اخلاق پيامبر (صلی الله علیه وآله)و نظافت و بهداشت
رسول اكرم(ص) در بيان اهميت نظافت بهداشت تن و رابطه آن با بعد معنوي انسان فرمود: «نظافت از ايمان است، يعني مؤمن پاك و نظيف است كسي كه نظافت را رعايت نكند ايمان كاملي ندارد.»
امام كاظم(ع) در باب رعايت بهداشت و نظافت بدن فرموده: «ده چيز سنت است:
- مسواك دندان
- شستن دهان
- استنشاق بيني
- شانه زدن سر
- ختنه كردن
- ازاله موي عانه و زير بغل
- ناخن گرفتن
- و شستشوي بدن.»
نظافت ظاهر انسان با پاكي روح او پيوندي عميق دارد همان گونه كه جمال ظاهر انسان حكايت از جمال باطن او مي كند.
پيامبر اسلام(ص) خود پيام آور پاكي و نظافت بود. در هنگام ملاقات با او اولين ويژگي اي كه چشم و دل هر بيننده را نوازش مي داد، آراستگي، پاكي و زيبايي ظاهر آن حضرت(ص) بود. قرض كردن به خودي خود امري مكروه است، ولي آن حضرت(ص) به خاطر اهميتي كه براي نظافت و بهداشت تن و خانواده قائل بود فرمود: «هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، ازاله موي عانه را چهل روز به تأخير نمي اندازد، اگر امكان آن را نيافت قرض كند و بيش از اين در اين كار تأخير نكند.»
اگر چه هدف اصلي بعثت انبياء الهي هدايت معنوي و روحاني بشر است ولي از آن جايي كه معنويت انسان با زندگي طبيعي او در هم آميخته است، هرگز ايشان از رعايت و فرمان دادن به زيبائي، بهداشت و پاكي غفلت نورزيده اند و به تمامي موارد حتي ازاله موئي كه در بيني مي رويد، فرمان داده اند.
رسول اكرم(ص) شخصا به پاكيزگي علاقه فراوان داشت و در نظافت بدن و لباس بي نظير بود. علاوه بر آداب وضو، اغلب روزها بدن خود را شستشو مي داد و اين هر دو را عبادت مي دانست. نظافت تن و پاكي اندامش با قدس و طهارت روحش هماهنگ بود و به ياران و پيروان خود تأكيد مي كرد كه سر و صورت، جامه و خانه هايشان راتميز نگه دارند و وادارشان مي ساخت خود را به ويژه در روزهاي جمعه شستشو داده و معطر سازند كه بوي بد از آنها استشمام نشود و آن گاه در نماز جمعه حضور يابند.
مي فرمود: «هر چه قدر مي توانيد پاكيزه باشيد، زيرا يزدان پاك اسلام را بر پاكيزگي بنيان نهاد و جز انسان هاي پاكيزه كسي به بهشت نمي رود.»
يكي از دستورات مهم بهداشتي اسلام، بهداشت دهان و دندان است. تمامي پيشوايان بزرگ ديني رد اين باره تأكيد فراوان فرموده اند. به خصوص در سيره عملي پيامبر بزرگ اسلام(ص) اين مقوله نمود خاصي دارد. خود آن حضرت(ص) هر روز چند بار مخصوصا شب ها پيش از خواب و پس از بيداري و هنگام وضو دندان هايش را با دقت مسواك مي كرد و حتي هنگامي كه در بستر بيماري و در واپسين دقايق عمر خود بود مسواك خواست و دندانهاي خويش را مسواك كرد.
به ياران خويش نيز مي فرمود: «هرگز با دندان هاي زرد و نشسته در مجلس حاضر نشويد و از مسواك كردن و پاكيزه نگاه داشتن دندان هاي خود كوتاهي نكنيد».
همچنين آن حضرت(ص) پيش از صرف غذا و بعد از ان دست و دهانش را مي شست و از خوردن سبزي هاي بد بو پرهيز مي كرد.
درباره مسواك مي فرمود: «هيچ گاه جبرئيل نزدم نيامد، جز آن كه مرا به مسواك سفارش نمود. اگر مردم از فوايد مسواك آگاه بودند، آن را هميشه همراه خويش داشتند و به بستر مي بردند».
«اي علي! با هر وضوئي كه براي نماز مي گيري مسواك بزن».
«دهان هاي شما راهي از راه هاي (گفت و گو) پروردگار است پس محبوب ترين دهان نزد پروردگار خوش بوترين آن است تا مي توانيد دهان هاي خود را خوشبو نمائيد».
«دو ركعت نماز با مسواك برتر از هفتاد ركعت نماز بي مسواك است.»
براي بهداشت و سلامتي بدن اهميت فراواني قائل بود. از پرخوري پرهيز مي كرد و به مسلمانان دستور مي داد قبل از آن كه از غذا سير شوند آن را ترك گويند. عايشه مي گويد: «رسول خدا(ص) در طول عمرش هرگز سير غذا نخورد و مي فرمود: معده خانه بيماري است و تحمل گرسنگي بهترين داروي امراض است».
از ماندن به مدت طولاني در معرض تابش آفتاب پرهيز مي داد و مي فرمود: «آفتاب چهار ويژگي منفي دارد:
- رنگ را دگرگون مي كند
- بوي خوش بدن را به بوي بد تبديل مي كند
- پارچه و لباس را مي فرسايد
- و بيماري مي آورد.»
تطهير با دست راست را نمي پسنديد و از غذا خوردن با دست چپ نهي مي كرد.
اجازه نمي داد كسي ناخن هاي خود را با دندان كوتاه كند.
از لب ترك خورده و محل دسته كوزه آب نمي نوشيد چون محل چرك و ميكروب بود و ديگران را نيز از اين كار بر حذر مي داشت.
مي فرمود: «آفريدگار از كسي كه همنشينش از بوي بد او بيني اش را مي گيرد تنفر دارد.»
بسيار غسل مي نمود. افزون بر غسل هاي مستحب، تمام ده شب آخر رمضان را غسل مي كرد.
جاروب زدن و پاكيزه نمودن حياط خانه را مستحب مي دانست. دوست نداشت ظرف ها به صورت ناشسته رها شوند و مي فرمود: شب ها پيش از خواب روي ظرف ها را بپوشانند.
اجازه نمي داد افراد كنار چاه آب آشاميدني، زير درخت ميوه دار، ميان قبرها، در جاده ها و حياط خانه ها قضاي حاجت كنند.
وقتي عطسه مي كرد دست يا پيراهن اش را جلوي دهان مي گرفت و آهسته عطسه مي كرد.
مي فرمود: «زباله را قبل از فرا رسيدن شب هنگام از خانه خارج نمائيد زيرا جايگاه شيطان (ميكروب) است.»
چون خميازه مي كشيد دست اش را برابر دهانش مي نهاد.
مي فرمود: «(جاروب كه مي زنيد) خاك آن را پشت درب حياط نريزيد و آستانه درب را جاروب كنيد.»