• تماس  

عوامل شادی آفرین در زندگی

05 اسفند 1394 توسط فروتن

«راههای دستیابی به شادی در زندگی، موضوعی پرجاذبه و شیرین است که دوستداران بسیاری داشته و خواهد داشت. از آنجا که عوامل فراوانی در این باره وجود دارد و آشنایی با شیوه صحیح و راهکاری ارزشمند، انسان را به سرمنزل مقصود هدایت می­کند، چندین عامل را برگزیده و همراه با نگاهی نو به معارف ناب فرهنگی به هریک می­نگریم:

ثروت و شادی

ثروت و دارایی از دیدگاه معارف دینی، تعریفی روشن و جایگاهی خاص دارد. از یک سو مال «فضل خداوند» (بقره، 198) و وسیله «قوام و برپایی جامعه» معرفی شده است که توان همراهی «سعادت دنیا و آخرت» (قصص، 77) برای انسان را خواهد داشت و از سویی دیگر «ارزش ذاتی» (بقره، 247) نداشته در برابر اراده الهی بی­اثر (آل عمران، 116) دانسته شده است و یا ارزشی اندک در برابر اعمال صالح بدان داده (اسراء، 46) و تنها زینت زندگی (همان) شمرده شده است! در حالی که زیورآلات و زینتهای زندگی ارزشی مستقل نداشته و در کوتاه­مدت از جلوه زیبای خود ساقط می­شوند (سبأ، 34).

با این نگرش، مال و مقام نزد فرعونیان باعث ارزش بوده و ثروت و رفاه با روحیه تجاوزگری، مال دوستی و ترک انفاق همراه گشته که برای آینده حوادث، عاملی کم­ارزش خواهد بود (تکاثر، 1-7).

در صحنه­ های دیگری در قرآن، درباره صاحبان ثروت، دو شخصیت مثبت و منفی ترسیم شده و آثار هریک توضیح داده شده است. نخست ثروت خدیجه عامل ارزشمند غنای رسول خدا و توانایی مالی آن حضرت در تبلیغ رسالت بیان شده است، سپس دارایی سرشار قارون، عامل سرمایه­داری و سرکشی در آیین حضرت موسی معرفی و او به عنوان ثروتمندی منحرف ـ که داستان زندگی وی عبرتی برای دیگران خواهد بود ـ مطرح شده است! (قصص، 83).

افزون بر آن استفاده نادرست از ثروت، عامل سقوط جامعه و خودنمایی و فخرفروشی از آثار سوء دارایی گوشزد شده و در کنار این دو، آتش عذاب الهی پایان کار ثروت­اندوزان زشت­کردار دانسته شده است (معارج، 15-20).

خداوند حکیم، سرانجام خود بین این دو دیدگاه، راه روشنی از بصیرت و بینایی ارائه کرده، «ثروت را علت تام سعادت، شادکامی و خوشبختی» ندانسته، بلکه آن را زمینه­ساز و ابزاری معرفی می­کند که می­تواند در دست صاحبان آگاهی و هوشیاری قرار گرفته و آنان را به ارزشهای والای انسانی، پایندگی و جاودانی برساند، به گونه­ای که نگاه تمام دنیازدگان را خیره ساخته و آنان را دچار حیرت نماید (بقره، 261).

سپس نمونه­های وارسته­ای از ثروتمندان روشن­اندیش را معرفی نموده تا نوع نگاه و نگرش انسانها را برترین عامل در سعادت آفرینی ثروت و دارایی معرفی کند. از این رو «شعیب پیامبر» را ثروتمندی اندیشمند و هوشیار دانسته که به افزایش دارایی، بر بینش آسمانی او می­افزود و هیچ­گاه اسیر دلبستگیهای مادی نگردید، بلکه همواره امیر مال و ثروت خود بود.

سلامتی و شادی

سلامتی و تندرستی نعمت ناپیدایی است که چون از انسان گرفته شود، آثار و برکات آن آشکار گردد. این ویژگی ارزشمند در زندگی چنان گستره­ای دارد که تمام صفات و استعدادهای مادی و معنوی را به ظهور رسانده، زمینه­ساز بهره­گیری از همه داده­های خداوندی می­شود. از این رو رسول اکرم(ص) فرمود: «بهره­مندی در زندگانی حاصل نمی­شود، مگر با تندرستی و سلامتی» .

امیرمؤمنان علی(ع) نیز فرمود: «دو نعمت است که ارزش آن همیشه مجهول است: صحت و امنیت؛ هیچ لباسی برازنده­تر از تندرستی نیست و این موهبت، تنها با کم خوراکی و گرسنگی یافت می­شود»

همه ما انسانهای نابینا، ناقص العضو و فلج را سراغ داریم که کارهای چشمگیری انجام داده و نگاه پرحیرت افراد سالم را به سوی خود جلب کرده­اند.

آرامش خاطر و رضایت از زندگی و شادی

شادمانی در زندگی مصون ماندن از غم و اندوه است. آن­گاه که هریک از ما توان دور کردن غمها و غصه­ها را داشته باشیم و نگرانیها، ناامیدیها و دغدغه­های خاطر خود را از روح خویش بزداییم، آرامشی به ما روی می­کند که ارمغان آن، شادی شیرین و دلپذیر خواهد بود.

بی­گمان احساسات ما، زاده افکار ماست و افکار منفی همیشه زمینه­ساز تخریب و فریب ما خواهند بود. هرگاه به خود اجازه دهیم که اندیشه­های ناشایست و ویرانگر به ما رو کند، راه دشمنی و شکنجه را برای خویش فراهم ساخته­ایم و گاه زمانی به خود می­آییم که اختیار زندگی از دست ما خارج شده است! روزهایی که باید روان ما را آرامش و جسم ما را آسایش بخشد، به لحظه­هایی دردآلود تقسیم کرده­ایم و تنها آشفتگی و تلاطم روح برای خود به دست آورده­ایم.

بیاییم از اکنون مانع هجوم افکار وسوسه­گر، پریشان­ساز و غیر واقعی نسبت به تمامی دوستان و همکاران و آشنایان باشیم؛ زندگی را خوب بنگریم تا خوبیها و خوشیها به ما رو کند. حوادث تلخ گذشته را فراموش کنیم و هرگز با چنگ و دندان به گذشته اندوه­بار خویش آویزان نشویم که نه تنها هیچ پدیده­ای را تغییر نداده­ایم، بلکه به حوادث مرده، اجازه تصرف در امروز و فردای خود را داده­ایم. از امروز هیچ­گاه حوادث غمباری را که پشت سر گذاشته­ایم، بازگو نکنیم و تنها از هریک از آنها تجربه­ای ارزشمند برداشت کرده، بقیه را دور بریزیم. زندگی شاداب و شیرین، آن­گاه در آغوش وجودی ما قرار می­گیرد که پذیرفته باشیم گذشته، گذشته است و آینده هم در دست ما نیست، پس امروز را دریابیم و سرشار از شور و نشاط کنیم. از پیش­بینیهای تیره و تار، با خیالات واهی و آینده­ای همراه با اتفاقات دردناک به شدّت بپرهیزیم و خود را با این وسوسه­های شیطانی آزار ندهیم.

مسافرت و شادی

حضور در یک مکان محدود، انجام کارهای تکراری در هر روز و یکنواختی و یکسانی دیدارها و گفتگوها در زندگی، باعث خستگی جسم، فرسودگی روح و از دست رفتن نشاط و شادی می­شود، به گونه­ای که گاه فشار حوادث روزمره، تاب و توان از آدمی ربوده، زندگی شیرین دیروزی را تلخ و غیر قابل تحمل می­نماید!سیر و سفر، دور شدن از مشکلات روزمره و رهسپار شدن به دیاری دور از غوغای هر روز، تغییر آب و هوا و تنوع در زندگی، زمینه­ساز تجدید قوا، کسب توان و آمادگی روانی در رویارویی با مشکلات شده، همه ما را نشاطی دوباره و سلامتی روحی و جسمی می­بخشد، گرچه این تنوع و جابه­جایی یک روزه باشد. قرآن کریم این مهم را با دعوت «سفر کنید در زمین» (عنکبوت، 20) بیان کرده است، تا آثار و برکات بی­شماری نصیب صاحب بصیرت شود.

رسول اکرم(ص) با بینشی عرشی به این نکته اشاره کرده و فرموده است: «مسافرت کنید تا سالم بمانید» و در سخنی دیگر اهداف سفرهای انسان دانا و عاقل را «تجارت و درآمد»، «تحصیل کمالات» و «تفریح، تفرّج و لذتهای شایسته» بیان کرده­اند.

همان­گونه که امام علی(ع) با اشاره بدان فرمود: برای دستیابی به تکامل و ترقی از وطنهای خود دور شوید و مسافرت کنید که در سفر پنج فایده نهفته است: تفریح و انبساط روحی، تحصیل درآمد زندگی، آموختن دانش و تجربه، یادگیری آداب زندگی و آشنایی با بزرگان و صاحبان فضیلت .

آن حضرت در سخنی آسمانی، زمین و نعمتهای الهی آن را باعث شادی و شادمانی دانسته و این­گونه توصیف می­کند: «زمین به وسیله باغهای زیبای خود، همگان را به سرور و شادی دعوت می­کند و با لباس نازک گلبرگها که بر خود پوشیده، در شگفتی فرو می­برد و از زینت و زیوری که از گلوبند گلهای گوناگون آراسته، بیننده را به نشاط و وجد می­آورد».

کار و شادی

به راستی کار و تلاش «سرمایه جاودانی» برای خود، خانواده و جامعه خواهد بود؛ زیرا سستی، تنبلی، بیکاری و بی­حالی بنیان بسیاری از بلاها و بدبختیها بوده، زمینه­ساز حضور اهریمن فساد و تباهی در جامعه خواهد بود.

امام علی(ع) در جمله­ای کوتاه بلندای برکات کار و تلاش را چنین ترسیم فرمود: «بزرگ­ترین تفریح کار است» .

«ولتر»، فیلسوف فرانسوی، براساس همین بینش و باور گفته است: «هرگاه احساس می­کنم درد و رنج بیماری می­خواهد مرا شکنجه کرده، آزار دهد، به کار پناه می­برم؛ کار بهترین درمان دردهای من است؛ کار انسان را از سه بلای بزرگ نجات می­دهد: افسردگی، فساد و تباهی و احتیاج»

پرهیزکاری و شادی

مجموعه «بایدها» و «نبایدها» در فرهنگ حیات بخش اسلام زمینه­ساز «گرایشها» و «گریزها» است و این دو باعث تقوا و تقرب ما خواهد بود. از این رو چندین عامل، زمینه­ساز پرهیزکاری و شادی پایدار و قلبی ما خواهد بود:

1. دوری از گناهان کوچک و بزرگ.

2. انجام واجبات و در حد توان انجام مستحبات؛ به ویژه نماز در اول وقت.

3. باور این حقیقت که «عالم محضر خداست» و هرگونه نافرمانی کوچک، بزرگ محسوب می­شود که در این هنگام نام و یاد خدا کیمیایی آرام بخش و نور آفرین خواهد بود.

4. وضوی دائم.

5. اختصاص ساعتی ویژه برای خلوت با خدای خود و گفتگو با پروردگار مهربان.

6. ارتباط خاص با معصومان(ع) و توسل به آنان برای گره­گشایی مشکلات معنوی و مادی.

7. افزایش آگاهی و هوشیاری حقیقی در عرصه­های مختلف زندگی و مطالعه یا نشست و برخاست با پاکان و صالحان.

ورزش و شادی

ز نیرو بود مرد را راستی/ ز سستی کژی آید و کاستی

جسم و جان ارتباطی دوسویه و مستقیم باهم داشته و دارای تأثیر در دیگری خواهد بود. آنجا که روان آدمی قوی و توانمند باشد، اندوه و ناراحتی جسم را زدوده، آن را توسنی بادپا می­سازد و هرگاه نشاط جسمی وجود داشته باشد، در اثر تلاش و تکاپو راههای خمودی و افسردگی روح محو می­شود. از این رو گفته­اند: عقل سالم در بدن سالم است.

رسول اکرم(ص) فرمود: «ورزش و بازی کنید و تفریح داشته باشید، همانا من ناراحتم که در دین شما خستگی و بی­نشاطی دیده شود»

و در سخنی دیگر می­فرماید: «خوب است پسر در خردسالی و نوجوانی بازیگوش و پر جنب و جوش باشد، تا در بزرگی خویشتن­دار، صبور و مقاوم گردد»

امیرمؤمنان علی(ع) ـ که پیشوای تمامی پهلوانان و قهرمانان خداجوی تاریخ است ـ در راز و نیاز خود با خداوند چنین آرزویی را مطرح می­کند: «پروردگارا! اندام مرا در راه خدمت به خودت قوی گردان و دلم را برای عزیمت به سویت محکم ساز» .

آشنایی با دیدگاه اندیشمندان مشهور جهان نیز در این باره جالب توجه است:

«ویل دورانت» می­گوید: «هر فیلسوفی باید مانند افلاطون، ورزشکار باشد و اگر نباشد فلسفه او مورد شک و تردید است» .

بنیامین فرانکلین سیاستمدار و فیزیک­دان آمریکایی بر این باور است: «تنبلی و تن­پروری آن­قدر آهسته حرکت می­کند که فقر به زودی به آن می­رسد و گرفتارش می­سازد»

خوش­رویی و شادی

چهره باز، اخلاق خوب و گفتار شایسته، صفات خجسته­ای است که همه ما انتظار چنین برخوردهایی را از دیگران داریم. این ویژگیها برای انسان چونان نور آفتاب برای گیاهان است؛ همان­گونه که خورشید جان تازه به گیاه می­دهد، روی گشاده، خوی شیرین و گفتار فرح بخش، نوعی سرخوشی، نشاط و سلامت به همراه داشته، افراد را جوان، زنده دل و سرحال نگه می­دارد.

پروردگار بزرگ، ویژگی رسول خود، حضرت محمد(ص) را «نرمی و مهربانی» دانسته و «سنگدلی و خشن بودن» را مایه پراکندگی اطرافیان می­داند (آل عمران، 159) و در سخنی دیگر دین­باوران را به گفتار نیک و پسندیده دعوت می­کند (بقره، 83).

امام علی(ع) تندخویی و عصبانیت را نوعی جنون و دیوانگی دانسته (نهج البلاغه، حکمت 255) و دوستان مؤمن و خالص خود را به اخلاق خوش و سخنانی صمیمی در نشست و برخاستها دعوت می­کند. او خود اهل گفتگوهای شیرین و شوخی و مزاح با اصحاب بود و این روش را در جذب افراد بهتر می­پسندید.

از این رو امام صادق(ع) «تبسّم و لبخند انسان به چهره برادر دینی­اش» را حسنه دانسته (کلینی، 1362ش، ج2، ص188) و در پاسخ به سؤال یکی از اصحاب درباره حسن خلق می­فرماید: «فروتنی کن، خوش سخن باش و با برادرت با خوش­رویی برخورد نما».

بی­شک چنین ویژگیهای والا موجب گردید که پروردگار حکیم پیامبر خود را ستوده و او را دارای «خلق عظیم» بداند (قلم، 4).

بوی خوش، لباس روشن و شادی

آراستگی ظاهری، رایحه روح پرور عطر و لباس روشن و متناسب در رنگ، هریک نشانگر لطافت روحی، آرایه­های فکری، نشاط درونی و شادی روانی است. آموزه­های مذهبی بر جلوه­های زیبا و دل­آرای دین­باوران و خداجویان تأکید فراوانی کرده، بنیان مکتب را بر طراوت و پاکیزگی دانسته، خداوند مهربان را زیبا و خواستار زیبایی معرفی کرده است و او را بیزار از بوی آزار دهنده می­داند.

از این رو برای روی کردن مسلمانان به زینت و آراستگی فرمان داده است: «باید برای برادر مسلمان، خود را زینت دهید و آراسته کنید …»

در سخنی درس­آموز، پیامبر اسلام(ص) ـ که خود الگوی گران­قدری در آراستگی ظاهری، استفاده از بوی خوش و توجه به تناسب و زیبایی نوع پوشش و موهای خویش بود ـ فرموده است: «لباسهای خود را پاکیزه کنید، موهای خود را کم نمایید، مسواک بزنید و آراسته و پاکیزه باشید که بنی­اسرائیل چنین نکردند و زنانشان زناکار شدند».

بی­شک تعادل در خودآرایی و استفاده از بوی فرح بخش و لباس روشن، روابط انسانها را با یکدیگر صمیمی­تر ساخته، نوعی طراوت روحی و شادی و نشاط به یکایک افراد می­بخشد. گویی با استشمام بوی خوش، آدمی رایحه بهشت را احساس می­کند و با آن سوی جلوه­های ظاهری طبیعت پیوند می­خورد، از این رو رسول گرامی اسلام(ص) همواره بیش از آنچه برای خوراک خود خرج می­نمود، نسبت به بوی خوش همّت می­گمارد و می­فرمود: «جامه سفید بپوشید که آن نیکوترین و پاکیزه­ترین رنگهاست».

آن حضرت خود، بیشتر از رنگ سفید و بعد از آن زرد روشن و سپس سبز استفاده می­کرد. در دستورهای فقهی نیز مستحب است که نمازگزار لباس سفید بر تن کند و استفاده از رنگ سیاه مکروه دانسته شده است.

شرکت در مجالس نشاط آفرین

سخنان حکیمانه، موعظه­های خالصانه و حکایات عاشقانه چونان آبشار روح بخش و ریزانی است که از آینه دل تمامی کدورتها و تیرگیها را زدوده، صفای خاطر و روشنای روح نصیب انسان می­سازد.

آنان که سراپرده آفرینش را دیده و به دور از ظاهر زیبا و فریبای زندگی، حقایق هستی را می­جویند، نشاط و شادکامی را تنها در دست افشانی و پایکوبی یا آواز و هیاهو ندیده، «طراوت دل و شادی روان» را طلب می­کنند.

نتیجه

اگر انسان بپذیرد که تمامی گفتگوها و نشست و برخاستها در روح تأثیر گزارده، گاه روزها و هفته­ها سستی، نومیدی، بدبینی و حتّی غفلت و جهالت به وی می­بخشد! و یا از آن سو حضور در محافل خوبان، صالحان، و پاکان، رواق وجود ما را معطر، پاک و پرنور می­سازد. افکار شوم و ملال­انگیز را از ما گرفته، بسیاری از مهرها و قهرها را بازیچه دانسته، عظمت و عزّت واقعی ما را تقدیم می­کند؛ بدون آنکه از شادی و شادمانیمان اندکی کاسته شود و یا چین و چروکی در چهره ما پدیدار گردد.

در آن زمان که رشدی برتر و تکاملی افزون­تر یافتیم، تمامی لذّتها را در خوراکیها و همه شادیها را در جشنها و آهنگها جستجو نمی­کنیم، بلکه اینها را وسیله­ای می­دانیم که در صورت استفاده صحیح، خستگیها و کاستیها را از جسم و جان ما بیرون می­کند، و در صورت افراط یا شکافتن مرزهای الهی و انسانی، جز خاکستر خمودی و سیاهی و سستی بر روح و روان ما نخواهد بود.

در این هنگام است که به خوبی احساس می­کنیم گاه قطراتی اشک، چنان آرامش روحی و طراوت باطنی به ما می­بخشد و مشکلات ما را ناچیز جلوه­گر می­سازد، که هیچ مجلس جشنی چنین تأثیری نخواهد داشت و یا آشنایی با سیره و سخن اسوه­های آسمانی و معصومان(ع)، بار سنگین سختیها را، کاسته و ما را هدفمند می­گرداند و تمامی ناهمواریهای زندگی با آرمانی الهی و روحانی هموار خواهد شد. چون الگوهای حقیقی ما در راه دستیابی به هدفهای والا، بیشتر از همگان دچار رنج و سختی شده­اند، اما همه را برای خدا و در راه خدا دیده و تحمل کرده، همواره شادی و نشاط روحی خویش را در سپاس از پروردگار خود بیان کرده­اند و این شادمانی حقیقی و جاودان بوده و خواهد بود. شادمانی و نشاط باعث ارتقای زندگانی انسان گردیده، تحرک، پویایی و نشاط را در انسان و جامعه موجد می­گردد. انسانهای سالم و با ایمان نه ترس و نه اندوهی داشته با طیب خاطر به فعالیت و تلاش مشغول هستند.»

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: مناسبت ها, ظريفانه لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

آیه قرآن
">

پنل اس ام اس
پنل اس ام اس رایگان
نجوم | آپلود
کبوتران زمینی | گالری عکس
بازی آنلاین | قیمت طلا
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس