• تماس  

امام حسين (علیه السلام) با اين كه می‏دانست شهيد میشود ، چرا اقدام به قيام كرد؟

11 آبان 1394 توسط فروتن

يكي از شبهاتي که ممكن است ذهن خواننده يا شنونده روضه امام حسين( عليه السلام) را به خود مشغول كند اين است که امام حسين (عليه السلام ) با اين کار خود را به هلاکتي انداخته اند که خداوند در قرآن با آيه « وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ؛ خود را با دستهايتان به هلاکت نيندازيد » نهي کرده است . وانجام اين کار، خود کشي است

چطور ممكن است امام حسين (عليه السلام )که فرزند رسول گرامي اسلام و امير المؤمنين (عليه السلام ) است و با دين اسلام آشنايي كامل دارد چنين كاري كرده باشند ؟

براي رسيدن به جواب از اين شبهه مقدمه اي را در مورد معناي آيه « هلاكت » اشاره مي نماييم تا معني هلاکت حرام مشخص شود ، تا بعد ببنيم كه آيا اين عنوان در مورد قيام بزرگ امام حسين (عليه السلام) صدق مي‌کند يا خير .

خداوند در قرآن في فرمايند :

وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ . البقره / 195 .

در راه خدا انفاق کنيد و خود را با دستهايتان به هلاکت نيندازيد و نيکي کنيد که خداوند نيکو کاران را دوست دارد .

« تهلکة» در اين آيه به معناي هلاکت است و مقصود از آن هر کاري است که انجام آن به انسان ضرر بزرگي بزند که تحمل آن در حالت عادي ممکن نيست ؛ مانند فقر يا مريضي يا مرگ .

اين آيه کريمه در ابتدا به انفاق در راه خدا ؛ يعني فداکاري در راه وي و بخشش در طريقي که او مي‌پسندد ، دعوت و پس از آن از انداختن خود در هلاکت منع مي نمايد . پس مراد از هلاكت در اين آيه ، هلاکتي است که از ترک فداکاري و از خود گذشتگي در راه خدا نشأت مي گيرد .

سپس مي‌فرمايد ” و نيکي کنيد” . يعني با فداکاري و از خودگذشتگي در راه خدا از نيکو کاران باشيد ؛ پر واضح است که هر نوع فداکاري ، فداکاري نيکو نمي باشد وهر بخششي محبوب و پسنديده درگاه خداوند نيست ؛ زيرا اگر چنين بود بايد فداکاري هاي ديوانگان و نادانان نيز ، در نزد خداوند پسنديده باشد .

فداكاري و از جان گذشتگي مورد پسند خداوند شرايطي دارد كه مهمترين آن ، اين دو شرط است :

1. فداکاري و از خود گذشتگي در راه و هدفي باشد كه عقلاي عالم آن را مي‌پسندند ؛ و گر نه اگر از محدوده عقل خارج شده و داخل در اعمال جنون آميز يا ناخود آگاه شود ، مورد پسند خداوند نخواهد بود ؛

2 . آن چه در راه او هديه مي‌شود از نظر ارزش ، از خود هديه ، داراي برتري و فضيلت باشد ؛ مانند گذشتن از مال براي به دست آوردن علم يا سلامتي . و يا قرباني کردن حيواني براي تامين نياز غذايي انسان . در يك كلام ،هرچه هدف والاتر باشد فداکاري در راه آن برتر و کامل تر است .

اين دو مطلب ، دو شرط اساسي از شروطي هستند که بايد در هر بخشش و انفاق و فداکاري رعايت شود تا آن فداکاري نيکو بوده و در راه خدا به حساب آيد .

با اين مقدمه ، به خوبي مشخص مي شود که قيام امام حسين (عليه السلام )به طور کامل در راه خدا بوده است ؛ زيرا و اين دو شرط را به نحو كامل داشته است ؛ بنابراين تمام فداكاري هايي كه آن حضرت در روز عاشورا انجام داده‌اند ، در راه خدا و مورد رضايت الله بوده است.

خلاصه اينکه : آيه هلاکت ( يا هر دليلي که خودکشي را حرام مي کند ) شامل هر گونه خود را به خطر انداختن نمي شود ؛ و قرباني کردن جان و مال را اگر براي هدفي بزرگ و شريف - مثل آن قيام جاودان امام حسين (عليه السلام ) باشد ، حرام نمي کند ؛ چون در فداکاري هاي حضرت شروط فداکاري شريف و از خود گذشتگي مقدس به بهترين نحو موجود است .

اگر نبود فداکاري حسين (عليه السلام ) در روز عاشورا ، اسلام ، قرآن و هر آن‌چه پيامبران در طول تاريخ آورده بودند ، در زير آوار بدعت ها ، سياه نمايي ها و انحرافاتي که خلفاي پيشين به وجود آورده بودند دفن مي‌شد و اثري از آن باقي نمي‌ماند ؛ همانطور که اديان گذشته در زير اين رسوبات مدفون شد و اثر درستي از آن‌ها بر جاي نماند .

پس قيام امام حسين (عليه السلام) هم عقلائي است و هم هدفي كه آن حضرت دارد ، از دادن جان و مال و فرزند و در يك كلمه تمام هستي ، باارزش‌تر است .

 نظر دهید »

پاسخ به یک شبهه؟

11 آبان 1394 توسط فروتن

اگر امام حسین(ع) علم به شهادت خود داشتند، چرا به کربلا رفتند؟ و اگر علم نداشتند، پس روایاتی که دلالت بر علم ائمه(ع) دارد را چگونه باید توجیه کرد؟

پاسخ حضرت آیت الله جوادی آملی :

پاسخ: الف: گاهی شرایط به گونه ای است که آدمی، بناچار برای رسیدن به مقصد و مقصود خویش، هر کاری انجام می دهد؛ حتی اگر بداند به مرگ او می انجامد. رزمندگان اسلام که در دوران دفاع مقدس، برای عبور از میدان مین، بر هم سبقت می گرفتند، می دانستند سرانجام داوطلب شدن و سبقت گرفتن برای رفتن به میدان مین، شهادت آنان است، لیکن چون می دانستند برای دفاع از نظام اسلامی، چاره ای جز این نیست، پا در این میدان بی بازگشت می گذاشتند.

حرکت امام حسین(علیه السلام) به سوی کربلا نیز از این قبیل بود؛ زیرا انحراف در حکومت اسلامی به جایی رسیده بود که اگر قیام عارفانه آن حضرت و یاران باوفایش نبود، اسلام به پایان رسیده بود: «و علی الإسلام السّلام إذ قد بلیت الأمّة براع مثل یزید» و این انحراف، جز با شهادت امام حسین(علیه السلام) قابل اصلاح نبود.

* انواع علم ائمه اطهار(علیه السلام)

ب: پیغمبراکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) و ائمه اطهار(علیهم السلام) از دو علم برخوردارند: علومی که از راههای عادی به دست می آید و علومی که از راههای غیر عادی و غیر متعارف به دست می آید. با توجه به اینکه دنیا نشئه تکلیف است و آن پیشوایان نور نیز همانند سایر مردم، مکلّف به تکالیف الهی بودند، مکلّف به استفاده از علوم غیر عادی نبودند و تنها باید طبق علم عادی رفتار می کردند. البته در مواردی که خداوند به آنها اجازه می داد، از علوم غیر عادی برای اعجاز و اثبات حق بودن دعوت یا دعوا استفاده می کردند. پس استفاده از علوم غیر عادی به اذن خاص الهی بستگی داشت، نه به اراده خودشان. چون آن ذوات نورانی در تمام ابعاد علمی و عملی، معصوم و مصون بودند و اراده آنان تابع اراده الهی بود، هرگز در استفاده از علوم غیر عادی، از امر خداوند سرپیچی نمی کردند. حتی در قضا نیز مأمور بودند که به علم عادی عمل کنند. به همین سبب، پیغمبراکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود:

هرگز به قضای من مغرور نشوید و نگویید چون پیغمبر در این نزاع به نفع ما داوری کرد، پس حق با ماست؛ زیرا من نیز در بین شما با شهادت و قسم حکم می کنم؛ درحالی که برخی از شما در اقامه دلیلِ مَحکمه پسند، قوی تر و خوش بیان تر از طرف مقابل خود است. پس هر کسی که من به نفع او حکم کردم، ولی حق با طرف مقابل بود، بداند که قضای من چیزی را تغییر نمی دهد، بلکه او قطعه ای آتش را به خانه خود خواهد برد: «إنما أقضی بینکم بالبیّنات و الأیمان و بعضکم ألحن بحجته من بعض، فأیّما رجل قطعتُ له من مال أخیه شیئاً فإنما قطعتُ له به قطعة من النار».

بنابراین، آگاهی ائمه(علیهم السلام) از سرنوشت غیبی خودشان تکلیف آور نبود. از این جهت از آن علم استفاده نمی کردند؛ مگر در مواردی خاص که از سوی خداوند متعال مأمور استفاده از آن می شدند؛ وگرنه معیار تکلیف، علم عادی بود، نه علم غیر عادی. از این رو، اگر از راههای عادی، به نقشه دشمن پی می بردند و شرایطشان همانند شرایط امام حسین(علیه السلام) نمی بود، حتماً برای خنثی کردن آن، اقدام می کردند.

ج. ابو بصیر از امام(صلّی الله علیه وآله وسلّم)ادق(علیه السلام) نقل کرده است:

هر امامی که نداند به چه مصیبتی گرفتار خواهد شد و چه بر سر او خواهد آمد، چنین کسی، اساساً حجّت خدا بر خلق او نیست: «أیّ إمام لا یعلم ما یصیبه و إلی ما یصیر فلیس ذلک بحجة لله علی خلقه».

در برخی روایات آمده است:

امام معصوم(علیه السلام) به جزئیات آنچه بر سر او خواهد آمد، آگاهی دارد و این آگاهی را از صحیفه ای که در اختیار او قرار می گیرد، کسب می کند و آنگاه که مأموریت های ذکر شده در آن صحیفه به پایان می رسد، می فهمد که عمر او نیز به پایان رسیده است: «… إن لکلّ واحدٍ منّا صحیفة فیها ما یحتاج إلیه أن یعمل به فی مدّته فإذا انقضی مافیها ممّا أُمر به عرف أنّ أجله قد حضر… ».

ماموریت های خداوند به اهل بیت قبل از وفات پیامبر(صلی الله علیه وآله)

از امام صادق(علیه السلام) رسیده است:

قبل از وفات رسول اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) خدای عزّ و جلّ کتابی را که با مهرهایی از طلا مهر شده بود، بر آن حضرت نازل کرد و گفت: ای محمد! این وصیّت تو به نجبای از اهل بیت توست. پیغمبراکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) از جبرئیل پرسید: نجبای من چه کسانی هستند؟ جبرئیل گفت: علی بن بی طالب و فرزندان او(علیهم السلام). پیغمبراکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) آن کتاب را به امیرمؤمنان(علیه السلام) داد و به او فرمود یک مهر آن را باز کند و به آنچه در آن است، عمل کند. امیرمؤمنان(علیه السلام) چنین کرد و سپس آن را به فرزند خود، امام حسن(علیه السلام) داد. او نیز با گشودن مُهری به محتوای آنچه در آن بود، عمل کرد. آنگاه آن را به امام حسین(علیه السلام) داد. او نیز با گشودن مهر مربوط به خود، دید که در آن آمده است: همراه با گروه خود، برای شهید شدن خارج شو که بدون تو شهادت نصیب آنان نخواهد شد و جانت را به خدا بفروش. او نیز چنین کرد و آنگاه کتاب را به علی بن الحسین(علیهماالسلام) داد.

آن حضرت باگشودن مهر مربوط به خود، دید که در آن نوشته شده: سکوت اختیار کن، در منزل خود بنشین و به عبادت پروردگارت بپرداز تا مرگت فرا رسد. او نیز چنین کرد و آنگاه کتاب را به فرزند خود محمدبن علی(علیهماالسلام) سپرد. آن حضرت با گشودن مهر مربوط به خود، این گونه مأموریت پیدا کرد: به مردم حدیث بگو و فتوا بده و از کسی جز خدای عزّوجلّ نترس؛ زیرا کسی توان آسیب رساندن به تو را ندارد. او نیز چنین کرد و سرانجام کار خود را به فرزندش جعفر بن محمّد(علیهماالسلام) سپرد. او نیز با گشودن مهر مربوط به خود، این گونه مأمور شد: به مردم حدیث بگو، فتوا بده و علوم اهل بیت(علیهم السلام) را منتشر کن. پدران صالح خود را تصدیق کن و از کسی جز خدای عزّ و جلّ هراسان مباش؛ زیرا تو در پناه و امان هستی. او نیز چنین کرد و آن را به فرزند خود، موسی بن جعفر(علیهماالسلام) سپرد. در اینجا امام(علیه السلام) بدون اینکه به شرح وظایف امام کاظم و ائمه بعدی(علیهم السلام) که هنوز زمان امامتشان فرا نرسیده بود اشاره کند، فرمود: موسی بن جعفر(علیهماالسلام) آن را به امام بعد از خود می سپارد و او نیز… تا آنکه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند.

 نظر دهید »

زيارتهاي عاشورا، اربعين و وارث از کدام امام (علیه السلام )نقل شده است؟

11 آبان 1394 توسط فروتن



الف. زيارت عاشورا
اين زيارت از امام باقر( عليه‏ السلام) نقل شده است. وي در ايام کودکي در واقعه کربلا حضور داشت. امام (عليه ‏السلام) اين دعا را به شخصي به نام «علقمة بن محمد حضرمي» آموخت و او نيز به «صالح بن عقبه» و «سيف بن عميره» اين دعا را ياد داد. ابن قولويه قمي (پدر شيخ صدوق) نيز در کتاب «کامل الزيارات» نوشته است: «صالح بن عقبه» و «سيف بن عميره» نقل کرده ‏اند که «علقمة بن محمد حضرمي» به حضور امام باقر (عليه ‏السلام) رسيد و از وي خواست که به وي زيارتي بياموزد که دو کار بُرد داشته باشد؛ بدين معنا که هم بتواند آن را در روز عاشورا و هنگام تشرف به حرم امام حسين (عليه ‏السلام )بخواند و هم اگر توفيق زيارت قبر امام (عليه‏ السلام )را نداشت، بتواند به وسيله آن دعا، امام را از راه دور و يا از خانه خود، زيارت کند و آن گاه، امام (عليه ‏السلام )زيارت عاشورا را به وي آموخت.

ب. زيارت اربعين
اين زيارت از امام صادق (عليه‏ السلام )نقل شده است. امام (عليه ‏السلام) اين زيارت را به شخصي به نام «صفوان بن مهران» آموخته و شيخ طوسي نيز با واسطه، اين زيارت را در «تهذيب» و «مصباح المتهجد» آورده است.

ج. زيارت وارث
سيد بن طاووس اين زيارت را با چند واسطه از جابر جعفي و او از امام صادق  (عليه ‏السلام )نقل کرده است.

 نظر دهید »

امام حسین (علیه السلام ) با این که می دانستند شهید می شوند چرا اقدام به قیام کردند؟

07 آبان 1393 توسط فروتن

عده ای از افرادی که دنبال پیدا کردن نقص و اشکال از عملکرد امامان می باشند، در شبکه ها طرح می کنند که اگر امام حسین (علیه السلام ) عالم برشهادتش بود، چرا به طرف کربلا رفت؟ چنان چه صدمه رساندن خود از محرمات است.

پاسخ: یکی از شبهاتی که ممکن است ذهن خواننده یا شنونده روضه امام حسین (علیه السلام ) را به خود مشغول کند،این است که امام حسین (علیه السلام ) با این کار خود را به هلاکتی انداخته اند که خداوند در قرآن با آیه « ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکه » خود را با دست هایتان به هلاکت نیندازید، نهی کرده است وانجام این کار ، خودکشی است.

چطور ممکن است امام حسین (علیه السلام ) که فرزند رسول گرامی اسلام و امیرالمومنین (علیه السلام ) هستند و با دین اسلام آشنایی کامل دارند چنین کاری کرده باشند؟

برای رسیدن به جواب از این شبهه مقدمه ای را در مورد معنای آیه « هلاکت » اشاره می نماییم تا معنی هلاکت حرام مشخص شود، تا بعد ببینم که آیا این عنوان در مورد قیام بزرگ امام حسین (علیه السلام ) صدق می کند یا خیر.

خداوند در قرآن می فرماید: « و انفقوا فی سبیل الله و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکه و احسنوا ان الله یحب المحسنین » در راه خدا انفاق کنید و خود را با دست هایتان به هلاکت نیندازید و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست دارد.

« تهلکه » در این آیه به معنای هلاکت است و مقصود از آن به معنای هلاکت است و مقصود از آن هرکاری است که انجام آن به انسان ضرر بزرگی بزند که تحمل آن در حالت عادی ممکن نیست مانند فقر یا مریضی یا مرگ.

این آیه کریمه در ابتدا به انفاق در راه خدا، یعنی فداکاری در راه وی و بخشش در طریقی که او می پسندد دعوت و پس از آن از انداختن خود در هلاکت منع می نماید. پس مراد از هلاکت در این آیه ، هلاکتی است که از ترک فداکاری و از خود گذشتگی در راه خدا نشات می گیرد.

سپس می فرماید: «ونیکی کنید» یعنی با فداکاری و از خود گذشتگی در راه خدا از نیکوکاران باشید، پر واضح است که هر نوع فداکاری ، فداکاری نیکو نمی باشد و هر بخششی محبوب و پسند یده درگاه خداوند نیست، زیرا چنین بود باید فداکاری های دیوانگان و نادانان نیز ، در نزد خداوند پسندیده باشد.

فداکاری و از جان گذشتگی مورد پسند خداوند شرایطی دارد که مهم ترین آن ، این دو شرط است:

1- فداکاری و از خودگذشتگی در راه و هدفی باشد که عقلای عالم آن را می پسندند و گرنه اگر از محدوده عقل خارج شده و داخل در اعمال جنون آمیز یا نا خود آگاه شود، مورد پسند خداوند نخواهد بود.

2- آن چه در راه او هدیه می شود از نظر ارزش، از خود هدیه ، دارای برتری و فضیلت باشد، مانند گذشتن از مال برای به دست آوردن علم یا سلامتی و یا قربانی کردن حیوانی برای تامین نیاز غذایی انسان.در یک کلام ، هرچه هدف والاتر باشد فداکاری در راه آن برتر و کامل تر است.

این دو مطلب ، دو شرط اساسی از شروطی هستند که باید در هر بخشش و انفاق و فداکاری رعایت شود تا آن فداکاری نیکو بوده و در راه خدا به حساب آید.

با این مقدمه ، به خوبی مشخص می شود که قیام امام حسین (علیه السلام ) به طور کامل در راه خدا بوده است ، زیرا این دو شرط را به نحو کامل داشته است ، بنابراین تمام فداکاری هایی که آن حضرت در روز عاشورا انجام داده اند، در راه خدا و مورد رضایت الله بوده است.

خلاصه اینکه ، آیه هلاکت ( یا هردلیلی که خود کشی را حرام می کند) شامل هرگونه به خطر انداختن خود نمی شودو قربانی کردن جان و مال را اگر برای هدفی بزرگ و شریف- مثل آن قیام جاودان امام حسین (علیه السلام ) باشد، حرام نمی کند؛ چون در فداکاری های حضرت شروط فداکاری شریف و از خود گذشتگی مقدس به بهترین نحو موجود است. اگر فداکاری امام حسین (علیه السلام ) در روز عاشورا نبود، اسلام ، قرآن و هرآن چه پیامبران در طول تاریخ آورده بودند، در زیر آواربدعت ها ، سیاه مایی ها و انحرافاتی که خلفای پیشین به وجود آورده بودند دفن می شد و اثری از آن باقی نمی ماند، همان طور که ادیان گذشته در زیر این رسوبات مدفون شد و اثر درستی از ان ها بر جای نماند.

پس قیام امام  حسین (علیه السلام ) هم عقلایی است و هم هدفی که آن حضرت دارد، از دادن جان و مال و فرزند و در یک کلمه تمام هستی ، با ارزش است.

 نظر دهید »

سخنان عا شقان اصحاب !

07 آبان 1393 توسط فروتن

برادران و فرزندان حضرت و فرزندان عبدالله بن جعفر ( پسران حضرت زینب (علیه السلام ) به امام عرض کردند: ما برای چه از تو دست برداریم؟ برای این که بعد از تو زنده بمانیم؟ خدا نکند که هرگز چنین روزی را ببینی . ابتدا عباس بن علی (علیه السلام ) این سخن را گفت و سپس دیگران از او پیروی کردند.

امام (علیه السلام ) نگاهی به فرزندان عقیل نمود و فرمود: کشته شدن پدراتان برای شما کافی است ، بروید که من شما را اذن دادم.

در این هنگام برادران و همه خانواده امام به سخن در آمدند و گفتند ای فرزند رسول خدا در این صورت مردم به ما چه می گویند  و ما چه می توانیم به مردم بگوییم؟ بگوییم رئیس و بزرگ و سالار و امام خود،پسر دختر پیامبرمان را در دست دشمن رها کردیم و با او به طرف دشمن تیری رها نکردیم و نیزه و شمشیری علیه دشمن به کار نبردیم؟! نه به خداسوگند، ای  فرزند رسول خدا  که هرگز تو را ترک نخواهیم کرد، بلکه جان خود را فدای تو سازیم و در کنار تو بجنگیم تا کشته شویم، و هرجا که روی کنیم با تو باشیم، خدا زندگی پس از تو را زشت گرداند.

سپس مسلم بن عوسجه برخاست و عرض کرد: آیا در حالی که این دشمنان گرداگرد تو را گرفته اند ما تورا این چنین رها کرده و از حضرتت جدا گردیم ؟ نه ! به خدا قسم ، خداوند هرگز روزی را نیاورد که من چنین کاری بکنم! تا آن که نیزه ام را در سینه دشمناتتن بشکنم وتا زمانی که قبضه شمشیرم را در دست دارم آنها را مورد ضربات خود قرار خواهم داد، حتی اگر سلاحی به دست نداشته باشم با پرتاب سنگ به جنگ ایشان خواهم رفت، و هرگز از تو جدا نشوم تا در رکاب تو کشته شوم.

سپس زهیر بن قین برخاست و گفت ای فرزند رسول خدا! سوگند به خدا دوست داشتم که هزار بار در راه تو کشته می شدم و زنده می گردیدم تا خداوند به سبب این جان نثاری ، کشته شدن را از وجود نازنین تو و این برادران و فرزندان و خاندان جوانت دفع نماید.

 نظر دهید »

چرا زیارت عاشورا بخولنیم؟

05 آبان 1393 توسط فروتن

مضمون «زیارت عاشورا » گواه و روشن کننده عظمت آن است، مخصوصاً وقتی آن چه درسند زیارت از صفوان از امام صادق (علیه السلام ) روایت شده زیارت عاشورا را بخوان و در خواندن آن استمرار داشته باش ، من به خواننده آن چند چیز را تضمین می کنم :

1- زیارت وی پذیرفته می شود.

2- تلاش ایشان مورد سپاس قرار می گیرد.

3- سلام او بدون مانعی به امام (علیه السیلام ) می رسد، و حاجت وی از جانب خداوندمتعال برآورده می شود و با دست خالی باز نخواهد گشت.

ای صفوان ! این را با ضمانتی  از پدرم ، و پدرم از امیر المومنین (علیه السلام ) و امیر المومنین از حضرت رسول (صلی الله علیه وآله ) و رسول خدا از جبرئیل و جبرئیل  از خداوند عزوجل دریافت نموده ، هریک از آن ها این زیارت را با این ضمانت تضمین نمودند.و به قداست خداوند سوگند، هرکس امام حسین (علیه السلام ) را با این زیارت از نزدیک و یا از دور زیارت کند حاجتش هرچه باشد بر آورده می شود.

 نظر دهید »

حسین (علیه السلام ) امداد فرشتگان و جنیان را نمی پذیرد!

05 آبان 1393 توسط فروتن

در روایتی از امام صادق (علیه السلام ) فرمودند: هنگامی که اباعبدالله الحسین (علیه السلام ) از مکه حرکت کرد تا به مدینه برود، فرشتگان بسیاری را صف کشیده و سلاح به دست دید که هر کدام بر اسبی از اسب های بهشتی سوار شده بودند. پس ازسلام عرض کردند: ای کسی که بعد از جد و پدر و برادرت ، حجت خدا بر خلق هستی ! همانا خداوند عزوجل ، جد بزرگوارت رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) را در جاهای بسیاری توسط ما یاری فرمود و اینک نیز ما را برای یاری تو فرستاده است.

امام (علیه السلام ) فرمود: وعده گاه من و شما در گودال و مکانی است که در آن جا به شهادت می رسم، و آن کربلا است ، هر وقت بدان جا رسیدم نزد من آیید.

گفتند: ای حجت خدا ! خداوند به ما دستورداده که فرمان تو را بشنویم و اطاعت نماییم ، لذا اگر بیم آن داری که دشمن با تو برخوردی داشته باشد، ما در رکاب تو باشیم؟حضرت فرمود: تا به کربلا برسم آنها نمی توانند به من آسیبی برسانند.»

پس از آن ، گروهی از مومنان جن به خدمت آن بزرگوار آمدند و گفتند: ای سید ما! ما شیعیان و یاران توایم ، می خواهی به ما بفرما . اگر فرمان دهی تمام دشمانت کشته شود، تو از جای خود حرکت نکرده ما دستورات را اجرا خواهیم کرد.

حضرت بر ایشان دعای خیر کرد و فرمود: « آیا قرآنی را که بر جدم رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) نازل شده است را نخوانده اید؟ در آن جا که می فرماید: به من بگو، اگردر خانه های خود بمانید، آنان که مرگشان مقدر شده است به سوی بستر مرگ خوویش خواهند رفت» اگر من در خانه خود بمانم پس این مردم پست و نگونسار به چه چیز امتحان وآزمون می گردند؟ و چه کسی در قبر من می خوابد! در صورتی که خداوند متعال، روزی که این زمین را گستراند آن را جا را برای من برگزید و نیز پناهگاه شیعیان و دوستداران ما قرار داد، تا اعمال و نمازشان را قبول نموده و دعایشان را مستجاب فرماید و شیعیانمان در آن مکان سکونت کنند تا در دنیا و آخرت در امان باشند.

با این حال شما،روزعاشورا- در روایتی جمعه بوده است - روزی است که در آخرش کشته خواهم شد، و پس از آن دیگر کسی از خاندانم و خانواده و برادرانم باقی نمی ماند، و سر من را برای یزید بن معاویه می فرستند.»

جنیان گفتند: ای حبیب خدا و فرزند حبیب حضرت حق ! به خدا قسم که اگر اطاعت از دستورات تو لازم نبود و مخالفت با فرمان تو جایز بود، هرآینه در این مورد با تو مخالفت می نمودیم وو تمام دشمانت را قبل از آن که به تو دسترسی پیدا کنند می کشتیم.

امام (علیه السلام ) فرمود: به خدا سوگند که ما از شما به این کار تواناتریم ، ولی نظر ما این است که حجت بر همه تمام شود تا کسانی که هلاک می شوند از روی تنبیه به هلاکت رسند، و کسانی که به زندگی جاوید نائل می گردنداز روی بینه باشد   « لهوف ص 94»

 نظر دهید »

خطبه امام حسین (علیه السلام ) هنگام عزیمت به عراق .

05 آبان 1393 توسط فروتن

حمد و سپاس مخصوص خداست و هیچ اراده و قدرتی جز از ناحیه خداوند نیست ، مرگ چون گردن بند دختران جوان برگردن فرزندان آدم آویخته شده است، و اشتیاق من برای دیدار جد و پدر و مادرم و گذشتگانم مانند اشتیاق یعقوب است به دیدار یوسف و برای من مقتلی برگزیده شده که به دیدار آن می شتابم، گویا در آن مقتل - که میان نواویس و کربلا است - می بینم که اعضای بدنم را گرگ های بیابان پاره پاره می کنند تا شکم های گرسنه خود را سیر کنند.از تقدیری که خداوند برای بشر نوشته است گریزی نیست.

رضای الهی در رضایت ما اهل بیت نهفته است ، ما بر آزمایش الهی صبر می کنیم و او پاداش ما را روز قیامت خواهد داد.پاره تن پیامبر (صلی الله علیه و آله ) هیچ گاه از او دور نمی شودرو دربهشت به او ملحق خواهد شد و چشم آن حضرت به اهل بیتش روشن می گرددرو رسول خدا به وعده اش درباره آنها وفا می کند. هرکس آماده است که خونش را در راه ما نثار کند و خود را برای لقای پروردگار مهیا نماید همراه ما بیاید، چرا که من فردا صبح عازم هستم انشاالله.« مقتل مثیر الاحزان ص 29»

 نظر دهید »

ارزش اشک برامام حسین (علیه السلام )

05 آبان 1393 توسط فروتن

امام سجاد (علیه السلام ) فرمودند: « ایما مومن دمعت عیناه لقتل الحسین حتی تسیل علی خده بواه الله فی الجنه غرفا » هرمومنی که چشمانش برای کشته شدن حسین بن علی (علیه السلام ) اشکبار شود واشک بر صورتش جاری گردد، خداوند او را در غرفه های بهشتی جای می دهد. «ثواب الاعمال /  «83»

 نظر دهید »

شرط های عاشورایی .

20 آبان 1392 توسط فروتن

شرط عاشورایی زیستن ، این است که سالار شهیدان ، حسین بن علی (علیه السلام ) را سرمشق خویش کنیم و همانند او برای احیای دین و اعتلای « کلمه الله » بکوشیم و با ستم نسازیم ، چنان که امام علی (علیه السلام ) می فرماید: « کونا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً » شرط عاشورایی زیستن ، آراستن خویش به فضایل و اوصاف پسندیده است. از میان این فضایل و اوصاف ، برخی نقش محوری دارند.ازمهمترین شرطها عبارتنداز :

1- بصیرت

با بصیرت چشم ظاهر بین نمی آید به کار      روزنی حاجت نباشد خانه آئینه را

بصیرت به معنای  ژرف اندیشی ، تیزبینی ، بیدار دلی و باز شناختن حق از باطل است ، چنان که شب عاشورا یکی از یاران امام حسین ( علیه السلام ) می گوید: « نحن علی بصائرنا » مراد او این است که ما در کنار حسین (علیه السلام ) ایستاده و آماده ایم هستی خویش را در راه اهداف حسین بن علی (علیه السلام ) نثار کنیم ، زیرا حقانیت این راه را به روشنی باور کرده ایم و با بینش و آگاهی کامل بدین راه گام نهاده ایم . پس جهاد عاشورائیان با پشتوانه عقیدتی همراه است و حرکتی کوروبی هدف نیست. امام علی (علیه السلام ) در وصف این گونه مجاهدان می فرماید:

چشمانشان بر فراز شمشیرهایشان سیر می کرد.»

«چشم بینا بهتر از سیصد عصا                           چشم بشناسد گهر را از حصا»

2- آزادگی 3- ایثار ، جهاد و شهادت طلبی 4- استواری هنگام بلا و سختی 5- تن ندادن به حکومت باطل 6- وفاداری به حق  .. از دیگر شرایط عاشوراست.

 1 نظر

درشهادت حسین بن علی (علیه السلام )

20 آبان 1392 توسط فروتن

امام صادق (علیه السلام ) فرمودند:چون کار حسین (علیه السلام ) چنان شد که ( اصحاب و جوانهایش کشته شدند و خودش تنها ماند )

فرشتگان بسوی خدا شیون و گریه برداشتند و گفتند: با حسین برگزیده و پسر پیغمبرت چنین رفتار کنند؟ پس خدا شبح و سایه ی حضرت قائم (علیه السلام ) را با آنها نمودو فرمود:با این انتقام او را می گیرم.

امام محمد باقر (علیه السلام ) فرمودند: چون نصرت خدا برای حسین بن علی (علیه السلام ) فرود آمد تا آنجا که میان آسمان و زمین قرار گرفت او را در انتخاب نصرت یا دیدار خدا مخیر ساختند ، او دیدار خدا را انتخاب کرد.

« اصول کافی ج 2 ص 376»

 نظر دهید »

تشابه جامعه ما با زمان امام حسین (علیه السلام )

20 آبان 1392 توسط فروتن

 

امروزهم  اگر کسی بخواهد جامعه ی اسلامی را از مسیر خود منحرف کند، ابزاری غیر از سه  عامل تطمیع تهدید و تبلیغات ندارد، خیال نکنید اگر کسی بخواهد حکومت  انقلاب اسلامی را نابود کند ، حتما باید از ینگه دنیا بیاید، بلکه در درون همین کشور منافقانی هستند و همان کاری را می کنند که منافقان صدر اسلام با امام حسین (علیه السلام ) کردند. آن روز هم احتیاجی نبود از روم و ایران و چین و ..بیایند، پسر عموهای خود حسین (علیه السلام ) بودند. منظورپسر عموی نزدیک و بدون واسطه نیست ، بلکه عشیره هایی که مربوط به قریش است. بنی امیه و بنی هاشم عموزاده بودند. در جامعه ی امروزی علاوه بر مصیبت خیانت خودی ها ، کم های خارجی هم اضافه شده است ، اما نقش مستقیم را عوامل داخلی ایفا می کنند…

«  بخشی از کتاب آذرخشی دیگر ازآسمان  کربلا، ااستاد مصباح یزدی»

 نظر دهید »

راز جاودانگی

11 دی 1391 توسط فروتن

راز جاودانگی امام حسین (علیه السلام ) در آن است که حضرت تما م عشق های کوچکتر را به پای بزرگترین عشقی که می توان متصور شد ریخت ، یعنی«خدا »

یا صاحب الزمان «آجرک الله » در غم چهلمین روز ظلم و ستم به جد بزرگوار شما و خاندان مطهرش .

 نظر دهید »

چهل روز سوگ

11 دی 1391 توسط فروتن

اما م صادق (علیه السلام ) فرمودند : ای زواره ، فرشتگان الهی چهل روز بر حضرت اباعبدالله حسین (علیه السلام ) گریستند.

                                                                        مستدرک الوسایل ج 10 ص 314

 

 

 نظر دهید »

سوگ دُ ر دانه سرور اهل بهشت

29 آذر 1391 توسط فروتن

کتا ب تا ریخ کهن خویش را گشود و بر صفحه ای مبهم از آن قلم را به تکا پو واداشت که به جز رقیه  (علیها السلام ) کودکی تاخت و تازهای روزگا ر،آن هم به نا حقی ندیده و نخواهد دید.                                                                                          سا لروز شها دت حضرت رقیه (س) تسلیت با د.

 نظر دهید »

پا ی درس استا د دولابی

27 آذر 1391 توسط فروتن

- تا ظهر عا شورا کا رعبد است و ظهر به بعد کا ر خدا .

- اما م حسین (علیه السلام ) را ابتدا خدا توسط عشق شهید کرد سپس شمر به وسیله تیغ .

- فرمود همه زمین ها کربلا و همه روزها عاشورا ولی نفرمود همه شما امام حسینید گذاشت خودتا ن درک کنید پس بگرد و در خودت     اما م حسین را پیدا کن.

- غم بدون امکا ن خیلی سخت است اسمش حزن است خزانه حزن و غم های عا شورا در دل حضرت زینب است.

- اگر شده در همه عمر لااقل یکبار زیا رت عا شورا را با صد لعن و صد سلام بخوان و از آن محروم نما ن.

اگر یک ما ه محرم هر روز در خا نه ات زیا رت عا شورا را با صد لعن و صد سلام بخوانی خدا را می بینی.

امام حسین (علیه السلام ) ظهور محبت است.

 نظر دهید »

سوره اي به نام سرور اهل بهشت

14 آذر 1391 توسط فروتن

امام صادق ( علیه السلام ) می فرمایند : سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خویش تلاوت کنید ؛ زیرا به راستی این سوره از آن امام حسین ( علیه السلام ) است . هر که آن را تلاوت کند در روز رستاخیز در درجه او در بهشت باشد. به راستی ، خدای گرامی وبزرگ، ارجمند و حکیم است.

                                                                                                           تفسیر نمونه ج26 ص 438 

 نظر دهید »
14 آذر 1391 توسط فروتن

امر به معروف ، نشانه عشق انسان به مکتب است .
امر به معروف ، نشانه علاقه انسان به سلامت جامعه است.
امر به معروف ، نشانه فطرت بیدار جامعه است.
امر به معروف ف مایه تشویق نیکوکاران جامعه است.
امر به معروف ، مایه تذکر و آگاه کردن افراد جاهل است.
امر به معروف ، و نهی از منکر ، گاز و ترمزی است که ماشین جامعه را هدایت می کند.
امر به معروف و نهی از منکر والدین است که اساس تربیت کودک را تشکیل می دهد.
امر به معروف ، سبب دلگرمی و تقویت افراد کم اراده می شود.
امر به معروف ، نشانه حضور در صحنه است.
نهی از منکر ، جبران کننده کمبود تقوای بعضی از افراد جامعه است.
امر به معروف ، جامعه را رشد می دهد و نهی از منکر ، جامعه را از سقوط نجات می دهد.
امر به معروف و نهی از منکر ، نشانه غیرت دینی و احساس مسئولیت است.
امر به معروف و نهی از منکر ، نوعی نظارت عمومی است.»
                                                     «ده درس پیرامون امر به معروف و نهی از منکر ، محسن قرائتی»

 

 

 نظر دهید »
آیه قرآن
">

پنل اس ام اس
پنل اس ام اس رایگان
نجوم | آپلود
کبوتران زمینی | گالری عکس
بازی آنلاین | قیمت طلا
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس