه سخن گفت ، دريافتم كه منظور،

خودش مى باشد.سـپس فرمود: جعفر چه كرد؟ (يعنى متوكّل دهمين خليفه عباسى كه پسر معتصم بود چه مى كند؟).

گفتم : او در زندان در بدترين حال مى باشد.فرمود:((آگاه باش او اينك خليفه شده است )).

سپس فرمود:((از ((ابن زَيّات )) (وزير واثق ) چه خبر دارى ؟)).

گفتم : مردم با او هستند و فرمان ، فرمان اوست .

فرمود:((آگاه باش كه اين منصب براى او نكبت بود)).

سـپس سكوت كرد، آنگاه فرمود:((مقدّرات و احكام الهى واقع خواهد شد، اى خيران ! واثق از دنيا

رفت و جعفر متوكّل به جاى او نشست و ابن زَيّات نيز كشته شد)).

گفتم : فدايت شوم ! چه وقت كشته شد؟

فرمود: شش روز بعد از بيرون آمدن تو (از سامرا).

در اين راستا، روايات بسيار است و شواهد فراوان مى باشد.

احضار امام هادى (علیه السلام ) از مدينه به پادگان سامرا

مـورّخـيـن عـلّت انـتـقـال امـام هـادى (عـليـه السـلام ) از مـديـنـه بـه شـهـر سـامـرا را چـنـيـن نقل مى كنند: عبداللّه بن محمّد (از طرف دستگاه طاغوتى بنى عبّاس ) سرپرست جنگ و عهده دارنـمـاز در مـديـنـه بـود، در مـورد امـام هـادى (عـليـه السـلام ) نـزد مـتـوكّل عبّاسى (دهمين خليفه عبّاسى ) سعايت و بدگويى كرد و تعمّد داشت كه آن حضرت را بيازارد.

امـام هـادى (عـليـه السـلام ) از سـعـايـت و بـدگـويـيـهـاى او نـزد مـتـوكـّل آگـاه شـد، نـامـه اى بـه متوكّل نوشت و در آن نامه ، آزار رسانى و دروغ بافى عبداللّه بن محمّد را متذكّر شد و خواستاررسيدگى گرديد.

وقـتـى كـه نـامـه بـه دست متوكّل افتاد، پاسخ نامه را نوشت و در آن نامه بسيار به امام هـادى (عـليـه السـلام ) احترام نمود و آن حضرت را (در ظاهر محترمانه ولى در باطن براى اجراىسياست شوم خود) به پادگان سامرا، دعوت كرد.

وقـتى نامه متوكّل به امام هادى (عليه السلام ) رسيد، ناگزير آماده شد كه از مدينه به سـوى سامرا كوچ كند و با يحيى بن هرثَمَه ، مدينه را به قصد سامرا ترك نمود، وقتى كه آن حضرت به سامرا رسيد، متوكّل (رياكار و سالوس ) يك روز مخفى شد و ترتيب داد كـه آن حـضـرت بـه كـاروانـسـرا كـه گـداهـا در آن مـنـزل مـى گزيدند وارد گرديد، آن حضرت آن روز را در آن كاروانسرا به شب آورد سپس متوكّل ، خانه اى را در اختيار امام هادى (عليه السلام ) گذارد.

(بـه ايـن تـرتـيـب ، امـام هادى (عليه السلام ) را از مدينه به سامرا تبعيد كرد و او را در يكى ازخانه هاى لشكرگاه (پادگان ) تحت نظر نگهداشت كه در اين صورت طبيعى است كه رابطه شيعيان با امام هادى (عليه السلام ) قطع شده و همه چيز در رابطه با او تحت كـنـتـرل قرار مى گيرد و سرانجام ، آن حضرت به طور مرموزى مسموم شده و به شهادت مى رسد).در مـدّتـى كـه امـام هـادى (عـليـه السـلام ) در سـامـرا بـود، متوكّل در ظاهر به او احترام مى كرد،

ولى در مورد آن حضرت در انديشه نيرنگ بود كه آن را اجرا كند، ولى نتوانست .بين امام هادى (عليه السلام ) و متوكّل در سامرا، ماجراها و سرگذشتهاى بسيار رخ داد كه هركدام نشانه آشكارى بر امامت آن حضرت بود كه اگر خواسته باشيم آن جريانها را در ايـنـجـابياوريم از حدود اين كتاب كه بنايش بر اختصار است ، خارج شده ايم و همين مقدار كافى است .

فرزندان امام هادى (علیه السلام  )

امـام هـادى (عـليـه السلام ) در (سوّم ) ماه رجب سال 254 در سامرا چشم از جهان فروبست وجـسد مطهّرش در همان خانه اى كه سكونت داشت ، به خاك سپرده شد، فرزندان او عبارتند از:

1 ـ ابامحمّد، امام حسن عسكرى (عليه السلام ) كه مقام امامت بعد از امام هادى ( عليه السلام)

 به او رسيد.4،3،2، حسين ، محمّد و جعفر (كذّاب ).

5 ـ عايشه .

امـام هـادى (عليه السلام ) ده سال و چند ماه در سامرا (دور از وطن و تحت نظر) بود تا جان به جان آفرين تسليم نمود و به شهادت رسيد.

«سایت جامع سربازان اسلام»

 نظر دهید »

چه کسانی در ماه رجب امیدوار باشند؟

18 فروردین 1395 توسط فروتن

شخصي خدمت حضرت امام صادق عليه السلام رسيد و عرض كرد: براي ماه رجب به من دعايي ياد بدهيد كه خداوند متعال مرا به آن نفع ببخشد. امام فرمودند: دعاي «يا مَنْ اَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ» هر روز از ماه رجب بعد از نمازهاي يوميه بخوان.

هفتمين ماه از سال هجري قمري «رجب» نام دارد كه نبايد فضيلت آن را به فراموشي سپرد زيرا در ميان ماه‌هاي دوازده ‏گانه تنها و بدون ائتلاف با ماههاي ديگر از حرمت و قداست ‏برخوردار مي‌باشد، در واقع چهار ماه در قرآن كريم با تعبير «حرام‏» يعني برخوردار از حرمت ‏ياد شده است كه يكي از آن‌ها ماه رجب است و در آن قتال و كشتار حرام مي‌باشد.

در باب فضيلت ماه رجب بسيار سخن گفته شده و احاديث و روايات زيادي در اين باره رسيده است. روزه گرفتن در اين ماه مستحب و ثواب ويژه دارد براي هر كدام از روز‌ها و شب‏‌هاي اين ماه نيز اعمال مخصوصي ذكر شده است.

اما يكي از اعمال مستحبي كه ماه رجب المرجب ذكر شده دعاي مخصوص اين ماه يعني «يا من ارجوه لكل خير و آمن سخطه عند كل شر، يا من يعطي الكثير بالقليل، يا من يعطي من سئله…» برگرفته از روايتي از امام صادق عليه السلام است كه شخصي به خدمت ايشان رسيد و عرض كرد: براي ماه رجب به من دعايي ياد بدهيد كه خداوند متعال مرا به آن نفع ببخشد. امام فرمودند: اين دعا را «يا من ارجوه لكل خير» هر روز از ماه رجب بعد از نمازهاي يوميه بخوان.

درباره اين دعا نيز شرح و تفاسير مختلفي توسط علما و مفسران نوشته شده است كه در ادامه شرح كوتاه حجت الاسلام سيد محمد انجوي‌نژاد بر دعاي ماه رجب را كه به زباني ساده و صميمي بيان شده است مي‌خوانيد:

«يا مَنْ اَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ» يعني وقتي به ماه رجب مي‌رسيم، از لحظه شروع ماه رجب ديگر توقعمان از خداوند تبارك و تعالي فقط و فقط خير است.

«وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرٍّ» و ايمن هم به شما مي‌دهد.

* «و آمن سخطه» به چه معناست؟ يعني در اين ماه خداوند تبارك و تعالي بساط سخط – بساط غضب - را كلاً تعطيل مي‌كند. پس چه قدر فرصت عجيبي است. بعضي وقت‌ها بعضي فرصت‌هايي كه در ماه رجب هست، در خيلي از شب‌هاي مهم سال هم نيست. پس بايد قدر بدانيم اين فرصت ارزشمند را.

«يا مَنْ يُعْطِى الْكَثيرَ بِالْقَليلِ» خداوند تبارك و تعالي هميشه اين طور پاداش و جواب كار خوب را مي‌دهد، يعني شما كاه كه مي‌بريد، كوه به جايش مي‌دهد. اين خدا خدايست كه وقتي خيلي كم هم مي‌بريم، خيلي زياد عكس العمل نشان مي‌دهد. تا جايي كه بعضي وقت‌ها احساس مي‌كنيم كه آيا واقعا با من است!!

«يا مَنْ يُعْطى مَنْ سَئَلَهُ» در اين ماه خداوند تبارك و تعالي هر كس كه صدايش بزند را جواب مي‌دهد.

«يا مَنْ يُعْطى مَنْ لَمْ يَسْئَلْهُ» اگر شما بدانيد در ماه رجب قرار داريد و ماه رجب با ماه‌هاي ديگر فرق مي‌كند، اما فراموش كنيد كه دعا كنيد، خداوند تبارك و تعالي يك چيزي در اين ماه به شما مي‌دهد.

«و من لم يعرفه» دامنه را باز مي‌كند؛ حتي كساني كه خدا را نمي‌شناسند، در ماه رجب بهره‌اي مي‌برند.

۱- «مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ» كساني كه خدا را نمي‌شناسند، اين‌ها طبقه‌اي هستند كه از رحمت عمومي ماه رجب بهره مي‌بردند.

۲- «مَنْ لَمْ يَسْئَلْهُ» كساني كه از طبقه خصوصي ماه رجب هم بهره مي‌بردند. مي‌داند ماه رجب است ولي حواسش نبوده و صدا نزده است.

۳- «مَنْ سَئَلَهُ» خاص الخاص هستند. كساني هستند كه چون خدا را در ماه رجب صدا مي‌زنند، اين صدا زدنشان باعث مي‌شود خداوند به صورت خاص نگاه كند. يكي از بر‌ترين صدا‌ها هم در اين شعر آمده است: «ماه رجب و ماه نزول بركات است پيوسته سرود رجبييون صلوات است». كلاس دعا كردن در ماه رجب نسبت به ماه‌هاي ديگه فرق مي‌كند. اگر وقتي شما بداني كه ماه رجب است و بداني با ماه‌هاي ديگر فرق مي‌كند اما دعا كردن را فراموش كني، خداوند تبارك و تعالي يك چيزي در اين ماه به تو مي‌دهد.

«اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِيّاكَ» حالا كه خودت در را باز گذاشتي و دستور العمل دادي كه: ملائكه من در ماه رجب باز است و هيچ مانعي نيست، يعني رسماً خدا ابلاغ داده درهاي ماه رجب باز است و هيچ كس ممنوع الورود نيست و تا در‌ها باز است وارد شويد و بهره ببريد. حالا بگو ببينم بنده من چه مي‌خواهي؟

«جَميعَ خَيْرِ الدُّنْيا وَ جَميعَ خَيْرِ الاْخِرَةِ» هر چه خوبي در دنياست و هر چي خوبي در آخرت است در اين ماه، من از تو مي‌خواهم. شما برويد در كل دعاهاي ماه رمضان حتي دعاي شب قدر بگرديد، اين جمله را پيدا نمي‌كنيد. ماه رمضان خيلي خوب است، اما ماه رجب ماه زرنگ‌هاست. چون زرنگ‌ها كمتر هستند و مشتري ماه رجب هم كمتر است.

در ادامه دعاي ماه رجب دو قبضه در خواست و دعاي ديگر هم مي‌خواهيم و اين ‌‌نهايت بنده نوازي است.

«وَاصْرِفْ عَنّى بِمَسْئَلَتى اِيّاكَ جَميعَ شَرِّ الدُّنْيا وَ شَرِّ الاْخِرَةِ» من نبينم مشكلات دنيا و آخرت. «صرف» يعني روي برگردانم و هيچ كدام از مشكلات دنيا و آخرت را نبينم. چرا؟ «تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً» چون خودت گفتي اين ماه، ماه منت گذاشتن، نرم گرفتن، آرام بودن، چشم پوشي كردن، گذشتن، بخشيدن خروار به دينار، بخشيدن كوه به كاه است.

«فَاِنَّهُ غَيْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَيْتَ وَ زِدْنى مِنْ فَضْلِكَ يا كَريمُ» براي اينكه از در خانه تو اگر همه چيز را به من بدهي، سر سوزني كم نمي‌شود. ما بنده‌ها اگه در خانه كريم‌ترين كريمان هم برويم، اگر فقط يك ريال به ما كمك كند يك ريال از اموالش كم مي‌شود. اما در خانه تو كه مي‌ياييم، هيچ چيز كم نمي‌شود.

پس اين ماه فرصت اعطاء و بخشش‌هاي مطلق است، با خيال راحت بگوييم: آمديم غرق در گناهيم، دست خالي هستيم، اميدمان اين است كه اولاً تمام گناهانمان را پاك مي‌كني، ثانياً همه چيز هم مي‌دهي.

لذا خيلي قدر ماه رجب را بدانيم و بخوانيم:

يا مَنْ اَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ؛ اى كه براى هر خيرى به او اميد دارم.
وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرٍّ؛ و از خشمش در هر شرى ايمنى جويم
يا مَنْ يُعْطِى الْكَثيرَ بِالْقَليلِ؛ اى كه مى‌دهد (عطاى) بسيار در برابر (طاعت) اندك
يا مَنْ يُعْطى مَنْ سَئَلَهُ؛ اى كه عطا كنى به هر كه از تو خواهد.
يا مَنْ يُعْطى مَنْ لَمْ يَسْئَلْهُ؛ اى كه عطا كنى به كسى كه از تو نخواهد.
وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ؛ و نه تو را بشناسد
تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً؛ از روى نعمت بخشى و مهرورزى
اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِيّاكَ؛ عطا كن به من به خاطر درخواستى كه از تو كردم
جَميعَ خَيْرِ الدُّنْيا وَ جَميعَ خَيْرِ الاْخِرَةِ؛ همه خوبى دنيا و همه خوبى و خير آخرت را
وَاصْرِفْ عَنّى بِمَسْئَلَتى؛ و بگردان از من به خاطر‌‌ همان درخواستى كه از تو كردم
اِيّاكَ جَميعَ شَرِّ الدُّنْيا وَ شَرِّ الاْخِرَةِ؛ همه شر دنيا و شر آخرت را
فَاِنَّهُ غَيْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَيْتَ؛ زيرا آنچه تو دهى چيزى كم ندارد (يا كم نيايد)
وَ زِدْنى مِنْ فَضْلِكَ يا كَريمُ؛ و بيفزا بر من از فضلت اى بزرگوار
يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ؛ اى صاحب جلالت و بزرگوارى
يا ذَاالنَّعْماَّءِ وَالْجُودِ؛ اى صاحب نعمت و جود
يا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَيْبَتى عَلَى النّارِ؛ اى صاحب بخشش و عطا حرام كن محاسنم را بر آتش دوزخ»

 2 نظر

فرشته ی داعی کیست؟

18 فروردین 1395 توسط فروتن

پيامبر اکرم (صلی الله علیه وآله )  در بيان عظمت و اهميت ماه رجب مى فرمايد: خداى متعال، در آسمان هفتم، فرشته اى به نام «داعى» قرار داده است. هرگاه ماه رجب فرا رسد، آن فرشته دعوت كننده، هرشب تا به صبح گويد: خوشا به حال كسانى كه به ذكر الهى مشغولند; خوشا به حال كسانى كه با ميل و رغبت تمام، رو به سوى درگاه خدا آرند. و خداوند مى فرمايد: من همنشين كسى هستم كه با من همنشين باشد، و مطيع كسى هستم كه فرمان مرا ببرد و آمرزنده ام كسى را كه از من طلب آمرزش كند. اين ماه رجب ماه من، بنده هم بنده من، و رحمت هم از آن من است; هركس مرا در اين ماه بخواند، پاسخ مثبت دهم; و هركس از من چيزى بخواهد، به او عطا كنم; و هركس از من هدايت جويد، هدايتش كنم.1

1- فضائل الأشهر: 31

 نظر دهید »

۱۰ راهکار رهبر معظم انقلاب برای «اقدام و عمل» در «اقتصاد مقاومتی»

16 فروردین 1395 توسط فروتن


رهبر معظم انقلاب اسلامی  ده پیشنهاد اساسی برای «اقدام و عمل» در زمینه اقتصاد مقاومتی بیان و تأکید کردند: این راه منطقی و در عین حال انقلابی، ایران عزیز را در مقابل تهدید و تحریم مصونیت می بخشد و دولت را قادر می کند در پرتو همدلی همگانی و کمک و هماهنگی سه قوه، در پایان سال جاری به مردم گزارش عینی و اعتمادآفرین ارائه دهد.

تصویر ۱۰ راهکار رهبر معظم انقلاب برای «اقدام و عمل» در «اقتصاد مقاومتی».

ایشان با تاکید بر اینکه انتخاب شعار سال ۹۵، مبنای منطقی و استدلالی دقیق دارد، همه مردم بویژه جوانان را به تدبر و تعمق در این مبنای استدلالی فراخواندند و گفتند: شاید برخی ترجیح می دادند که شعار امسال، شعاری فرهنگی یا اخلاقی انتخاب شود اما با توجه به مجموع مسائل کشور، تصمیم بر این گرفته شد که همچون چند سال اخیر، یک شعار اقتصادی انتخاب شود تا بصورت «گفتمان عمومی» رواج پیدا کند.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: انتخاب شعار امسال بر یک تحلیل و نگاه کلان به مسائل کشور، مبتنی است.

ایشان در تشریح این نگاه کلان افزودند: در مقطع کنونی، آمریکایی ها به دنبال تزریق تفکر خاصی در میان نخبگان جامعه و سپس افکار عمومی کشور هستند مبنی بر اینکه ملت ایران بر سر یک «دو راهی» قرار دارد و چاره ای جز انتخاب یکی از این دو راه ندارد!

حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: دو راهی که آنها ادعا می کنند این است که ملت ایران یا باید با امریکا کنار بیاید و یا بطور دائم تحت فشارهای امریکا و مشکلات ناشی از آن باشد.

ایشان با اشاره به «ثروت، ابزار سیاسی، دستگاههای تبلیغاتی گسترده و تجهیزات نظامی امریکا» خاطرنشان کردند: براساس این تفکر خاص، با دولتی همچون امریکا باید کنار آمد و با قبول تحمیل های آن، از برخی «مواضع، اصول و خطوط قرمز» صرف نظر کرد.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: در توافق اخیر هسته ای نیز که مورد تأیید قرار گرفت و مذاکره کنندگان کشورمان نیز مورد قبول بودند، همین اتفاق افتاد و در مواردی، وزیر محترم امور خارجه به من گفت: «ما نتوانستیم برخی خطوط قرمز را حفظ کنیم».

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: این یعنی وقتی طرف مقابل دولتی مثل امریکاست، کنار آمدن با او به معنای صرف نظر کردن از برخی مسائلی است که انسان به آنها پای می فشارد.

ایشان با تأکید بر اینکه عده ای نیز در داخل کشور این تفکر خطرناکِ وجود دو راهی دروغین را قبول دارند و به دنبال قبولاندن آن به دیگران هستند، خاطرنشان کردند: این افراد می گویند اقتصاد ایران دارای ظرفیت های فراوان است که استفاده از این ظرفیت ها، فقط با توافق هسته ای امکانپذیر نیست بلکه مسائل دیگری نیز با امریکا وجود دارد که ملت ایران و مسئولان کشور باید در مورد آنها تصمیم بگیرند و اقدام کنند.

رهبر انقلاب اسلامی، گفتگو و همکاری با آمریکا درباره «مسائل منطقه غرب آسیا» و همچنین «گفتگو درباره اختلافات تهران و واشنگتن بر مبنای کوتاه آمدن ایران از اصول و خطوط قرمز خود» را از جمله مواردی برشمردند که این دیدگاه خاص بعد از توافق هسته ای، بدنبال آن است.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه این دیدگاه خاص معتقد است مشکلات اقتصادی کشور تنها در صورتی حل خواهد شد که در موارد مختلف با امریکا گفتگو کنیم و از مواضع خود کوتاه بیاییم، خاطرنشان کردند: این افراد می گویند همانطور که توافق هسته ای، «برجام» نام گرفت، گفتگو با امریکا در موارد دیگر و حتی موضوع قانون اساسی کشور می تواند «برجام های ۲ و ۳ و ۴» باشند تا با این گفتگوها و توافق ها، مردم راحت زندگی کنند و مشکلات آنان حل شود.

ایشان افزودند: معنای حقیقی این تفکر خطرناک این است که جمهوری اسلامی ایران بتدریج از مبانی قدرت و امنیت خود و از مسائل اساسی که به حُکم اسلام و در چارچوب نظام اسلامی، به آنها پایبند است همچون مسئله حمایت از مقاومت و پشتیبانی سیاسی از ملت های فلسطین، یمن و بحرین، صرفنظر و مواضع خود را به خواسته های امریکا نزدیک کند!

رهبر انقلاب اسلامی گفتند: بر اساس این تفکر خاص، جمهوری اسلامی ایران باید همچون برخی دولتهای عربی که با کمال وقاحت دست دوستی به سوی رژیم صهیونیستی دراز کردند، در نهایت با دشمن صهیونیستی کنار بیاید.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه در چارچوب این تفکر خطرناک، عقب نشینی ها گام به گام ادامه خواهد یافت، خاطرنشان کردند: اگر بر اساس خواست و میل امریکا عمل شود، جمهوری اسلامی ایران باید از ابزارهای دفاعی خود نیز صرفنظر کند و دائماً در مقابل چراهای مختلف و زیاده خواهانه امریکا پاسخگو باشد.

ایشان با اشاره به جنجال تبلیغاتی اخیر رسانه های غربی درباره رزمایش موشکی ایران گفتند: در حالیکه امریکاییها هرچند وقت یکبار در منطقه خلیج فارس که هزاران کیلومتر با آنها فاصله دارد، رزمایش های مشترک برگزار می کنند، در مورد رزمایش جمهوری اسلامی ایران در خانه و حریم امنیت خود، جنجال به پا می کنند.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در صورت قبول این تفکر خاص، زیاده خواهی های امریکا و عقب نشینی در مقابل او در این حد نیز متوقف نخواهد شد، افزودند: در ادامه این روند تدریجی، جمهوری اسلامی ایران طبعاً باید به آمریکایی ها توضیح دهد که چرا سپاه پاسداران و نیروی قدس را تأسیس کرده است، چرا باید سیاست های داخلی با موازین شرع تطبیق داده شوند، چرا باید سه قوه براساس شریعت اسلامی عمل کنند و چرا شورای نگهبان قوانین مغایر با شرع را تأیید نمی کند؟

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: اگر در مقابل آمریکا کوتاه بیاییم، دشمن گام به گام جلو می آید و کار به جایی می رسد که جمهوری اسلامی ایران از محتوا تهی می شود و تنها صورت ظاهری آن محفوظ خواهد ماند.

ایشان افزودند: بر مبنای این «تحلیل و تفکرِ دشمن خواسته»، اگر ملت ایران بخواهد از شر امریکا راحت شود باید از محتوای جمهوری اسلامی، مفاهیم اسلامی و امنیت خود دست بردارد.

رهبر انقلاب اسلامی بعد از تبیین ابعاد مختلف این تحلیل خاص، به آسیب شناسی آن پرداختند و خاطرنشان کردند: از مواردی که در این تحلیل نادیده گرفته می شود این است که هرگونه توافق با امریکا به معنای ناگزیر بودن ایران به انجام تعهدات و بد عهدی و خدعه و تقلب امریکا در انجام تعهدات این کشور است که این مسئله را اکنون به عینه می بینیم و این یعنی «خسارت محض».

حضرت آیت الله خامنه ای در اثبات این مسئله به توافق هسته ای به عنوان یک نمونه اشاره کردند و گفتند: در همین توافق نیز آمریکاییها به آنچه وعده داده بودند، عمل نکردند و به تعبیر وزیر محترم امور خارجه، بر روی کاغذ تعهداتی را انجام دادند اما در عمل و از طریق راههای انحرافی مانع از تحقق آن تعهدات شدند.

ایشان افزودند: اکنون با وجود توافق هسته ای، همچنان معاملات بانکی ما دچار مشکل است و پول های ایران نیز بازگردانده نشده است زیرا کشورهای غربی و کشورهای تحت تأثیر آنها، از آمریکایی ها هراس دارند.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه یکی دیگر از مواردی که در ارائه دو راهی دروغین نادیده گرفته می شود، «علت و اساس دشمنی و کینه امریکا با ملت ایران» است، گفتند: با توجه به «جایگاه راهبردی و موقعیت استراتژیک ایران در منطقه»، «منابع فراوان نفت و گاز»، «جمعیت بالا»، «استعدادهای فراوان» و «پیشینه تاریخی و کهن»، ایران «گُل منطقه» است اما همین کشور بی نظیر، دهها سال در قبضه و سلطه امریکاییها بود که ملت ایران با انقلاب اسلامی، کشور را از سلطه بی چون و چرای آمریکایی ها خارج کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: انقلاب اسلامی نه تنها ایران را از دست آمریکایی ها خارج کرد بلکه روحیه مقاومت و ایستادگی در مقابل سلطه آمریکا را در منطقه و حتی خارج از منطقه گسترش داد.

ایشان خاطرنشان کردند: آمریکایی ها عامل اصلی شکست سیاست «تشکیل خاورمیانه بزرگ» و مسلط کردن رژیم صهیونیستی بر امور منطقه و همچنین ناکامی های خود در یمن، سوریه، عراق و فلسطین را، جمهوری اسلامی ایران می دانند، بنابراین دشمنی آنها با ملت ایران اساسی و عمیق است و هنگامی این دشمنی به پایان می رسد که آنها بتوانند سلطه خود را بر ایران احیا کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه به بیان دلایل «سلطه طولانی مدت انگلیس و سپس امریکا بر ایران» پرداختند و گفتند: انگلیسی ها و آمریکایی ها در این کشور سنگرهایی را ایجاد کرده بودند که بواسطه آن سنگرها، ادامه سلطه خود را امکان پذیر می کردند اما انقلاب اسلامی بدست جوانان انقلابی، این سنگرها را نابود کرد و سنگرهای جدیدی برای حفاظت از جمهوری اسلامی و منافع ملت بوجود آورد.

ایشان خاطرنشان کردند: آمریکایی ها اکنون با برنامه ریزی و با استفاده از ابزار دیپلماسی، به دنبال آن هستند تا سنگرهایی را که تخریب شده بود، ترمیم کنند و سنگرهای انقلاب را از بین ببرند.

رهبر انقلاب اسلامی گفتند: «رژیم مستبد و طاغوتی پهلوی» مهمترین سنگر آمریکا در ایران بود اما انقلاب اسلامی، حکومت پادشاهی و حاکمیت شخصی را ریشه کن کرد و بجای آن سنگر مستحکمی به نام «حاکمیت مردم» را بنا نهاد.

ایشان ترس از قدرتها بویژه آمریکا را یکی دیگر از سنگرهای زمینه ساز سلطه دانستند و خاطرنشان کردند: برخلاف دوران طاغوت اکنون در جمهوری اسلامی، هیچ فرد آگاه، مطلع و متکی به ارزشهای دینی از امریکا نمی هراسد.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به اینکه امروز هم ممکن است عده ای از آمریکا بترسند، افزودند: ترس طاغوت از آمریکا عقلایی بود زیرا در مقابل امریکا پشتوانه ای نداشت اما در جمهوری اسلامی، ترس از امریکا غیرعقلایی است زیرا جمهوری اسلامی از پشتیبانی ملت بزرگ ایران برخوردار است.
ایشان یکی دیگر از راههای سلطه آمریکا را «تزریق بی اعتمادی به خود و نبود روحیه اعتماد به نفس ملی» برشمردند و گفتند: با پیروزی انقلاب، این سنگر سلطه پذیری به سنگر بزرگ «ما می توانیم» تبدیل شد.

حضرت آیت الله خامنه ای «جدایی دین از سیاست» را یکی دیگر از سنگرهای آمریکا برای سلطه بر ایران دانستند و افزودند: انقلاب اسلامی این سنگر را نیز نابود کرد.

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان منظور صریح خود را از کلمه دشمن «آمریکا» دانستند و افزودند: سیاستمداران امریکایی و وزارت خزانه داری این کشور از یک طرف تحریم را با روشهای خاص و پیچیده، عملاً حفظ می کنند و با دشمنی محض از تهدید به تحریم سخن می گویند و از طرف دیگر در کاخ سفید سفره هفت سین می اندازند و با روشهای «بچه گول زن»، در پیام نوروزی برای اشتغال جوانان ما دلسوزی می کنند!

ایشان خاطرنشان کردند: علت این رفتار دوگانه آن است که مقامات امریکایی، هنوز ملت هوشیار ایران را نمی شناسند و نمی دانند این ملت فهیم، اهداف و شیوه های پیدا و پنهان دشمنان خود را به خوبی درک می کند.

حضرت آیت الله خامنه ای سپس با تصریح اینکه ما با مردم آمریکا مثل همه ملتهای دیگر مشکلی نداریم بلکه با سیاستهای خصمانه این کشور مقابله می کنیم، به بیان واقعیتهایی پرداختند که توجه به آنها، راه صحیح حرکت کشور را مشخص می کند.

«سرمایه ها و ظرفیت های طبیعی و انسانی فراوان برای پیشرفت فوق العاده درون زا، فرصتهای بین المللی، و قدرت اثر گذاری در منطقه و در مواردی در سطح جهان»، اولین واقعیتی بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند.

ایشان، «دشمنی واضح آمریکا با ملت ایران و نظام اسلامی» را واقعیت دیگری برشمردند که ادامه تهدیدهای مکرر امریکایی ها و تلاش بی وقفه آنها برای جلوگیری از بهره مندی ایران از نتایج برجام، از نشانه های آشکار آن است.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری امریکا، نامزدهای انتخابات، با یکدیگر در بدگویی به ایران، مسابقه گذاشته اند، ضمن اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که دولت بعدی به همین تعهدات اندک برجام هم پایبند باشد، آن وقت هر گاه از دشمنی امریکا سخن گفته می شود عده ای در داخل پریشان و مضطرب می شوند.

سومین واقعیتی که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند «نامحدود نبودن ابزارهای دشمنی امریکا با ملت ایران» بود.

ایشان خاطرنشان کردند: امریکایی ها، سه ابزار اساسی و تأثیرگذار دارند: «تبلیغات»، «نفوذ» و «تحریم».

رهبر انقلاب با تمرکز بر موضوع تحریم افزودند: واقعیت آن است که دشمن احساس می کند تحریم ها در ضربه زدن به ایران مؤثر است البته رفتار ما هم در تقویت این احساس تأثیرگذار بوده است.

حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه افزودند: در برهه ای در داخل، ضررها و ضربات تحریم را بزرگنمایی کردیم همچنانکه در مقطعی درباره آثار برداشته شدن تحریم ها هم بزرگنمایی شد در حالیکه تاکنون اتفاقی در این زمینه نیفتاده و اگر وضع به همین منوال پیش رود، اتفاقی هم نخواهد افتاد.

رهبر انقلاب پس از اثبات تمرکز اصلی دشمن بر مسئله تحریم، یک سؤال اساسی مطرح کردند: راه صحیح مقابله با این «ابزارِ فشار و خصومت» چیست؟

ایشان در پاسخ، با اشاره مجدد به دو راهی دروغینی که امریکایی ها در مقابل این سؤال ارائه می کنند یعنی «تسلیم» یا «فشار و تحریم» افزودند: البته یک دو راهی واقعی در این زمینه وجود دارد. یا مشکلات تحریم را صرفاً تحمل کنیم یا با تکیه بر اقتصاد مقاومتی، ایستادگی کنیم و بر مشکلات فائق آییم.

حضرت آیت الله خامنه ای سپس با تمرکز بر مفهوم شعار سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» خاطرنشان کردند: دولت البته کارهایی از جمله تشکیل ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی انجام داده و از نتایج خوبی از جمله مثبت شدن تراز بازرگانی و کاهش واردات خبر می دهد اما لازم است در این زمینه کارهای اساسی انجام شود.

رهبر انقلاب با تأکید بر ضرورت مشخص شدن و ترسیم نقشه راه با بیان ده پیشنهاد اساسی برای اقدام و عمل در زمینه اقتصاد مقاومتی، به سخنانشان ادامه دادند.

پیشنهاد اول ایشان، «شناسایی و تمرکز بر فعالیتها و زنجیره های مزیت دار اقتصادی» است تا از این طریق، راههای متعدد دیگری در تحکیم و رونق اقتصادی گشوده شود.

«احیا و به حرکت درآوردن تولید داخلی»، دومین پیشنهاد اساسی رهبر انقلاب به مسئولان برای اقدام و عمل در روند اقتصاد مقاومتی است.

ایشان افزودند: برخی گزارشها حاکیست شصت درصد امکانات تولید داخلی یا تعطیل است یا زیر ظرفیت کار می کند. دولت می تواند با تعامل با کارشناسان و اقتصاد دانان منتقد، تولید داخلی را زنده کند.

«خودداری جدی ازخریدهای خارجی که قدرت تولید داخلی را تضعیف کند» و «مدیریت پولها و منابع مالی ایران که از خارج وارد کشور می شود»، دو پیشنهاد کاربردی دیگر حضرت آیت الله خامنه ای به مسئولان اجرایی است.

ایشان افزودند: البته تاکنون پولهای ایران با شیطنت امریکایی ها و تحت تأثیر برخی عوامل دیگر به داخل نیامده اما به هرحال باید مراقب بود این منابع مالی صرف اسراف و خریدهای بی مورد نشود و هدر نرود.

پنجمین پیشنهاد رهبر انقلاب برای اقدام و عمل مسئولین، «دانش بنیان شدن بخشهای مهم اقتصادی» است.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: استعداد ایرانی که می تواند یک موشک را از فاصله ۲ هزار کیلومتری با خطای چند متری به هدف بزند حتماً می تواند در صنایع مهم دیگر هم از جمله نفت و گاز و تولید موتور خودرو و هواپیما و قطار، نوآوری و خلاقیت کند که دولت باید زمینه این کار را فراهم کند.

«بهره برداری از بخشهایی که قبلاً در آنها سرمایه گذاری کلانی شده است مانند پتروشیمی و ساخت نیروگاه»، و «مشروط شدن همه معاملات خارجی به انتقال فناوری به داخل ایران»، ششمین و هفتمین پیشنهاد رهبر انقلاب برای پیشرفت و استحکام اقتصادی کشور است.

ایشان همچنین با انتقاد از جنجالهای سیاسی و روزنامه ای درباره «فساد» افزودند: پیشنهاد هشتم برای اقدام و عمل در چارچوب اقتصاد مقاومتی، «مبارزه جدی و واقعی با فساد، ویژه خواری و قاچاق» است که ضربات جدی به اقتصاد کشور می زند.

«افزایش بهره وری انرژی» که می تواند در روندی مشخص باعث صرفه جویی صد میلیاردی بشود و «نگاه ویژه و حمایتی به صنایع متوسط و کوچک» برای ایجاد اشتغال و تحرک اقتصادی، آخرین موارد از پیشنهادهای دهگانه حضرت آیت الله خامنه ای به مسئولان اجرایی برای تحقق شعار سال یعنی «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» است.

ایشان افزودند: البته کارهای دیگری نیز می توان در این مسیر انجام داد اما اگر این ده نکته، عملیاتی شود در کشور حرکتی انقلابی، بزرگ و رو به پیشرفت آغاز می شود که اقتصاد ایران را مصونیت می بخشد و تأثیر تحریم ها را کاملاً کاهش می دهد.

رهبر انقلاب تأکید کردند: در صورت اجرای این حرکت منطقی و انقلابی، دیگر کسی در مقابل تحریم ها نخواهد لرزید و نیازی نیست برای جلوگیری از تحریم های امریکا، از اصول و مبانی و ارزشها و خطوط قرمز ایران صرف نظر کند و کوتاه بیاید.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به ضرورت کمک مردم و کارشناسان سیاسی و اقتصادی به دولت، و هماهنگی و هم فکری سه قوه افزودند: امیدواریم در پرتو اقدام و عمل برای تحقق اقتصاد مقاومتی، دولت بتواند در پایان سال جاری از احیاء چند هزار کارخانه و کارگاه «صنعتی، تولیدی و کشاورزی» گزارشی عینی به مردم بدهد و مردم هم این اقدامات را احساس کنند و اعتماد و اطمینان یابند.

رهبر انقلاب همچنین «انقلابی عمل کردن» را زمینه ساز موفقیتهای سه دهه اخیر برشمردند و با تأکید مجدد بر ضرورت تجلیل و قدردانی از نیروهای انقلابی و حزب اللهی خاطرنشان کردند: دستاوردهای دانشمندان شهید هسته ای، موفقیت های شهید طهرانی مقدم در بحث موشکی، کاظمی در سلول های بنیادی، شهید آوینی و مرحوم سلحشور در مسائل فرهنگی، نشان دهنده این است که روحیه و تفکر انقلابی چگونه گره ها را می گشاید و موفقیت ساز می شود.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان مسائل فرهنگی را بسیار حائز اهمیت خواندند و افزودند: بار دیگر به مسئولان تأکید می کنم از مجموعه های خود جوش مردمی که در سراسر کشور مشغول کار فرهنگی هستند، حمایت کنند.

ایشان افزودند: این مجموعه ها باید روز به روز توسعه یابد و دستگاههای فرهنگی بجای اینکه آغوش خود را به روی کسانی باز کنند که اسلام و انقلاب و ارزشها را قبول ندارند، به حمایت از بچه مسلمانها و نیروهای مومن، انقلابی و حزب اللهی بپردازند.

رهبر انقلاب خطاب به جوانان میهن نیز خاطرنشان کردند: «کشور»، و «امروز و فردا» مال شماست، و اگر با ایمان و خودباوری در میدانها حضور داشته باشید و حرکت کنید، امریکا و بزرگتر از امریکا هیچ غلطی نمی توانند بکنند.

 نظر دهید »

آیت‌الله بهجت به روایت سید حسن نصرالله

16 فروردین 1395 توسط فروتن

 

 «سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در گفت‌وگو با شبکه‌ی تلویزیونی المنار، آیت‌الله بهجت رحمةالله‌علیه را پدر معنوی حزب‌الله خواند و در مورد چگونگی آشنایی خود با ایشان اینچنین گفت: آشنایی من با ایشان به سال ۱۹۸۵میلادی برمی‌گردد که ما در قالب هیأت‌هایی به جمهوری اسلامی ایران سفر می‌کردیم و سن من در آن زمان حدود بیست‌وپنج سال بود. ما در آن زمان در دیدار با مقامات ایران، امور لبنان و منطقه به‌خصوص مسائل مقاومت را پیگیری می‌کردیم. وی همچنین در ادامه درباره‌ی ویژگی‌های شخصیتی، کرامات و خاطرات خود از ایشان سخن گفت. گزیده‌ای از این گفت‌وگو را ارائه می کنیم.

من در آن زمان که به‌همراه برخی از مسئولان و سران حزب‌الله به ایران سفر می‌کردم از آنها در سفر اول خواستم که به شهر مقدس قم مشرف شوم. اطلاعات ما در آن زمان از قم بسیار کم بود. آنها به من گفتند که اگر به قم مشرف شدید حتماً به دیدار آیت‌الله بهجت رحمةالله‌علیه هم بروید. اولین دیدار من با آیت‌الله بهجت رحمةالله‌علیه به‌همراه گروهی از سران حزب‌الله از جمله سید عباس موسوی رحمةالله‌علیه بود که من در آن زمان از همه کوچک‌تر بودم. در آن جلسه یکی از همراهان ما از آیت‌الله بهجت رحمةالله‌علیه دستورالعمل‌های اخلاقی خواست که ایشان در پاسخ فرمودند: به آنچه که می‌دانید عمل کنید. از گناه دوری کنید. در اول وقت نماز به‌جا بیاورید و ذکر صلوات را زیاد بر زبان بیاورید و بسیار استغفار کنید. ما در ابتدا به‌عنوان گروهی از مسئولان حزب‌الله لبنان که با اسرائیل می‌جنگند خدمت ایشان می‌رسیدیم و ما احساس کردیم که ایشان ما را به این دلیل که به این جنبش اسلامی و ایمانی و جهادی وابسته هستیم و به رهبری امام خمینی رحمةالله‌علیه نیز متعهد هستیم، پذیرفته‌اند.

* آیت‌الله بهجت رحمتةالله‌علیه پدر معنوی حزب‌الله بود
مسئولان اصلی حزب‌الله همگی خدمت ایشان می‌رسیدند و از ایشان راهنمایی می‌خواستند که ایشان نیز پاسخ می‌دادند. این امر برای ما پس از رحلت امام خمینی رحمةالله‌علیه از اهمیت بیشتری برخوردار بود. وقتی ما می‌دیدیم که رهبر و ولی امر ما آیت‌الله خامنه‌ای هر وقت به زیارت قم مشرف می‌شدند به‌شدت علاقه داشتند که به دیدار آیت‌الله بهجت رحمةالله‌علیه بروند و از ایشان راهنمایی بخواهند پس ما که سربازان این رهبر هستیم حسابمان روشن بود.

ما در دیدارهایمان با آیت‌الله بهجت رحمتةالله‌علیه گزارشی مختصر درباره‌ی اوضاع لبنان و وضعیت مردم مؤمن این کشور به ایشان می‌دادیم که ایشان به دقت به سخنان ما گوش می‌دادند و برخی راهنمایی‌هایی در این‌باره می‌کردند. ایشان بر رعایت ایمان، تقوا و داشتن اعتقادات محکم و عمل به آن تأکید می‌کردند که حزب‌الله اهتمام زیادی به آن داشت و دارد.

*پیش‌بینی آیت‌الله بهجت رحمتةالله‌علیه از پیروزی حزب‌الله
چند ماه قبل از شروع جنگ سی‌وسه روزه یکی از برادران طلبه‌ی لبنانی که در قم درس می‌خواند پیش من آمد و گفت: آیت‌الله بهجت رحمةالله‌علیه فرمودند که از حالا به بعد این دعا را همیشه بخوان که آن دعا این بود: «اللّهُمَّ اجعَلنِی فِی دِرعِکَ الحَصِینَةِ الَّتِی تَجعَلُ فِیهَا مَن ترِید». سه بار در صبح و سه بار در شب. من گفتم که آیا این کار علت خاصی دارد؟ گفت که من نمی‌دانم؛ فقط ایشان به من گفتند که این پیغام را به شما بدهم. من در آن زمان فکر کردم که شاید اتفاقی قرار است بیفتد و ذهنم درگیر موضوعات امنیتی مثل احتمال انفجار و یا ترور شد اما پس از چند ماه جنگ روی داد و اسرائیلی‌ها از روز اول به دنبال راهی می‌گشتند تا مکانی را که من در آن حضور دارم پیدا کنند و آنجا را بمباران کنند. پس از عملیات بمباران سنگینی که در آن جنگ رخ داد، براساس گفته‌ی خود اسرائیلی‌ها آنها فهمیده بودند که من در کدام ساختمان هستم و اقدام به بمباران سنگین آن مکان کرده بودند. پس از آن من فهمیدم که این دعا برای حفاظت در زمان جنگ بوده است، نه قبل از جنگ.

یکی از برادرانی که از قم آمده بود، در تماس با برادر دیگری، به من پیغام داد که آیت‌الله بهجت رحمةالله‌علیه به شما تأکید کرده‌اند که مطمئن باشید در این جنگ پیروز خواهید شد. این سخن در هفته‌ی اول جنگ و زمانی به گوش ما رسید که اصلاً افقی از پیروزی برای ما مشهود نبود. آیت‌الله‌ خامنه‌ای نیز در هفته‌ی اول جنگ با ارسال پیامی به من گفتند که این جنگ شبیه جنگ احزاب است و بدانید که شما براساس آیه‌ی قرآن در این جنگ پیروز شده و بلکه پس از جنگ به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل خواهید شد. من نیز از روی مزاح به یکی از مسئولین بلندپایه که این پیام را برای من آورده بود گفتم: همین که ما از این جنگ سالم بیرون بیاییم کافی است، قدرت منطقه شدن را نخواستیم.

* ماجرای استخاره آیت‌الله بهجت رحمةالله‌علیه برای سید حسن نصرالله


من خاطره‌ای از ایشان دارم که به استخاره برمی‌گردد. در سال ۱۹۸۹ میلادی یعنی پس از رحلت امام خمینی رحمةالله‌علیه و برگزیده شدن آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان رهبری امت اسلامی در آن زمان در تشیکلات حزب‌الله دبیرکل وجود نداشت. در آن زمان فقط یک شورای کوچکی بود که این شورا حتی رئیس هم نداشت. در آن زمان با توصیه‌‌ی آیت‌الله خامنه‌ای قرار شد تشکیلات حزب‌الله متحول و پیشرفته شود و یک دبیرکل برای خود انتخاب کند. کسی که مسئولیت‌ها را بپذیرد، برای مردم سخنرانی کند و با مسئولان دیگر دیدار کند. این برای ما امر تازه‌ای بود و اوضاع لبنان هم بسیار پیچیده بود و ما نیز دائما با جنگ ومسائلی از این قبیل مواجه بودیم و کارمان کاری فرهنگی نبود.

در آن زمان ما در تهران بودیم و من از همه کوچک‌تر بودم. یکی از برادران ما که فکر می‌کردیم این مسئولیت را بپذیرد و شخص معروفی هم بود گفت که بهتر است از سید حسن بخواهیم که این مسئولیت را بپذیرد. آنها نزد من آمدند و با اصرار از من خواستند که مسئولیت دبیرکلی حزب‌الله را بپذیرم که من در پاسخ گفتم از عهده‌ی این مسئولیت برنمی‌آیم چرا که من از همه‌ی شماها کوچک‌ترم و در میان شما بزرگ‌تر از من زیاد است و برخی از شماها استاد من هستید و من اصلاً خجالت می‌کشم که جلسه را مدیریت کنم. من نه از نظر شخصیتی و نه از نظر اخلاقی نمی‌توانم این مسئولیت را بپذیرم و از توانم خارج است. اما آنها به‌شدت اصرار می‌ورزیدند. من در پاسخ به آنها گفتم که باشد من ترسم از این است که این مسئولیت را بپذیرم و فردا شما من را تنها بگذارید و رهایم کنید. آنها در پاسخ گفتند که ما به تو قول می‌دهیم که به تو کمک می‌کنیم و با تو خواهیم بود.

تو فقط این مسئولیت را بپذیر اما با این احوال من قبول نکردم آنها هم گفتند که اصلاً امکان ندارد و باید این کار را قبول کنید. در نهایت آنها گفتند که ما استخاره می‌کنیم هر چه آمد قبول می‌کنیم. یکی از آنها گفت قرآن را بیاورید تا استخاره کنیم اما من گفتم که نه این کار حساسی است و من استخاره‌ی شما را قبول نمی‌کنم. گفتند باشد تو خودت استخاره کن باز هم نپذیرفتم و گفتم که من امشب یکی از دوستانم را به خدمت آیت‌الله بهجت رحمةالله‌علیه می‌فرستم و از ایشان استخاره می‌گیرم. طبیعتاً ایشان هیچ اطلاعی از بحث‌های ما نداشتند، شخصی هم که واسطه‌ی استخاره بود از جریان خبر نداشت. این دوست ما پس از گرفتن جواب استخاره قبل از طلوع خورشید با من تماس گرفت و گفت: آیت‌الله بهجت رحمةالله‌علیه سلام رساندند و گفتند که به فلانی بگویید: آنچه را که به شما پیشنهاد می‌کنند نپذیرید. برخی از کسانی که به شما وعده‌ می‌دهند که ما در کنار تو هستیم و به تو یاری می‌رسانیم به قول خود عمل نخواهند کرد. من فکر می‌کردم که جواب خاصی به من بدهند اما این جواب به‌گونه‌ای بود که گویا ایشان با ما در جلسه حضور داشتند. من هم نزد دوستان آمدم و با صراحت و بدون ترس و تعارف جواب استخاره را برای آنها خواندم و آنها بسیار تعجب کردند و با این استخاره بحث به پایان رسید و دیگر برای این کار سراغ من نیامدند. اوضاع و شرایطی که بعداً در لبنان و در حزب‌الله و علیه حزب‌الله به‌وجود آمد همه شاهدی بر نتیجه‌ی این استخاره بود. این استخاره صلاح دین و دنیا و آخرت من بود.»

 نظر دهید »

یادآوری پیام سال رهبری!

16 فروردین 1395 توسط فروتن

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
یا مقلّب القلوب و الأبصار. یا مدبّر اللّیل و النّهار. یا محوّل الحول و الأحوال. حوّل حالنا الی احسن الحال.

السّلام علی الصّدّیقة الطّاهرة، فاطمة المرضیّه، بنت رسول الله، صلّی الله علیه و آله. و السّلام علی ولیّ الله الأعظم، ارواحنا فداه و عجّل الله فرجه.

عید نوروز را به همه‌ی خانواده‌های ایرانی و افراد ایرانی در هر نقطه‌ی عالم تبریک عرض میکنم. عیدتان مبارک باشد هم‌میهنان عزیز. بخصوص به خانواده‌های عزیز شهیدان، به جانبازان عزیز، به خانواده‌های محترم آنها، و به همه‌ی ایثارگران تبریک عرض میکنم و یاد شهیدان بزرگوارمان و یاد امام عزیزمان را گرامی میدارم.

سالی که شروع شد -سال ۹۵- هم در آغاز و هم در پایان، متبرک به نام مبارک حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) است. هم اولِ این سال منطبق بر ولادت آن بزرگوار با ماه‌های قمری است، هم آخر این سال. بنابراین امیدواریم که ان‌شاءالله سال ۹۵ به برکت حضرت زهرا سال مبارکی باشد برای ملت ایران، و از معنویات آن بزرگوار و از راهنمائی‌های آن بزرگوار و از زندگی آن بزرگوار درس بگیریم و بهره‌مند شویم.

سالی که تمام شد -سال ۹۴- مثل همه‌ی سالهای دیگر، آمیزه‌ای از شیرینیها و تلخیها و فرازها و فرودها بود؛ طبیعت زندگی همین است؛ از تلخی حادثه‌ی منا تا شیرینی راهپیمائی ۲۲ بهمن و انتخابات هفتم اسفند؛ در تجربه‌ی برجام، از امیدهائی که برانگیخت، تا نگرانیهائی که در کنار آن هست؛ همه‌ی اینها جزو حوادث سال بود، و همه‌ی سالها همین جور است.

سالها و ایام عمر انسان، مشتمل بر فرصتهائی است و مشتمل بر تهدیدهائی است. هنر ما باید این باشد که از فرصتها استفاده کنیم و تهدیدها را هم تبدیل به فرصت کنیم. سال ۹۵ پیش روی ما است. در این سال هم مانند همیشه، فرصتها و تهدیدهائی وجود دارد. همه باید تلاش کنند تا بتوانیم از فرصتهای این سال به معنای حقیقی کلمه استفاده کنیم و کشور از اول تا آخرِ این سال تفاوتهای محسوسی پیدا کند.

امیدهائی وجود دارد برای سال ۹۵. انسان به مجموعه‌ی اوضاع که نگاه میکند، امیدهائی را مشاهده میکند. البته برای تحقق این امیدها باید تلاش کرد، باید کار شبانه‌روزی کرد و باید بی‌وقفه سعی و کوشش کرد. اصل قضیه این است که ملت ایران باید بتواند کاری بکند که خود را در مقابل تهدیدهای دشمنان و دشمنیهای آنها، از آسیب‌پذیری خارج کند. ما باید کاری کنیم که در مقابل تهدید دشمنان، آسیب‌پذیر نباشیم. آسیب‌پذیری را به صفر برسانیم.

به گمان من مسئله‌ی اقتصاد در اولویت اول است. یعنی وقتی انسان نگاه میکند، در میان مسائل اولویت‌دار، از همه فوری‌تر و نزدیکتر، مسئله‌ی اقتصاد است. اگر به توفیق الهی، هم ملت و هم دولت و مسئولان گوناگون، بتوانند در مسئله‌ی اقتصاد کارهای درست و بجا و متقن را انجام دهند، امید این هست که در مسائل دیگر، مثل مسائل اجتماعی، مثل آسیبهای اجتماعی، مثل مسائل اخلاقی، مثل مسائل فرهنگی هم تأثیرگذار باشند.

در مسئله‌ی اقتصاد، آن چیزی که مهم است و اصل است، مسئله‌ی تولید داخلی است؛ مسئله‌ی ایجاد اشتغال و رفع بیکاری است؛ مسئله‌ی تحرک و رونق اقتصادی و مقابله‌ی با رکود است؛ اینها مسائل مبتلابه مردم است؛ اینها چیزهائی است که مردم آنها را حس میکنند و مطالبه میکنند؛ و آمارها و اظهارات خود مسئولین هم نشان میدهد که این مطالبات مردم و این خواسته‌های مردم بجا و به‌مورد است.

اگر ما بخواهیم مشکل رکود را حل کنیم، مشکل تولید داخلی را حل کنیم، بخواهیم مسئله‌ی بیکاری را حل کنیم، بخواهیم گرانی را مهار کنیم، علاج همه‌ی اینها در مجموعه‌ی مقاومت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی گنجانده شده است. اقتصاد مقاومتی شامل همه‌ی اینها است. میشود با اقتصاد مقاومتی به جنگ بیکاری رفت؛ میشود به جنگ رکود رفت؛ میشود گرانی را مهار کرد؛ میشود در مقابل تهدیدهای دشمنان ایستادگی کرد؛ میشود فرصتهای بسیاری را برای کشور ایجاد کرد و از فرصتها استفاده کرد؛ شرطش این است که برای اقتصاد مقاومتی کار و تلاش انجام بگیرد.

گزارشی که برادران ما در دولت به من دادند، نشان میدهد که کارهای وسیعی کرده‌اند؛ منتها این کارها کارهای مقدماتی است؛ کارهائی است در زمینه‌ی بخشنامه‌ها و دستورها به دستگاههای مختلف؛ اینها کارهای مقدماتی است؛ اما آنچه که لازم است ادامه پیدا کند، عبارت است از اقدام کردن و عمل کردن و روی زمین، محصول کار را به مردم نشان دادن؛ این آن چیزی است که وظیفه‌ی ما است؛ که من ان‌شاءالله در سخنرانی شرحش را به آحاد ملت عزیزمان عرض خواهم کرد.

بنابراین آنچه که من به عنوان شعارِ امسال انتخاب میکنم، عبارت است از «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل». این، راه و جاده‌ی مستقیم و روشنی است به سمت آن چیزی که به آن احتیاج داریم. البته توقع نداریم که این اقدام و عمل، در ظرف یک‌ سال همه‌ی مشکلات را حل کند؛ اما مطمئنیم که اگر چنانچه اقدام و عمل به صورت برنامه‌ریزی شده و درست انجام بگیرد، ما در پایان این سال آثار و نشانه‌های آن را مشاهده خواهیم کرد. از همه‌ی کسانی که در این راه تلاش کردند و تلاش میکنند، تشکر میکنم.

 نظر دهید »

مژده

26 اسفند 1394 توسط فروتن

رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید / وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید
مکن زغصه شکایت که در طریق طلب / به راحتی نرسید آنکه زحمتی نکشید
ز روی ساقی مهوش گلی بچین امروز / که گرد عارض بستان بنفشه دمید
بهار می گذرد دادگسترا دریاب / که رفت موسم حافظ هنوز می نچشید

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • ...
  • 4
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 141
آیه قرآن
">

پنل اس ام اس
پنل اس ام اس رایگان
نجوم | آپلود
کبوتران زمینی | گالری عکس
بازی آنلاین | قیمت طلا
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس