• تماس  

تربيت الهي

تربيت الهي ،  تربيت همه جا نبه است ، مقا يسه تربيت الهي با روش هاي تربيتي عا دي چند حقيقت را آشكا ر مي سا زد، اول اين كه تربيت هاي معمولي فا قد جا معيت لازم اند. به سخن ديگر تربيت عا دي يا نظام هاي  تربيتي غير الهي غا لبا يك يا چند بعد از شخصيت انسان را در نظر مي گيرند، در صورتي كه در تربيت الهي تما م جنبه هاي شخصيت  آدمي مورد توجه است . ثا نيا تربيت الهي با طبيعت آدمي و نيا زهاي او ، و رشد و تكا مل او سا زگا ر است . تربيت الهي هم بعد اجتماعي حيا ت  انسا ني را در نظر مي گيرد و هم جنبه فردي در تربيت الهي هم ، شخصيت را مورد توجه قرار مي دهد، بُِعد  ما دي در حد ضرورت و نيا ز مورد توجه است و هم مسائل معنوي بر تما م شئون حيا ت انسا ن پرتو مي افكند. تعا ليم الهي هم نيا زهاي معنوي انسا ن  را تأ مين مي كند و هم به نيا زهاي اجتماعي و عقلاني  انسا ن توجه دارد هم احساسا ت و عواطف را تحريك مي كند و هم ميل به كنجكا وي و حقيقت جويي انسا ن را ارضا مي كند. نظا م هاي تربيتي عا دي ، هر چند از هدف هاي گسترده حما يت كنند، براي كما ل و ترقي انسا ن محدوديتي به وجود مي آورند ، اما تربيت الهي راه را براي رشد و تكا مل دائمي و نا محدود انسا ن هموار مي سا زد و از اين جهت انساني را ، كه فطرتا كما ل جو و ترقي طلب است راضي ميكند.

روز امور و تربيت و تربيت اسلامي گرامي با د.

به مناسبت میلاد باسعادت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) جلسه سخنرانی با حضور سرکار خانم قاسمی ( استادحوزه و دانشگاه ) همراه با مولود خوانی ، مدرسه فاطیه درچه.

11 خرداد 1394 توسط فروتن

به مناسبت میلاد باسعادت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) جلسه سخنرانی با حضور سرکار خانم قاسمی ( استادحوزه و دانشگاه ) همراه با مولود خوانی ، مدرسه فاطمیه درچه تاریخ 94/3/11 برگزار شد.

خانم قاسمی (استاد حوزه و دانشگاه ) اذعان داشتند:با توجه به اوضاع جامعه  ومهجور ماندن قرآن و اهل بیت (علیهم السلام ) توسل به حضرت ولی عصر (عج) به عنوان سرور و آقای همه ما ،  میتواند  بهترین حلال مشکلات و سختی ها باشد ، ونباید فراموش کنیم درک ائمه اطهار (علیهم السلام ) به عنوان حجت خداوند ، عامل بسیار مهم ، برای سیر سلوک و کسب معارف الهی می باشد.

قاسمی تاکید کردند: سیره ومنش بسیاری از علما وبزرگان ، خواندن دعاها و مناجات منسوب به حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) است، خصوصاً خواندن دعای آل یاسین ، دعای فرج و..که در وقت و زمانی خاص به خواندن آن سفارش شده است.

خانم قاسمی (استاد حوزه و دانشگاه ) گفت : از جمله عواملی که می تواند ما را به آستان اهل بیت  (علیهم  السلام ) نزدیک کند ،انجام سفارشات و دستور العمل ها که از آنان نقل شده است ، ازجمله سفارش حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه ) به خواندن نافله ، زیارت جامعه کبیره و زیارت عاشورا است. ولی اکثر افرادبه این امورکمتر توجه دارند و نمی دانند پله صعود از سختی ها وترقی بر سکوی معنویات، دقت وتوجه به این امور می باشد.

در پایان جلسه،  اشعاری در وصف و فضائل حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه ) توسط خانم صمدی ( مداح اهل بیت ) برگزارشد.

 نظر دهید »

جوانان نمونه در قرآن

06 خرداد 1394 توسط فروتن

با توجه به اینکه قرآن کریم کامل ترین کتاب و در بردارنده ی والاترین آموزه های انسانی است؛ و از طرفی هم دوران جوانی بهار زندگی آدمی و بارورترین دوره حیات اوست این دوره از زندگی از منظر قرآن مورد عنایت ویژه ای قرار گرفته است.این کتاب آسمانی نمونه های فراوانی از بهترین جوانان تاریخ را نام می برد تا جوانان بتوانند با الگو گرفتن از آنها مسیر صحیح را برای زندگی خود انتخاب کنند و راه صواب را طی کنند. اکنون به تعدادی از جوانان ممتاز قرآنی اشاره می کنیم:

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً / سوره کهف آیه13

اصحاب کهف پس از ناامیدی از هدایت قوم خویش و همچنین در خطر دیدن ایمان خود تصمیم به هجرت گرفتند؛ هجرت از کاخ وامکانات و رفاه آن (می دانید که اصحاب کهف جزء امیران و بزرگان حکومتی بودند.) به غاری تاریک در پهنه ی کوهی در دور دست.

در این آیه ی شریفه پس از تأکید برجوانی این بزرگ مردان (إنهم فتیت?) آن ها را مؤمنانی معرفی می کند که پروردگار بر نعمت هدایتشان افزوده است. درس تربیتی بزرگی که از این جوانمردان می توان گرفت هجرت برای حفظ دین است. داستان اصحاب کهف نشان می دهد که اگر نیروی عظیم جوانی تحت تربیت صحیح قرار گیرد می تواند جوان را تا بدانجا تعالی بخشد که برای رضای خدا به همه چیز حتی بالاترین امکانات دنیوی پشت پا زند. نمونه ی دیگر از جوانان نمونه در قرآن حضرت ابراهیم است که نه تنها دوره ی جوانی ایشان بلکه تمام دوران عمر پر برکت این پیامبر بزرگ الهی می تواند الگوی شایسته ای برای جوانان باشد:

قالُوا سَمِعْنا فَتًى یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ إِبْراهیمُ / سوره انبیا آیه60

پس از اینکه طغیان و سرکشی قوم ابراهیم در بت پرستی از حد گذشت آن حضرت طی برنامه ای از پیش تعیین شده همه ی بتها جز بت بزرگ را با تبر شکست و سپس با قاطعیت تمام در مقابل سؤال قوم خود که از عامل شکستن بت ها جستجو می کردند فرمود: “از بت بزرگ بپرسید” و با این سخن اولین تلنگر رابه فطرت های خفته آنان وارد کرد. شاید شجاعت و از جان گذشتگی در راه حق بارزترین پیام این ماجرا باشد؛ جوان شایسته ای که محو در پروردگار خویش است حتی اگر تنها هم باشد در مقابل لشکری از باطل می ایستد.

فرزند این پیامبر بزرگ نیز نمونه ای از یک جوان شایسته است آنجا که قرآن کریم به برجسته ترین صفات او اشاره می کند و می فرماید:

وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولاً نَبِیًّا همان او در وعده هایش صادق بود

“وَ کانَ رسولاً نبیاً” او پیامبر عالی مقامی بود

وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ و همواره خانواده ی خود را به نماز و زکات امر می کرد

وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا و همواره مورد رضایت پروردگارش بود/ سوره مریم آیات 54 و 55

ویژگی هایی که در این آیات برای ایشان نام برده می شود نه تنها برای جوانان که برای همه می تواند به عنوان الگویی نیکو باشد.

می بینید که اگر جوانی در مکتب الهی تربیت یابد تاچه حد می تواند درجات عالیه کسب نماید.

و اما بزرگترین درس زندگی این جوان پاک قرآنی در ماجرای ذبحش نهفته است آنجا که پس از آگاهی از فرمان خداوند مبنی بر قربانی شدن خویش بدون هیچ تردیدی می فرماید:….‏ قالَ یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنی‏ إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرینَ/ سوره صافات آیه102

ای پدر تو به آن چه مأموریت یافته ای عمل کن که ان شاءالله من را از صابران خواهی یافت.

جوانان ما درس تسلیم در برابر رضای حق را به روشنی می توانند از این داستان بیاموزند.

بنابراین اگر جوانی از استعدادها و توانمندی های خود به درستی بهره گیرد می تواند روح خویش را چنان زلالت بخشد که حتی پروردگار به او مباهات کند و او را به عنوان نمونه ای برای دیگران معرفی نماید.

به امید آن روز که جوانان عزیز کشورمان همگی برای سربازی در سپاه آخرین منجی آماده باشند.

 نظر دهید »

میلاد شبیه ترین آینه ی پیغمبری!

06 خرداد 1394 توسط فروتن

 

خواهی که ببینی رخ پیغمبر 

  بنگر رخ زیبای علی اکبر را
در منطق و خلق و خوی او می بینی
با دیده ی جان محمدی دیگر را
میلاد شبیه ترین آینه ی پیغمبری مبارک باد.

 نظر دهید »

سفارش آیت الله بهجت در مورد کسانی که نماز نمی خوانند یا کاهلی می کنند.

06 خرداد 1394 توسط فروتن

« به نقل یکی از شاگردان آیت الله بهجت»

 یک بار کسی به ایشان گفت: فلانی نماز نمی‌خواند! چه به او بگوییم؟ فرمودند: بگویید نماز خوشمزه است! واقعاً هم اگر انسان عقلش را به کار بگیرد، چه چیزی شیرین‌تر از سخن گفتن با خداست؟ او همه چیز به ما داده است و هر چه داریم از اوست. این محبوب‌های دنیایی چه به ما می‌دهند؟ انسان که از سخن گفتن با معشوق خسته نمی‌شود، پس چرا ما از سخن گفتن با خدا خسته می‌شویم؟ چون غفلت ما را می‌گیرد و غرق در روزمرگی می‌شویم. اگر مثل اولیای الهی باشیم که همه وقت به فکر خدا هستند، این‌گونه نمی‌شویم که از صبح تا شب در غفلت باشیم و بخواهیم سر نماز ذاکر شویم.

 نظر دهید »

رهنمودهای اخلاقی حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی!

06 خرداد 1394 توسط فروتن

چقدر خوب است که انسان طالب موعظه باشد یا کسی آدم را موعظه کند. وقتی خدمت عالم بزرگ و نورانی می رسید، تقاضای موعظه کنید.

نجاری خدمت آیت الله اراکی رسید و تقاضای موعظه کرد. آقا فرمودند: “چه کاره ای؟” گفت: “نجارم". فرمودند:"برای دلت درب ساخته ای؟ اگر برای دلت درب نساختی، یک درب برای دلت بساز که غیر خدا به دلت راه پیدا نکند.”

ما پیرمردها دیگر دلی برایمان نمانده، خوش به حال شما جوان ها! شما الان می توانید برای دلتان درب بسازید، درب آهنی ای بسازید که کسی نتواند وارد دل شما شود. کسانی که سن شان بالا رفته، دیگر زمین دلشان خراب است، البته نه کسانی که خوب هستند و هدایت شدند، آنهایی که هدایت نشدند و شیطان پیشانی آنها را بوسیده است.

چون در روایت است آنهایی که چهل سال عمر کرده اند ولی با خدا ارتباطی برقرار نکرده اند، شیطان پیشانی شان را می بوسد و می گوید: “تو دیگر هدایت نمی شوی”

تا چهل سال امید است که انسان آدم شود، اگر چهل سال بگذرد هر چه به او بگویند مثل این است که به دیوار گفته اند و اثری ندارد. تا جوان هستید، نگذارید دلتان خراب شود.

هیچ گناه و عبادتی را کوچک نشمارید.

هیچ گناهی را کوچک نشمارید و به کوچکی آن نگاه نکنید. نگاه کنید ببینید مخالفت چه کسی را کردید. شاید غضب خدا در همین گناه باشد. از آن طرف، هیچ عبادتی را هم کوچک نشمارید، شاید که رضایت خدا در همین عبادت باشد. دست کوری را می گیری و از این طرف خیابان به آن طرف می بری، نگو این که چیزی نیست، یک وقت می بینی که همین کار کوچک تو ر ا بهشتی کرد.

 گناه زیاد، سنگینی می آورد.

گناه، انسان را سنگین می کند. رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) در خطبه ی شعبانیه می فرماید: “گناهان، پشت شما را سنگین کرده است” ماه رمضان روزه بگیرید و عبادت کنید تا از این سنگینی بیرون بیایید.

دیدید بعضی ها می خواهند دو رکعت نماز صبح بخوانند، انگار یک کوه، پشت آنها افتاده، هر چه آنها را صدا می کنید، مثل اینکه بختک روی آنها افتاده است. اینها همه بر اثر گناهان زیاد است.

 همیشه خود را گنهکار بدانید.

هر چه قدر هم آدم خوبی شدید، باز به خدا بگویید که خدایا، آیا بنده ای بدتر از من داری؟

امام زین العابدین(علیه السلام) با این که معصوم بود، در دعای ابو حمزه عرض میکند: «اسوَءُ حالاً مِنّی» یعنی پروردگارا! کسی که حالش بدتر از من باشد، میان بنده های تو هست؟

رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) صبح ها هفتاد مرتبه استغفار می فرمودند؛ نه این که بخواهند به ما درس بدهند، اصلاً؛ واقعا خودشان را در مقابل عظمت خدا مقصر می دانستند که هر چه هم عبادت و بندگی کنند، در مقابل عظمت الهی باز هم ناچیز است.

 سجده گناهان را می ریزد.

سجده گناهان را می ریزد. روایت است که انسان به سجده برود و مدتی در سجده باشد، “شکراً الله و الهی العفو” بگوید، مخصوصا در نماز شب، ده دقیقه، یک ربعی در سجده باشد، حس می کند وقتی که به سجده می رود، سبک می شود .

آن حالت سبکی بر اثر ریخته شدن گناهان است. همانطور که باد در فصل پاییز برگ درختان را می ریزد، سجده هم گناهان را می ریزد.

 به گذشته ی خود فکر کنید.

اگر انسان می خواهد فکر کند که این دنیا آخرش چیست، بهترین راه این است که به گذشته فکر کند. به این فکر کند که عمری که کرده است، در این مدت چه شده است؟ باقی عمرش هم همین خواهد بود دیگر! چرا غفلت می کنیم و غافلیم؟ چرا فکر مردن نیستیم.

ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این چند روزه دریابی

گاهی خودمان را نصیحت کنیم. به خود بگوییم که رفقای ما همه مرده اند، آنها که از ما قوی تر و پول دارتر بودند مردند، پس ما هم می میریم.

راجع به گذشته ی خود فکر کنیم که چه کردیم؟ بقیه اش هم همان خواهد بود. دل خود را به دنیا خوش نکنیم. به خود بگوییم قدیم تر که ما جوان و قوی بودیم، این همه گرفتاری داشتیم، بقیه ی عمر که بدتر است. دل خود را به چه چیز خوش کنیم؟

 از گذشته و آینده ی خود خوف داشته باشیم .

«اِنَّ المؤمن لایُصبح الّا خائِفاً» “مؤمن صبح نمی کند مگر در حال ترس”

نماز شب می خوانی، آدم خوبی هستی، نماز جماعت می خوانی، خمس می دهی، مکه هم رفتی، همه کارهایت را انجام دادی، معذلک باز هم باید بترسی.

مؤمن روز را هم به شب نمی رساند، مگر در حال ترس. هر چند هم آدم خوبی باشد. برای اینکه ما بین دو راهی گیر کرده ایم. بین عمر گذشته مان، که نمی دانیم خدا با ما چه می کند؟ خطاهایی که کرده ایم، دروغ ها، غیبت ها، نگاه به نامحرم ها و…اینها را نمی دانیم نسبت به اعمال گذشته مان خدا با ما چه می کند؟ و بین مرگی که نزدیک است نمی دانیم چه کارهای می کنیم که سبب هلاکت مان می شود؟ نمی دانیم نسبت به گذشته، خدا با اعمال بدمان چه می کند و نسبت به آینده هم نمی دانیم که عاقبت به خیر می شویم یا نه؟

خیلی ها بودند که آدم خوبی بودند، ولی آخر عمر بد شدند.

 از خد ا بخواهیم به ما یقین بدهد.

از خدا یقین و ایمان بخواهید. زید بن حارثه حال نداشت و به ستون مسجد تکیه داده و نشسته بود. حضرت فرمودند: «یازید کَیفَ أصبَحتَ؟» “چگونه صبح کردی؟” عرض کرد:«أصبَحتُ موقناً» صبح کردم در حال یقین. حضرت فرمودند: “هر چیزی نشانه ای دارد، نشانه یقین تو چیست؟” زید عرض کرد: “نشانه یقین من این است که شب ها از یقین خوابم نمی برد. صدای غرّش آتش جهنم را می شنوم و نعمت های بهشت را هم می بینم”

حال ما خیلی جالب است، وقتی سرمان را روی متکا می گذاریم، عالم را آب ببرد، ما را خواب می برد. صبح هم بعضی ها را باید با منجنیق برای نماز صبح بیدار کرد. این به خاطر این است که ایمان و یقین نداریم. کسی که نماز صبح، حتی نماز شبش قضا شود، ایمان ندارد. آیت الله حسن زاده آملی در کتاب الهی نامه خود می گوید:

هر که سحر ندارد از خود خبر ندارد

یعنی خودش را نشناخته و نمی داند کیست.

 بشارت به گنهکاران.

خداوند به حضرت داوود (علیه السلام) وحی فرمود که “ای داود! به گنهکاران بشارت بده که من توبه ی شمار ا می پذیرم و عفوتان می کنم چون آنها غیر از من کسی را ندارند، گنهکاران دلشکسته اند. گناه کرده اند و امیدشان به عفو من است”

یکی از داش مشتی ها چند سال پیش رفته بود مکه، رو به روی خانه خدا به خدا می گفت: “خدایا! ما در تهران نخود و لوبیا را با آشغال هایش می خریم، ما هم آشغال هستیم و به مکه آمده ایم، تو ما را همراه خوب ها بخر”

خدا اینها را دوست دارد. خدا ناله ی بنده ی گنهکار را از ذکر سبحان الله و لااله الا الله که دیگران می گویند، بیشتر دوست دارد. نیمه شب گریه می کند که “خدایا مرا می آمرزی یا نمی آمرزی؟” شب و روز گریه می کند. خدا به حضرت داود می فرماید که “به این بنده ها بشارت بده که گناهانتان را می بخشم و عفو می کنم”

 الکریم اذا قَدَرَ عفا

مرد عرب خدمت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) رسید و عرض کرد: “یا رسول الله! روز قیامت حساب بنده ها با کیست؟” حضرت فرمودند: “با خود خدا” مرد عرب خوشحال شد و گفت: “خیالم راحت شد” و رفت. حضرت فرمود: “این مرد حقیقت مطلب را فهمیده است”

همه نیاز به استاد دارند.

ما خیال می کنیم همین نماز را بخوانیم و روزه بگیریم، کار تمام شده است. مسئولیت شرعی ما زیاد است و باید خودمان را حفظ کنیم و برای این حفظ شدن هم استاد لازم داریم. ما استاد اخلاق لازم داریم.

بی پیر مرو تو در خرابات هر چند سکندر زمانی

کسی باید دائما ما را میزان کند. همان طور که هوا گاهی درجه اش زیر صفر می رود، گاهی بالا می رود، ما هم گاهی روحمان بالا و پایین می شود، باید کسی باشد که روح ما را تنظیم کند.

 نظر دهید »

برابری نیمه شعبان با شب قدر !

06 خرداد 1394 توسط فروتن

آیت الله جوادی آملی

ولىّ عصر عجل اللّه تعالى فرجه و آخرين حجّت الهى كه خير اهل الارض زمان ماست، در سحرگاه نيمۀ شعبان سال  ٢۵۵ (ه‍. ق) چشم به جهان گشودند و اين شب مبارك كه ميلاد موفور السرور آن حضرت است، احتمال دارد شب قدر نيز باشد، همان‌گونه كه به برخى اعمال ليالى قدر در اين شب نيز سفارش گرديده است.

نيمۀ شعبان، شب مباركى است كه در فضائل شباهت بسيارى به ليالى قدر دارد و همان‌گونه كه در برترى شب‌هاى قدر فرموده‌اند كه فإنّها ليلة آلى اللّه على نفسه الا يردّ سائلا له فيها ما لم يسأل معصية. در فضيلت شب نيمه شعبان نيز نبى مكرم اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كه خداوند در شب نيمه شعبان به اندازۀ موى گوسفندان قبيلۀ بنى كلب بندگانش را مى‌آمرزد: يغفر اللّه ليلة النصف من شعبان من خلقه بقدر شعر معزى بنى كلب  و اين سخن، كنايه از فراوانى آمرزيده شدگان در آن شب مبارك است.

كلام نورانى ديگرى از امام صادق عليه السّلام نشان مى‌دهد نيمۀ شعبان نيز در حدّ خويش، شب قدر و واجد يكى از درجات تقدير امور است. ايشان در برابرى اين سنت با ليالى مباركه قدر فرمود: انّها الليلة التي جعلها اللّه لنا أهل البيت بإزاء ما جعل ليلة القدر لنبينا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ؛ همان‌طور كه خداوند به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شب قدر مرحمت  فرمود، به ما اهل بيت نيز نيمه شعبان را عطا كرد.

امام باقر عليه السّلام در پاسخ پرسشى دربارۀ فضيلت شب نيمه شعبان فرمود كه با فضيلت‌ترين شب پس از ليلة القدر شب نيمه شعبان است كه خداوند در اين شب فضل خويش را بر بندگانش ارزانى مى‌دارد و با منّ و كرم خود آنان را مى‌آمرزد، پس براى نزديكى به خداى سبحان در اين شب بكوشيد چون خداوند سوگند ياد كرده است كه هيچ سائلى را-تا وقتى كه امر ناپسند و گناهى نخواسته است-محروم نگرداند: هي أفضل ليلة بعد ليلة القدر؛ فيها يمنح اللّه تعالى العباد فضله و يغفر لهم بمنّه. فاجتهدوا في القربة إلى اللّه (تعالى) فيها، فإنّها ليلة آلى اللّه تعالى على نفسه ألا يرد سائلا له فيها، ما لم يسئل معصية و. . . فاجتهدوا في الدعاء و الثناء على اللّه (عزّ و جلّ).

پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نيز شب نيمه شعبان به عايشه فرمود كه در نيمه شعبان اجل‌ها نوشته و ارزاق قسمت مى‌گردد و خداى عزّ و جلّ در اين شب بيش از موهاى بزهاى قبيلۀ بنى كلب، بندگانش را مى‌آمرزد و فرشتگان را به آسمان دنيا و از آنجا به زمين نازل مى‌كند و در اين نزول ابتدا در مكه فرود مى‌آيند: اما تعلمين أيّ ليلة هذه؟ إنّ هذه الليلة ليلة النصف من شعبان؛ فيها يكتب اجال و فيها تقسم أرزاق و إنّ اللّه (عزّ و جلّ) ليغفر في هذه الليلة من خلقه أكثر من عدد شعر معزى بني كلب و ينزل اللّه (عزّ و جلّ) ملائكة إلى السماء الدنيا و إلى الأرض بمكة

 نظر دهید »

نیمه شعبان در نگاه مقام معظم رهبری !

06 خرداد 1394 توسط فروتن

«این میلاد بزرگ و عید سعید را به همه‌ی مظلومان و ملتهای مستضعف عالم و به همه‌ی کسانی که در زیر فشار ظلم و ستم قلدران جهان، چشم‌انتظار فرجی هستند، بخصوص به ملت شجاع و عزیز ایران و به شما برادران و خواهران، تبریک عرض میکنم .درباره‌ی برکات این میلاد معظم و حقایقی که در باب وجود اقدس ولىّ‌عصر (ارواحنالتراب‌مقدمه‌الفداء) هست، من قادر نیستم سخن تازه‌یی بگویم. درک مراتب معنوی و حقایق الهی در باب این قطب اعظم عالم امکان و خلیفه‌ی خدا و مظهر صفات و اسمای الهی، در حد زبان و بیان و قلب و فهمی همچون منِ قاصر نیست. خود آنها باید درباره‌ی امام زمان سخن بگویند؛ همچنان‌که خود آنها باید درباره‌ی علی بن‌ابیطالب(علیه‌الصّلاةوالسّلام) و بقیه‌ی اولیا و اصفیای دین سخن بگویند.

ما همین‌قدر میدانیم که وجود مقدس امام زمان، مصداق وعده‌ی الهی است. همین‌قدر میدانیم که این بازمانده‌ی خاندان وحی و رسالت، عَلَم سرافراز خدا در زمین است. «السّلام علیک ایّها العلم المنصوب و العلم المصبوب والغوث و الرّحمةالواسعة وعدا غیر مکذوب» او وعده‌ی الهی و مصداق لطف خدا بر انسانیت و بشریت است. او مسطوره و نمونه‌یی از اولیا و اصفیا و انبیا و برجسته‌ترین بندگان خداست. او نمایشگر مَبلغ فضل الهی بر بنی آدم است.

اینها چیزهایی است که خود آنان بیان فرمودند. اگر ما بتوانیم در حد فهم قاصر و ناقص خودمان، رشحاتی از این گفته‌ها را درک کنیم و بفهمیم، خیلی بُرد کرده‌ایم.»«در حقیقت ولادت این بزرگوار یک عید حقیقی است؛ لذا بزرگداشت خاطره‌ی این روز و این ساعت هرگز از یاد معتقدان به مهدویت نخواهد رفت. فقط مردم شیعه نیستند که منتظر مهدی موعود (سلام‌اللَّه‌علیه) هستند، بلکه انتظار منجی و مهدی، متعلق به همه‌ی مسلمانهاست. فرق شیعه با دیگران این است که شیعیان آن منجی را با نام و نشان، با خصوصیات گوناگون می‌شناسند؛ اما دیگر مسلمانان که به منجی هم معتقدند، منجی را نمی‌شناسند؛ تفاوت، این‌جاست؛ والّا اصل مهدویت مورد اتفاق همه‌ی مسلمانهاست.

ادیان دیگر هم در اعتقادات خودشان، انتظار منجی را در نهایت زمانه دارند؛ آنها هم در یک بخش از قضیه، مطلب را درست فهمیده‌اند؛ اما در بخش اصلی قضیه که معرفت به شخص منجی است، دچار نقص معرفتند. شیعه با خبر مسلّم و قطعی خود، منجی را با نام، با نشان، با خصوصیات، با تاریخ تولد، می‌شناسد. این، خصوصیتِ عقیده‌ی ما شیعیان است.»

 نظر دهید »

برگزاری کرسی آزاد اندیشی با عنوان « ازدواج پیشرفت یا مانع ؟» به همت معاونت های پژوهش مدرسه فاطمیه درچه و حضرت فاطمه (س) فلاورجان ، در مدرسه فاطمیه درچه برگزار گردید.

04 خرداد 1394 توسط فروتن

کرسی آزاد اندیشی با عنوان « ازدواج پیشرفت یا مانع ؟ » به همت معاونت های پژوهش مدرسه فاطمیه درچه و حضرت فاطمه (س) در تاریخ 94/2/29 در مدرسه فاطمیه درچه برگزار گردید.

در این جلسه ، سر کار خانم مهتاب رضا پور به عنوان « ارائه کننده بحث »  سر کار خانم خاشعی به عنوان « استاد منتقد » و حجه الاسلام و المسلمین دکتر حسن امان الهی به عنوان « داور کرسی » ایفای نقش نمودند.

 حجه الاسلام و المسلمین دکتر حسن امان الهی (داور کرسی ) در آغاز جلسه به اهمیت کرسی های آزاد  اندیشی پرداختند و متذکر گردیدند، کرسی های آزاد اندیشی  از طرف مقام معظم رهبری ( مدظله العالی ) سفارش و تاکید شده است ،واین امر به خاطر حل سوالهای ذهنی احتمالی ما در موضوعات مختلف است.

در ادامه سرکار خانم رضا پور(ارائه کننده بحث)  اذعان داشتند :که مسلماً همه ما اتحاد نظر داریم به اینکه ازدواج عامل پیشرفت است و اگر نقدی دراین ارتباط صورت می گیرد، دلیل بر این نیست که مخالفت قطعی با عامل پیشرفت بودن ازدواج داشته باشیم.ایشان در پاسخ به این سوال که ،این عنوان جای بحث بسیار دارد، زیرا هدف ما از ازدواج ،پیشرفت نیست ، بلکه هدف ، رسیدن به آرامش است.؟ گفت: ما آرامش را برای چه می خواهیم ؟ آیا آرامش را می خواهیم تا راکد بمانیم و ساکن شویم؟ نه ما آرامش ذهن و قلب و روح را می خواهیم تا در پی آن به وظیفه خود عمل کنیم. اینکه گفته می شود ازدواج آرامش ، تکمیل و سکون است ، اینها همه فرایندهای ازدواج هستند، ولی در خروجی ممکن است ما چیزهای دیگری را مشاهده کنیم ، برفرض نمونه ،  برخی افراد قبل از ازدواج ،پویا و فعال بوده اند و بعد از آن کارهای قبل شان تعطیل می شود و یا برعکس .

سپس خانم خاشعی ( استاد منتقد ) بیان داشتند : اینکه بنده به عنوان منتقد معرفی شده ام نه اینکه مخالف با ازدواج و سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله ) باشم بلکه بنده سوالات و افکارافرادی را بیان می کنم که با ازدواج مخالف اند و از بنده سوالاتی نموده اند.این سوالات از افرا دی مطرح شده که یا آن افراد مسائلی را در جامعه مشاهده می کنند و آن را ملاک قرار می دهند و می گویند طبق این مسائل ما مخالف با ازدواج ایم،  یا اینکه نگاهشان نسبت به ازدواج این گونه است.

بعد از بیان سوالات متعدد طلاب  وذکر پاسخ های آنان ، حجه السلام و المسلمین دکتر حسن امان الهی (استاد داور ) اذعان داشتند: در جمع بندی این کرسی می توان به موارد زیر اشاره نمود که:

1- تصورها در ازواج ها باید تغییر کند و کامل گردد. 2- جهل به مسائل دینی باعث چالش هایی در زندگی می شود ، بنابراین این جهل باعث می شود که ازدواج را مانع محسوب کنیم.3-  ما دونوع ازدواج داریم الف : سنتی ، که شناخت کافی در آن وجود ندارد و در زمان ما جوابگو نیست و رد می شود.ب ، مدرن ( دوستی های دختر و پسر  ) این مورد هم ردمی شود زیرا  در آن انتخاب قلب به جای عقل صورت گرفته و خطاهای زیادی دارد. پس پیشنهاد می شود که تعداد جلسات بحث درمورد ازدواج زیاد گردد تا انتخابی کاملاً مناسب ، عالمانه ، آگاهانه  داشته باشیم و فقط عاشقانه نباشد. 4- در ازدواج های ما باید اولویت ها و نگاه ها درست گردد تا مخالفتی جهت پیشرفت نبینیم. 5- همیشه پیشرفت ،  در تحصیل نیست ، شاید فردی پیشرفت را در تحصیل بداند، فردی دیگر در رفتارهای اجتماعی و.. پس آن چیزی که مهم است آن است که ما را به اهداف الهی نزدیک کند.6- ابعاد شخصیتی ما در ازدواج از نظر روان شناختی  دقیقاً مثل تکه های یک پازل است اگر بخواهیم آن تصویر کامل شود، که در آن تکامل ، آرامش و سکون است باید آن قسمتی که تکمیل کننده است در کنار آن باشد. بنابراین برای موفقیت باید خود  را شناخته باشی ، با اهداف آشنا باشی و کسی را که هم راستا و هم هدف شماست و مانع شما نیست انتخاب کنید.در این صورت در ازدواج مانعی نمی بینید.7- بنا برفرموده امام محمد باقر (علیه السلام ) دین چیزی جز محبت نیست ، پس با محبت به یکدیگر خوشبختی خود را تضمین نماییید.8- تفاهم ، تشابه نیست بلکه مقام درک است و احترام گذاری به تفاوت هاست .

نکته مهم اینکه ،ما صد در صد « من »  را نمی توانیم پیدا  کنیم ، پس نیم +نیم = یک و این معنی واقعی ازدواج است.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 44
  • 45
  • 46
  • ...
  • 47
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • ...
  • 51
  • ...
  • 52
  • 53
  • 54
  • ...
  • 141
آیه قرآن
">

پنل اس ام اس
پنل اس ام اس رایگان
نجوم | آپلود
کبوتران زمینی | گالری عکس
بازی آنلاین | قیمت طلا
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس