حكيم مثل پدر
ابن ابي داود نقل مي كند : شخصي به دزدي اعتراف كرد واز خليفه - معتصم - خواست با اجراي حد الهي او ا پاك سازد ،خليفه همه فقها را گرد آورد و محمد بن علي - امام جواد عليه السلام - را نيز فرا خواند، سوال شد؟ دست دزد از كجا با يد قطع شود؟ ابي داود گفت: از مچ دست ، چرا كه منظور از دست درآيه « فا محسوا بوجوهكم و ايديكم ..» صورت و دست ها يتا ن را مسح كنيدتا مچ دست است .،گروهي از فقها با من موافق و عده اي مخالف و معتقد بودند تا آرنج ، چون منظور از دست در آيه وضو « فاغسلو وجوهكم و ايديكم الي المرافق » منظور از مرافق آرنج است .آنگاه معتصم رو به محمد بن علي -امام جواد عليه السلام - كرد و پرسيد نظر شما چيست ؟ امام فرمودند:مرا معاف بدار ، معتصم اصرار كرد امام جواب دادند : ايشان در اشتباهند زيرا فقط انگشتان دزد بايد قطع شود و بقيه دست باقي بما ند چرا سجده بر هفت عضو تحقق مي پذيرد ( پيشيا ني دو كف دست …..) بنا براين اگردست دزد از مچ يا آرنج قطع شود دستي براي او نما ندتا سجده نماز را به جا آورد.ابي داود مي گويد: با اين پاسخ معتصم حكم حضرت را اجرا كرد و ما نزد حضار بي آبرو شديم و از شرمساري و اندوه آرزوي مرگ كردم.
زندگينا مه چها رده معصوم ص 446 شها دت اما م جواد (عليه السلام ) تسليت با د.