توصیه عجیب حضرت علی(علیه السلام ) درباره آزادی اسرا
از کلمات بلند امیرمؤمنان (ع) است که فرمود: در مسائل نظامی و جنگی، عاطفی برخورد نکنید.
در یکی از جنگها، سپاهیان علی (ع) را به اسارت گرفتند. به حضرت عرض کردند: اجازه بدهید ما از بیتالمال به منظور آزادی اسیران بودجهای در اختیار بگیریم. فرمود: آزاد کردن اسیر کار خوبی است و ادامه مبارزه است؛ اما کسی که به اندک حادثه، فوراً دست بلند کرده تسلیم میشود، شهامتی ندارد.
آنها را که زخمی و اسیرند و زخم در جلوی بدن آنهاست آزاد کنید؛ چون معلوم میشود تا آخرین لحظه مقاومت کردهاند و بعد اسیر شدهاند. و آنهایی که زخم در پشت بدنشان است، معلوم میشود فرار کرده و سپس آنها را دستگیر کردهاند. کسی که میدان جنگ را ترک میکند او به درد ما نمیخورد. چون شهادت را نشناخته است. خیال میکند مرگ یعنی نابودی و فکر میکند ماندن برای او بهتر است. او نمیداند که: «ما الموت الا قنطره تعبر بکم»؛ مرگ فقط پلی برای عبور از این جهان به سرای ابدی است.
بیانی است زیبا از حضرت حسین بن علی (ع) که مرگ، پلی بیش نیست، با عبور از آن به بهشت میرسید.
علی (ع) که افطاریه خود را به اسیر میدهد، هنگام آزاد کردن سربازان اسیر خود دستور میدهد سربازی را که از پشت زخم خورده، برای آزاد کردن او از بیتالمال چیزی صرف نکنند. معلوم میشود او فرار کرده و کسی که میدان جنگ را پشتسر میگذارد و فرار میکند، مورد علاقه ما نیست. او خود را بهتر از دین میشمرد و نمیداند که شهادت همان و بهشت سعادت همان.
علی (ع) در نامهای که برای سهل بن حنیف انصاری نوشت فرمود: «ما قلعت باب خیبر… بقوه جسدیة و لاحرکة غذائیه لکنی اُیّدتُ بقوةٍ ملکوتیة و نفسٍ بنور بها مضیئة»؛ من در قلعه خیبر را با نیروی حاصل از اثر غذا و خوراک نکندم؛ بلکه آن قدرت ملکوتی و نفس منور به نور الهی مرا به این کار واداشت.
قوت جبریل از مطبخ نبود/ بود از دیدار خلاق ودود
امام صادق (ع) فرمود: «ما ضعُف بدنٌ عمّا قویَت علیه النیّه». هرگز در برابر قدرت اراده، بدن اظهار ضعف نمیکند. اگر اراده قوی شد، بدن تابع است و هر اندازه که اراده ضعیف بود بدن نیز مطاع است. اراده علی (ع) قوی بود، بدن هم به تبع آن قدرتی فوق العاده یافت.
« 26 مرداد ماه روز بازگشت آزادگان به میهن گرامی باد.»