درد نا ك ترين لحظا ت سفر وداع با كعبه است همه گريه مي كنند ، گريه از آن جهت كه آيا توفيق مجدد براي ديداردارند يا نه ؟ خيربلكه گريه ، به خا طرآن كه چرا به ترميم كعبه وجود خود تا اكنون نپرداخته اند. خداحا فظ اي برترين معبد ، خداحا فظ اي مدار پا كي و مطا ف پا كا ن ، خداحا فظ اي مرجع همه انسا نها  خداحا فظ ……

اي نفس ، اكنون با كوله با ري كه ملاك قبولي متاع آن را حضرت حق مشخص مي كند به سرزمين خود با زگرد كه همه چشم به راه تو هستند. آ ري متاع اين كوله با رمعرفت و شنا خت سرزمين وحي است. نگا ه كن بوي اسفند در فضا طنين اندازاست ، گلهاي رنگا رنگ در اقسا م مختلف در زيبا ترين شكل ، تزيين خا نه ، حضور فا ميل و نزديكا ن ، شوروشعف و شا دي شا ن تورا مغرورنكند. اين نما دها فقط به خا طر يا ر ، فرستا ده يا ر و ذريه طيبه اوست . كه با حضور خودت در محضرشا ن متبرك شده اي ، آنا ن به خاطر تبرك حضور تو به استقبا لت مي آيند ، اينها را فراموش نكن.

الهي حضور دوستا ن در كنا رم و آوردن و آوردن گل و هدايا لحظه اي مرا در فراق سرزمين وحي آرام نمي كند و به خا طرآنكه دوستان  متوجه نشوند به ظاهر لبخند بر لب دارم و در عوض چشم هاي قلبم مي گريند. چنا نچه سراسر وجودم تحت تأ ثير قرار مي گيرند. الهي دوستان چه مي دانند كه حتي در رويا نمي ديدم چنين تحفه معنوي بر من عرضه شود. شكر و هزاران شكر

الهي در پا يا ن از تو درخواست مي كنم كه به ما عا فيتي بدهي كه اول آن فيض و آخرش فوز با شد.لطف و كرمت وبخصوص سفرتمتع را به همه آرزومندان عنا يت كن .مرا در ساعتها، دقيقه ها ، ثا نيه ها در فراق بيت الله يا ري و صبرعنا يت كن ، اگرتوفيق مجدد حا صل شد ، شكر و اگر بنا بر مصلحت سلب توفيق ، با زهم شكر.   «والسلام»

صفاي حضور درمسجدالحرام و مستقر شدن دركنا رمستجا ربراي هر كسي حا دثه بزرگ و افتخا رآميز ورود فا طمه بنت اسد را براي شيعه يا دآوري مي كند واين معجزه الهي همگا ن را ما ت و مبهوت كرد،جلوه و صفاي مستجا ربه ركن يما ني است ، درعظمتش همين بس كه امام صا دق ( عليه السلام ) فرمودند : ركن يما ني دري ازدرهاي بهشت است هنگا مي كه خداوند آن را با زكرده هرگز بسته نشده است .دراين مكان هيچ بنده مومني نزد خدايش اقراربه گنا ه خود نمي كند مگراين كه آمرزيده شود.الهي العفو العفو…

اي نفس ، آرام ازميا ن طواف كنندگا ن خا رج شو وبراي اداي نما ز طواف پشت مقا م ابراهيم مستقرشو،حضرت ابراهيم اسوه سا لكان  كوي حق است و نزديك شدن به جاي پاي او،و حضور در كنا رمقام ظاهري وي ، زمينه اي براي ادراك مقا مهاي معنوي اوست.

مستحب كه بعدازطواف و نما زآب زمزم بنوشيم وبرسرو روي خود بريزيم وزمزمه كنيم «الهي اجعله علما نا فعا و رزقا واسعا و شفا من كل دا و سقم »الهي هرگا ه آب زمزم را بر سروسينه و يا در گا م خود مي ريزيم تمثيل آن است كه جا م طاعت تو را نوشيدم  و جا م معصيت را ترك كردم  مرا يا ري كن.

همهمه عجيبي است چه مي شنوي؟ «ان الصفا و مروه من شعا ئر الله…» چه موزون و همسا ن مي خوانند. مي داني چرا؟زيرا اينجا همه حقيقت شعا ئرالهي و علائم عبا دي را مشاهده مي كنند. نگا ه كن كوه صفا ، يا د آورهبوط حضرت آدم و همچنين مكا ني كه پيا مبر رسا لت خويش را با جمله « قولو لا اله الا الله تفلحوا » ازفرازآن به جها نيا ن اعلام كردوكوه مروه درسيصد وهشتا دمتري آن و هبوط حوا بر آن . اينجا يا دآورسيصد و هشتا د درجه شناخت اخلاص ، گذشت و حقيقت حس ما دري ها جر است.

حضور درعرفا ت ، سرزمين شناختن و آگاهي يا فتن از درون خويش وشنيدن منا جا ت  حسين بن علي (عليه السلام ) با معبود و تجلي و نقطه  شروع فرهنگ شها دت.مشعر، مكا ن شعور ودرك و فهم ، منا ،سرزمين آرزوها كه چه زيبا ست كه به درگا ه خداوند تمناي آمرزش كنيم . وبالاخره  شهود رمي جمرات ، حاجيا ن و درك پرتا ب سنگ نفرت حا جي برشيطا ن.الهي از تو درخواست مي كنم كه معرفت اين جلوه هاي نما دي اسلام كه همه  مملوازاسرارهستند به من عنا يت كني . و نيز قربا ني كردن كه نما دي از ذبح نفس اماره است.و طواف  مجدد به دور خانه خداوندو نيز حلق و تقصير كردن  كه با اين كا ربعضي از ابواب حريم الهي را در موقع محرم بودن را مي گشايد.

اي نفس براي امتثا ل فرما ن الهي نيت كن ، به قصد تقرب به ساحت قدس  مولا،و طواف را آغا ز كن زيرا زينت كعبه طواف است .«خداي سبحا ن براي اينكه انسا ن فرشته خو شده وآثا رفرشتگان دراو ظاهر شود ،امر كرده بر گرد كعبه كه محا ذي بيت معمور ، يعني مطا ف ملائكه است ، طواف كرده و نا م حق تعا لي را زمزمه كنند و براي خود و ديگران از خدا آمرزش بخواهد و اين گونه به ملائكه الهي  كه به گردعرش و بيت معمور ، حق را تسبيح و براي مومنا ن طلب آمرزش مي كنند،اقتدا كرده و به آنا ن شباهت پيدا كنند.

در حقيقت طواف ، رمز آزادي نفوس ازيوغ وسلطه شيطا ن است ،زيرا خبري نيست از فخر سفيد برسياه ، غني بر فقير ، همه بدون هيچ تشخص و تما يزي هفت با رگرد بيت الله مي چرخد.الهي ظرافت طواف به آن است كه ابتدا و انتهايش در كنا رحجرالاسود است. سنگي كه در مقا بلش مي رسي ، دست راست بلند مي كني « الله اكبر» مي گويي و عهد نا مه رسا لت انسا نيت خود و معبود را مهر مي زني ،و اگر خواستي كوتاهي كني همين حجر الاسود شاهد توخواهد بود.«در عظمت و جا يگاهش اين چنين مي توان بيا ن كرد كه خداوند سبحان براي اينكه در نشه طبيعت و حس ، محل ميقا تي داشته با شد، فرما ن داد تا در ركني ازاركا ن كعبه ، سنگي خا ص به عنوان دست راست او در زمين و بين آدميا ن قراردهند ، اين سنگ كه استلام آن به منزله بيعت با خداست در قيا مت به سودعده اي نيزشها دت مي دهد.به خاطرهمين است  كه در روايا ت حجر الاسود يكي از آيا ت بينا ت الهي دركنا ركعبه معرفي كرده اند. نگا ه كن ازدحام جمعيت را از فاصله حجر الاسود تا در خا نه خدا ، گفته شده ، اينجا حطيم است ، جا يي كه هر كس در آن قرار  بگيرد گناها نش مي ريزد انشا..به خاطر همين است آن به عنوان بهترين مكا ن در اطراف كعبه ذكر كرده اند. برو جلو ، نيم دايره اي كه از ركن عراقي تا ركن شا مي امتداد دارد بنگر ، نا مش حجر اسماعيل است ، آن نيزاز آيات بينات الهي به شما رآمده ، زيرا كه مدفن حضرت اسماعيل و ما درش و بسياري ازانبيا الهي است و مي توان گفت به احترام آن قبورهمچون كعبه جزو مطا ف بوده و طواف ازدرون آن با طل است .نگاهت را صعود بده بر فراز حجر اسماعيل ، ناودان كعبه نصب شده است ، روكش طلايي آن چشم همه رابه سوي خود خيره مي كند ، واقعا زيباست اينجاجايگاه جبريل معرفي شده ، حس جالبي است كه نمي توان آن را وصف كرد آيا حضور ولايت رامتوجه ميشوي؟ آري مقابل تو مستجار است ، جايگا ه حادثه اي بزرگ و افتخار آميز براي شيعه ، در نه ، بلكه ديوار كعبه براي فاطمه بنت اسد گشوده شد و اين معجزه الهي همگان را مات و مبهوت كرد.چه با عظمت كه كعبه پس از هزار و اندي سال ، شكوه آن روز تاريخي را بر رخسار خود نگه داشته است.

آهنگ فراق ازمحضر رحمه للعا لمين به گوش مي رسد،اگرچه دلتنگ خواهيم شد ولي به ذوق حضور درمسجد الحرام دل تسلي پيدا ميكند.

  مسجد شجره ، تجلي ضيا فت به حرم الهي است ، الهي صداي لبيك حاجيا ن در مسجد شجره لرزه بر وجود انسان مي اندازد و انسا ن را از خود بي خود مي كند. اي نفس نگا ه كن ، حضور فرشتگا ن را كه لبيك حاجيا ن را در قا لب هاي بلوري ، طبق طبق به عرش مي برندو در عوض لطف و اجا بت معبودبه حرمش را تقديمشا ن مي كنند، به خا طر همين است كه هركس با گفتن لبيك حالت فرح بخش دارد، زيرا كه اكسير اجا بت معبود وجودش را فراگرفته است.الهي محرم شدن به درگاهت تجلي عبوديت است ، هركس از جام اين معرفت خود با يد بنوشد تا به حقيقت آن برسد.

  همه منقلب شده اند ، گويا سر از پا نمي شنا سند زيرا لحظه موعود فرا رسيده ،الهي خا نه تو پا يين ترين منطقه ولي بلندترين پله صعود به درگا ه توست ،اينجا تأ ليف قلوب مسلمين و انس و وحدت است ، اينجا بهترين فرصت  و بزرگترين با زار براي كسب تقوا و تقرب به سوي توست . و اين خود يكي ازعجا يب است كه همه را به شگفت وا مي دارد.

الهي بسيا ر شنيده بودم مردم جها ن دوگروهند، گروه اشراف و فقرا ، كه هيچ كدام خبر از دل هم ندارند ولي نه ديده و نه شنيده بودم ، فا صله طبقا تي نور و روشنا يي كه در يك مكا ن به فاصله چند متر، يك طرف غوغا ي نور و طرف ديگر خا موشي و ظلمت ! ولي الان  به چشم ديدم و هزاران سوز دل را در قلبم پنها ن كردم و چا ره اي جز اين ندارم ؛ اي كا ش جرات داشتم و فريا د بلند مي كردم و به گوش جهانيان مي رسا ندم كه مظلوميت تاچه حد؟ الهي امان از سوز دل !

بقيع ؛ بهشتي است كه سرآمد آن ميزبا نش چها ر دّردانه مظلوم دايره اما مت هستند كه هر كدام تاج عزت و شرافت بر سر دارند.پسر قرآن نا طق ، مسبب و شاه كليد فرهنگ شها دت ، « السلام عليك يا حسن بن علي  عليه  السلام » پسر سفينه النجا ه مومنين ، كه رسا لت پدرش را در قالب  دعا عرضه كرد، « السلام عليك يا علي بن حسين عليه السلام » پسر سيد ساجدين ، كه ثمره امر پدر را در حيطه علم و دانش به مرحله شكا ف و تجلي رسا ند« السلام عليك يا محمد بن علي عليه السلام » و پسر شكا فنده علم ،كه او نيز رهرو پدر است و پا يه گذار مكتب دين .« السلام عليك يا صا دق بن محمد عليه السلام » درود و تحيت خداوند بر شما .

الهي ، اينجا تنها بهشتي است كه شب پذيراي مهما ن نيست ، ولي اعتراف مي كنم ، اينجا قلب مومنين مي شكند، اينجا هما نند بهشت برين ، جوي هاي روانش هيچ وقت خا لي از آب نيست ، زيرا كه سرچشمه آن ، چشم اشكبا ر و دوستداران واقعي است كه در فراق و يا د آنان مي گريند. الهي ديدار از بهشت بقيع را با زهم نصيب ما بفرما.

                   چشم دل با ز كن كه جا ن بيني                                        آنچه نا ديدني است آن بيني

با ذكر«يا رسول الله » زمزمه كنان وارد  مسجد شدم ،  نگاه كن زيرپاهايت سنگ هاي سفيد مرمر كه براي ابراز وجود سرنهاده اند برتيغ برنده سنگ بران كه آنان را صيقل دهند كه هركس با ديدن آنها به خاطر ظرافت كار به وجد مي آيد. ستون هاي بلند كه پايين آن رنگ طلايي و بقيه سفيد كه مظهر آن است كه زيباترين رنگ را كه داشته باشي ؛منتهاي شكوه ؛ نور و سفيدي است ، آويزهاي دايره شكل ، به قشنگ ترين و ظرافت ترين مهارتهاي بشري كه سمبل آن است كه اگربشر در دايره توحيد نچرخد در گمراهي فروخواهد رفت.قفسه هاي مملو ازقرآن كريم ، معجزه جاويد نبوي در اقسام كوچك و بزرك به رشته تحرير در آمده است،تمام ظرافتها و فضايل يك جا به گرد هم آمدند زيرا كه اينجاخورشيد عالم تاب اسلام حضور دارد.خاطرات 1400سال قبل حضور پيامبر (ص) را بر صفحه  قلب هر زائري تداعي lمي شود ، حضور ملكوتي بهترين و مقرب ترين ملك الهي « جبريل امين » را كه آيات قرآن را در هاله هايي از نور كه منقش به رسالت نبوي بود به اذن الهي  چه زيبا و با شكوه به محضرش عرضه مي كند.

اينجا قطعه اي از بهشت است، اي نفس ديده بصيرت بگشا و به حقيقت جلو ه اي از بهشت برين را مشاهده كن.اينجا اقيانوس عرفان و معنويت كه رنگش نيايش و خلوص است. اينجا سير صعودي به عرش الهيست ،اينجا  محل عرضه نجواهاي  عاشقانه نبوي به محضر معبود است .الهي چه با شكوه و زيباست حضور درساحت رحمه العالمن ، ما را ياري كن كه لياقت حضور در محضرش را به معناي واقعي در يابيم .

با لاخره انتظا ر به سر آمد، استراحت در مسير راه معنا ندارد ، ديگر چيزي نمي تواندعطش  واقعي مرا فرو نشا ند.اي دل ، تأمل كن رسيدن به محضر كسي كه شباته روز ده بار شهادت مي دهي كه فرستاده حقه ، اكنون به مرحله شهود رسيده است . صداي ضربان  قلبم را مي شنوم، الهي مرا ياري كن كه با ياد تو قلبها آرام مي گيرد.

اي دل ديده يقين بگشا ، نگاه كن مناره هاي سفيد سر به فلك كشيده چطور دورتادور گنبد سبز نبوي را احاطه كرده اند.چه با شكوه و زيبا؟ اي دل با من تكرار كن « السلام عليك يا رسول الله السلام عليك يا محمد بن عبدلله السلام عليك يا خاتم النبين »

در فراسوي زندگي، دريافت هدايا ، از هر كس و هر كجا ، زيبا و لذت بخش است ، مهم آن است منزلت و ارزش آن را بدانيم . وقتي خبر را شنيدم، از خود بي خود شدم ، به خا ك افتا دم، من در كدام سمت وسوي اين هستي جاي دارم كه لايق اجا بت دعوت معبود گرديده ام ، الهي ، درك ارزش اين هديه بر من دشوارو پذيرش آن سنگين است ، ولي لطف و كرامتت را مي بيينم ، دستا نم سست مي شود و پذيراي هديه تو مي شوم .

اي نفس ، چند صباحي بيشتر فرصت نداري براي وصل به يا ر، حلاجي وجودت را آغا ز كن تا سبكبال بر سرزمين وحي قدم گذاري.

الهي ،مرا ببخش كه با گناه ، قدم به قدم از تو دور شدم و حتي تلاش نكردم كه به سوي تو باز كردم ودر سيطره گناه به دور خود چرخيدم.

شما ره معكوس آغا ز شده ، خداحا فظ اي اهل خا نه !خداحافظ …….