جواني؛ بهار بيتكرار
ایام جوانی دوران درخشندگی وفروغ زندگی است؛ دوران سروروشادمانی است؛ دوران قوّت و قدرت است؛دوران نشاط و امید است؛ دوران كاروكوشش و شوروهیجان است. یكی از بزرگ ترین سرمایه های هر جامعه نیروی انسانی آن است
ومهم ترین بخش نیروی انسانی، نسل جوان آن است كه با قدرت ونیروی جوانی خود فرازهای سخت را بپیماید و بر مشكلات فایق آید.جوانی مرحله ی توانایی و نیرومندی ایام زندگی است كه از دو طرف به ضعف و ناتوانی پیچیده شده است.
به عبارتي جوانی بهارعمرآدمی است ودوره جوانی رسیدن به مرتفع ترین منازل زندگی است وآنچه مسلم است دوران جوانی دوران اضطراب ها،تزلزل ها و احساسات تند است دوران پرفراز و نشیبِ شادی ها و غم ها، سختی ها وآسانیها، و پیروزی ها وشکست هاست،دوران کنجکاوی ها و یافتن پاسخ چراها،دوران استقلال طلبی ودرعین حال شکوفایی است.دورانی که هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفی.
بايد گفت دربين مراحل مختلف زندگي، جواني بهترين دوران براي خودسازي و تثبيت کرامت هاي انساني و اخلاق نيکو است. چون: اولاً در اين دوران زمينه مساعدي براي شکوفايي استعدادها در انسان وجود دارد، ثانياً هنوز شخصيت دروني ا نسان شکل ثابت و سخت به خود نگرفته است و امکان بهسازي آن به راحتي ميسر است، ثالثاً جواني،دوران اميد به آينده و نشاط زندگي مي باشد، لذا هرشخصي درجواني،اراده و همت قوي براي رسيدن به هدف هاي متعالي دارد.
دوران جواني، بهترين و با نشاط ترين دوره زندگي است.فرصت جواني ،استثنايي و زمينه اي مناسب براي برداشتن گامهاي بلند است.اهميت دوره جواني وجايگاه ويژه جوانان، ضرورت آشنايي والدين ومربيان را با ويژگيهاي اين دوران دوچندان مي کند. دوران نوجواني با زمان بلوغ همراه است.دراين دوران، نوعي بي ثباتي عاطفي، رواني وفکري برنوجوانان حاکم مي شود.آنها در پي کسب هويت خويش و به دنبال اثبات شخصيت خود هستند. اگردوران نوجواني به خوبي طي شود،دوران جواني ازوضعيت مطلوب تري برخوردارخواهد بود.
دو مشکل اساسی دردوران جوانی
دوویژگی مهمی که درجوانی از رنگ و نمای خاصی برخورداراست ودرواقع هردوازدوره نوجوانی شکل گرفته و بتدریج متکاملتر شدهاند،تمایلات عاطفی واستقلال طلبی است. تمایلات عاطفی، جوان را به انتخاب کانونی که نیازهای اورا ارضا میسازد، میکشاند وتمایلات استقلال طلبانه به اتخاذ راهبردهایی برای کسب استقلال مالی ، فکری .
تلاش ویژه جوان برای کسب استقلال مالی بسیار بارزو روشن است واو را وادار به انجام چالشهایی میکندتا درراستای انگیزهها و اهداف خود به دنبال یک منبع درآمد باشد. بخشی از مشکلات مربوط به شغل به انتخابهای جوان برمیگردد وبخش مهم دیگری ازآن به شرائط وموقعیتهای اجتماعی. اما درهرحال بالا بردن شناختهای فرد و قدرت تصمیم گیری وتوان او برای استفاده ازشرائط و فرصتها و خویشتن شناسی وکشف استعدادها نقش مهمی درموفقیت او برای غلبه برموانع موجود بازی میکند. همین خصوصیات درانتخاب او برای ازدواج و فراهم آوردن شرائط مناسب نیز ازاهمیت خاصی برخوردار است.
از طرفي ديگر هویت ودست یابی به تعریفی منسجم ازخود، مهم ترین جنبه رشد روانی- اجتماعی دردوره جوانی است. هویت جوانان با رشد فکر و احساس تنها درباره خود همراه است وتمایل قوی نوجوانان وجوانان برای ساختن هویتی مستقل به جنبه های بسیاردیگری از رشد آنان گسترش می یابد.
دست یابی به هویت از دیدگاه مارسیا،پژوهشگرعموما پس ازیک دوره تعلیق هویت و پس از ارزش یابی دقیق به روش های مختلف و با حل مسایل و درگیری های انتخاب ارزش ها و باورها و راه و رسم زندگی، برای نوجوانان و جوانان حاصل می شود. در این حالت است که پذیرش خود و تعریف مشخص و قطعی از ویژگی ها و خواسته های خویش میسر می گردد و دریافت فرد از هدف های زندگیش حالت واقع بینانه می گیرد.چگونگی رشد هویت متاثرازعوامل گوناگون است دراین جا به عوامل متعددی می توان اشاره کرد، عامل شخصیت، عامل خانواده، عامل مدرسه و جامعه ی کوچک و عوامل مربوط به جامعه ی بزرگ. وضعیت هویت با ویژگی های شخصیت ارتباط دارد. این ویژگی ها هم علت و هم معلول رشد هویت به حساب می آیند. از میان این ویژگی ها برخی به خصوص انعطاف پذیری و بازبودن ذهن فرد در برخورد با ارزش ها و باورها حائز اهمیت است.
والبته وضعیت جامعه ی بزرگ وزمینه های فرهنگی وتاریخی دوره ای که نوجوانان و جوانان با آن سروکاردارند نیزبرچگونگی رشد هویت شان تاثیر قطعی می گذارد. درحالی که ارزش های مذهبی و سیاسی تاثیر بیش تری بر چگونگی شکل گیری هویت اکثرنوجوانان و جوانان ما دارد در کشورهای پیشرفته ی صنعتی ترجیح های شغلی وایفای نقش جنسی است که برهویت اغلب نوجوانان وجوانان بیش ترین تاثیررا می گذارد.بنابراين دردوران جواني،کسب هويت ازطريق شناخت خود امکان پذير مي شود.اما اگرنوجوان ويا جواني درشکل دادن به هويت فردي خود دچار مشکل شود ، با بحران هويت و يا سرگرداني روبرو خواهد شد .