• تماس  

فلسفه و حكمت روزه

10 مرداد 1390 توسط فروتن

روزه از نظر بهداشت جسم و سلامت‏بدن و ابعاد ديگر داراى فوايد فراوانى است، روزه در سلامت معده و پاكسازى آن از انواع غذاها كه موجب انواع بيمارى‏هاست اثرات فوق العاده‏اى دارد.

مركز بيماريها معده است
پيامبر خدا فرمود: «المعدة بيت كل داء، و الحمئة راس كل دواء» )

معده مركز و خانه هر دردى است، و پرهيز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زياد خورى) اساس و راس هرداروى شفابخش است.

پيامبر(ص) سه باب از علوم بروى ما گشود
پيامبر عظيم الشان اسلام در يك بيانيه كوتاه، اثرات و فوائد سه چيز را به اين شرح بيان مى‏فرمايد: «اغزوا تغنموا، و صوموا تصحوا، و سافروا تستغنوا» اول، جنگ و جهاد كنيد تا مستغنى شويد، كه غنائم جنگى باعث استغنا مى‏باشد، دوم، روزه بگيريد تا صحت و سلامتى خويش را تضمين كنيد، سوم، سفر كنيد تا مالدار شويد، زيرا مسافرت و حمل كالاى تجارتى از شهرى به شهر ديگر يا از كشورى به كشور ديگر باعث رفع نيازمندى‏هاى جامعه و عمران كشورها مى‏گردد، در اين سه جمله پيامبر(صلى الله عليه و آله) سه باب از درهاى علم: جهاد (كه خود باعث تمكن و امكانات مالى مى‏شود)، بهداشت جسم و اقتصاد جامعه را بر روى ما مى‏گشايد.

امام على(ع) در فلسفه روزه چه مى‏فرمايد؟

ما اگر پوياى فلسفه روزه و حكمت تشريع آن باشيم و از خواص و فوائد آن بخواهيم اطلاعات بيشترى پيدا كنيم و به اشكال تراشيهاى منتقدين پاسخ اقناع كننده بدهيم به سخنان حكيمانه و درربار حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در نهج البلاغه گوش فرا مى‏دهيم در قسمتى از اين خطبه امام مى‏فرمايد: «و مجاهدة الصيام فى الايام المفروضات، تسكينا لاطرافهم، و تخشيعا لابصارهم، و تذليلا لنفوسهم و تخفيضا لقلوبهم، و اذهابا للخيلاء عنهم لما فى ذلك من تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق كرائم الجوارح بالارض تصاغرا و لحقوق البطون بالمتون من الصيام تذللا» اميرمؤمنان عليه السلام به دنباله مطالب ارزشمندى مى‏فرمايد: از خدا بترسيد و از كيفر تباهكارى در دنيا، و از زيان ستمگرى در آخرت … و خداوند بندگان مؤمنش را حفظ مى‏فرمايد، به وسيله نمازها و زكاتها، ( و سپس فوائد و پاره‏اى از علل و فلسفه روزه را بيان مى‏فرمايد) و كوشش در گرفتن روزه در روزهاى واجب، براى آرام ماندن دست و پا و اندام و ديگر ايشان (از معصيت و نافرمانى) و چشم به زير انداختنشان و فروتنى جانهاشان، و زبونى دلهاشان، و بيرون كردن كبر و خودپسندى از آنان، چون در نماز است ماليدن رخسارهاى نيكو براى فروتنى، و (هنگام سجده نمودن) چسبانيدن اعضاء شريفه (هفت موضع) را به زمين براى اظهار كوچكى و «ذلت‏به پيشگاه با عظمتش‏» و در روزه رسيدن شكمها به پشتها براى خضوع و ناچيز دانستن خويش كه روزه و نماز و زكات فلسفه‏اش سازندگى و تزكيه، و تذلل و تقلل به پيشگاه حضرت حق است، و از چيزهائى است كه مى‏تواند آدمى را از چنگ شيطان نجات بخشد، و از انواع بيماريهاى ظاهرى و باطنى برهاند، و مخصوصا درس مقاومت و مبارزه را عملا ياد آدمى دهد، مخصوصا روزه است كه از امتيازات بخصوص برخوردار است، كه پاداش آن فقط به خداوند بزرگ برگزار شده است. كه اميرالمؤمنين(عليه السلام) درجائى ديگر مى‏فرمايد:«و الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق‏»

 1 نظر

جواني؛ بهار بي‌تكرار

22 تیر 1390 توسط فروتن

ایام جوانی دوران درخشندگی وفروغ زندگی است؛ دوران سروروشادمانی است؛ دوران قوّت و قدرت است؛دوران نشاط و امید است؛ دوران كاروكوشش و شوروهیجان است. یكی از بزرگ ترین سرمایه های هر جامعه نیروی انسانی آن است 
ومهم ترین بخش نیروی انسانی، نسل جوان آن است كه با قدرت ونیروی جوانی خود فرازهای سخت را بپیماید و بر مشكلات فایق آید.جوانی مرحله ی توانایی و نیرومندی ایام زندگی است كه از دو طرف به ضعف و ناتوانی پیچیده شده است.
به عبارتي جوانی بهارعمرآدمی است ودوره جوانی رسیدن به مرتفع ترین منازل زندگی است وآنچه مسلم است دوران جوانی دوران اضطراب ها،تزلزل ها و احساسات تند است دوران پرفراز و نشیبِ شادی ها و غم ها، سختی ها وآسانی‌ها، و پیروزی ها وشکست هاست،دوران کنجکاوی ها و یافتن پاسخ چراها،دوران استقلال طلبی ودرعین حال شکوفایی است.دورانی که هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفی.
بايد گفت دربين مراحل مختلف زندگي، جواني بهترين دوران براي خودسازي و تثبيت کرامت هاي انساني و اخلاق نيکو است. چون: اولاً در اين دوران زمينه مساعدي براي شکوفايي استعدادها در انسان وجود دارد، ثانياً هنوز شخصيت دروني ا نسان شکل ثابت و سخت به خود نگرفته است و امکان بهسازي آن به راحتي ميسر است، ثالثاً جواني،دوران اميد به آينده و نشاط زندگي مي باشد، لذا هرشخصي درجواني،اراده و همت قوي براي رسيدن به هدف هاي متعالي دارد.
دوران جواني،‌ بهترين و با نشاط ترين دوره زندگي است.فرصت جواني ،‌استثنايي و زمينه اي مناسب براي برداشتن گامهاي بلند است.اهميت دوره جواني وجايگاه ويژه جوانان، ضرورت آشنايي والدين ومربيان را با ويژگيهاي اين دوران دوچندان مي کند. دوران نوجواني با زمان بلوغ همراه است.دراين دوران، نوعي بي ثباتي عاطفي، رواني وفکري برنوجوانان حاکم مي شود.آنها در پي کسب هويت خويش و به دنبال اثبات شخصيت خود هستند. اگردوران نوجواني به خوبي طي شود،دوران جواني ازوضعيت مطلوب تري برخوردارخواهد بود.

دو مشکل ا‌سا‌سی دردوران جوا‌نی
دوویژگی مهمی که درجوانی از رنگ و نمای خاصی برخورداراست ودرواقع هردوازدوره نوجوانی شکل گرفته و بتدریج متکامل‌تر شده‌اند،تمایلات عاطفی واستقلال طلبی است. تمایلات عاطفی، جوان را به انتخاب کانونی که نیازهای اورا ارضا می‌سازد، می‌کشاند وتمایلات استقلال طلبانه به اتخاذ راهبردهایی برای کسب استقلال مالی ، فکری .
تلاش ویژه جوان برای کسب استقلال مالی بسیار بارزو روشن است واو را وادار به انجام چالشهایی می‌کندتا درراستای انگیزه‌ها و اهداف خود به دنبال یک منبع درآمد باشد. بخشی از مشکلات مربوط به شغل به انتخابهای جوان برمی‌گردد وبخش مهم دیگری ازآن به شرائط وموقعیتهای اجتماعی. اما درهرحال بالا بردن شناختهای فرد و قدرت تصمیم گیری وتوان او برای استفاده ازشرائط و فرصتها و خویشتن شناسی وکشف استعدادها نقش مهمی درموفقیت او برای غلبه برموانع موجود بازی می‌کند. همین خصوصیات درانتخاب او برای ازدواج و فراهم آوردن شرائط مناسب نیز ازاهمیت خاصی برخوردار است.
از طرفي ديگر هویت ودست یابی به تعریفی منسجم ازخود، مهم ترین جنبه ‌ رشد روانی- اجتماعی دردوره ‌ جوانی است. هویت جوانان با رشد فکر و احساس تنها درباره‌ خود همراه است وتمایل قوی نوجوانان وجوانان برای ساختن هویتی مستقل به جنبه های بسیاردیگری از رشد آنان گسترش می یابد.
دست یابی به هویت از دیدگاه مارسیا،پژوهشگرعموما پس ازیک دوره ‌ تعلیق هویت و پس از ارزش یابی دقیق به روش های مختلف و با حل مسایل و درگیری های انتخاب ارزش ها و باورها و راه و رسم زندگی، برای نوجوانان و جوانان حاصل می شود. در این حالت است که پذیرش خود و تعریف مشخص و قطعی از ویژگی ها و خواسته های خویش میسر می گردد و دریافت فرد از هدف های زندگیش حالت واقع بینانه می گیرد.چگونگی رشد هویت متاثرازعوامل گوناگون است دراین جا به عوامل متعددی می توان اشاره کرد، عامل شخصیت، عامل خانواده، عامل مدرسه و جامعه ی کوچک و عوامل مربوط به جامعه ی بزرگ. وضعیت هویت با ویژگی های شخصیت ارتباط دارد. این ویژگی ها هم علت و هم معلول رشد هویت به حساب می آیند. از میان این ویژگی ها برخی به خصوص انعطاف پذیری و بازبودن ذهن فرد در برخورد با ارزش ها و باورها حائز اهمیت است.
والبته وضعیت جامعه ی بزرگ وزمینه های فرهنگی وتاریخی دوره ای که نوجوانان و جوانان با آن سروکاردارند نیزبرچگونگی رشد هویت شان تاثیر قطعی می گذارد. درحالی که ارزش های مذهبی و سیاسی تاثیر بیش تری بر چگونگی شکل گیری هویت اکثرنوجوانان و جوانان ما دارد در کشورهای پیشرفته ی صنعتی ترجیح های شغلی وایفای نقش جنسی است که برهویت اغلب نوجوانان وجوانان بیش ترین تاثیررا می گذارد.بنابراين دردوران جواني،کسب هويت ازطريق شناخت خود امکان پذير مي شود.اما اگرنوجوان ويا جواني درشکل دادن به هويت فردي خود ‌دچار مشکل شود ، با بحران هويت و يا سرگرداني روبرو خواهد شد .

 نظر دهید »

میلاد حضرت علی اکبر

21 تیر 1390 توسط فروتن

حضرت علي اکبر(ع) فرزند بزرگ امام حسين (ع) در مدينه متولد شد. مادر بزرگوار ايشان ليلا دختر ابى مره مي باشد. وي زمانى چند در خانه امام حسين عليه السلام به سر برد و روزگارى در زير سايه حسين (ع) بزیست. ليلا براى امام حسين (ع) پسرى آورد، رشيد، دلير، زيبا، شبيه ترين كس به رسول خدا صلى الله عليه و آله رويش روى رسول ، خويش خوي رسول ، گفت و گويش گفت و گوى رسول خدا صلى الله عليه و آله؛ هر كسى كه آرزوى ديدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر ليلا مى نگريست تا آنجا که پدر بزرگوارش مي فرمايد �هرگاه مشتاق ديدار پيامبر مى شديم به چهره او مى نگريستيم�؛ به همين جهت روز عاشورا وقتى اذن ميدان طلبيد و عازم جبهه پيكار شد،امام حسين(ع) چهره به آسمان گرفت و گفت:�اللهم اشهد على هؤلاء القوم فقد برز اليهم غلام اشبه الناس برسولك محمد خلقا و خلقا و منطقا و كنا اذا اشتقنا الى رؤية نبيك نظرنا اليه…�

حضرت علي اکبر در كربلا حدود 25 سال داشت.برخي راويان سن ايشان را 18 سال و 20 سال هم گفته اند. او اولين شهيد عاشورا از بنى هاشم بود. شجاعت و دلاورى حضرت على اكبر (ع) و رزم آورى و بصيرت دينى و سياسى او، در سفر كربلا بويژه در روز عاشورا تجلى كرد. سخنان و فداكاريهايش دليل آن است. وقتى امام حسين (ع) از منزلگاه �قصر بنى مقاتل� گذشت، روى اسب چشمان او را خوابى ربود و پس از بيدارى�انا لله و انا اليه راجعون� گفت و سه بار اين جمله و حمد الهى را تكرار كرد. حضرت على اكبر (ع) وقتى سبب اين حمد و استرجاع را پرسيد، حضرت فرمود: در خواب ديدم سوارى مى‏گويد اين كاروان به سوى مرگ مى‏رود. پرسيد:مگر ما بر حق نيستيم؟ فرمود:چرا. پس گفت:�فاننا اذن لا نبالى ان نموت محقين�پس باكى از مرگ در راه حق نداريم

روز عاشورا نيز پس از شهادت ياران امام، اولين كسى كه اجازه ميدان طلبيد تا جان را فداى دين كند او بود. اگر چه به ميدان رفتن او بر اهل بيت و بر امام بسيار سخت بود، ولى از ايثار و روحيه جانبازى او جز اين انتظار نبود. وقتى به ميدان مى‏رفت،امام حسين(ع) در سخنانى سوزناك به آستان الهى، آن قوم ناجوانمرد را كه دعوت كردند ولى تيغ به رويشان كشيدند، نفرين كرد. على اكبر چندين بار به ميدان رفت و رزمهاى شجاعانه‏اى با انبوه سپاه دشمن نمود
پيكار سخت، او را تشنه‏ تر ساخت؛ به خيمه آمد. بى آنكه آبى بتواند بنوشد، با همان تشنگى و جراحت دوباره به ميدان رفت و جنگيد تا به شهادت رسيد. قاتل او مرة بن منقذ عبدى بود.پيكر حضرت على اكبر (ع) با شمشيرهاى دشمن قطعه قطعه شد.وقتى امام بر بالين او رسيد كه جان باخته بود. امام حسين (ع) صورت بر چهره خونين حضرت على اكبر (ع) نهاد و دشمن را باز هم نفرين كرد

 1 نظر
آیه قرآن
">

پنل اس ام اس
پنل اس ام اس رایگان
نجوم | آپلود
کبوتران زمینی | گالری عکس
بازی آنلاین | قیمت طلا
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس