• تماس  

تربيت الهي

تربيت الهي ،  تربيت همه جا نبه است ، مقا يسه تربيت الهي با روش هاي تربيتي عا دي چند حقيقت را آشكا ر مي سا زد، اول اين كه تربيت هاي معمولي فا قد جا معيت لازم اند. به سخن ديگر تربيت عا دي يا نظام هاي  تربيتي غير الهي غا لبا يك يا چند بعد از شخصيت انسان را در نظر مي گيرند، در صورتي كه در تربيت الهي تما م جنبه هاي شخصيت  آدمي مورد توجه است . ثا نيا تربيت الهي با طبيعت آدمي و نيا زهاي او ، و رشد و تكا مل او سا زگا ر است . تربيت الهي هم بعد اجتماعي حيا ت  انسا ني را در نظر مي گيرد و هم جنبه فردي در تربيت الهي هم ، شخصيت را مورد توجه قرار مي دهد، بُِعد  ما دي در حد ضرورت و نيا ز مورد توجه است و هم مسائل معنوي بر تما م شئون حيا ت انسا ن پرتو مي افكند. تعا ليم الهي هم نيا زهاي معنوي انسا ن  را تأ مين مي كند و هم به نيا زهاي اجتماعي و عقلاني  انسا ن توجه دارد هم احساسا ت و عواطف را تحريك مي كند و هم ميل به كنجكا وي و حقيقت جويي انسا ن را ارضا مي كند. نظا م هاي تربيتي عا دي ، هر چند از هدف هاي گسترده حما يت كنند، براي كما ل و ترقي انسا ن محدوديتي به وجود مي آورند ، اما تربيت الهي راه را براي رشد و تكا مل دائمي و نا محدود انسا ن هموار مي سا زد و از اين جهت انساني را ، كه فطرتا كما ل جو و ترقي طلب است راضي ميكند.

روز امور و تربيت و تربيت اسلامي گرامي با د.

دستی که کمک می کند...؟

09 اردیبهشت 1394 توسط فروتن
دستی که کمک می کند،
  از دستانی که برای دعا بالا می روند مقدس تر است.
(تصاویر) نپال پس از زلزله
(تصاویر) نپال پس از زلزله
«مردم نپال» ما را در غم خود شریک بدانید.»
 نظر دهید »

صهیونیست حامی عربستان !

09 اردیبهشت 1394 توسط فروتن

رژيم صهيونيستي،‌ هدف استراتژيك در منطقه دارد و آن هدف، تجزيه كشورها و ايجاد دودستگي و تفرقه است. رژيم صهيونيستي براي تجزيه كشورهاي عربي و ايجاد دودستگي در ميان ملت هاي عربي تلاش مي‌كند و در نتيجه هر جنگ و درگيري داخلي در هر كشور عربي به نفع رژيم صهيونيستي است، جنگ و درگيري داخلي در عراق، سوريه، لبنان، يمن، تونس، ليبي و هر كشور ديگر عربي، هدف استراتژيك رژيم صهيونيستي است. رژيم صهيونيستي از شبكه القاعده و داعش كه خواهان تجزيه عراق، سوريه و ليبي و ضربه زدن به ثبات در تونس و مصر است، حمايت مي كند، زيرا اين رژيم خواهان تجزيه كشورهاي عربي است ، تنها طرفي كه از همه اين تحولات و حوادثي كه در كشورهاي عربي رخ مي دهد، رژيم صهيونيستي است.

زيرا اين تحولات به بقاي رژيم صهيونيستي كمك مي كند، اگر كشورهاي عربي از لحاظ سياسي به ثبات برسند، تهديدي براي رژيم صهيونيستي خواهند بود و اگر ناآرامي ها و جنگ هاي داخلي در كشورهاي عربي وجود داشته باشد، به نفع رژيم خواهد بود.

 نظر دهید »

سه هدف عربستان برای حمله به یمن!

09 اردیبهشت 1394 توسط فروتن

حسین کنعانی‌مقدم” کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا اذعان داشت،  با توجه به سیاستهایی که عربستان سعودی در منطقه و در راستای اهداف آمریکا دارد، سه هدف را از حمله به یمن دنبال می کند، یکی جلوگیری از موج بیداری اسلامی که منطقه را فراگرفته و در مرزهای عربستان و یمن با انقلاب مردم یمن خودش را  کاملا نشان داده است و آمریکا در بحرین و نقاط مختلف به دنبال سرکوب قیامهایی است که الگوی آنها الگوی انقلاب اسلامی است و مخالف سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند.

 هدف دوم نابود کردن ارتشهای اسلامی منطقه است که می توانند در راستای مقاومت برای آزادی فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی از آنها استفاده کنند؛ در سوریه و عراق همین اتفاق افتاد و اینک هم شاهد هستیم که در یمن به دنبال نابود کردن قدرتها و ارتشهای اسلامی در منطقه هستند تا مانعی در مقابل صهیونیستیها نباشد.

سوم اینکه عربستان سعودی برای جلوگیری از نفوذ و توسعه تفکر انقلاب اسلامی در منطقه به دنبال ایجاد یک جنگ نیابتی از طرف رژیم صهیونیستی، تحت عنوان اسلام هراسی و ایجاد جنگ بین شیعه وسنی برای ایجاد شکاف در اتحاد بین مسلمانان در منطقه است، که اگر این اتفاق بیفتد و مسلمانان کشورهای عربی مثل مصر و عربستان، سوریه و اردن، متحد شوند، می توانند یک اتحادیه ای را درست کنند که خیلی قدرتمند تر از اتحادیه اروپا و ایالت متحده آمریکا باشد، به این خاطر شاید، صهیونیستها از ابزار عربستان استفاده می کنند، تا این اتفاق نیفتد.

 نظر دهید »

بابرکت ترین نوزاد!

09 اردیبهشت 1394 توسط فروتن


وقتي امام جواد (عليه السلام ) از مادر متولّد شد پدر بزرگوارش امام رضا (عليه السلام ) فرمود :
(هذا المُولُودُ المُبارَكٌ لَمْ يُولَد فِي الاِسلامِ، مَولُودٌ اَعْظَمُ بَرَكَةً مِنهُ عَلي شيعَتِنا ) ؛
اين نوزاد مباركي است كه در اسلام مولودي با بركت ‌تر از او بر شيعه‌ ي ما تولّد نيافته است.

سرّ آن اين بود كه امام رضا (عليه السلام )  تا 45 سالگي فرزند دار نشده بود و همين موجب پيدايش شبهه ‌اي در اذهان مردم شده بود، چون شيعه معتقد است كه غير امام حسن مجتبي (عليه السلام )  بقيّه‌ي امامان هر امامي فرزندش امام بعد از خودش مي ‌باشد تا امام دوازدهم. يعني از نشانه‌هاي امامت هر امامي فرزند دار بودن اوست و چون امام رضا (عليه السلام )  به سنّ كهولت رسيده و فرزند دار نشده است از اينرو امامت امام رضا (عليه السلام ) در اذهان برخي از مردم زير سؤال مي‌ رفت و قهراً امامت امامان قبلي هم مورد شكّ و ترديد قرار مي ‌گرفت تا به رسالت پيغمبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) مي ‌رسيد اساس اسلام متزلزل مي ‌گشت و براي دشمنان اسلام نيز بهانه‌ي خوبي پيدا شده بود.
اين شبهات دامن گسترده بود و روز به روز گسترده ‌تر مي‌ شد. گاهي شفاهاً از امام رضا (عليه السلام ) مي ‌پرسيد ند : امام بعد از شما كيست ؟ آن حضرت جواب مي ‌داد: پسر من امام بعد از من است. آنگاه مي ‌فرمود: آيا ممكن است كسي كه پسري ندارد با جرأت تمام بگويد : پسر من امام بعد از من است. ولي مطمئن باشيد كه به همين زودي فرزند دار مي‌ شوم و او امام پس از من خواهد بود.
اين سؤال و جواب‌ها كتباً و شفاهاً ادامه داشت تا امام جواد (عليه السلام )  از مادر متولّد شد و به تمام اين تشكيكات و شبهه ‌پراني‌ها خاتمه داد و اساس رسالت و امامت را تحكيم كرد و لذا امام رضا (عليه السلام )  فرمود :
(هذا المُولُودُ المُبارَكٌ لَمْ يُولَد فِي الاِسلامِ، مَولُودٌ اَعْظَمُ بَرَكَةً مِنهُ عَلي شيعَتِنا)؛
اين نوزاد مباركي است كه در اسلام مولودي با بركت ‌تر از او بر شيعه‌ي ما تولّد نيافته است.
انفعال شديد قيافه ‌شناسان از مشاهده‌ي جمال امام جواد (عليه السلام )

بعد از تولّد ايشان نيز باز دشمنان بهانه ‌جو دست بردار نبودند و از امام رضا (عليه السلام )  سؤال مي ‌كردند: امام بعد از شما كيست؟ امام (عليه السلام )  در پاسخ اشاره به كودك سه ساله‌اش مي ‌كرد و مي ‌فرمود: امام بعد از من همين كودك است. آنگاه براي رفع شبهه از فكر آنها استدلال به آيات قرآن راجع به نبوّت حضرت عيسي‌(عليه السلام )  نوزاد در آغوش مادرش مي ‌كرد و مي ‌فرمود: طبق آيه‌ي قرآن حضرت عيسي (عليه السلام )  نوزاد در گهواره بود كه در مقام دفاع از حريم عفّت مادرش به سخن درآمد و:(قالَ إنِّي عَبْدُ اللهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيّاً‌ ) ( سوره‌ي مريم،آيه‌ي30)
گفت: حقيقت اينكه من بنده‌ي خدا هستم كه به من كتاب داده و مبعوث به نبوّتم كرده است.

وقتي يك كودك نوزاد صلاحيّت نبوّت داشته باشد، آيا استبعاد دارد كه يك كودك سه ساله هم صالح براي امامت باشد؟!
ولي باز دشمنان لجوج معاند دست بردار نبودند و بهانه‌ي ديگري پيش كشيدند و گفتند: امام رضا (عليه السلام )  براي اينكه خود را فرزند دار نشان بدهد بچّه ‌اي از خانواده ‌اي گرفته و آن را به خودش نسبت داده، پسر خوانده ‌اش ساخته است. اين بچّه مال خودش نيست. آنگاه براي محكم‌ كاري حرف خودشان سراغ قيافه ‌شناسان رفتند.
آنها كساني بودند كه با نگاه به چهره و قيافه‌ي بچّه و پدرش تشخيص مي ‌دادند كه اين بچّه از اين پدر هست يا نيست. آنها را آوردند در گذرگاهي كه امام جواد(عليه السلام ) سر ساعت معيّن دست در دست خدمتكارش از آنجا عبور مي ‌كرد نگه داشتند. آن روز امام جواد(عليه السلام ) كودك دو ساله‌اي بود، همين كه امام جواد(عليه السلام ) از جلو آنها عبور كرد، آنها تا چشمشان به چهره‌ ي نوراني آن حضرت افتاد آنچنان دگرگون شدند كه روي خاك به سجده افتادند و گفتند :

(وَيْحَكُمْ اَ مِثْلَ هذا الْكَوكَبِ الدُّرِّيِّ وَ النُّورِ الزّاهر، تُعْرِضُونَ عَلي مِثْلِنا ؟ هذا وَ اللهِ الْحَسَبُ الزَّكيُّ وَ النَّسَبُ الْمُهَذَّبُ الطّاهِرُ…. وَ اللهِ ما هُوَ اِلّا مِنْ ذُرّيَّةِ النَّبيِّ وَ اَميرالْمُؤمِنين عليهما السلام ) مناقب ابن شهر آشوب،جلد4،صفحه‌ي384.
اي مردم! واي بر شما اين ستاره‌ي درخشان را به ما عرضه مي ‌كنيد اين به خدا قسم ! پاكي و عظمت نسب از چهره ‌اش پيداست …. به خدا قسم! او جز از ذرّيه‌ي رسول خدا و علي اميرالمؤمنين (عليهما السلام)‌  نيست.

خطبه‌ي غرّاي امام جواد (عليه السلام ) در دو سالگي
در اين موقع امام جواد (عليه السلام ) احساس كرد كه لازم است چند جمله ‌اي صحبت كند و گوشه‌ اي از مقام ولايت خود را نشان مردم بدهد، اين بود كه دست خود را از دست خدمتكار خود كشيد و روي يك پلّه‌ي بلندي ايستاد و اين كودك دو ساله شروع به صحبت كرد :
(اَلْحَمدللهِ الَّذِي خَلَقَنا مِنْ نُورِهِ وَ اصْطَفانا مِنْ بَرِيَّتِهِ وَ جَعَلَنا اُمَناءَ للهِ عَلي خَلْقِهِ وَ وَحْيِهِ)؛
خدا را شكر كه ما را از نور خودش آفريد و ما را از ميان تمام خلقش برگزيد و ما را امين بر خلق و وحيش قرار داد.

و بعد خطاب به مردم فرمود:
(مَعاشِرَ النّاسِ اَنَا مُحَمّد بْنِ عَليّ الرّضا وَ ابْنُ مُوسيَ الكاظِم وَ ابْنُ جَعْفَرِ الصّادِق)؛
اي مردم! من اسمم محمّد است و پسر علي ‌رضا هستم، پدر من پسر موسي كاظم است و او پسر جعفر صادق است.

همين طور يكي يكي از پدران خود اسم برد تا رسيد به اميرالمؤمنين علي (عليه السلام ) و فاطمه‌ي زهرا (عليها السلام) و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم )  آيا درباره‌ي نسب مثل مني بايد ترديد داشته باشيد و قيافه‌‌ شناسان براي شناسايي من بياوريد.
(اِنّي وَ اللهِ اَعْلَمُ ما فِي سَرائِرِهِمْ وَ خَواطِرِهِمْ وَ اِنّي وَ اللهِ لَاعْلَمُ النّاسِ اَجْمَعينَ بِما هُمْ اِلَيْهِ صائِرُونَ)؛
به خدا قسم! من مي‌ دانم آنچه مردم در باطن و نيّت‌هاي خود دارند و از همه‌ي مردم به تحوّلات و آينده‌اي كه دارند آگاهترم.

(وَ اَيْمُ اللهِ لَوْ لا تَظاهُرُ الْباطِلِ عَلَيْنا وَ غَوايَةُ ذُرِّيَّةِ الْكُفْرِ وَ تَوثُّبُ اَهْلِ الشَّرْكِ وَ الشَّكِّ وَ الشَّقاقِ عَلَيْنا لَقُلْتُ قَولاً يَعْجَبُ مِنْهُ الاَوَلُّونَ وَ الاخِرُونَ)؛
به خدا قسم! اگر نبود شرايطي كه پيش آمده و ما ناچاريم كه سكوت كنيم… هر آينه سخني مي ‌گفتم كه اوّلين و آخرين را به تعجّب وا مي ‌داشتم.

(ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلي فَمِهِ وَ قالَ يا مُحَمّدُ اصْمِتْ كَما صَمَتَ آبائُكَ وَ اصْبِر كَما صَبَرَ اُولُوالْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ)؛
آنگاه دست خود را بر دهان خود گذاشت و گفت: اي محمّد! ساكت باش همانطور كه پدرانت ساكت شدند، صبر كن آنطور كه پيامبران و رسولان اولواالعزم صبر كردند.

بعد از بلندي پايين آمد و دستش را به دست خدمتكار خود داد و به راه افتاد و مردم با حيرت و تعجّب نگاه مي ‌كردند و راه باز مي ‌كردند و مي‌ گفتند:
(…اللهُ أعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ…)؛ سوره‌ي انعام،آيه‌ي124
…خدا بهتر مي ‌داند كه چه كساني را براي پيشوايي مردم برگزيند…

اللّهمّ عجّل فرج مولانا صاحب الزّمان و اَظهِر به دينك و اَحي به سنّة نبيّك واجعلنا من اعوانه واَنصاره و من المنتظرين لظهوره.
والسّلام عليكم و رحمة الله و بركاته


برگرفته از جزوه صفير هدايت شماره 2  تفسير سوره كهف  ( آيت الله سيد محمد ضياء آبادي )

 2 نظر
07 اردیبهشت 1394 توسط فروتن

آثار فردی اعتکاف

1- مهمان شدن برخدا: مسجد خانه خداست وچنانکه امام صادق(ع) می فرماید: « ماندن در مسجد که خانه خداست، به منزله میهمان شدن بر صاحب خانه است و تکریم میهمان فضیلت است و کسی از خدا سزاوارتر به این فضیلت نیست.»

ازحضرت علی(ع)نیز روایت شده است که نشستن درمسجد برای من ازنشستن دربهشت محبوب تراست زیرا با نشستن دربهشت به خواسته خودم نایل شده ام وبا نشستن درمسجد به خواست خداوند نایل می شوم.

بنابر این معتکفان درمسجد میهمان خداوند هستند و مورد اکرام پروردگار قرار می گیرند.

2- تقویت اراده: از آثار حتمی اعتکاف در زندگی فردی انسان،تقویت اراده آدمی است. زیرا معتکفان باتوجه به عبادت هایی که درطول اعتکاف انجام می دهند و از نماز وروزه نیرو می گیرند به این توفیق بزرگ دست می یابند.خداوند در قرآن می فرماید: « واستعینوا بالصبر و الصلوة » (بقره/45) منظور از صبر در این آیات روزه گرفتن است. علاوه براین کسی که مدتی برخلاف خواست درونی خود، خویش رادر محلی حبس کند واز بسیاری از امور همچون حرف زدن در غیر امورعبادی پرهیز نماید، خودبه خود تمرینی است برای اجتناب از بسیاری خواهش های نفسانی دیگر. برخورداری انسان  از اراده قوی نه تنها درمسائل اخلاقی و دینی بسیار مهم است ؛ بلکه نقش آن در امور روزمره نیز کاملا مشهود است.

3- انس با معنویات: درپرتو اعمالی چون اعتکاف، ارتباط روانی خاصی بین انسان ومسجد، قرآن،نماز،نمازشب وادعیه به وجود می آید به نحوی که انسان، مشتاق ارتباط با این امورشده ودوری ازآنها برایش سخت می شود.فرد معتکف در ایام اعتکاف توفیق پناه بردن به قرآن کریم وتلاوت همراه با تدبرآن را می یابد واین امر وسیله است برای رسیدن به مقامات والا.

ازامام صادق(ع) روایت شده است که قرائت کننده قرآن محتاج سه چیز است : دلی خاشع وبدنی فارغ و مکانی خلوت.زیرا هرگاه دل او خاشع باشد شیطان از او می گریزد، هرگاه بدن او ازمشاغل دنیوی فارغ شد دل او متوجه قرائت قرآن می شود و هرگاه درمکان خلوتی باشد واز خلق کناره گرفته باشد، باطن او با خدا انس می گیرد واین حالات نصیب انسان معتکفی می شود که درمکانی خلوت وبا خشوع قرآن را تلاوت کند.

همچنین معتکف این فرصت راپیدا می کند که درمیان عبادتهای خود به خواندن دعا نیز مبادرت ورزد.دعا به سبب مقام ومنزلت ویژه ای که دردین مقدس اسلام دارد، روح انسان راخاشع می کند.

4- دوری ازغفلت : اعتکاف عبادتی است که نماز وبه قول قرآن ذکرالله را دربردارد. ذکرهمان دوری ازغفلت است، غفلتی که اگر به ذکر مبدل نشود، موجبات سقوط آدم را فراهم می کند.

5- تواضع وفروتنی: اگر انسان بتواند درطول اعتکاف، خود رابه دروازه های معرفت الهی برساند خود را دردایره پیکران هستی، کوچک ببنید، تکبر وغرور از او رخت بر می بندد.

آثار اجتماعی اعتکاف

اعتکاف آثار اجتماعی قابل توجهی نیز دارد که به دو مورد آن اشاره می شود.

1- کاهش جرم و فساد: به عقیده جرم شناسان اجتماعی، گسترش مسائل معنوی، باعث کم شدن جرم و فساد درجوامع می شود،اعتکاف در این زمینه می تواند نقش مهمی ایفا کند، زیرا مشتمل برچند عبادت است و آثار معنوی ویژه ای برجای می گذارد.

2- آشنایی وبرقراری ارتباط دوستانه: حضور مؤمنین شهر درچند مسجد فرصتی است که مؤمنان یکدیگر را بشناسند و ارتباط دوستانه پیدا کنند واز آثاراخوت اسلامی برخوردارشوند.

درکلام آخراعتکاف برای انسان یک فرصت،یک توقعگاه است، برای تصمیم گیری وتصمیم سازی مجدد، برای اینکه تجربه وتمرین کند.برای اینکه با خدا زندگی کند.

 نظر دهید »

آثار آخروی اعتکاف !

07 اردیبهشت 1394 توسط فروتن

1- آمرزش گناهان: توبه در حال اعتکاف موجب غفران الهی و ورود در صف نیکان است. زیرا: « اعتکاف از روی ایمان و یقین، باعث مغفرت او می شود.»

2- نزدیکی به خدا: اعتکاف، موجب نیل به قرب الهی است؛ یعنی همان فلاح و رستگاری که انسان به وسیله عبادت آن را می جوید. در حدیث معراج، خداوند از پیامبر خود سوال می کند: ای احمد آیا می دانی در چه هنگام بنده به قرب من نایل می شود؟ وبعد در جوابش می گوید: زمانی که گرسنه یا در حال سجده باشد. در جای دیگری در همین حدیث شریف می پرسد: آیا از آثار گرسنگی وسکوت و خلوت مطلع هستی؟ سپس جواب می دهد که یکی از آثار آن، تقرب بنده به سوی من (خدا) است. گرسنگی، سجده، سکوت از غیر کلام خدا و خلوت، همگی در اعتکاف جمع هستند وبا این اعمال به خدای سبحان تقرب می جویند.

3- دوری از آتش جهنم: در حدیثی آمده است که: « هرکس یک روز رابه نیت قرب خدا اعتکاف کند، خداوند بین او وآتش سه خندق و سد ایجاد می کند.»

4- تحصیل بهشت: از جمله آثار عبادت، رسیدن به بهشت وبهره مندی از نعمت های آن است . بی شک اگر معتکف بتواند در ایام اعتکاف آن گونه که باید رفتار نماید و رضایت حق تعالی را جلب کند؛ به درجاتی که برای مؤمنان در نظر گرفته شده خواهد رسید.

خداوند در قرآن می فرماید: « خداوند به مؤمنین و مؤمنات وعده بهشتی را داد که در زیر آن نهرها جاری است آنان در بهشت و درخانه های پاک در بهشت عدن جاوندانه اند، رضوان و رضایت خدا بالاتر از بهشت است و آن فوز عظیم است.» ( توبه/72)

 1 نظر

اعتکاف یعنی !

07 اردیبهشت 1394 توسط فروتن

اعتکاف یعنی یه دریا پاکی

یه دنیا صمیمیت با خالق و دلدادگی

یه خلوتگاه دلنواز با معشوق لا یتناهی

یه عالمه زیبایی با همه سادگی

******

اعتکاف ، عاشقان را به طواف حریم الهی میبرد.

*****

اعتکاف ، فصلی برای گریستن و موسمی برای بارش رحمت و زدودن آلودگیهای گناه است.

*****

اعتکاف ، توفیقی است برای پیراستن جان و صفا بخشیدن به روح و تطهیر صحیفه اعمال.

*****

باز هم بهار رجب
بازهم انتشار عطر دل انگیز معنویت در فضای جامعه
باز هم طنین صدای شادی کعبه در استقبال از میلاد مولودش!
همان مولودی که در شب ولادتش خدا جشن مهمانی می گیرد
تمام عاشقان آن مولود، مهمان خدایند در خانه ی خدا، مسجد
و چقدر با شکوه است علنی ترین جشن خدا به یمن تولد کودکی که ابر مرد آفرینش است
و چه سعادتمندند دعوت شدگان این جشن
خوش به حال معتکفین …

******

 بوی عشق می آید

بوی زیبایی، بویی از جنس عطر بهشت،

بویی از جنس دوستی عاشقانه، بویی از جنس راز و نیاز، و نزدیکی به معبود.

از سفرت چه خبر؟

فدای اشک چشمان معتکف،

به آن که گدای خانه اش بودی دعایم کن!
******

 نظر دهید »

گل بوستان رضا (علیه السلام )

07 اردیبهشت 1394 توسط فروتن

مژده که آمد به جهان نوگل بستان رضا

شد زپس پرده عیان قدرت و آیات خدا

آمده بر عالمیان رحمت و احسان و عطا

گشت جهان به زجنان از قدم شاه هدا

سبط نبی ، نجل علی ، حجت حق نور جلی

کان کرم ، پور ولی ، آمده بر اهل ولا

نور نهم ، رهبر دین ، حافظ قرآن مبین

کرد تجلی به زمین قبله ارباب صفا

بلبل گلزار نبی گشته ملقب به تقی

سید و سالار  و فی مظهر احسان و سخا

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • ...
  • 51
  • ...
  • 52
  • 53
  • 54
  • ...
  • 55
  • ...
  • 56
  • 57
  • 58
  • ...
  • 141
آیه قرآن
">

پنل اس ام اس
پنل اس ام اس رایگان
نجوم | آپلود
کبوتران زمینی | گالری عکس
بازی آنلاین | قیمت طلا
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس