شش سوال از امام حسن مجتبی (علیه السلام )؟!
روزی یک نفر از بلاد روم خدمت امام علی (علیه السلام ) واردشد و اظهار داشت من مردی رعیت و از اهالی شما هستم حضرت فرمود نخیر تو از رعیت و اهالی شهر من نیستی بلکه از سوی پادشاه روم آمده ای که چند سوال از معاویه داشته باشی و او بلد نبود به من ارجاع داده ،آن من جواب داد بلی مرا معاویه به طور محرمانه نزد شما فرستاده تا جواب مسائلم را از شما دریافت کنم و این موضوع را کسی غیر از ما نمی دانست ،پس حضرت عرض کرد آنچه می خواهی از این دو فرزندم سوال کن که جواب کافی دریافت کنی و آن شخص رومی نزد امام حسن (علیه السلام ) آمد، پیش از آنکه سخنی مطرح شود امام حسن (علیه السلام ) فرمود آمده ای که سوال کنی ؟
1- فاصله بین حق و باطل چیست ؟
2- بین زمین و آسمان چه مقدار فاصله است ؟
3- بین مشرق و مغرب چه مقدار مسافت است؟
4- بین قوس و قزح ، رنگین کمال چیست ؟
5- خنثی به چه کسی گفته می شود ؟
6- و آن ده چیزی که یکی از دیگری محکم تر و سخت تر می باشد کدامند؟
مرد رومی با حالت تعجب گفت : بلی سوال های من همین می باشد، حضرت در جواب فرمودند: بین حق و باطل چهار انگشت است آنچه با چشم خود دیدی حق و آنچه شنیدی باطل است ،
فاصله زمین و آسمان به اندازی دعای مظلوم بر علیه ظالم است تا جایی که چشم ببیند.
فاصله مشرق تا مغرب ،سرعت گردش و حرکت خورشید در یک روز خواهد بود.
قوس و قزح ، علامتی است از طرف خدای رحمان برای در امان ماندن موجودات زمین از غرق شدن و دیگر حوادث مشابه آن و قزح نام شیطان است.
از مرگ محکم تر و نیرومندتر مشیت و اراده الهی است که مرگ را برطرف می نماید و در روز واپس مردگان را زنده می گرداند.
و اما خنثی به شخصی گفته می شود که معلوم نباشد زن است یا مرد و اگر هیچ نشانه ای نداشته باشد یا هردو نشانه را موجود باشد به او گفته می شود ادرار کن پس اگر ادرارش به سمت جلویا بالابود مرد است ودرغیراین صورت در حکم زن خواهد بود.
واما ده جواب آن چیز، خداوند سنگ را آفرید و به دنبالش آهن را به وجود آورد که همانا آهن ، سنگ را قطعه قطعه می کندو سپس آتش را آفرید که آهن را گداخته و آب می نماید و سخت تر از آتش ،آب که آتش را خاموش می کند و از آب شدیدتر، ابر می باشد که آن را حمل و منتقل می کند و از ابر نیرومند تر باد خواهد بود که ابر را به این سو و آن سو میبرد. واز باد قدرتمندتر آن نیرویی است که باد را کنترل می کند و از آن شدیدتر ملک الموت- عزرائیل - است که جان همه چیز را می گیرد و می میراند و از آن مهمتر خود مرگ است که جان عزرائیل را نیز می رباید واز مرگ محکم تر و نیرومند تر مشیت و اراده الهی است که مرگ را برطرف می نماید و در روز واپسین مردگان را زنده می گرداند. بحار الانوار ج 43 ص 326