02 اردیبهشت 1394 توسط فروتن
سال 212 هجری است و جواد آل محمد (صلی الله علیه و آله) ، شکفتن یکی از زیباترین گل های بوستان محمدی و چهارمین علی از خاندان اهل بیت را انتظار می کشد و بر تداوم کوثر فاطمی قامت شُکر بسته است. او علی النقی است که در هشت سالگی سکان کشتی هدایت انسان ها را از پدر دریافت کرد و 33 سال رهبر اهل ایمان و خرد بود.
… سال 254 هجری است. خلیفه ستمگر عباسی که تحمل محبوبیت امام در میان مردم را نداشت، فرزند پیامبر را به شهادت رساند و شیعیان و دوستداران را داغ دار غم و پرپر شدن گل فاطمه علیهاالسلام کرد.
مردی از تبار یاس
امام جواد علیه السلام ، پدر بزرگوار دهمین پیشوا، نام این مولود پربرکت را به نشانه علاقه مندی به اجداد گران قدرش به نام سه جد بزرگوارش، علی نهاد. او در فصاحت و بلاغت همچون جدش امیرمؤمنان علی علیه السلام و در تقوا و عبادت چونان امام زین العابدین علیه السلام بود. او چهارمین معصوم بود که به نام زیبای علی آراسته گردید.
مادر این کودک، زنی بافضیلت به نام سمانه بود که «سیده ام الفضل» شهرت داشت. او به اندازه ای از مقام و منزلت برخوردار بود که افتخار همسری امام جواد علیه السلام و مادریِ امام هادی علیه السلام را یافت. این بانوی والا، چنان در این خاندان پر نور درخشید که امام هادی علیه السلام درباره او فرمود: «مادرم، دانای جایگاه من و اهل بهشت است. او چنان است که شیطان از وی می گریزد و فریب حیله گران دنیاپرست در او اثر نمی کند. خدا پاسدار و نگهبان اوست و او در شمار مادران راستگو و درست کردار است».
جلوه ای از دانش گسترده پیشوای دهم
معتصم عباسی برای به نمایش گذاشتن خیرخواهی خود و کم ارج جلوه دادن جایگاه علمی امامان، آموزگاری را که گرایش مخالف اهل بیت داشت، نزد امام هادیِ شش ساله فرستاد تا مثلاً به ایشان دانش بیاموزد. پس از مدتی از چگونگی درس آموزی امام هادی علیه السلام پرسید. در این حال، آن آموزگار که تحت تأثیر دانایی حضرت قرار گرفته بود، برآشفت و گفت:«کدام کودک؟ بگو پیر خرد! به خدا سوگندت می دهم آیا در این شهر بزرگ دانشمندتر و ادیب تر از او سراغ دارید؟… هر جا من با تکیه بر پشتوانه ادبی ام به نکته ای اشاره می کنم که به گمانم فقط خودم به آن دست یافته ام و روزنه ای را آشکار می سازم، او دروازه هایی از آن را به رویم می گشاید که شگفت زده می شوم و من از او می آموزم. مردم گمان می کنند من آموزگار او هستم، به خدا سوگند او آموزگار من است».
سخت گیری متوکل در مورد امام هادی علیه السلام
دوران امامت امام هادی علیه السلام ، با معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز عباسی هم زمان گردید که در این میان، حضرت بیشتر با متوکل هم دوره بود. متوکل همواره به بنی هاشم بدگمان بود و با آنان رفتار ناپسندی داشت. به همین دلیل، حضرت هادی علیه السلام نیز فعالیت های خود را به صورت سرّی انجام می داد.
متوکل درصدد بود امام علی النقی علیه السلام را به هر وسیله زیر نظر بگیرد. او می دانست اگر امام در مدینه اقامت کند، دسترسی به ایشان امکان نخواهد داشت و این خطری جدی به شمار می آمد. به همین دلیل، در حرکتی سیاسی، به پیشوای دهم نامه نوشت تا در ظاهر، علاقه خود را به امام بیان کند، ولی در واقع، دستور جلب حضرت را صادر کرد و آن حضرت را به سامرا فرا خواند. امام با آنکه از سوءنیت متوکل آگاه بود، چاره ای جز رفتن به سامرا نداشت و ناگزیر راهی این شهر شد.
گل هاشمی در سامرا
هنگامی که امام هادی علیه السلام به دستور متوکل وارد سامرا شد، او برای تحقیر امام و با این بهانه که هنوز محل اقامت حضرت آماده نیست، ایشان را در محل تجمع گدایان و بینوایان جای داد.
سپس امام را به خانه ای بردند که در اردوگاهی نظامی قرار داشت. متوکل دستور داده بود در اتاق حضرت قبری بکنند تا امام را از کنترل شدید خود آگاه کند و قدرت هر عملی را از حضرت بگیرد. امام در زمان متوکل، دوران سختی را پشت سر گذاشت. او چند بار دستور قتل امام را صادر کرد، ولی هر بار توطئه قتل ایشان نافرجام ماند. سرانجام این خلیفه ستمگر عباسی به دستور منتصر، فرزندش که به حضرت علی علیه السلام علاقه مند بود، به قتل رسید.
زیارت جامعه؛ فروغی از دانش دهمین پیشو
یکی از آثار ماندگار امام هادی علیه السلام زیارت جامعه کبیره است که یکی از قوی ترین سندهای شناخت امامت راستین به شمار می آید. اهمیت این زیارت زمانی آشکار می شود که با دوران پیشوای دهم بیشتر آشنا شویم. در آن زمان، عده ای در ستایش عظمت امامان مبالغه می کردند و گاه امامان را تا حد خدایی بالا می بردند و گروهی را به خود جذب کرده بودند.
امام هادی علیه السلام با تکذیب سخن این گروه و اعلام بیزاری از آنها، زیارتی با بلاغت کامل آموزش می دهد تا به وسیله آن بتوان هر یک از ائمه را زیارت کرد. زیارت جامعه، امامت را رمز و راز فلسفه سیاسی اسلام می داند و به همه مؤمنان یادآوری می کند که حکومت عدل الهی از آنِ پیشوایان معصوم است.
مبارزات فرهنگی دهمین پیشوا
اگرچه دوران امام هادی علیه السلام ، عصر خفقان و استبداد بود و حضرت برای فعالیت فرهنگی، آزادی عمل نداشت، ولی با گروه های منحرف عقیدتی همچون غلوکنندگان در حق معصومان و صوفیه مبارزه فرهنگی می کرد. برای مثال، آن حضرت در پاسخ به مشکلات اهالی اهواز، رساله ای در علم کلام نوشت. مناظره های علمی، برطرف ساختن شبهه های دینی و پاسخ گویی به مسائل گوناگون، از دیگر فعالیت های فرهنگی حضرت به شمار می آید. همچنین راویان و محدّثان بزرگی را تربیت کرد تا میراث بزرگ معارف اسلامی را به نسل های بعد منتقل کنند. شیخ طوسی تعداد این شاگردان را 185 نفر می داند که با توجه به شرایط نامساعد دوران آن حضرت، تعداد قابل توجهی است و از تلاش گسترده آن حضرت خبر می دهد. در میان شاگردان آن حضرت، نام دانشمندان سرشناسی چون فضل بن شاذان، عبدالعظیم حسنی، حسن بن علی ناصر کبیر، ایوب بن نوح و عثمان بن سعید به چشم می آید.
زمینه سازی فرهنگ انتظار
در دوران عباسی، فشار و اختناق دستگاه خلافت در مورد امامان معصوم رو به افزایش بود. این در حالی است که شیعه در آستانه غیبت قرار می گرفت که تحولی شگرف شمرده می شد. به همین دلیل، امام هادی علیه السلام به عنوان پناه گاه مردم، درصدد آماده سازی مردمان برای پذیرش این تحول جدید بود. ایشان در روایتی فرمود: «جمعه، روز نوه ام مهدی علیه السلام است که گروه جویای حق گرد او جمع می شوند و اوست که زمین را پر از عدل و داد می کند، همان گونه که پر از ستم جور شده است.» یا فرمود: «زمانی که پیشوایتان از میان شما رفت، هر آن منتظر فرج باشید».
ریشه ها و نتایج تکبر
در سیره تربیتی امام هادی علیه السلام برای زدودن صفات ناپسند از وجود آدمی، به ریشه ها و زمینه های خودپسندی و عواقب زیان بار آن اشاره شده است. امام دهم در روایتی در این مورد هشدار داده و فرموده است:«هر کس ازخودراضی باشد، غضب کنندگان بر او بسیار خواهند شد.» صفت خودبزرگ بینی نه تنها انسان را در معرض خشم مردم، بلکه مورد غضب الهی قرار می دهد. عذاب دوزخ و محرومیت از لطف الهی، از دیگر نتایج این صفت ناپسند است.
شهادت حضرت
امام هادی علیه السلام در سوم رجب سال 254 ه . ق به دستور معتز و با سمی که در آب انار ریخته شده بود، مسموم شد و به شهادت رسید. در آن روز بسیاری از بنی هاشم و دیگران در منزل امام جمع شده بودند و شیون می کردند و فریاد می زدند:«وای بر ما از بی کسی و بی یاری! وای بر مستمندان و یتیمان از تنهایی!» سپس امام حسن عسکری علیه السلام بر بدن پاک آن حضرت نماز خواند.
سیل عاشقان آن حضرت که خبر شهادت ایشان را شنیده بودند، با اندوهی از تأثیر و اندوه برای تشییع جنازه آن حضرت گرد آمدند، انبوهی مردم آن قدر زیاد بود که حرکت کردن در بین آن همه جمعیت برای امام حسن عسکری علیه السلام مشکل شده بود.
حرم سامرا
حرم سامرا، آرامگاه نورانی امام هادی علیه السلام و امام عسکری علیه السلام است. زمین آن را امام هادی علیه السلام از فردی به نام دلیل بن یعقوب خریداری کرد. پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام و دفن ایشان در آن جا، این خانه زیارت گاه عاشقان و دوستداران ائمه گردید. سپس اطراف خانه را دیوار کشیدند و بر روی هر دو قبر، گنبد قرار دادند. سپس در دوران آل بویه، صندوقی از چوب بر روی قبرها نهادند و خادمانی برای خدمت به حرم انتخاب کردند. سپس ساختمان باشکوهی روی قبرها بنا گردید و در زمان ناصرالدین شاه، ضریح قدیمی تعویض و به نقره تبدیل شد. طلاکاری گنبد و کاشی کاری قسمت بیرونی و سر درهای حرم نیز به دستور او صورت گرفته است. تا پیش از هتک حرمت حرمین عسکریین، گنبد این حرم، بزرگ ترین گنبد در میان گنبدهای عتبات عالیات شمرده می شد.