فضیلت «بسم الله الرحمن الرحیم »
روزی عبدالله بن یحیی بر امیرالمومنین (علیه السلام ) وارد شد،صندلی (کرسی ) در برابر آن حضرت بود، حضرت امر فرمود: که بر آن کرسی بنشیند. عبدالله نشست، لحظه ای نگذشت که چیزی بر سرش افتاد وسرش شکست و خون جاری گشت.
حضرت امر فرمودند:آب آوردند وخون سراو را شست و شو دادند و فرمودند: نزدیک شو به من ، آن گاه دست بر شکاف سرش گذاردند. در حالی که عبدالله سخت بی تابی می کرد ، جراحت سر را به هم آوردند و بهبود یافت ، گویا شکستگی وجود نداشت ، پس از آن فرمودند: ای عبدالله ! سپاس خدایی را که قرار دادگرفتاری ها را کفاره گناهان پیروان ما در دنیا ، تا در فرمان بردن حق ، سالم بمانند و سزاوار مزد و اجر شوند. عبدالله عرض کرد:یا امیر المومنین مجازات گناهان ما فقط در دنیاست؟حضرت فرمودند: آری ، مگر نشنیده ای گفته پیامبر (صلی الله علیه وآله ) را که فرمودند:« الدنیا سبحن المومن و جنه الکافر »دنیا زندان مومن و بهشت کافر است. خداوند پیروان ما را در دنیا از گناهانشان پاکیزه گرداند به وسیله مصائب و ناراحتی ها و به عفو خود ، چنان که می فرماید: « ما اصابکم من مصیبه فبما کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر » آن چه مصیبت می بینید از کردار خود شماست و بسیاری از آن بخشش می کند. آن گاه پیروان ما به قیامت وارد شوند و طاعت های آنان را زیاد کند ولکن دشمنان ما را خداوند در دنیا جزا دهدبه طاعاتشان گرچه وزنی ندارد، زیرا طاعتشان اخلاص ندارد و چون وارد قیامت شوند، سنگینی گناهان و کینه هایشان به محمد و آل محمد و یاران واقعی آنان ، برشانه آن هاست و در آتش فرو روند.
عبدالله عرض کرد: یا امیر المومنین ! استفاده کردم و به من آموختی ، اگر به من می فرمودید که چه گناهی سبب محنت مجلس شد، بسیار نیکو بود که دیگر مرتکب نشوم؟حضرت فرمودند: « هنگام نشستن ، بسم الله نگفتی ، این مصیبت کفاره گناهت گشت ، مگر نمی دانی که پیامبر از جانب خداوند مرا حدیث کرد که خداوند می فرماید: هرکاری که در آن بسم الله گفته نشود ، آن کار نا تمام خواهد ماند.عبدالله عرض کرد: پدر و مادرم فدای شما! دیگر
بسم الله را ترک نمی کنم. حضرت فرمودند:پس تو سعادتمند خواهی گشت ! عبدالله عرض کرد : تفسیر بسم الله چیست ؟ حضرت فرمودند: « بنده چون بخواهد شروع در کاری کند، می گوید:بسم الله ،یعنی من به نام این اسم ، این کار را انجام دهم ، پس در هرکاری به بسم الله ابتدا کند، آن عمل مبارک خواهد بود. « تفسیر البرهان 45/1»