• تماس  

تربيت الهي

تربيت الهي ،  تربيت همه جا نبه است ، مقا يسه تربيت الهي با روش هاي تربيتي عا دي چند حقيقت را آشكا ر مي سا زد، اول اين كه تربيت هاي معمولي فا قد جا معيت لازم اند. به سخن ديگر تربيت عا دي يا نظام هاي  تربيتي غير الهي غا لبا يك يا چند بعد از شخصيت انسان را در نظر مي گيرند، در صورتي كه در تربيت الهي تما م جنبه هاي شخصيت  آدمي مورد توجه است . ثا نيا تربيت الهي با طبيعت آدمي و نيا زهاي او ، و رشد و تكا مل او سا زگا ر است . تربيت الهي هم بعد اجتماعي حيا ت  انسا ني را در نظر مي گيرد و هم جنبه فردي در تربيت الهي هم ، شخصيت را مورد توجه قرار مي دهد، بُِعد  ما دي در حد ضرورت و نيا ز مورد توجه است و هم مسائل معنوي بر تما م شئون حيا ت انسا ن پرتو مي افكند. تعا ليم الهي هم نيا زهاي معنوي انسا ن  را تأ مين مي كند و هم به نيا زهاي اجتماعي و عقلاني  انسا ن توجه دارد هم احساسا ت و عواطف را تحريك مي كند و هم ميل به كنجكا وي و حقيقت جويي انسا ن را ارضا مي كند. نظا م هاي تربيتي عا دي ، هر چند از هدف هاي گسترده حما يت كنند، براي كما ل و ترقي انسا ن محدوديتي به وجود مي آورند ، اما تربيت الهي راه را براي رشد و تكا مل دائمي و نا محدود انسا ن هموار مي سا زد و از اين جهت انساني را ، كه فطرتا كما ل جو و ترقي طلب است راضي ميكند.

روز امور و تربيت و تربيت اسلامي گرامي با د.

سنگ پشت !

25 مرداد 1392 توسط فروتن

پشتش سنگین بود و جا ده های دنیا طولانی .

می دانست که همیشه جز اندکی از بسیا ر را نخواهد رفت .آهسته  می خزید ، دشوار و کند و دورها همیشه دور بود.

سنگ پشت ، تقدیرش را دوست نداشت  و آن را چون اجباری بر دوش می کشید.

پرنده ای سبک با ل در آسمان پ زد ، و سنگ پشت رو به خدا کرد و گفت : این عدل نیست ، کا ش پشتم را این همه سنگین نمی کردی ف من هیچ گا ه نمی رسم هیچ گا ه و در لانه  سنگی خود خزید ، به نا امیدی …..

خدا سنگ پشت را از روی زمین بلند کرد ، زمین را نشا نش داد، کره ای کوچک بود و گفت : نگا ه کن ، ابتدا و انتها ندارد ، هیچ کس نمی رسد ، چون رسیدنی در کا ر نیست ، مگر به بی نها یت می توان رسید؟ فقط رفتن است ، حتی اگر اندکی و چگونه رفتن مهم است . هر بار که می روی ، رسیده ای ، خدا سنگ پشت را بر زمین گذاشت ، دیگر نه با رش چندان سنگین بود ، و نه راه ها چندان دور ، سنگ پشت به راه افتاد و رفت ، حتی اگر اندکی ، و با خود می اندیشید که چگونه می رود.

 نظر دهید »

من طاقت ندا رم !

25 مرداد 1392 توسط فروتن

« شیطا ن به رسول خدا (صلی الله علیه و آ له ) گفت : من طا قت دیدن شش خصلت در آدم ها را ندارم :

1- وقتی به هم می رسند سلام می کنند .

2 - با هم روبوسی می کنند.

3- برای هرکا ری انشاالله می گویند.

4- از گنا ه استغفا ر می کنند.

5- ابتدای هرکا ری بسم الله الرحمن الرحیم می گویند.

6- تا نا م محمد (صلی الله علیه و آله ) می شنوند صلوات می فرستند.»

 نظر دهید »

تبلور مقاومت مبارک!

23 مرداد 1392 توسط فروتن

23   مرداد روز مقاومت اسلامی گرامی با د.

 نظر دهید »

عجب صبری داشتید پرستوهای وطن دوست!؟

23 مرداد 1392 توسط فروتن

«با صدای یک تیر همه از جا پریدیم و از پنجره آسایشگاه بیرون را تماشا کردیم ، یکی از بچه ها را گرفته بودند ، او از بچه های سپاه بود که هنگام فرار دستگیر شده بود، چیزی نگذشت که کلاه قرمزی های عراقی ریختندند در آسایشگاه  ، آنها همه را به دسته های پنج نفری تقسیم کردند و با تشکیل یک تونل مرگ همه را گرفتند زیر کتک ، ما به ایستادن سربازان رو به روی هم به طوری که یک کوچه تشکیل شود ، تونل مرگ می گفتیم همه باید ازاین تونل می گذاشتند و هریک به فرا خور روزی  خودبهره ای از آن خوان پر برکت می برد.»

«سالروز بازگشت پرستوی های وطن دوست ، به کشورمان گرامی باد.»

 1 نظر

آینده نزدیک است!!

23 مرداد 1392 توسط فروتن

پیرمردی با پسر و عروس خود زندگی می کرد. آن ها با پدر خود ناسازگار بودند، تا این که روزی ظرف غذا از دست لرزان پیر مرد به زمین افتاده و چند لک کوچک روی لباس عروس و شلوار فرزند مغرور افتاد . ناگهان هردو خروشیده و به یک باره از پدر کناره گیری کردند.از آن پس هنگام  صرف غذا پیرمرد را در سفره ای جداگانه در گوشه  اتاق می نشاندند و خودبر سر میز غذامی نشستند.پیداست که این حرکت برای یک پدر علاقه مند به فرزند تا چه اندازه ناگواره و تحمل آن دشوار بود، اما برای  رضایت خاطر پسر و عروسش هیچ نمی گفت و در کاسه سفالین مخصوص خود غذا می خورد و بچه هایش را دعا می کرد.یکی از نوه ها ی شیرین زبان و با هوش پیرمرد ،  روزی از پدر جوان و بی عاطفه خود پرسید : چرا چند روزی است سفره غذای پدر بزرگ را جدا کرده اید و صندلی او را در سر میز خالی می گذارید؟ پدر گفت : به خاطر این که پدر بزرگ پیر و کثیف شده ! کودک با تعجب بسیار گفت : همین؟! پدر پاسخ داد: آری.

چند روز گذشت ،  روزی به هنگام خوردن غذا ، کودک را صدا زدندکه بر سرمیزحاضر شود.کودک گفت : الان می آیم ، دقایقی طول کشید ، پدر و مادر گفتند: پس چرا نمی آیی؟ کودک مشغول هستم . پدر و مادر تاکید کردند که غذایت سرد می شود زودتر بیا!

بازهم طفل  نیامود. بالاخره به تندی و عتاب گفتند: پس چرا نمی آیی؟ کودک گفت : دارم کاسه می سازم ، صبر کنیدتا تمام شود ، بعد می آیم . پدر و مادر با تعجب گفتند: کاسه برای چی ؟ کودک پاسخ  داد: مثل همان کاسه که شما برای پدر و بزرگ ساختیدمن هم دارم برای شما می سازم تا هروقت به سن پدر بزگ رسیدید و پیر و کثیف شدید، سفره غذای شما را جدا کنم و در آن کاسه به شما غذا بدهم ! با این اقدام تکان دهنده کودک ،پدر و مادر از خواب سنگین غفلت بیدار شده و از عمل خود بی نهایت شرمنده شدند. بعد هم سروروی پدر را بوسیده و عذر خواهی  کردند و با هم دور یک میز نشستند.امام صادق (علیه السلام ) با پدران تان خوش رفتاری کنید  تا فرزندان تان با شما خوش رفتاری کنید.

 1 نظر

فضیلت «بسم الله الرحمن الرحیم »

21 مرداد 1392 توسط فروتن

 

روزی عبدالله بن یحیی بر امیرالمومنین (علیه السلام ) وارد شد،صندلی (کرسی ) در برابر آن حضرت بود، حضرت امر فرمود: که بر آن کرسی بنشیند. عبدالله  نشست، لحظه ای نگذشت که چیزی بر سرش افتاد وسرش شکست و خون جاری گشت.

حضرت امر فرمودند:آب آوردند وخون سراو را شست و شو دادند و فرمودند: نزدیک شو به من ، آن گاه دست بر شکاف سرش گذاردند. در حالی که عبدالله سخت بی تابی می کرد ، جراحت سر را به هم آوردند و بهبود یافت ، گویا شکستگی وجود نداشت ، پس از آن فرمودند: ای عبدالله ! سپاس خدایی را که قرار دادگرفتاری ها را کفاره گناهان پیروان ما در دنیا ، تا در فرمان بردن حق ، سالم بمانند و سزاوار مزد و اجر شوند. عبدالله عرض کرد:یا امیر المومنین مجازات گناهان ما فقط در دنیاست؟حضرت فرمودند: آری ، مگر نشنیده ای گفته پیامبر (صلی الله علیه وآله ) را که فرمودند:« الدنیا سبحن المومن و جنه الکافر »دنیا زندان مومن و بهشت کافر است. خداوند پیروان ما را در دنیا از گناهانشان پاکیزه گرداند به وسیله مصائب و ناراحتی ها و به عفو خود ، چنان که می فرماید: « ما اصابکم من مصیبه فبما کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر » آن چه مصیبت می بینید از کردار خود شماست و بسیاری از آن بخشش می کند. آن گاه پیروان ما به قیامت وارد شوند و طاعت های آنان را زیاد کند ولکن دشمنان ما را خداوند در دنیا جزا دهدبه طاعاتشان گرچه وزنی ندارد، زیرا طاعتشان اخلاص ندارد و چون وارد قیامت شوند، سنگینی گناهان و کینه هایشان به محمد و آل محمد و یاران واقعی آنان ، برشانه آن هاست و در آتش فرو روند.

عبدالله عرض کرد: یا امیر المومنین ! استفاده کردم و به من آموختی ، اگر به من می فرمودید که چه گناهی سبب محنت مجلس شد، بسیار نیکو بود که دیگر مرتکب نشوم؟حضرت فرمودند: « هنگام نشستن ، بسم الله نگفتی ، این مصیبت کفاره گناهت گشت ، مگر نمی دانی که پیامبر از جانب خداوند مرا حدیث کرد که خداوند می فرماید: هرکاری که در آن بسم الله گفته نشود ، آن کار نا تمام خواهد ماند.عبدالله عرض کرد: پدر و مادرم فدای شما! دیگر

بسم الله  را ترک نمی کنم. حضرت فرمودند:پس تو سعادتمند خواهی گشت ! عبدالله عرض کرد : تفسیر بسم الله چیست ؟ حضرت فرمودند: « بنده چون بخواهد شروع در کاری کند، می گوید:بسم الله ،یعنی من به نام این اسم ، این کار را انجام دهم ، پس در هرکاری به بسم الله ابتدا کند، آن عمل مبارک خواهد بود. « تفسیر البرهان 45/1»

 1 نظر

تعجب امام صادق (علیه السلام ) از چهار چیز!

21 مرداد 1392 توسط فروتن

امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند : در شگفتم : برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار چیز پناه نمی برد ؟

در شگفتم : برای کسی که ترس بر او غلبه کرده ، چگونه به ذکر « حسبناه الله و نعم الوکیل » پناه نمی بردزیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل به دنبال ذکر یاد شده فرمود: پس (  آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتندو تخویف شیاطین در آن ها اثر نکردو به ذکر فوق تمسک جستندهمراه با نعمتی از جانب خداوند ( عافیت ) و چیزی زائد بر آن ( سود در تجارت )بازگشتند وهیچ گونه بدی به آنان نرسید.

در شگفتم برای کسی که اندوهگین است ، چگونه به ذکر « لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین » پناه نمی برد.زیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل به دنبال ذکر فوق فرمود: پس ما (یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده ) از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات می بخشیم .

درشگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده ، چگونه به ذکر « افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد »پناه نمی برد. زیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل به دنبال ذکر فوق  فرمود: پس خداوند( موسی  رادر اثر ذکر یاد شده ) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.

در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیبایی های دنیاست ، چگونه به ذکر « ماشاءالله لا قوه الا بالله »پناه نمی برد. زیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل بعد از ذکر یاد شده ( از زبان مردی که فاقد نعمت های  دنیوی بود، خطا ب به مردی که از آن نعمت ها بهره مند بود ) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند ، کمتر از خود می دانی ، پس امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.                                   ( من لایحضره الفقیه 392/4)

 3 نظر

منتخی از مواعظ حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله ) به جناب ابوذر غفاری !

21 مرداد 1392 توسط فروتن

ای ابوذ ر!

هرکس دانش بطلبد ، تا مردم را به طرف خود جلب کند، هرگز بوی بهشت را نخواهدیافت .

در قیامت ، گروهی از بهشتیان به اهل دوزخ روکرده ، می پرسند: ما به کمک تعلیم ها و آموزش های شما و در سایه تادیب و تربیت شما به بهشت واردشدیم شما خودتان چرا به دوزخ افتادید؟ می گویند: ما به خیردعوت می کردیم ولی خودمان عمل نمی کردیم.

هرگاه خداوند اراده نیکی به  بنده ای بکند،گناهانش را همیشه پیش چشمش قرار می دهدو هرگاه ، خوبی کسی رانخواهد گناهانش را از یادش می برد.

آن چه به تو مربوط نمی شود و در قبال آن مسئولیتی نداری ، رهایش کن آن چه را به تو مربوط نیست مگو و زبانت را در زندان اختیار خویش قرار بده.

به کوچکی گناه نگاه مکن ، به عظمت کسی بنگر که نا فرمانی اش کرده ای . یک انسان ، حتی به خاطر گناه ، از رزق محروم می شود بهره مند کسی است که سخنش با عملش یکی باشد، وگرفتار  آن که قول و فعلش با هم ناسازگار باشد.

خداوند می گوید: من بر بنده ام دو «ترس » را  با هم جمع نمی کنم و نیز دو «امنیت »را ، اگر کسی در دنیااز ایمن باشد، در آخرت هراسناک خواهد بود و اگر در دنیا خوف و خشیت داشت، در آن دنیا ،در قیامت ، او را ایمن خواهم کرد. وقتی در آخرت ، گناهان افراد بر آنان عرضه شود، بعضی می گویند: ما خائف و هراسناک بودیم آن گاه بخشوده شوند.

من از خدای متعال خواسته ام که رزق و روزی دوستدارانم را در حد « کفاف » قرار دهد، و ثروتو اولاد دشمنانم را زیاد کند.

خوشا به حال آنان که به دنیا بی رغبت اند و به آخرت شیفته و مشتاق ! آنان که زمین خدا را مسندخویش می دانند و خاک را بستر و آب آن را عطر ! آنان که «قرآن » و « دعا » را شعار و دثار ( جامه زیری و رویین ) قرار می دهندو دنیا را به نحوی سپری می کنند.

در دروغ گویی انسان همین بس که هر شنیده ای را بازگوید. هیچ چیز به اندازه زبان مستحق حبس طولانی نیست . کسی که نگهدار زبانش نباشد ، کاری نکرده است ! نه عیب جو باش ، نه مداح و متملق ، نه طعنه زن و مجادله گر.کسی که بد اخلاق باشد، پیوسته از خداوند دور می شود.

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 105
  • 106
  • 107
  • ...
  • 108
  • ...
  • 109
  • 110
  • 111
  • ...
  • 112
  • ...
  • 113
  • 114
  • 115
  • ...
  • 141
آیه قرآن
">

پنل اس ام اس
پنل اس ام اس رایگان
نجوم | آپلود
کبوتران زمینی | گالری عکس
بازی آنلاین | قیمت طلا
دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس