• تماس  

تربيت الهي

تربيت الهي ،  تربيت همه جا نبه است ، مقا يسه تربيت الهي با روش هاي تربيتي عا دي چند حقيقت را آشكا ر مي سا زد، اول اين كه تربيت هاي معمولي فا قد جا معيت لازم اند. به سخن ديگر تربيت عا دي يا نظام هاي  تربيتي غير الهي غا لبا يك يا چند بعد از شخصيت انسان را در نظر مي گيرند، در صورتي كه در تربيت الهي تما م جنبه هاي شخصيت  آدمي مورد توجه است . ثا نيا تربيت الهي با طبيعت آدمي و نيا زهاي او ، و رشد و تكا مل او سا زگا ر است . تربيت الهي هم بعد اجتماعي حيا ت  انسا ني را در نظر مي گيرد و هم جنبه فردي در تربيت الهي هم ، شخصيت را مورد توجه قرار مي دهد، بُِعد  ما دي در حد ضرورت و نيا ز مورد توجه است و هم مسائل معنوي بر تما م شئون حيا ت انسا ن پرتو مي افكند. تعا ليم الهي هم نيا زهاي معنوي انسا ن  را تأ مين مي كند و هم به نيا زهاي اجتماعي و عقلاني  انسا ن توجه دارد هم احساسا ت و عواطف را تحريك مي كند و هم ميل به كنجكا وي و حقيقت جويي انسا ن را ارضا مي كند. نظا م هاي تربيتي عا دي ، هر چند از هدف هاي گسترده حما يت كنند، براي كما ل و ترقي انسا ن محدوديتي به وجود مي آورند ، اما تربيت الهي راه را براي رشد و تكا مل دائمي و نا محدود انسا ن هموار مي سا زد و از اين جهت انساني را ، كه فطرتا كما ل جو و ترقي طلب است راضي ميكند.

روز امور و تربيت و تربيت اسلامي گرامي با د.

هنگام تولد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چه معجزاتی رخ داد؟

02 دی 1394 توسط فروتن

هفدهم ربیع الاول سالروز ولادت یگانه آفتاب بشریت حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) است.ولادت آن حضرت همراه با معجزات و اتّفاقاتي است که نشان از رخ دادی بزرگ دارد.

پيامبر اکرم حضرت محمّد( صلي الله عليه و آله) در هفدهم ربيع الاول و در سالي که اصحاب فيل براي خراب کردن کعبه معظّمه وارد مکّه شدند به دنيا آمد.

از حضرت صادق ( عليه السلام ) روايت شده است که ابليس به هفت آسمان مي‌رفت و خبرهاي سماويّه را مي‌شنيد، وقتي که حضرت عيسي ( عليه السلام ) متولّد شد او را از سه آسمان منع کردند و چون پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله ) متولّد شد او را از همة آسمانها منع کردند و شياطين را با تيرهاي شهاب از درهاي آسمان راندند، پس قريش گفتند: حتماً وقت تمام شدن دنيا و آمدن قيامت است که اهل کتاب (يهود و نصاري) ذکر مي‌کردند و ما شنيديم، عمرو بن اميه که داناترين اهل جاهليّت بود گفت: نگاه کنيد به ستاره‌هاي معروف که مردم با آنها زمانهاي زمستان و تابستان را مي‌شناسند اگر يکي از آنها بيفتد، بدانيد وقت آن است که همة خلايق هلاک شوند و اگر آنها به حال خود و ستاره‌هاي ديگر ظاهر شوند پس امر غريبي اتّفاق خواهد افتاد.

وقتي رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) متولّد شد، ديوها رانده شدند و مردم را زمين لرزه اي فرا گرفت که به همه جاي دنيا رسيد تا آنجا که کليسا ها ويران گشت و چيزي که جز خدا پرستش مي‌شد از جاي خود کنده شد و ستارگاني هويدا گشت که پيش از آن ديده نمي‌شد و کاهنان يهود از آن در شگفت ماندند.

ايوان کسري بلرزيد و چهار کنگره آن افتاد و آتشکدة فارس که هزار سال خاموش نشده بود در آن شب خاموش شد و داناترين علماي مجوس در آن شب در خواب ديد که شتراني عربي اسباني سرکش را مي‌کشند و از دجله گذشتند و داخل بلاد ايشان شدند،و طاق کسري از ميانش شکست و دو حصّه شد و آب دجله شکافته شد و در قصر او جاري گرديد و نوري در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و در عالم منتشر گرديد و پرواز کرد تا به مشرق رسيد، هر بتي که در هر جاي عالم بود بر رو افتادند و درياچه ساوه که سالها آن را مي‌پرستيدند فرو رفت و خشک شد و وادي سماوه که سال ها بود کسي آب در آن نديده بود آب در آن جاري شد.

تخت هر پادشاهي در آن صبح سرنگون شده بود و جميع پادشاهان در آن روز لال بودند و سخن نمي‌توانستند بگويند و علم کاهنان ـ پيشگويان ـ برطرف شد و سحر ساحران باطل شد وهر کاهن و پيش گوئي که بود ميان او و همزادي که داشت و خبر ها را به او مي‌داد جدايي افتاد و قريش در ميان عرب بزرگ شدند و ايشان را آل الله گفتند، چونکه آنان در خانة خدا بودند.و آمنه مادر پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ گفت: که چون پسرم بر زمين رسيد دست ها را بر زمين گذاشت و سر به سوي آسمان بلند کرد و به اطراف نظر کرد پس از او نوري ساطع شد که همه چيز را روشن کرد و به سبب آن نور قصرهاي شام را ديدم و در ميان آن روشني صدايي شنيدم که قائلي ـ گوينده‌اي ـ مي‌گفت: زاييدي بهترين مردم را، پس نام او را محمّد بگذار.

از حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) روايت شده است؛ که چون آن حضرت متولّد شد بت ها که بر کعبه گذاشته بودند همه بر رو افتادند و چون شام شد اين ندا از آسمان رسيد که: جاءَ الحق و زهق الباطل إنَّ الباطل کان زهوقا؛حق آمد و باطل نابود شد همانا باطل نابود شدني است. و جميع دنيا در آن شب روشن شد و هر سنگ و کلوخي و درختي خنديد و آنچه در آسمانها و زمين ها بود تسبيح خدا گفتند و شيطان گريخت و مي‌گفت: بهترين امّتها و بهترين خلايق و گرامي ترين بندگان و بزرگ ترين عالميان محمّد( صلي الله عليه و آله ) است.

مرحوم طبرسي در کتاب احتجاج از امام موسي (عليه السلام ) روايت کرده است که چون پيامبر اکرم ( صلي الله عليه و آله) از مادر متولد شد، دست چپ را بر زمين گذاشت و دست راست را به سوي آسمان کرد و لبهاي خود را به توحيد به حرکت آورد و از دهان مبارکش نوري ساطع شد که اهل مکّه قصرهاي بصري و اطراف آن را که از شام است ديدند و قصرهاي سرخ يمن و نواحي آن را و قصرهاي سفيد اصطخر فارس و حوالي آن را ديدند و در شب ولادت آن حضرت دنيا روشن شد تا آن که جنّ و انس و شياطين ترسيدند و گفتند در زمين امر غريبي رُخ داده است.

ملائکه را ديدند که فرود مي‌آمدند و بالا مي‌رفتند و تسبيح و تقديس خدا مي‌کردند و ستاره ها به حرکت آمدند و در ميان هوا مي‌ريختند.و در آن وقت شيطان در ميان اولاد خود فرياد کرد تا همه نزد او جمع شدند و گفتند: چه چيز تو را آشفته ساخته است اي سيّد ما، گفت: واي بر شما از اول شب تا حال احوال آسمان و زمين را متغيّر مي‌يابم و بايد که حادثه عظيمي در زمين واقع شده باشد که تا عيسي به آسمان رفته است مثل آن واقع نشده است، پس برويد و جستجو کنيد که چه امر غريبي حادث شده است، پس متفرّق شدند و گرديدند و برگشتند و گفتند چيزي نيافتيم، ابليس بزرگ شيطانها گفت که دانستن اين، کار من است، پس جستجو کرد در تمام دنيا تا به حرم رسيد، ديد ملائکه اطراف حرم را فرو گرفته اند، چون خواست که داخل شود ملائکه بر او بانگ زدند و او برگشت؛ پس کوچک شد مانند گنجشکي و از جانب کوه حري داخل شد، جبرئيل گفت: برگرد اي ملعون، گفت: اي جبرئيل يک سوال از تو مي‌کنم، بگو امشب در زمين چه اتّفاقي افتاده است، جبرئيل گفت: محمّد ـ صلي الله عليه و آله ـ که بهترين پيغمبران است امشب متولّد شده است، پرسيد که آيا مرا در او بهره اي هست؟ گفت: نه، پرسيد آيا در امّت او بهره دارم؟ گفت: بلي، ابليس گفت: راضي شدم.

 نظر دهید »

قرآن چگونه از حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) یاد می کند؟

02 دی 1394 توسط فروتن

برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های آن حضرت که در قرآن کریم بیان شده به شرح ذیل است:
1- الگو بودن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)

الگو بودن آن حضرت برای تمام جهانیان، از ویژگی های پیامبر خاتم می باشد. امروزه اگر کسی بخواهد، الگو و سرمشقی برای تمام جهانیان معرفی کند که دیگران در رفتار و گفتار از او پیروی کنند، وجود ذی جود رسول خداست. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رسول‌الله أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» برای شما در رسول خدا، الگوی بسیار نیکویی است؛ (احزاب 21)

اگرچه در ادامه می‌فرماید: «لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ» اما می‌توان گفت: رسول اکرم با ویژگی‌ها و صفاتی که در اخلاق، رفتار و گفتار خود دارند برای تمام انسان‌ها به ‌ویژه مسلمانان‌ الگو هستند.

2- مهربانی و رأفت

دومین ویژگی قرآنی مسأله مهربانی و رئوف بودن ایشان است که خداوند حضرت را این‌گونه معرفی می‌کند «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ؛ »

قطعاً، براى شما پیامبرى از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید، به [هدایت‏] شما حریص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است. (توبه آیه 128)

رئوف و رحیم از ویژگی‌های پیامبر اکرم است؛ همان‌گونه که خداوند در قرآن کریم خود را رئوف و مهربان می نامد، پیامبر اکرم را نیز این‌گونه معرفی می‌کند.

وجود مقدس پیامبر و اخلاق و رفتار ایشان، مایۀ دفع ضرر و جذب منافع برای همه به ‌ویژه مسلمانان است.

اگر پیامبر اکرم دارای سجایای اخلاقی نبودند، نمی توانستند این وظیفه سنگین را به سرانجام برساند.

قرآن کریم درباره اخلاق نیک پیامبر اعظم می فرماید: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک‏».

پس به [برکتِ‏] رحمت الهى، با آنان نرم‌خو [و پُر مِهر] شدى و اگر تندخو و سخت‌دل بودى، قطعاً از پیرامون تو پراکنده مى‏شدند. (آل عمران 159)

خداوند متعال در آیه دیگر اشرف مخلوقات را رحمت برای جهانیان معرفی کرده و می‌فرماید: «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ» (انبیاء 107)

بنابراین پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، نه ‌تنها برای مسلمانان بلکه برای تمام جهانیان رحمت است.

در کتب اهل سنّت روایتی از أنس بن مالک نقل شده که می‌گوید: ده سال خدمتگذاری پیامبر را کردم، حضرت حتی یکبار به من اُف نگفتند؛ هر کاری را انجام دادم به من نمی‌ فرمود: چرا انجام دادی و کاری را که انجام نمی‌دادم مرتب به من نمی‌ فرمود: چرا انجام ندادی؛ حتی با بردگان خود نیز این ‌چنین رفتار می‌کردند و این مهربانی را در همه ‌جا و در همه حال برای خانواده و اطرافیان خود برای مسلمانان داشته که درس و الگویی برای همه می باشد.

3- تواضع و فروتنی

از دیگر ویژگی پیامبر عظیم الشأن اسلام صلّی الله علیه وآله وسلم، تواضع و فروتنی آن حضرت است که آیه «وَ إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظیم» (قلم4) به این خصیصه اشاره می کند.

قرآن کریم ایشان را دارای بزرگ‌ترین اخلاق می‌داند که یکی از ویژگی ‌های اخلاقی، همان فروتنی است.

حضرت با اینکه حاکم جامعه بودند و می‌توانستند مثل فرمانروایان و پادشاهان زندگی کنند اما با همان فروتنی و سادگی منش خود در قلب تمام انسان‌ها نفوذ کرد.

4- بخشش و بردباری

ویژگی دیگری که از آیات قرآن استفاده می‌شود بحث بخشش و بردباری پیامبر است؛ خداوند متعال به پیامبر دستور می‌دهد: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلینَ» ای پیامبر عفو را سرلوحه زندگی خود قرار ده، امر به ‌معروف کن و از انسان‌های جاهل اعراض کن. (آل عمران 199)

سه دستور در این آیه برای پیامبر اکرم وجود دارد، البته بسیاری از سفارش‌های خداوند در قرآن کریم به پیامبر اکرم از باب به در بگو تا دیوار بشنود، بوده و می‌خواهد دستوراتی را به امت بدهد ولی به این شکل مطرح می‌کند.

در این آیه شریفه خداوند به پیامبر دستور می‌دهد، نسبت به مردم عفو و بخشش و گذشت داشته باشد و در آیه دیگر می‌فرماید: «وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ» خوبی و بدی با هم یکسان نیستند ولی تو ای پیامبر اگر کسی به تو بدی کرد با آنچه نیکوتر هست آن بدی را دفع کن و کنار بگذار. (فصلت آیه 34)

5- عبادت پیامبر

عبادت از دیگر ویژگی های پیامبر می باشد که خداوند در قرآن کریم از آغاز رسالت به پیامبر دستوراتی داده که از جمله آن دستورات، شب زنده داری می باشد: «قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلیلاً» شب را برخیز هرچند که اندک باشد. (مزمل آیه 2)

بیداری در شب از ویژگی‌های لازم برای رسول خدا بوده است که در قالب قرائت قرآن و تهجد و شب‌زنده‌داری مطرح‌ شده است.

در آیه دیگر که حکم وجوب نماز شب برای پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم استفاده می شود، می‌ فرماید: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى‏ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» و پاسى از شب را زنده بدار تا براى تو [به‌منزله] نافله‏اى باشد، امید که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند. (اسراء آیه 79)

عده ای وجوب نماز شب برای پیامبر اکرم را از این آیه استفاده کرده‌اند؛ اگر برخیزی و نماز شب بخوانی، امید است که خداوند تو را به مقام شایسته‌ای برساند که منظور مقام شفاعت می باشد.

در روایات فراوان عبادات نیمه ‌شب پیامبر و سر گذاشتن بر خاک از ایشان نقل ‌شده است؛ عایشه نقل می‌کند: شبی پیامبر از بستر برخاست و به بیرون رفت؛ حسادت مرا تحریک کرد که ببینم پیامبر کجا می‌رود؛ به دنبال ایشان رفتم؛ پیامبر را دیدم که در تاریکی شب، سر به سجده گذاشته است. گفتم: یا رسول‌الله! آیا این‌گونه عبادت می‌کنی؟ درحالی‌که خداوند طبق آیات قرآن، گذشته و آینده تو را بخشیده است؟. پیامبر در جواب فرمودند: آیا من بنده شکرگذار خداوند نباشم. عایشه قانع شد

امام صادق علیه السلام می فرماید: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم با اینکه معصوم و مبرّای از گناه بودند، همیشه استغفار می‌کردند: «وَ کَانَ رسول‌الله صلی الله علیه وآله وسلم یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ فِی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعِینَ مَرَّةً مِنْ غَیْرِ ذَنْب» پیغمبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله بدون اینکه گناهى کرده باشد هر روزى هفتاد مرتبه استغفار می کرد.

(بحار، ج‏90، ص: 282)

در نماز شب هم مستحب است که انسان به پیروی از رسول خدا و دستوری که خداوند داده است هفتاد بار استغفار کند.

6- علاقه و دلسوزی نسبت به امت

نکته دیگری که از آیات استفاده می‌شود علاقه و دلسوزی پیامبر اکرم نسبت به امت است. پیامبر اکرم نسبت به امت بسیار دلسوز بودند، اگر شخصی ایمانش ضعیف بود حضرت خیلی علاقه داشتند که ایمان او قوی شود یا کافران به سمت دین بیایند. خداوند متعال می‌فرماید: «فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى‏ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفاً»

ای پیامبر! شاید جان خود را به دلیل اینکه کسانی به رسالت تو ایمان نیاورده‌اند، فدا کنی. (کهف آیه 6)

این مطلب نشان می‌دهد آن حضرت چه میزان به ایمان آوردن مردم علاقه داشتند.

خداوند متعال در آیه دیگری می‌فرماید: «وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُکَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لا تَکُ فی‏ ضَیْقٍ مِمَّا یَمْکُرُونَ» صبر کن و صبر تو فقط براى خدا و به توفیق خدا باشد! و به خاطر(کارهاى) آنها، اندوهگین و دلسرد مشو! و از توطئه‏هاى آنها، در تنگنا قرار مگیر. (نحل آیه 127)

آیه دیگر می‌فرماید: «فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ بِما یَصْنَعُونَ؛ » پس مبادا به سبب حسرت‌ها [ى گوناگون‏] بر آنان، جانت [از کف‏] برود؛ قطعاً خدا به آنچه مى‏کنند، داناست. (فاطر آیه 8)

این آیات نشان می‌دهد پیامبر اکرم چه قدر برای امت دلسوز بودند.

در روایات زیادی درباره شأن نزول «وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى‏؛ (ضحی آیه 5) آمده است؛ پیامبر در اواخر عمر شریفشان ناراحت بودند. خداوند فرمود: چه می‌خواهی؟. پیامبر عرض کرد: نگران امتم هستم. این آیه نازل شد؛ خداوند تو را به ‌زودی خشنود خواهی کرد که شفاعت کننده امت خودش هست.

7- صبر و بردباری

ویژگی دیگر رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم، صبر، بردباری و استقامتی است که از همان آغاز رسالت، خداوند بر دوش پیامبر گذاشت. آیه شریفه می‌فرماید «وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ» و به خاطر پروردگارت شکیبایى کن.

(مدثر آیه 7)

از همان آغاز رسالت این دستور نازل ‌شد که باید برای پروردگارت صبر کرده و استقامت به خرج دهی.

یا در جای دیگر می‌فرماید: «فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ» پس صبر کن آن گونه که پیامبران«اُولو العزم» صبر کردند. (احقاف آیه 35)

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، دائماً باید در حال استقامت باشد و هر سختی که می‌بیند آن را برای پیشبرد اسلام عزیز به جان بخرد و حضرت آن‌قدر در این راه خود را به‌ سختی انداخت که آیه شریفه خطاب به ایشان فرمود: «طه * ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏» طه * ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنى!

(طه آیه 2)

8- علم و آگاهی

ویژگی دیگر پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم، علمی است که خداوند به ایشان عطا فرموده است.

علم و آگاهی ایشان بالاترین آگاهی و دانشی بوده که میان انسان‌ها وجود داشته است.

خداوند می‌فرماید: «وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَ کانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظیماً»

و خداوند، کتاب و حکمت بر تو نازل کرد؛ و آنچه را نمى‏دانستى، به تو آموخت؛ و فضل خدا بر تو(همواره) بزرگ بوده است. (نساء 113)

علم الهی، علم لَدُنی خداوند می باشد که به پیامبر عطا شده است و رسول به وسیلۀ آن می‌تواند، اسرار هستی را به دست آورد.

خدای متعال می فرماید: «وَ ما یَعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» در حالى که تفسیر آن ها را جز خدا و راسخان در علم نمى‏دانند. (آل عمران؛ 7)

در روایتی نقل شده است: «ان رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله أفضل الراسخون فی العلم» (تفسیر نور الثقلین، ج‏1، ص: 316)

9-دفع عذاب از امت به برکت وجود پیامبر

از دیگر ویژگی‌های رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم این است که وجود حضرت، باعث مصونیت مردم از عذاب آسمانی الهی است.

خداوند در معرفی پیامبر می فرماید: «وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ» ولى(اى پیامبر!) تا تو در میان آنها هستى، خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد. (انفال آیه 33)

این امر نشان‌دهنده آن است که وجود پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم، موجب ایمنی امت از عذاب می باشد.

لذا در روایتی از پیامبر اکرم نقل‌ شده است: امت من مانند امت‌های گذشته مجازات و عذاب نخواهند شد که عذاب آسمانی مانند قوم لوط یا اقوام دیگر بر آن‌ها نازل شود.

10-شفاعت

از ویژگی‌های دیگر رسول خدا که در قرآن کریم به آن اشاره ‌شده شفاعت می باشد.

قرآن کریم می فرماید: «وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى‏ وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ»و آنها جز براى کسى که خدا راضى(به شفاعت براى او) است شفاعت نمى‏کنند؛ و از ترس او بیمناکند. (انبیاء 28)

11- کثرت اولاد

ویژگی دیگر حضرت کثرت اولاد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم از طریق حضرت زهرا سلام الله علیها می باشد. دشمنان اسلام، پیامبر را ابتر می خواندند، اما نزول سوره کوثر، خبر از یک معجزه بزرگ الهی داد که در آینده نسل پیامبر اکرم بسیار گسترش خواهد یافت.

فخر رازی از علمای اهل سنت می‌گوید: جهان و دنیا از اولاد حضرت رسول پُر شده است. کالباقر والصادق والکاظم و الرضا و امثال آن‌ها؛ اما کسانی که با این خاندان دشمنی کردند، لم یبق من بنی أمیه فی الدنیا احداً. هیچ کس از بنی أمیه در دنیا باقی نماند؛ این ویژگی بسیار بزرگی است که خداوند به برکت حضرت زهرا سلام الله علیها به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم عنایت فرمود.

 نظر دهید »

حکم مراسم لعن

02 دی 1394 توسط فروتن

 نظر دهید »

اشتراکات پیامبر(صلی الله علیه وآله) در نگاه شیعه و اهل سنت

02 دی 1394 توسط فروتن

پیامبر شیعه و اهل سنت از نظر شخص و مصداق، یکی است. یعنی هم شیعه و هم اهل سنت، حضرت محمد بن عبد الله بن عبد المطلب بن هاشم را پیامبر خود می دانند. وقتی از یک شیعه سۆال شود، پیامبر تو کیست؟ جواب می دهد: حضرت ابو القاسم محمد بن عبد الله (صلی الله علیه و آله) و اگر از یک سنی سۆال شود که پیامبر تو کیست؟ جواب خواهد داد:‌ حضرت ابو القاسم محمد بن عبد الله (صلی الله علیه وسلم). پس مصداق پیامبر در هردو فرقه اسلامی یکی است و همه مسلمانان به جز وهابیت، حضرت محمد بن عبد الله (صلی الله و علیه وآله) را پیامبر خدا می دانند که برای هدایت آخر الزمان مبعوث شده است.

وهابیت در ادعا حضرت محمد بن عبد الله (صلی الله و علیه وآله) را پیامبر می دانند، اما در عمل محمد بن عبد الوهاب را پیامبر خود می دانند و اگر سخن پیامبر با سخن محمد بن عبد الوهاب تعارض داشته باشد،‌ آنان سخن محمد بن عبد الوهاب را در عمل می پذیرند و سخن پیامبر(صلی الله و علیه وآله)‌ را یا رد می کنند و تکذیب یا توجیه و تأویل.

به جز مصداق، در صفات نیز پیامبر شیعه وسنی باهم اشتراکاتی دارند . این اشتراکات عبارتند از:‌

1. هردو فرقه، حضرت محمد بن عبد الله (صلی الله و علیه وآله) را فرستاده خداوند می دانند.

2. هردو فرقه، او را خاتم پیامبران می دانند و معتقدند پس از او پیامبری مبعوث نخواهد شد.

3. هردو فرقه، او را بشری می دانند که از جانب خداوند برای هدایت انسان ها انتخاب شده است.

4. هردو فرقه،‌ جبرائیل (علیه السلام) را فرشته وحی و واسطه ای بین او و خداوند می دانند.

5. هردو فرقه، معتقدند حضرت پیامبر، محمد بن عبد الله (صلی الله و علیه وآله) به معراج رفته است.

غیر از دریافت و ابلاغ پیام، اهل سنت قائل به عصمت پیامبر نیستد، بلکه آنها فقط اتفاق نظرشان در مورد دریافت و ابلاغ وحی است که عصمت را برای پیامبر لازم می دانند

6. هردو فرقه، معتقدند حضرت محمد بن عبد الله (صلی الله و علیه وآله) پیامبر خدا برای همه انسان ها است. یعنی او برای هدایت یک قوم خاص همچون عرب یا تنها مردم زمان خود مبعوث نشده است بلکه مبعوث شده تا همه انسان ها در زمان خود و بعد از خود را هدایت کند.

7. هردو فرقه، دین حضرت محمد بن عبد الله(صلی الله و علیه وآله) را “اسلام” می دانند. یعنی هردو معتقدند دینی که وی آورده ،‌ دین اسلام است.

8. هردو فرقه، کتاب آسمانی حضرت محمد بن عبد الله(صلی الله و علیه وآله) را ” قرآن ” می دانند. یعنی هردو فرقه عقیده دارند ” قرآن” کتابی است که خداوند به پیامبر(صلی الله و علیه وآله) نازل کرده است تا با آن بشریت را هدایت کند.

9. هردو فرقه عقیده دارند که حضرت محمد بن عبد الله اشرف انبیاء و رسولان است.

 نظر دهید »

کجا مثل او پیدا می شود؟

02 دی 1394 توسط فروتن

راستی خدیجه، سفیدبخت ترین عروس شهر، به کدام ضریح دخیل بسته بود؟ به کدام ریسمان چنگ زده بود که نصیبش، ارزش مندترین انسان عالم شد؟ آری خدیجه خوشبخت ترین زن عالم شد.

خدیجه، به خانه ای می آید که زینتی جز حضور همیشگی ملایک ندارد؛ خانه ای که جز صدای محمد، هیچ موسیقی دل نشینی را نمی شناسد، خانه ای که افق های روشن آسمان، چشم به آستان بی آلایش آن دوخته اند.

بزمی که حق آراسته الحق تماشایی بود
جبریل مامورست و فکر مجلس آرایی بود
میکائیل از عرش آمده گرم پذیرایی بود
چشم کواکب خیره گر از چرخ مینایی بود

دهم ربیع الاول سالروز ازدواج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
و حضرت خدیجه سلام الله علیها مبارک باد …

 نظر دهید »

یک کلام با مولا

30 آذر 1394 توسط فروتن

هر چند کمی فرج تمنا کردیم

آقا ز سر خویش تو را وا کردیم

شرمنده ولی خلاصه تر می گوییم

با واژه انتظار بد تا کردیم .

 نظر دهید »

برگزاری جلسه اخلاق با حضور سر کار خانم موسوی ( استاد اخلاق) در جمع اساتید و مبلغات حوزه علمیه فاطمیه درچه .

30 آذر 1394 توسط فروتن

 جلسه اخلاق با حضور سر کار خانم موسوی ( استاد اخلاق) در جمع اساتید و مبلغات حوزه علمیه فاطمیه درچه ، تاریخ 94/9/24 برگزار شد.

خانم موسوی (استاد اخلاق ) با استناد به حدیث نبوی « ِانی بُعثت لاتمم مکارم الاخلاق » اذعان داشتند : بعثت یک امر مهمی است که درزندگی پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله ) اتفاق افتاد و اثر آن تا زمان های طولانی ادامه دارد، در حقیقت بعثت ، یک رویداد مهم و تاریخی در زندگی انبیاء است که رخداد و ادیان گذشته تحت دین خاتم (صلی الله علیه و اله) می باشند و می توان گفت: بعت نبوی ، حاکم بر همه بعثت ها می باشد.

موسوی در ادامه گفت: نکته قابل تأمل اینکه، مکارم اخلاق با شعار توحید توأم می باشد و در واقع همه مشکلات ما ، به خاطر عدم توحید می باشد و تا زمانی که در دامن توحید قرار نگیریم به مکارم اخلاق واقعی نمی رسیم ، چرا که خاصیت توحید آن است که ما را از آلودگی ها پاک می کند.

خانم موسوی تاکید داشتند: اساتید و مبلغات به عنوان الگو برای همه خصوصا طلاب ، باید بدانند از آنجا که به عنوان مراکز و مصادر اخلاقی مطرح می شوند ، در درجه اول باید مدارج توحیدی را در وجود خود بالا ببرند چرا که این امر باعث نورانیت در مکارم اخلاق می شود ، در واقع فقدان توحید با فقر اخلاق توام است.زیرا که توحید ، شراب طهور و آب مطلق است و باعث می شود از هرچه آلودگی در ماسوای الهی است ، ما را پاک کند. واز آنجا که در منبع و مصادر وحی ، همه چیز در گرو توحید است ، باعث می شود که علاوه بر نورانیت در مکارم اخلاق ، شخص، موحد به معنای واقعی شود و گرد گناه  نگردد و این ، همان هدف از آفرینش می باشد ، چرا که روح توحید در جان همه موجودات و انسانها و در واقع در همه عالم پراکنده است.

 نظر دهید »

دغدغه اهل علم درامر پژوهش.

24 آذر 1394 توسط فروتن


در دنیای امروز، دانایی یکی از محور‌ها و شاخص‌های اصلی پیشرفت و تعالی هر جامعه به شمار می‌رود. سنجش سطح دانایی به میزان تولید و مصرف اطلاعات و گسترش دانایی به دسترسی سریع و آسان به منابع علمی موثق وابسته است. دانسته‌های ما یا با مطالعه منابع اطلاعاتی موجود و یا بنا به پژوهش‌هایی که خود انجام می‌دهیم، به دست می‌آید.لذا پژوهش فعالیتی منسجم برای رسیدن به ‌شناختی روشن‌تر از مفاهیم پیرامون ماست. در مجموع پژوهش راهی برای گسترش مرزهای دانش و گشودن افق‌های تازه برای آیندگان است. چرا که پژوهشگر با استفاده از ابزارهای گوناگون به مشاهده دقیق‌تر و عمیق‌تر پدیده‌های پیرامون خود می‌پردازد؛ و با نگاهی نقادانه و موشکافانه به پیرامون خود می‌نگرد و برای رفع مشکلات جامعه و ارائه بهترین راهکارهای عملی، اطلاعات موثقی در اختیار متولیان امور می‌گذارد.امروزه هدایت طلاب به سوی روش حل مسئله و بررسی و پژوهش در فرآیند تحصیل امری بسیار مهم است چرا که امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: « مطالب را تحلیل کنید، نه اینکه فقط شنونده و بعد گوینده باشید».

مسئله مهمی که نظام آموزش موجود حوزه را خدشه دار نموده است تأکید بر آموزش و انتقال علوم حوزوی توسط اساتید ، و به ذهن سپاری صرف مطالب و باز پس دادن آن در قالب امتحان کتبی و شفاهی، دریافت نمره و ارتقاء رتبه تحصیلی بالاتر می باشد. ولی آنچه که بعد از مدتی بر ذهن طلبه استیلاء پیدا می کند فراموشی مطالب بدلیل نگاه آموزشی حافظه مداری و انتقال دانش، آموزش و انباشت مطالب در ذهن است .چرا که در فرایند یادگیری علوم، گفتن، شنیدن و حفظ کردن مطالب مانع یادگیری ، خلاقیت وکاوشگری است و خلاف فطرت فراگیران می باشد . این شیوه یاد دهی- یادگیری منجر به نتایج نامطلوبی چون مفید واقع نشدن آموزش های حوزوی در زمینه های ادبیات عرب، فقه ، اصول و … ؛ رواج استفاده طلاب از شرح ها ، تلخیص ها ، ترجمه های بی محتوای علمی شده است . امور فوق باعث ایجاد خسارات فراوانی در حوزه های علمیه گردیده است که در این مقال مجال پرداخت به آن نیست . لذا بهترین راه حل برون رفت از این مشکلات اجرای نظام “آموزش پژوهش‌محوراست”،که یکی از راه حل‌های پیش‌گیری از بروز چنین رویدادهایی می باشد.

«حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم ترابی»

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 141
آیه قرآن
">

پنل اس ام اس
پنل اس ام اس رایگان
نجوم | آپلود
کبوتران زمینی | گالری عکس
بازی آنلاین | قیمت طلا
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس