• تماس  

دعوت از حضرت


يك روز ظهر به همسرم گفتم : غذايي تهيه كن كه تا حضرت صاحب الزمان -عجل الله تعالي فرجه الشريف-را دعوت كنيم و تشريف بياورند منزل ما ، همسرم هم به عشق حضرت ، غذايي را آماده كرد ، سفره را پهن كرديم بشقابي هم كنار سفره گذاشتيم ولي خبري نشد. لذا خيلي ناراحت بودم و از دست حضرت گلايه عاشقانه مي كردم ، كه يكوقت ديدم در مي زنند وقتي در را باز كردم ديدم كه عده اي از دوستان خراساني بودند كه يك اربعين براي ملاقات حضرت در جمكران بوده اند و حالا روز آخر تصميم گرفته اند به منزل ما بيايند. به آنها گفتم خوش آمديد، قريب به ده نفر بودند و حال آنكه ما غذاي سه نفر را مهيا نموده بوديم ولي بحمدلله به همه رسيد.

 

                   

             

سّر ناميده شدن ابو عبدلله جعفر بن محمد(عليه السلام) به صادق

20 شهریور 1391 توسط فروتن

از حضرت علي بن الحسين از پدرش از جدش (عليه السلام ) نقل كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا (صلي الله عليه واله ) فرمودند:هرگاه فرزندم جعفر بن محمد بن علي الحسين بن علي بن ابي طالب متولد شد او را «صا دق » بناميد ، زيرا به زودي در فرزندان اين امام شخصي هم نامش به هم مي رسد كه به ناحق ادعاي امامت نموده و كذّاب ناميده مي شود.

                                                                                                  علل الشرايع ص753

 

 نظر دهید »

باب حكمتها

15 شهریور 1391 توسط فروتن

 

ابوحنيفه نقل مي كند: روزي به محضر حضرت جعفر بن محمد (عليه السلام ) وارد شدم ، حضرت خطا ب به من فرمودند:بگو چرا حق تعالي شوري را در چشم ها و تلخي را در گوش ها و آب متعفن را در لوله بيني و شيريني را در دو لب قرار داد؟ عرض كردم نمي دانم، حضرت فرمودند: جهت آن است كه حق تبارك و تعالي جنس چشم ها را پيه قرار داده و بر انسان منت گذارد و شوري را در آن نهاده به خاطر آن كه اگر غير اين مي بود چشم ها آب مي شدندو در گوش ها ماده تلخ نهاده زيرا در غير اين صورت جنبنده ها و حشرات به آن هجوم  مي آورده واز راه گوش به مغز راه مي يافتند و آن را مي خوردند ودر دو لوله بيني آب قرار داده تا نفس از آن بالا و پايين رود و نيز بوي خوش را از ناخوش ممتاز گردد و در دو لب شيريني نهاد تا بشر لذت مطعومات و مشروبات را بچشد.

                                                                                            علل الشرايع ص 303

 1 نظر

در حالي صبح كردم كه از هشت طرف مرا مي خواهند؟

13 شهریور 1391 توسط فروتن

 

در روايتي آمده است كه به امام سجا د (عليه السلام ) گفته شد چگونه صبح كرديد اي فرزند رسول خدا ؟ حضرت فرمودند: در حالي صبح كردم كه از هشت طرف مرا مي خواهند:

خداوند ، انجام واجبات را از من مي خواهند :

 پيامبر (صلي الله عليه و اله ) ،انجام سنت و مستحبات را.

 خانواده ،تهيه زاد و توشه زندگي.

 نفس ، براي شهوتراني.

شيطان ، براي معصيت و گنا ه .

 دو فرشته موكل ،براي حفظ و ثبت اعما ل و زبا نم.

  ملك الموت ، روح مرا مي خواهد.

 قبر ، جسد مرا مي خواهد… و من در گرو اين خواسته ها و طلبكارها هستم.

                                                                                              اماني طوسي ص641

 

 

 نظر دهید »
13 تیر 1391 توسط فروتن

 2 نظر
01 تیر 1391 توسط فروتن

رسالتِ مبارک
وقتی سرنوشت در طَبق تقدیر نگاشته شود؛ بی آلایش ترین فرد از آدمیان بلند پایه ترین فرد در گفتار و کردار، در شرف، استواری دین و کامل شدن آرمانش که سعادت مردم است، رقم می خورد؛ همانند هر روز شیرین ترین و سعادت بخش ترین ستایش بر لبانش نشست، عهد دیرینه خویش را با مولای خود تازه نمود و طراوت این عهد، هرگز از باغ بندگی و عبودیت بیرون نرفت و پیوسته شال محبت معبود را بر گردن می نهد تا نوازشگر شانه های لرزانش باشد.
صدا برآمد، محمد صلی الله علیه و آله  ای فروزنده ستاره ی یمن و سعادت ! سر بر آسمان بلند نما، پنجره قلب و نگاهش را رو به آسمان بیکرانش گشود تا با یک اشارت، قلب و دل را ماوای فرمانش دهد، یس معبودا! اکنون حکمی مرقوم بر تو ارزانی خواهد شد تا با آن رحمتی بر جهانیان باشی . به رسم ادب و بالندگی سر تعظیم فرود آورد و فرمود تسلیم امر تو هستم، ندا آمد، چشم بگشا که طلوع خورشید نبّوت بر تو تجلی نماید. بارانشوق بر گونه هایش جاری شدو فرمود من؟! خطاب آمد آری. طوماری از نور که مهر خاتم بر آن حک شده این گونه محفوظ و ثبت بر تو ارزانی می شود، و از این پس هر کس مطیع و فرمانبردار رسالتت باشد، حیاتش بستر شایسته ترین رحمت های الهی ست. پس این مقام و رسالت بر تو مبارک.


تو را كرد مبعوث يكتااله          كه بر كرده ي خلق باشي گواه
كه بر مردم نيك باشي بشير            به بدكار مردم بگردي نذير
به دستور و با اذن پروردگار              خلايق بخواني سوي كردگار
چراغ فروزان عالم شوي               كه روشن كني جاده ي رهروي

يا ايُّها النّبيُّ انّا ارسلناك شاهداً و مبشراً‌و نذيراً و داعياً‌ الي الله باذنه و سراجاً منيراً
                                                                                                       سوره ي احزاب آيه 45,46

سلیمانی

 


 

 1 نظر
03 خرداد 1391 توسط فروتن

پاكدامن ترين خلق

« حضرت امام هادي عليه السلام، پاكدامن ترين و راستگوترين خلق بود. از نزديك، جذاب ترين و زيباترين افراد و از دور، كاملترين خلق به نظر مي رسيد. وقتي خاموش بود، با هيبت و وقار جلوه مي كرد و در كلامش خوبي و ملاحت موج مي زد. وي مانند پدران بزرگوارش، با رفتار و مناظره هاي خود ثابت كرد دانشمندترين، خردمندترين، بردبارترين و كريم ترين مردم زمان خويش است.»
                                                                                                                       ابن شهرآشوب


سرور حاضران و غايبان

« خدايا! به امام دهم سلام و درود فرست كه مقتداي زندگان و مردگان و سرور حاضران و غايبان است او كه بر گردن هر مخالف و دشمن دين، شمشيري خشمگين و پناهگاه همه ي پناه آورندگان و برطرف كننده تشنگي از جگرهاي سوخته بود؛ آن كه دوستان و دشمنان به كمال فضيلتش شهادت مي دادند و در روز قيامت، پناه دوستان خويش است؛ ابوالحسن علي نقي هادي، فرزند محمد شهيد كه با مكر دشمنان به شهادت رسيد و در « سُرَّ مَنْ رَاي » ( سامرّاء) به خاك سپرده شد.»
                                                                                                                     روزبهان شافعي


 

 نظر دهید »
31 اردیبهشت 1391 توسط فروتن

بخشی از پیام امام خمینی به مناسبت آزاد سازی خرمشهر
«اینجانب با یقین به آنکه «مَا النَّصرُ اِلّا مِن عِندِاللهِ» از فرزندان اسلام و قوای سلحشور مسلّح، که دست قدرت حق از آستین آنان بیرون آمد و کشور بقیه الله الاعظم-ارواحنا لمقدمه الفداء- را از چنگ گرگان آدمخوار که آلت هایی در دست ابرقدرتان خصوصاَ آمریکای جهانخوارند، بیرون آورد و ندای «الله اکبر»را در خرمشهرعزیز طنین انداز کرد و پرچم پرافتخار«لااله الّا الله»را بر فراز آن شهر خرم، که با دست پلید خیانتکاران قرن به خون کشیده شده و« خونین شهر» نام گرفت،[برافراشت]، تشکر میکنم. آنان فوق تشکر امثال من هستند.آنان به یقین موردتقدیرناجی بشریت و برپاکننده عدل الهی در سراسر گیتی- روحی لتراب مقدمه الفداء- می باشند.آنان به آرم « ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتُ وَلکِنَّ اللهَ رَمی» مفتخرند.

 نظر دهید »

حقیقت انتظار چیست ؟

05 اردیبهشت 1391 توسط فروتن

 

 انتظار کیفیتی روحی است ، که موجب به وجودآمدن حالت آمادگی برای آنچه انتظار دارند و ضد آن یأس و ناامیدی است . هرچه انتظار بیشتر باشد آمادگی بیشتر است . اگر انسان ، مسافری داشته باشد که چشم به راه آمدن اوست . هرچه رسیدن او نزدیک تر گردد ، آمادگی برای آمدنش فزونی می یابد . حالت انتظار گاهی به پایه ای می رسد که خواب را از چشم می گیرد ، چنان که درجات انتظار از این نظر تفاوت می کند ، همچنین از نظر حب و دوستی نسبت به آنچه انتظار دارد تفاوت دارد . هر چه عشق به « منتظر » افزون باشد آمادگی برای فرا رسیدن محبوب دردناک می گردد ، تا به آنجا که انسان منتظر از خود بی خود می شود و دردها و سختی های درد آور مشکلات سخت ، خود را در راه محبوب حس نمی کند .

 

 عصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد ؟

 انتظار نخست یک عقیده است و سپس در عمل و عینیت آشکار می گردد و انسان منتظر به مرز بانی و پاسداری از حوزه جغرافیایی و فرهنگی و ایدئولوژی هم کشیان وهم مسلکان خویش می پردازد و همواره در موضع دیده بانی است و هوشیارانه و تیز نگرانه به افق های دور و نزدیک می نگرد . و هر تحرک و تحول ونقل و انتقالی را در اردوگاه های دشمن زیر نظرمی گیرد و در سنگر دفاع ایدئولوژیکی و زمینی وجغرافیایی ، دشمن را از پیشروی باز می دارد ، و در صورت فراهم بودن زمینه به تهاجم نیز دست می بازد . این است که جامعه منتظر ، همواره به آمادگی نظامی ودفاعی فراخوانده شده است و تهیه ابزار جنگ وقدرت از هر مقوله و با هر کیفیت ، تکلیف گشته است . فقها در کتاب جهاد بحثی را تحت عنوان « مرابطه » و « رباط » ذکر کرده اند به این معنا که مؤمنان در مرزها اقامت گزینند و آمادگی کامل داشته باشند تاهنگام حمله و تهاجم ناگهانی دشمن ، دفاع کنند و کشور را نجات دهند . معنای دیگر مرابطه و رباط پیوند و رابطه با امام و در خدمت امام زیستن ومرزبانی دستور ها و خواسته های امام بودن است . به این معنا که جامعه مؤمنان با امام خویش ارتباط برقرار کنند و به ریسمان ولایت امام چنگ زنند و با او هم پیمان شوند و به یاری امام متعهد گردند ، این قسم از « مرابطه » در هر فردی واجب عینی است ، نیابت بردار نیست ، و پایه ای از پایه های ایمان است و عملی بدون آن پذیرفته نمی شود.

 

 هزینه رفع حجاب ظهور

 چه کنیم که عصر فرج را نزدیک نماییم و حجاب های بین جامعه و حضرت صاحب الزمان علیه السلام را برطرف کنیم ؟

 است امکاناتی به شما بدهد اگر مصلحت دیگری بود به او هم می داد . یک مرتبه احساس می کند آن حسادت در منظر او از بین رفته و متوجه دروغین بودن آن حجاب می شود ، این یک نمونه است تا روشن شود حجاب هایی که مانع تجلی نور حقیقت است واقعی نیستند و ریشه در وهمیات ما دارند ولی نورهای معنوی حقیقی اند و ریشه در واقعیت دارند . در مورد رفع حجاب ظهور امام زمان علیه السلام هم باید حجاب ها را پیدا کرد . اگر به لطف الهی برسیم به این که حضرت صاحب الأمر علیه ابتدا باید حجاب هایی را که مانع رسیدن فرج است بشناسیم . وهمیاتی هستند که حقیقت ندارند ولی مانع می شوند تا قلب ها به سوی نور معنویات توجه کنند . مثل اینکه اگر کسی نسبت به دیگری حسادت بورزد ، حجابی بین او و دیگری می شود ، حال اگر بخواهیم حجاب حسادت را از بین ببریم کافی است متوجه شویم خداوند « رحمة للعالمین » است ، همانطور که توانسته السلام به عنوان انسان کامل ، یک حقیقت وجودی در مقام واسطه ی فیض اند ، به این فکر فرو می رویم که باید حجاب هایی در بین ما و آن حقیقت باشد که مانع ظهور نور آن حقیقت بر افراد و جامعه می شوند و ابتدا باید آن حجاب ها شناخته شوند تا در رفع آن ها موفق شویم . در مثال فوق ملاحظه فرمودید چگونه توجه به « رحمة للعالمین » بودن خداوند ، حجاب حسد را فرو ریخت ، در مورد حجاب های بین جامعه مسلمین و ظهور حضرت نیز باید وهمیاتی که فرهنگ مدرنیته ایجاد کرده ، درست شناخته شود و به دروغ بودن آن ها پی ببریم و حقیقت را در جای دیگری دنبال نماییم . از سخنان حضرت امام خمینی « رضوان الله علیه » به خوبی بر می آید که حجاب اصلی عدم ظهور را باید در ظلمات فرهنگ غرب جستجو کر د . عده ای ساده اندیش آنقدر با غرب کنار می آیند که حاضرند در مقابلش به سجده بیفتند به امید آن که با رجوع به غرب مشکلاتشان حل شود و عده ای هم حاضرند سر خود را به چوبه دار بسپارند ولی در مقابل ظلمات دوران کوتاه نیایند . در کدام تجربه های تاریخی به یاد دارید که مشکلات مردم با رجوع به غرب حل شده باشد ؟ امام خمینی « رضوان الله علیه » چون غرب را خوب می شناختند و هزینه های مقابله با آن را پذیرفته بودند و به نور الهی ،تمام امید خود را از آن فرهنگ بریدند ، خداوند راه تحقق انقلاب اسلامی را بر قلبشان متجلی کرد و فرج ملت را نمایاند تا عصر فرج نزدیک شود.

 2 نظر
31 فروردین 1391 توسط فروتن

 

 

طالب نظر امام زمان(عليه السلام) بودن 

امام(عليه السلام) مقامش مقام واسطه فيض است.فيض راازحق مي گيردوبه عالم وآدم مي دهد.اگرانسان قلبش را آماده کند که فيض را ازامام زمانش بگيرد، وامام زمان هم او را شايسته ديد، اين انسان ميلش ميل انساني مي شود. شيطان درعيني که شيطان بود، ميل عبادي داشت. شما گاهي دوست داريد عبادت کنيد وبه فقرا کمک کنيد حتي دوست داريد حج برويد؛ ولي به صرف اين احوالات خوشحال نباشيد. اگرهرکدام ازاين اعمال وعبادات را زيرنظرامام زمانتان انجام دهيد ودرمنظرتان امام زمان(عليه السلام) قرارداشته باشد .اين ها جاي خودش قرار مي گيرد و دررسيدن کمال انساني به شما کمک مي کند .انسان کامل غضب وشهوت دارد اما هرکدام درجاي خودش، انفاق وامساک دارد؛ ولي درجاي خودش. درمقام انسان کامل، همه چيزجاي خودش است. امّا غير انسان کامل، همه اين اعمال را درموضع افراط وتفريط انجام مي دهند. اين ها به جايي نمي رسند. بايد کاري کرد که امام زمان به ما نظر بکند. بايد انسان ها امام زمان(عليه السلام) را طالب باشند وطالب نظرامام زمان(عليه السلام) بودن اولين قدم انسان شدن است .


 


آياتأخير درفرج موجب قساوت قلب مي شود ؟

آن چه که برهر مؤمني بلکه برهرانساني لازم است اين که؛ هيچ گاه ازتأخيرفرج وظهور منجي نااميد نباشد، بلکه بايد به ريسمان صبرچنگ زده تا به سرمنزل مقصود رهنمود شود واين تنها از راه ايمان قلبي به خداوند متعال واين که اوخلف وعده نمي کند، ميسراست ونيزبا سيروبررسي سرگذشت امّت هاي پيشين که چگونه بعدازهرعُسر وگرفتاري شديد خداوند آخرالامر يُسر و حرجي حاصل نمود، به دست مي آيد، وهمچنين با مراجعه به فطرت و ظهور منجي بشريت متمايل است؛ مي تواند خود را ازيأس ونااميدي رهانيده و به ظهور منجي اميدوار باشد. درذيل آيه شريفه ي:

« ولا يَكُونُوا كالَّذينَ أوتُواْالْكِتَبَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ »

 

سوره حديد آيه 16 ازامام صادق عليه السلام روايت شده که فرمود: تأويل اين آيه براي مردم عصرغيبت است و روزهاي زمان غيبت غير ازروزهاي اهل زمان هاي ديگر است. خداوند متعال شيعيان را از شک در حجت خود نهي کرده است و نيزنهي کرده از اين که گمان کنند که خداوند زمين را يک چشم بر هم زدن، از حجت خالي مي گرداند .

 

 

 

 

 

 

 

 



 

 

 

 

 

 

 

 

tyle="FONT-FAMILY: " dir="rtl" align="right"> 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 2 نظر

بهره ای از نور

28 فروردین 1391 توسط فروتن


حضرت زهرا(س) افتخار عالمیان

 

حضرت زهرا سلام الله علیها  یک افتخار است برای همه عالم، نه فقط برای شیعه، نه فقط برای عالم اسلام، نه فقط برای ائمه طاهرین علیهم السلام، بلکه آن حضرت برای پدر بزرگوارش نیز مایه سربلندی و افتخار به شمار می رود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به این بانو خیلی افتخار می کردند و بارها می فرمودند که خودم و پدر و مادرم به فدای تو.  افتخار پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خیلی معنا دارد.

مصحف فاطمه(س) تالی تلو قرآن

 این کتاب شریف تالی تلو قرآن است و در حال حاضر نزد امام زمان ارواحنافداه می باشد. این مطالب در حد درک و فهم انسان های معمولی نیست و موجب حیرت است. زیرا در حالی که قرآن کریم، «تبیاناً لکل شئ» است، در حالی که قرآن شریف،کُپیه عالم وجود است،‌ در حالی که قرآن می فرماید:«‌لا رطبٍ و لا یابسٍ الا فی کتاب مبین»، اما این «مصحف فاطمه» چیست که بعد از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مدّت دو سه ماه، جبرئیل خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها نازل می شده و مواردی را بیان می کرده است و کاتب وحی هم امیرالمؤمنین سلام الله علیه بوده است.

 خیلی عجیب است! یعنی همان گونه که جبرئیل بر پیغمبر نازل می شده و  کاتب وحی پیغمبر هم حضرت علی سلام الله علیه بوده است، بعد از پیغمبر اکرم نیز دو مرتبه امیرالمؤمنین کاتب«مصحف فاطمه»شد. جبرئیل از طرف خداوند متعال نازل می شد و می گفت و حضرت زهرا سلام الله علیها هم برای امیرالمؤمنین می گفت و ایشان می نوشتند. این کتاب از اسرار است.

در میان  اهل سنت نیز از این مصحف فاطمه نام برده شده است. مخصوصاً در نزد عرفای اهل سنت مانند ابن عربی که در فتوحات مکیّه از این مصحف نام برده است.

 امام خمینی رضوان الله تعالی علیه می فرمودند: «اگر از تمام امتیازات حضرت زهرا سلام الله علیها بگذریم، همین یک امتیاز برای ایشان بس است که جبرئیل از طرف خداوند تعالی بر حضرت زهرا سلام الله علیها نازل می شد.» این کتاب شریف اکنون نزد امام زمان ارواحنا فداه است. دعا کنید که امام زمان بیایند و به دست ما و به رهبری ایشان پرچم اسلام روی کره زمین افراشته شود. امام زمان نماز بخوانند و دنیا پشت سر ایشان نماز بخوانند. ایشان برای مردم سخنرانی کنند و همه مردم ‌دنیا به بیانات ایشان گوش فرا دهند. امام زمان که صحبت می کنند همه صحبت ها مربوط به تفسیر قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام نیست، بلکه برای مردم از مصحف فاطمه(س) هم می گویند. با یک افتخاری در مورد این کتاب صحبت می کنند زیرا که این مصحف متعلق به مادر ایشان است. لذا آن حضرت و شیعیان به این کتاب شریف افتخار می کنند.

 2 نظر
23 فروردین 1391 توسط فروتن

 

 

السَّلامُ عَلَي مُحْيِي الْمُؤمِنينَ وَ مُبيرِ الْكافِرينَ اَلسَّلامُ عَلَي الْمَهْدِيِّ الْاُمَم

اَلسَّلامُ عَلَي الْقائِمِ الْمُنْتَظَر وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَر اَلسَّلامُ عَلَي بَقِيَّةِ اللهِ في بِلادِهِ

سلام بر امامی که موجب احیاء مومنین و نابودی و بی ثمری نقشه ی کافران خواهد شد.!

سلام بر مهدی امت، سلام بر قائم منتظر و عدل مورد نظر…!

سلام بر بقیه الله در هر جایی که آنجا شهر خدا خواهد بود!

بحث ما در رابطه با مهدویت و حقیقت این اعتقاد است که آیا این اعتقاد یک مبنای استدلالی و عقلی دارد و توجه دین مبین اسلام و سایر ادیان الهی به مسئله ی مهدویت بر اساس یک حقیقت بنا شده است یا نه، و آیا اعتقاد به این که انتهای عالم با ظهور آن وجود مقدس، نورانیت پیدا میکند و حیات زمینی معنای حقیقی خود را نشان میدهد، ریشه در یک واقعیت حتمی الوجود دارد؟ یا یک ـرمان خیالی است؟ خلاصه این که آیا اعتقاد به وجود مقدس حضرت مهدی(عج) مبنای عقلی دارد و یا آرزوی زیبایی است که انسانها دوست دارند چنین باشد، بدون آنکه دلیلی بر واقعیت آن داشته باشند.

 

انسان کامل، غایت هر انسان

اعتقاد ما این است که عالم همواره دارای یک انسان کامل است که تمام بشریت از او بهره می گیرند، حال چه آن انسان کامل ظاهر باشد، چه غایب. انبیا و ائمه ی یازده گانه(ع) انسانهای کاملی در زمان حیات خود بودند و وجود مقدس امام زمان (عج) انسان کاملی است که فعلا غایب است، ولی در عین حال موجود است و غایت و مقصد همه ی انسان ها است، به طوری که همه ی انسانها در ذات و فطرت خود می خواهند در انسانیت کامل شوند و به عبارت دیگر می خواهند به انسان کامل نزدیک گردند.

 

 

 

نقش امام زمان(عج) در زمان غیبت

حاصل قضیه این که امامت یک مسئله ی بسیار عالی و یک فرهنگ فوق العاده زیبایی است که ما باید بر روی آن وقت بگذاریمو متوجه زیبایی های عالم وجود بشویم. پس از اثبات وجود و نقش ائمه اطهار(ع) بعد از پیامبر(ع) و تببین دین توسط آن ذوات مقدسه، این سوءال مطرح می شود که بعد از امام یازدهمکه وجود مقدس امام مهدی(عج) آرام آرام در پرده ی غیبت می رود- اول غیبت صغری و بعد غیبت کبری- آیا در زمان غیبت امام، حضور و نقش امام(ع) در هستی از بین می رود؟ آیا در حال حاضر واقعا امام در جهان و در زندگی ما حاضر نیستند؟ آیا غیبت امام به همین سادگی است که از صحنه ی زندگی بشر عایب و خارج شده اند؟ یا نه، تمام ابعاد عقل و قرآن به اندیشه ما کمک میکند که ما متوجه وجود ایشان و نقش آفرینی آن حضرت باشیم، منتها نوع و شکل ماموریتشان از ظهور به غیبت تغییر کرده است؟ مسلم غایب بودن امامی که باید عنان مدیریت جهان را به دست یرد، برای مردم جهان ماموریت بزرگی است، ولی نباید غیبت آن حضرت را برابر حذف نقش آن حضرت به حساب آورد.

ما باید از نظر معرفتی و اخلاقی آمادگی ارتباط با آن حقیقت غیبی را پیدا کنیم تا حجاب بین جهان و آن حضرت کنار رود. مثل کاری که یک عارف انجام می دهدو با تغییر درجه ی وجودی خود، حجاب بین خود و حقایق غیبی را پشت سر میگذارد.

حضرت رسول(ع) فرمودند: مَن ماتَ و لم یَعرِف إمامَ زَمانِهِ، ماتَ میتَة جاهِلِیَّة.

یعنی اگر کسی بمیرد و اما زمان خودش را درک نکند به مرگ جاهلیت مرده است. پیام این حدیث این است که تنها با قرآن نمی توان مسلمان بود و به عنوان مسلمان از دنیا رفت، بلکه باید امام زمان خود را بشناسید، وگرنه به مرگ جاهلیت –که همان بت پرستی باشد- مرده اید و مسلم است شناخت امام زمان(عج) که در این روایت مد نظر دارد، شناختی است که بهره های شناختی و معرفتی برای ما دارد و نیز امام زمان(عج) باید مقامی باشد که شناخت آن شناخت حقیقتی بزرگ به حساب آید، که بحث آن با تفصیل در جای خودش است.

دراین جا فقط به عنوان شاهدی بر این که همواره یک انسان کاملی در هستی،  هست مطرح کردیم. روایت روشن می کند که در صورت نشناختن امام زمان، قرآن و سنت پیامبر(ع) به تنهایی به دردتان نخورده است. در زمان وجود مقدس پیامبر(ع) امام زمان، خود پیغمبرند، زیرا پیامبر خدا(ع) علاوه بر مقام نبوت مقام امامت را نیز داشته اند، چون آن حضرت ابراهیم(ع) هستندو در قرآن  می فرماید: پس از آنکه  ابراهیم(ع) را به مقام امامت رساندیم آن حضرت به خداوند عرضه داشت، آیا به ذریه و فرزندان من این امامت می رسد؟! خداوند فرمود: (…لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ)

امامت عهد من است و به فرزندانی از تو می رسد که  هیچ گونه ظلمی نداشته باشند، یعنی معصوم باشند. حال که طبق آیه قرآن، پیامبر اسلام(ع) معصوم است و از طرفی ذریه و فرزند حضرت ابراهیم(ع) می باشد، پس در زمان خودشان علاوه بر مقام نبوت، دارای مقام امامت نیز بودند و امام زمان محسوب می شدند.

 

رقیق شدن پرده ی غیبت

با توجه قلبی به امام(ع) با یک رویکرد که مقصد و مقصود جنبه ی روحانی وجود خودمان است، می توانیم رابطه ی خود را با عالم غیب رقیق کنیم همین طور که عدم توجه به امام و نشناختن مقام حضرت موجب می شود تا حجاب های حجاب های بین ما و عالم غیب غلیظ و شدید شود. زیرا همان طور که می دانید مقام امام زمان(عج) یک حقیقت متعالی است که در جمال منور یک شخص ظاهر شده، شخصی که در مقام نوری خود واسطه ی فیض بین ما و خداست و به این معنی از جبرائیل و عزرائیل نیز بالاتر می باشدو باید با همان دید که به ملائکه ی مقرب می نگریم به  حضرت نظر نماییم و فراموش نکنیم که حقایق در مقام ظهور خود مانند نور، شدت و ضعف دارند و در همین رابطه فرج حضرت صاحب الاًمر(عج) شدید و ضعیف می شود. در زمان دفاع مقدس، ظهور نور امام زمان(عج) از دوران سازندگی شدید تر بو، البتع هر حقیقتی از جهتی تشکیک بردار و دارای شدت و ضعف است و از جهت دیگر دارای یک مقام مطلق می باشد، مثل (وجود) که در عین شدت و ضعف داشتن در مراتب، دارای مقام (مطلق) است و در مقام مطلق منشاً همه ی موجودات می باشد. فرج امام زمان(عج) هم در عین شدت و ضعف در ظهور دارای یک فرج مطلق است و آن وقتی است که می گوییم دور عالم، از دور ظلمانی به دور نورانی تبدیل میشود و تمام مناسبات عالم معکوس می گردد.

با این که رسول خدا(ع) از روز اول به ما فرمودند: (اَفضَلُ الْعِبادَةِ ، إِنْتِظارُ الْفَرَجِ) بالاترین عبادت انتظار فرج است. رسو خدا(ع) از طریق شریعت الهی مسلمانان را در مسیری قرار دادند که همواره برکات الهی به آن ها می رسید، منتهی در ادامه باید با پایداری بر شریعت الهی منتظر فرج های گوناگون می شدند و نه تنها روحیه ی انتظار فرج الهی را در خود حفظ می کردند بلکه به فرج نهایی که با ظهور مهخدی امت(عج) محقق می شود، نظر می دوختند ولی فرج خود را در معاویه و بنی امیه دنبال کردند در نتیجه گرفتار یزید شدند و فجایعی بر سر آن ها آمد که لشکریان یزید در مدینه به بار آوردند و تجاوز به ناموس مردم مدینه را بر خود مباح دانستند.   

 

 نظر دهید »

نكند خواب بمانيم

25 تیر 1390 توسط فروتن

 

 نكند خواب بمانيم
گاه نام تورااززبان مردمان مي شنوم؛  نام عشق اميد خويش راوبه خود مي بالم وزندگي رااز سر مي گيرم. گاه عابران، نام تورا برزبان مي آورند  وازكتار انتظارم ميگذرم ودر ازدحام گم مي شوندومن هركجاباشم، به احترام نام تو مي ايستم  وتمام آسمان بالاي سرم را از نام تو متبرك مي يابم. نام تو را اگر حتي اگر با آينه نجوا كنم، كبوتران به گوش مي شنوند واز پنجره سرازيرمي شوند به اتاق تنهايي من. حتي اگر در خواب، نامت رابه خويش بگويم تمام بادهاي خفته به جريان مي افتند وصدايم رابه آسمان ها ميرسانند.

اي جمالت بهشت جهان مهدي روي ازمانكن نهان مهدي    
مابه عشق توزنده ايم مولا ياد تو عمرجاودان مهدي

عالم شده پرنور زنور مهدي 
                                   ماراست بهشت درحضور مهدي
 آماده شويد چون كه ان شاءالله
                                        نزديك بود روز ظهور مهدي

 2 نظر
آیه قرآن
">

پنل اس ام اس
پنل اس ام اس رایگان
نجوم | آپلود
کبوتران زمینی | گالری عکس
بازی آنلاین | قیمت طلا
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس